تجربه تلخ و بی خاصیت نشستهای به اصطلاح جهانی برای حمایت از فلسطین موجب شده تا مردم این سرزمین در نهایت یک گزینه را برای ادامه حایت و ازادی سرزمین خویش در پیش گیرند و آن گزینه مقاومت است.
قتل عام ساکنان غزه با سلاح نظامی و گرسنگی با روزانه دهها شهید در حالی به سریالی ناتمام مبدل شده است که وزرای خارجه کشورهای اروپایی، عربی و اسلامی در چارچوب نشستی جدید با هدف «جلوگیری از تبدیل شدن نوار غزه به گورستان دستهجمعی» و افزایش فشار دیپلماتیک بر رژیم صهیونیستی در مادرید گردهم آمدند. گروه موسوم به مادرید که به «گروه تماس اسلامی و عربی» نیز معروف است، وزرای کشورهای اروپایی، عربی و اسلامی را در اسپانیا گردهم آورد. لازم به ذکر است آخرین نشست این گروه در سپتامبر ۲۰۲۴ با حضور اسپانیا، نروژ، اسلوونی و ایرلند به نمایندگی از اروپا و فلسطین، عربستان سعودی، اردن، ترکیه، مصر، قطر و بحرین از طرف کشورهای عربی-اسلامی برگزار شد.
نگاهی بر ترکیب کشورهای حاضر در این اجلاس نشان میدهد که از یک سو هیچ تناسبی میان اهداف آنها در قبال تحولات غرب آسیا از جمله مسئله فلسطین وجود ندارد و هر کدام بر اساس منافع و اهداف خویش به موضوع میپردازد که چند صدایی و در نهایت تبدیل شدن اجلاس به محلی برای گرفتن عکس یادگاری را به همراه داشته است. از سوی دیگر اعضای غربی این اجلاسها رویکردی متناقض و منافقانه در قبال مسئله فلسطین دارند چنانکه برای جلب رضایت افکار عمومی خویش ادعای نارضایتی از وضعیت غزه را سر میدهند و خواستار خویشتن داری صهیونیستها می شوند در حالی که همزمان نیز اقدام به ارسال تسلیحات برای رژیم صهیونیستی می کنند. در همین حال برخی اعضای اجلاسها دارای روابط با رژیم صهیونیستی هستند که عملا مانع هرگونه اقدام عملی و اجرایی آنها در قبال این رژیم میگردد. این تناقضهای آشکار موجب شده تا عملا مسئله فلسطین از ماهیت انسانی و بشری به روندی سیاسی و منفعت طلبانه مبدل گردد که نتیجه آن نیز استمرار کشتارها و جنایات صهیونیستها میباشد. این رویه موجب شده تا اقدام خالصانه برخی از اعضا که بر لزوم توقف کشتارها تاکید دارند نیز راه به جایی نبرد و در میان هیاهوها و سیاسی کاریها به حاشیه رانده شود.
برخی اعضای اجلاسها دارای روابط با رژیم صهیونیستی هستند که عملا مانع هرگونه اقدام عملی و اجرایی آنها در قبال این رژیم میگردد. این تناقضهای آشکار موجب شده تا عملا مسئله فلسطین از ماهیت انسانی و بشری به روندی سیاسی و منفعت طلبانه مبدل گردد که نتیجه آن نیز استمرار کشتارها و جنایات صهیونیستها میباشد
اعضای اجلاس مادرید از نظر اقتصادی، سیاسی، نظامی، جایگاه بینالمللی دارای ظرفیتهایی هستند که در صورت به کار گرفته شدن از یک سو غزه از محاصره و جنگ رها می شود و از سوی دیگر رژیم صهیونی مهار میگردد حال آنکه به رغم برگزاری چندین دور نشست در مادرید و پیش از ان در بغداد، ریاض، مصر، اردن و... نه تنها اقدامی در این زمینه برداشته نشده ات بلکه با واژگانی همچون راهکار دو دولتی، مقابله با افراط گرایی، ساختن ساختار سیاسی تشکیلات خودگردان محور و... عملا فضای بی خاصیت به این اجلاسها داده شده است. اکنون نشست مادرید در حالی مدعی حمایت از غزه است که همان رویه نخ نما شده سابق یعنی راهکار دو دولتی و حمایت از تشکیلات خودگردان را دنبال میکند که نتیجه آن نیز تقویت تصور صهیونیستها مبنی بر بی خاصیت بودن مجامع و نهادهای بین المللی است که حاصل آن تشدید جنایات علیه غزه است. به عبارتی دیگر این نشستها در عمل به محلی برای انحراف افکار عمومی از مسئله فلسطین و زمینه سازی برای استمرار جنایات صهیونیستها مبدل شده است.
شواهد امر در طول 20 ماه نسل کشی غزه نشان میدهد که آمریکا کانون اصلی حملات و پاسخگو نبودن رژیم صهیونی در برابر جنایاتش است. بایدن و ترامپ خود را حامیان قسم خورده این رژیم میدانند و میلیاردها دلار کمک نظامی به آن داشته و در مجامع جهانی نیز از حق وتو برای حمایت از این رژیم بهره میگیرند. نشستهایی مانند مادرید در حالی برگزار می شوند که موضعی قاطع و محکوم کننده در قبال این رفتارها و البته برخی کشورهای اروپایی حامی رژیم صهیونی، صورت نمیگیرد. این مسئله به معنای حفظ پایگاههای پشتیبانی و حمایتی این رژیم است که نتیجه آن نیز توهم قدرت جهانی صهیونیستها و استمرار کشتارها میباشد. جهان زمانی میتواند گامی حقیقی برای مقابله با رژیم صهیونی بردارد که در کنار مهار و اعمال فشار بر این رژیم مقابله با آمریکا را نیز در پیش گیرد.
تجربه تلخ و بیخاصیت نشستهای به اصطلاح جهانی برای حمایت از فلسطین موجب شده تا مردم این سرزمین در نهایت یک گزینه را برای ادامه حایت و ازادی سرزمین خویش در پیش گیرند و آن گزینه مقاومت است. وقتی پزشک زنی 9 فرزندش را در یک روز زیر آتش جنگندههای صهیونیستی از دست میدهد و در بیمارستان با پیکرهای بی جان آنها رو برو میشود و مدعیان حقوق بشر و بانیان نشستهایی همچون مادرید در برابر آن سکوت میکنند و رسانههای به اصطلاح آزاد اندیش غربی به سانسور آن میپردازند، ملت فلسطین در مییابد که هیچ گزینهای جز سلاح مقاومت و ایستادگی برای احقاق حقوقش وجود ندارد و هرگز دل بسته وعدهها و دلسوزیهای نشستهای بی فایدهای همچون مادرید نمیشود. تکرار رویههای گذشته و نرسیدن به اجماع واقعی علیه رژیم صهیونی و حامیانش سرنوشتی است که در انتظار نشست مادرید است مگر آنها بانیان آن با درس گرفتن از گذشته گامی برای اصلاح رفتارشان برداشته باشند که با توجه به ترکیب نشست و نیز عملکرد آنها در قبال 20 ماه نسل کشی غزه این تغییر دور از ذهن مینماید.