صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۱۶ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۲۰:۵۹  ، 
کد خبر : ۳۷۵۷۹۷
به مناسبت صد سالگی بازتاسیس حوزه علمیه قم

تحول حوزه بر پایه الهیات عملی؛ نقش راهبردی امام خامنه‌ای در پیشرفت حوزه

تحولات حوزه علمیه قم در صد سال اخیر، به ویژه در دوران رهبری امام خامنه‌ای، نشانگر گذار از «حوزه منزوی» به «حوزه اثرگذار» است. محور این تحول، توجه ایشان به «الهیات عملی» بود که دین را نه مجموعه‌ای از مفاهیم انتزاعی، بلکه نظامی زنده و پاسخگو به نیازهای جامعه می‌دانست.
پایگاه بصیرت / مهدی عامری
یکی از رویدادهای مهم در تاریخ تشیع، تأسیس حوزه‌ علمیه‌ قم و اندیشه‌ نوینی بود که مرحوم آیت‌الله حائری یزدی پایه‌گذاری کرد. از جمله راه‌های شناخت هر نهاد علمی، بررسی شخصیت‌های برجسته‌ای است که در آن پرورش یافته‌ یا در شکل‌گیری آن نقش داشته‌اند. این شخصیت‌ها هم از این نهاد تأثیر پذیرفته‌اند و هم بر آن تأثیر گذاشته‌اند. تأثیر متقابل افراد و رویدادها در تاریخ، مسئله‌ای اساسی است. بزرگوارانی که امروز در حوزه‌ علمیه حضور دارند، هر کدام گنجینه‌ای از دانش و تجربه هستند
بررسی و تحلیل شخصیت‌های تاریخی دو کارکرد اساسی دارد: اول الگوسازی: برخلاف تاریخ که صرفاً عبرت‌آموز است، شخصیت‌ها می‌توانند به عنوان الگوهای عملی ارائه شوند. دوم تأثیرگذاری نهادی: این الگوها می‌توانند سهم تعیین‌کننده‌ای در ارتقا یا انحطاط یک نهاد داشته باشند.
 
جایگاه امام خامنه‌ای در سده اخیر حوزه
بی‌تردید یکی از شخصیتهای بی‌نظیر صد سال اخیر حوزه آیت‌الله العظمی سیدعلی خامنه‌ای است. البته تأثیر ایشان فراتر از حوزه‌های علمیه، در سطح جهان اسلام مشهود است. حتی اگر فارغ از هرگونه تعصب مذهبی یا ملی، صرفاً به عنوان یک پژوهشگر به این موضوع بنگریم، مطالعه سیره ایشان به عنوان الگویی از رهبری دینی-سیاسی در شرایط پیچیده معاصر، کاری علمی و ضروری است. خوانش خاطرات، تحلیل بیانات و بررسی مواضع ایشان می‌تواند دریچه‌ای به روی شناخت الگویی کم‌نظیر از رهبری دینی-اجتماعی  با شخصیتی جامع و چند بعدی برای طلاب و حتی تمامی علاقه‌مندان به رابطه دین و حکمرانی نوین بگشاید. 
تحولات حوزه علمیه قم در صد سال اخیر، به ویژه در دوران رهبری امام خامنه‌ای، نشانگر گذار از «حوزه منزوی» به «حوزه اثرگذار» است. محور این تحول، توجه ایشان به «الهیات عملی» بود که دین را نه مجموعه‌ای از مفاهیم انتزاعی، بلکه نظامی زنده و پاسخگو به نیازهای جامعه می‌دانست.

