تحریمهای ظالمانه، نبود ثبات اقتصادی، کرونا، کاهش سرمایهگذاری، رویکرد دولت وقت و نامساعد بودن فضای کسبوکار برای تولید سبب شده است که رشد اقتصادی کارنامه مناسبی در دهه۹۰ نداشته باشد. علاوه بر موراد مذکور زمانی که اقتصاد دچار عدم قطعیتهای فراوانی باشد و خانوارها نسبت به آینده انتظارات تورمی داشته باشند، سرمایه بهجای تجمیع و تجهیز در جهت حمایتهای مالی، صرف خرید دارایی همچون ارز و طلا میشود تا فرد بتواند ارزش دارایی خودش را حفظ و بهنوعی از بلای تورم مصون نگه دارد. از آنجا که تشکیل سرمایه، موتور رشد اقتصادی است و هر زمان که رشد تشکیل سرمایه در اقتصاد منفی شود، میتوان پیشبینی کرد خودبهخود در سالهای بعد رشد اقتصادی به سطح پایین یا منفی بینجامد. در صورت تداوم این وضعیت در طول چند سال نتایج این عمل، خودش را در چند عامل وضعیت معیشتی و رفاهی، کاهش سطح تجارت، ناترازیها، کاهش میزان بهرهوری و در نهایت درآمد سرانه بروز و ظهور میدهد. بهطور نمونه یکی از نمودهای اینگونه اقدامات کاهش ۳۴ درصدی درآمد سرانه در دهه ۹۰ است. بررسی درآمد سرانه در دهه ۹۰ (بر اساس آمار موجود تا سال ۱۳۹۸) نشان میدهد که این شاخص در این سالها کاهش ۳۴ درصدی را تجربه کرده است. درواقع قدرت خرید هر فرد ایرانی نسبت به سال ۱۳۹۰ حدود یکسوم کاهش یافته است. طبق اعلام مرکز پژوهشهای مجلس، در صورت تحقق رشد اقتصادی ۸ درصدی در اقتصاد، حداقل به ۶ سال زمان نیاز خواهد بود تا به سطح درآمد سرانه سال ۱۳۹۰ بازگردیم.
آمار دقیق، افت رفاه خانوارهای ایرانی در دهه ۹۰ را براساس درآمد سرانه نشان میدهد. بر این مبنا افزایش رشد جمعیت در دهه ۹۰ با بهبود تولید همراه نبوده است و این موضوع سبب شده که در این دهه درآمد سرانه در یک مسیر نزولی حرکت کند. دقیقاً همان مطلبی که مورد اشاره رهبرمعظم انقلاب نیز قرار گرفت و ایشان تأکید کردند که ریشه وضعیت نامناسب معیشت مردم در نبود توجه به بهبود روند تولید و تصمیمگیریهای غلط است. پس با این وضعیت سرمایه گذاری به دلیل آنکه برای اقتصاد ظرفیت ایجاد میکند، در همه اقتصادها بسیار مهم و حیاتی است. ناگفته نماند اثر سرمایه گذاری در اقتصادهای گوناگون متفاوت است. بعضی برای رشد اقتصاد و بزرگ شدن آن همچنان متکی به عنصر سرمایه هستند؛ اما برخی از این مرحله عبور کردهاند و رشد اقتصادی آنها متکی به تکنولوژی است و به مفهوم وسیعتر با موتور محرک بهره وری رشد میکنند. ایران جزو کشورهایی است که از ۵۰ سال پیش به این طرف، اقتصادش با تکیه بر سرمایه گذاری و میزان رشد موجودی سرمایه رشد کرده است. پس بهدلیل منفی شدن سرمایهگذاری، کارشناسان این دهه را بدترین دوره سرمایه گذاری در اقتصاد ایران معرفی میکنند که عواقب این کار الان در بعضی از ناترازیها و چالشهای اقتصادی کاملا مبرهن است. بهناچار برای برونرفت از این وضعیت و تراز کردن بخشهایی از اقتصاد باید سرمایهگذاری داخلی و خارجی به انحاء گوناگون بهسمت تولید جریان پیدا کند.