صحبتهای یک بام و دو هوای آمریکاییها تلاشی برای القای این تصور است که گزینه نظامی و جنگ همچنان روی میز است، اما واقعیت این است که ترامپ با توجه به شکست سیاست فشار حداکثری خود در دوره اول ریاست جمهوری، نیازمند دستیابی به یک توافق جدید با ایران به عنوان یک دستاورد ارزشمند دیپلماتیک است.
مذاکرات هستهای ایران و آمریکا در عمان، با چرخش اخیر مواضع استیو ویتکاف، نماینده ویژه دونالد ترامپ، به صحنهای پیچیده و سیال از واقعیتهای میدانی و آنچه در اذهان و آرمانهای دو طرف است، تبدیل شده است. موضعگیریهای متعدد و گاه متناقض تیم آمریکایی مذاکرهکننده و شخص «دونالد ترامپ»، بازتابدهنده دو واقعیت انکارناپذیر در این دور از مذاکرات است: 1ـ تیم آمریکایی سردرگم و هیجان زده بوده و کاملاً نیازمند مذاکره و دستیابی به توافقی تازه با ایران است. 2ـ فشار لابیهای سیاسی و اختلافات داخلی میان نهادهای تأثیرگذار سیاسی در آمریکا موجب شده است که آمریکای ترامپ مجبور به چرخشهای یکباره و خلقالساعه شود.
تناقضگویی استیو ویتکاف که پیشینهای در املاک و روابط نزدیک با ترامپ دارد، از آن جایی شروع شد که ابتدا با ادعای محدودسازی غنیسازی اورانیوم ایران وارد میدان شد، اما در موضعگیری جدید خود، خواستار توقف و حذف کامل برنامه غنیسازی هستهای و تسلیحاتی ایران شد. او ابتدا در مصاحبه با «فاکس نیوز» ادعا کرد: «ایران نیازی به غنیسازی بیش از 3.67 درصد ندارد»، اما تنها ساعاتی بعد در شبکه اجتماعی ایکس تأکید کرد هر توافق باید شامل «حذف کامل برنامه غنیسازی هستهای» باشد.
به نظر میرسد این چرخش، به دنبال آن است که اولاً فضای مذاکره را به سمت پذیرش حداکثری خواستههای آمریکاییها برده و در ثانی تلقی پیروزی ایران یا عقبنشینی تیم آمریکایی از سیاستهای گذشته خود را از بین ببرد. صحبتهای یک بام و دو هوای آمریکاییها همچنین تلاشی برای القای این تصور است که گزینه نظامی و جنگ همچنان روی میز است، اما واقعیت این است که ترامپ با توجه به شکست سیاست فشار حداکثری خود در دوره اول ریاست جمهوری، نیازمند دستیابی به یک توافق جدید با ایران به عنوان یک دستاورد ارزشمند دیپلماتیک است.
از سوی دیگر شرایط امروز مذاکرات کاملاً متفاوت با زمانی است که آمریکا از برجام خارج شد. توانمندیها و دستاوردهای فنی صنعت هستهای ایران در سالهای اخیر به همراه انسجام و هماهنگی ساختار حاکمیت دولت و ملت و افزایش تابآوریها در برابر سیاست فشار حداکثری و تحریمهای ظالمانه آمریکایی سبب شده است تا ایالات متحده ناگزیر مجبور به پذیرش اراده و خواست ایرانیان شود. با آغاز مذاکرات، آمریکا عملاً برنامه هستهای ایران را به رسمیت شناخته است. این نقطه، تفاوت بنیادین با مواضع افراطگرایانه ترامپ در سال 1397 و درخواست انحلال کامل برنامههای هستهای و غنیسازی اورانیوم در داخل ایران دارد؛ موضعی که همچنان به عنوان مطلوبترین و ایده آلترین حالت ممکن بعضاً مطرح میشود، اما توان عملیاتی شدن ندارد.