تلفیق علم و عمل
این نگاه، در تمام ساحت‌های فکری و عملی ایشان -از مبارزات انقلابی تا مدیریت حوزه و رهبری نظام -تجلی یافته و الگویی بی‌نظیر از تلفیق علم و عمل را ارائه می‌دهد. ایشان با استعداد درخشان حوزوی، در ۱۷ سالگی به درس خارج راه یافتند و در ۲۰ سالگی تدریس کفایه‌الاصول را آغاز کردند. تحصیل نزد اساتیدی چون امام خمینی(ره) و تألیف آثاری مانند «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» در جوانی، نشان‌دهنده عمق علمی ایشان است. 
ملاقات با نواب صفوی نیز جرقه‌ای انقلابی در ایشان ایجاد کرد که بعدها به روحیه انقلابی در ایشان منجر شد. در تحلیل رویکرد ایشان به مبارزه، تلفیق هوشمندانه‌ روشنگری فکری با مبارزه‌ عملی مشهود است. این نگرش، از ایشان چهره‌ای متمایز در میان انقلابیون ساخت. ایشان در تحلیل خود به دو خطر هشدار می‌دهند؛ از یک سو، فعالیت‌های فکری صرف که ممکن است به کارهای خشک و بی‌حاصل تبدیل شود، و از سوی دیگر، مبارزه‌ کورکورانه که می‌تواند به تحجر بینجامد.
 
ایمان متعهدانه و دین کاربردی
محور اصلی اندیشه‌ ایشان، کاربردی نمودن دین است. در نگاه ایشان، دین صرفا مجموعه‌ای از احکام فردی نیست، بلکه نظامی جامع با کارکردهای اجتماعی است. این نگرش، الگویی کاربردی برای ارتباط دین با مسائل روز جامعه ارائه می‌دهد. آیت‌الله العظمی خامنه‌ای در کتاب «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» با صراحت اعلام می‌کنند: «هر دینی که با ظلم کنار بیاید، با ستمگران همراهی کند و از مظلومان دفاع نکند، از اساس مردود است». این جمله کلیدی، عصاره تفکر ایشان را نشان می‌دهد که دین را به مثابه نظامی زنده و پاسخگو به نیازهای جامعه می‌فهمد.
نگاه ایشان به مسائل اعتقادی کاملاً عملیاتی و مرتبط با زندگی روزمره مردم است. وقتی از توحید سخن می‌گویند، بلافاصله به پیامدهای اجتماعی آن اشاره می‌کنند. این همان چیزی است که امروز در محافل علمی از آن به عنوان «الهیات عملی» یاد می‌شود، هرچند ایشان ممکن است از این اصطلاح استفاده نکرده باشند. این نگاه الهیات کاربردی در تمام مواضع فکری و سیاسی ایشان مشهود است. ایشان به خوبی نشان داده‌اند که چگونه می‌توان مفاهیم انتزاعی دینی را به برنامه‌های عملی برای اداره جامعه تبدیل کرد. این همان چیزی است که اندیشه ایشان را به الگویی زنده و اثرگذار برای نسل جوان تبدیل کرده است. ایشان همواره بر تولید محتوایی تأکید داشته‌اند که پاسخگوی نیازهای جامعه و مؤثر در تشکیل حکومت اسلامی باشد. این رویکرد در انتخاب موضوعات تفسیری نیز مشهود است؛ به گونه‌ای که ترجیح می‌دادند سوره‌های دوران حاکمیت پیامبر(ص) را تفسیر کنند تا الگویی عملی برای نظام اسلامی ارائه دهند.
 
