هنوز زمان زیادی از سلطه تحریرالشام به سرکردگی جولانی بر دمشق نمیگذشت که سیاستمداران غربی با استقبال از سرنگونی نظام اسد، خود را به دمشق رسانده و با او دیدار کردند. همزمان نیز رسانههای غربی برای مشروعیتبخشی به وی به پروندهسازی و طرح مباحثی همچون زندانهای اسد، نقش نظام پیشین سوریه در قاچاق مواد مخدر، نمایش جشن و شادی مردم سوریه آمدن تحریرالشام و... پرداختند. در کنار این تحولات در روزهای اخیر مباحثی از سوی کشورهای غربی پیرامون لغو تحریمهای سوریه مطرح شده است چنانکه کایا کالاس مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در حاشیه نشست عربستان خبر داد که وزیران امور خارجه اروپا اوایل بهمن ماه، برای بحث درباره لغو تحریمهای سوریه دیدار خواهند کرد. همچنین آنالنا بائربوک، وزیر خارجه آلمان در ریاض به خبرنگاران گفت: «ما همچنان به کمک به کسانی که در سوریه هیچ چیزی ندارند ادامه میدهیم. آلمان ۵۰ میلیون یوروی دیگر برای غذا، پناهگاههای اضطراری و مراقبتهای پزشکی سوریه اختصاص خواهد داد». این مواضع از سوی مقامات اروپایی در حالی مطرح میشود که در این زمینه چند نکته قابل توجه است.
نخست آنکه غربیها در حالی مدعی ناجی بودن برای مردم سوریه را دارند که نمیگویند در طول یک دهه گذشته از یک سوی با شدیدترین تحریمها و از سوی دیگر با حمایت از گروههای تروریستی زمینه ساز درد و رنج آنها بودهاند و در اصل غرب متهمی است که باید مجازات شود نه آنکه مدعی ناجی بودن شود.
دوم آنکه غربیها در حالی مدعی حمایت از سوریها هستند که مطالبه مردم سوریه در کنار مسائل اقتصادی، اخراج رژیم صهیونیستی و آمریکا و ترکیه از اراضی اشغال شده کشورشان است حال آنکه اروپاییها نه تنها حمایتی از این خواست مردم سوریه ندارند بلکه رسما به حمایت از استمرار این اشغالگریها پرداختهاند.
سوم آنکه غربیها در حالی تغییر در ساختار حاکمیت سوریه را زمینهساز طرح لغو تحریمهای این کشور عنوان میکنند که یک ابهام بزرگ در رفتار انها مشهود است و آن اینکه غرب چگونه مدعی مبارزه با تروریسم است که امروز دست در دست تحریرالشامی داده که همچنان در لیست تروریستی اروپا قرار دارد. آیا برای غرب معنای تروریست یعنی آنانی که منافع آنها را تهدید میکند و در صورتی که در راستای منافع غرب باشد، ماهیت تروریستی آن برداشته میشود؟ اینکه تحریرالشام از زبان افراطگرایی کتوشلوار پوش شده است و جولانی نامش را به احمد الشرع تغییر داده است ملاک تغییر ماهیت ساختاری و تروریستی آنها میشود بویژه آنکه اخیرا نیز گورهای دسته جمعی از مناطق تحت سلطه آنها با صدها قزبانی پیدا شده است؟
غرب در کنار استفاده از بازوی تروریسم نظامی، از تروریسم اقتصادی برای نابوسازی و سلطه بر کشورها بهره میگیرد که نمود آن را در سالهای اخیر سوریه میتوان مشاهده کرد چنانکه امروز با تسلط تروریسم نظامی بر دمشق به دنبال کنار نهادن تروریسم اقتصادی علیه آنهاست تا ابعاد جدیدی از سلطهگری بر سوریه و منطقه در لوای بازسازی و ادعای کمک به مردم را اجرایی سازد. رفتار غربیها بار دیگر نشان داد که آنها نه یک ناجی بلکه ویرانگرانی هستند که هرگز استقلال کشورها را بر نمیتابند و به دنبال حاکمانی دستنشانده هستند که مجری خواستههای سلطهگرایانه آنها باشند چنانکه امروز از جولانی حمایت میکنند که با خواست آنها برای ویرانسازی و سلطه غرب بر این کشور همراهی میکند.