اصلاح حوزه به نفع جامعه
آیت‌الله العظمی خامنه‌ای از همان دوران جوانی، به طرح دیدگاه‌های اصلاحی خود درباره حوزه علمیه پرداختند. ایشان در شرایطی که می‌دانستند ممکن است نظراتشان به آیت‌الله بروجردی برسد و با واکنش منفی مواجه شود، شجاعانه بر ضرورت نوسازی حوزه تأکید کردند. نکته قابل تأمل، تداوم این رویکرد در طول شش دهه فعالیت علمی و سیاسی ایشان است. از جلسات جوانی در مشهد تا سخنرانی‌های امروزشان، همواره بر ارتباط مستقیم با جوانان و اجتناب از انزوا تأکید داشته‌اند. این مواضع اصلاحی نه تنها در حوزه آموزش دینی، بلکه در عرصه‌های اجتماعی و سیاسی نیز تأثیرگذار بوده است. ایشان با تبدیل مفاهیم انتزاعی دینی به برنامه‌های عملی، الگویی بی‌نظیر از تلفیق نظر و عمل ارائه داده‌اند که هم برای نهادهای دینی و هم برای فعالان اجتماعی آموزنده است. در دوران مبارزه، ایشان با وجود فشارهای رژیم پهلوی، همزمان به تدریس علوم حوزوی و هدایت مبارزات انقلابی پرداختند. دستگیری ایشان در سن ۳۵ سالگی توسط ساواک به دلیل حضور فعال در نهضت امام خمینی(ره)، گواهی بر این مدعاست. این اقدامات تنها محدود به عرصه مبارزه نبود، بلکه در تربیت نسل جدیدی از روحانیون انقلابی نیز تبلور یافت. شاگردانی مانند آیت‌الله رئیسی که در مسجد کرامت مشهد از محضر ایشان بهره بردند، نمونه‌ای از این مکتب تربیتی هستند؛ مکتبی که روحانیت را نه در برج عاج، که در میان مردم و برای خدمت به آنان تعریف می‌کند.
پس از انقلاب نیز با قبول مسئولیت امامت جمعه تهران، خطبه‌های ایشان ترکیبی از تحلیل‌های عمیق فقهی-کلامی و مسائل روز جامعه  بود. این جامعیت نگرش، از ایشان الگویی ساخته است که همزمان بر اصالت علمی، مسئولیت‌پذیری اجتماعی و کارآمدی دینی تأکید دارد. در سال ۱۳۷۰، ایشان در مقام رهبری نظام، بار دیگر بر این موضوع تأکید کردند و خواستار مشارکت همگانی در این تحول شدند. دو سال بعد (۱۳۷۲) در دیدار با علما در قم، پیشنهادهای عملیاتی ارائه دادند؛ از جمله تبدیل شیوه‌های سنتی تدریس به سمینارهای تعاملی که در آن چند نفر به بحث و نقد مسائل می‌پردازند. این طرح، تحولی اساسی در روش‌های حوزوی محسوب می‌شد که نشان‌دهنده نگاه پویا و نظام‌مند ایشان به آموزش دینی بود.
 
راهکارهایی برای تحول عملی
الف- ساختار حوزه
پس از انقلاب، این دیدگاه اصلاحی در قالب برنامه‌های عملی پیگیری شد.  در سال ۱۳۷۰ با طرح «مدیریت نوین حوزه»، بر ایجاد تحول در ساختارهای آموزشی تأکید کردند. تشکیل معاونت‌های تخصصی، توجه به پژوهش، ساماندهی معیشت طلاب و بازنگری در متون درسی از جمله محورهای این طرح بود. تلاش‌های مستمر آیت‌الله خامنه‌ای در طول دهه‌های گذشته، امروز در قالب ساختارهای نوین آموزشی حوزه و حضور فعال روحانیون در عرصه‌های مختلف اجتماعی تجلی یافته است. 
این تحول، میراث ماندگاری است که نشان می‌دهد چگونه می‌توان با تلفیق اصالت حوزوی و نوآوری مدیریتی، نهادهای دینی را برای پاسخگویی به نیازهای زمانه آماده ساخت. امروز استمرار و اقتدار حوزه علمیه در جهان پرچالش معاصر، مرهون تحولات ساختاری است که از دهه‌های گذشته آغاز شد. اگر حوزه همچون گذشته صرفاً متکی به شخصیت‌های فردی می‌ماند، با چالش‌های مدیریتی و اختلافات درونی مواجه می‌شد. اما ایجاد ساختاری مدرن و نهادمند، حوزه را از وابستگی به اشخاص رهانید و به مجموعه ای پایدار بدل کرد که حتی در رویارویی با رقبا و دشمنان جهانی، حرفی نو برای گفتن دارد. 
 
ب- تقویت علوم عقلی و فلسفه
زمانی که برخی پس از انقلاب خواستار حذف فلسفه از برنامه‌های درسی بودند، ایشان شخصاً دستور تشکیل مجمع حکمت اسلامی را صادر نمودند. این اقدام هوشمندانه نه تنها فلسفه را در حوزه حفظ کرد، بلکه به آن رونق بخشید. امروز شاهد تأثیرات عمیق این تصمیم در تربیت طلاب و گسترش علوم عقلی در حوزه هستیم. سیاست‌های ایشان در حوزه منجر به تربیت نسلی از روحانیون شده که هم به سنت‌های اصیل حوزوی پایبندند و هم با مسائل روز جامعه آشنا. این توازن بین اصالت و نوآوری، میراث ماندگار توصیه‌های ایشان به حوزه علمیه است.

ج- پایگاه تمدن سازی
آیت‌الله العظمی خامنه‌ای در سال ۱۳۸9، گفتمان «تمدن‌سازی» را مطرح نمودند و بر نقش محوری حوزه در این فرآیند تأکید کردند. از نگاه ایشان، حوزه علمیه با دارا بودن نیروی انسانی کارآمد و اندیشه‌های ناب اسلامی، باید پیشران اصلی تحقق تمدن نوین اسلامی باشد. این دیدگاه، حوزه را از حصار آموزش‌های سنتی خارج کرد و مسئولیت‌های اجتماعی گسترده‌تری از جمله مشارکت در حکمرانی و پاسخگویی به مسائل جهانی را بر دوش آن گذاشت.
ایشان در تبیین رابطه حوزه و حکومت، حوزه را نه به عنوان نهاد مخالف، نه بی‌طرف و نه مطیع محض، بلکه «پشتیبان نقاد» نظام اسلامی معرفی کردند. این تعریف، روحانیون را موظف می‌کند در عین حفظ استقلال فکری، با نقد سازنده و ارائه راهکار، نقش خود را در پیشبرد اهداف نظام ایفا کنند. در سال ۱۳۹۶ نیز با اصرار بر حفظ هویت انقلابی حوزه، از طلاب خواستند بدون اتکا به نهادهای بالادستی، خود پیشگام تحولات باشند. این سخنان، نشان‌دهنده ایمان راسخ ایشان به توانمندی نسل جوان حوزویان است.
از نگاه آیت‌الله العظمی خامنه‌ای، حوزه امروز به نهادی با بیش از ۲۰۰ هزار نیروی انسانی تبدیل شده که می‌تواند در عرصه‌های بین‌المللی نیز حرف‌های نو ارائه دهد. احداث ده‌ها پژوهشگاه تخصصی، انتشار هزاران پایان‌نامه در سطوح عالی، و فعالیت موسسات مختلف در قم، نشان‌دهنده تحقق بخشی از آرمان آیت‌الله خامنه‌ای برای کاربردی‌سازی دین است. هرچند برخی ممکن است درباره فایده عملی این حجم از پژوهش‌ها تردید کنند، اما نفس تولید این آثار، گواهی بر عبور از مرحله «اندیشه محض» به «اندیشه مسئولیت‌پذیر» است. این روند دقیقاً در راستای تأکید ایشان بر ضرورت تبدیل دین به ابزاری برای حل مسائل مردم، نه صرفاً موضوعی برای مباحثه نخبگان یا زینت کتابخانه‌ها، شکل گرفته است، دینی که در کتابخانه‌ها محبوس نماند، بلکه به خیابان‌ها، دانشگاه‌ها و عرصه‌های بین‌المللی راه یابد. 
حوزه امروز نه تنها در تولید نظریه‌های کلامی و فقهی پیشرو است، بلکه می‌کوشد این نظریه‌ها را به برنامه‌های عملی برای اداره جامعه تبدیل کند. حضور طلاب و اساتید حوزه در عرصه‌های بین‌المللی برای گفت‌وگوی ادیان، ارائه الگوی حکمرانی دینی، و پاسخ به شبهات جهانی، نشان می‌دهد که دین در نگاه ایشان، همواره باید پاسخی زنده و کاربردی به نیازهای روز جامعه داشته باشد.
یکی از مهم‌ترین اقدامات ایشان، تاکید بر تولید علوم اسلامی و جنبش نرم افزاری بود که موجب ایجاد جریان مهاجرت نخبگان دانشگاهی به حوزه بود. این اتفاق موجب شد استعدادهای درخشان کشور از جمله دارندگان مدال‌های المپیاد جهانی به سمت حوزه جذب شوند. نتیجه این اقدام، شکل‌گیری نسل جدیدی از روحانیون شد که هم بر علوم حوزوی تسلط دارند و هم با دانش‌های روز آشنا هستند. این تحول کیفی در نیروی انسانی حوزه، زمینه‌ساز پژوهش‌های میان‌رشته‌ای نوین و پاسخگویی به نیازهای پیچیده جامعه امروز شد.
در حوزه علمیه با تأسیس نهادهای پژوهشی پیشرفته، فضایی ایجاد شده است که این نخبگان بتوانند استعدادهای خود را در مسیر تولید علم دینی به کار گیرند. این رویکرد نه تنها موجب ارتقای علمی حوزه شد، بلکه پیوندی سازنده بین سنت‌های اصیل حوزوی و دانش‌های جدید ایجاد کرد. این جریان فکری که آیت‌الله خامنه‌ای در رأس آن قرار دارند، از مرزهای جغرافیایی فراتر رفته و به مکتبی جهانی تبدیل شده است. در حالی که در حوزه جریانات فکری متنوعی وجود دارد، جریان انقلابی با الهام از سیره عملی رهبری، هم در عرصه‌های علمی و هم در میدان‌های عمل اجتماعی پیشگام شده است.
 
د- حوزه جهادی
این تحول تنها محدود به عرصه‌های نظری نیست، بلکه در عملگرایی اجتماعی نیز تجلی یافته است. ایشان با همین نگاهی که اشاره شد، در سال ۱۳۹۶ با تأکید بر سه رسالت «غم‌خواری مردم و توجه به مسائل اجتماعی» و «بصیرت‌افزایی سیاسی و دینی» برای طلاب، چارچوبی عملیاتی از نقش روحانیت در جامعه ترسیم کردند. همان‌گونه که آیت‌الله خامنه‌ای در جوانی به مناطق محروم مانند ایران‌شهر می‌رفتند و به کار جهادی می‌پرداختند، امروز شاهد تکثیر این الگو در میان طلاب و روحانیون هستیم. در بحرانهایی مانند سیل و زلزله پیشقراول کمک رسانی طلاب  و حوزویان بودند و در کرونا، بسیاری از اساتید حوزه به عرصه خدمت در بیمارستان‌ها و غسالخانه‌ها شتافتند. این‌ها نه صرفاً ارتقای علمی حوزه، که تحقق عینی «دین خدمت‌گزار» است که رهبری همواره بر آن تأکید داشته‌اند.
در نهایت اینکه آنچه ایشان در بازتعریف نقش حوزه علمیه انجام دادند -از نوسازی ساختاری تا ترویج روحیه جهادی- نیازمند واکاوی دقیق توسط افرادی است که از نزدیک با افکار و اقدامات ایشان آشنا بوده‌اند. انتظار می‌رود اساتید، شاگردان و همراهان قدیمی، با به اشتراک گذاشتن تجربیات و مشاهدات خود، زوایای پنهان این مسیر تحول‌آفرین را روشن سازند. این گفت‌وگوها می‌تواند به تولید ادبیات غنی‌تری درباره مکتب فکری-عملی ایشان بینجامد و الگویی ماندگار برای نسل‌های آینده حوزه و جامعه اسلامی رقم زند.
نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات