«فردوسی» شاعر بلندآوازه ایرانی، بیش از ۳۰ سال از زندگی خود را برای خلق کتاب سترگ «شاهنامه» صرف کرد که با بیش از ۵۰ هزار بیت، تنها یک کتاب شعر نیست، بلکه میراثی گرانبها و سند هویت ملی ایرانیان است.
شاهنامه فردوسی با تأکید بر واژگان و اصطلاحات اصیل فارسی، نقشی حیاتی در حفظ و بقای زبان فارسی ایفا کرده است. در دورهای که زبان فارسی تحتتأثیر واژگان بیگانه و نفوذ زبانهای دیگر بود، شاهنامه همچون سدی محکم در برابر این جریان عمل کرد. فردوسی با خلق زبانی پاکیزه و استوار، نه تنها به زبان فارسی جانی دوباره بخشید، بلکه نشان داد که میتوان با استفاده از ظرفیتهای درونی این زبان، حماسیترین و بزرگترین داستانها را روایت کرد. این زبان پویا و زیبا، تا به امروز زبان اصلی ادبیات، شعر و هنر در ایران باقی مانده و در گذر زمان، به یکی از غنیترین و ماندگارترین زبانهای جهان تبدیل شده است.
شاهنامه فراتر از یک اثر ادبی، یک منشور فرهنگی و سند تاریخی برای هویت ایرانی است. در زمانی که بسیاری از فرهنگها در برابر هجوم بیگانگان تسلیم شدند، شاهنامه با روایت قهرمانیها و داستانهای اسطورهای، روح مقاومت و استقلال را در دل ایرانیان زنده نگه داشت. شاهنامه به ما میآموزد که هویت فرهنگی یک ملت، ستون اصلی استقلال و بقای آن است. کار بزرگ فردوسی در این اثر، تلفیق هویت ایرانی با ارزشها و اعتقادات دینی و مذهبی است. سراینده شاهنامه با تیزهوشی و آیندهشناسی، همان ابتدا با ستایش پیامبر اعظم (ص) و امیرالمؤمنین (ع) و ابراز نفرت از دشمنان دین و نبی و وصی، جهت فکری این اثر را مشخص کرده، محتوا و ماهیت این اثر و ستون فقرات هویت اصیل ایرانی را اعلام کرد.
شاهنامه فقط روایت گذشته نیست، بلکه ترسیمی از آینده است؛ آیندهای که در آن ارزشهایی، چون عدالت، آزادگی، میهندوستی و برتری خیر بر شر همچنان زنده و پویا باقی بماند. فردوسی با آگاهی از این ضرورت، تاریخ و اساطیر ایران را در قالب یک حماسه ملی ثبت کرد تا در گذر زمان، این هویت ماندگار شود.
برای آنکه شاهنامه به منزله یک میراث زنده و پویا به نسلهای آینده منتقل شود، لازم است از قالب سنتی خارج شده و در فرمهای جدید هنری و رسانهای ارائه شود. نسل جوان امروز با ابزارهایی مانند سینما، پویانمایی، بازیهای ویدئویی و سریالهای تلویزیونی ارتباط بیشتری برقرار میکند. بنابراین، ضروری است داستانهای بینظیر شاهنامه به فیلمهای حماسی، سریالهای تلویزیونی با کیفیت، انیمیشنهای جذاب و بازیهای کامپیوتری پرمخاطب تبدیل شوند. این اقتباسهای نوین نه تنها موجب میشود شاهنامه از یک کتاب صرفاً درسی به یک اثر سرگرمکننده و جذاب تبدیل شود، بلکه امکان جهانیشدن این میراث را فراهم میآورد. میتوان داستانهایی مانند رستم و سهراب، سیاوش، فریدون و ضحاک را با استفاده از فناوریهای روز به گونهای بازآفرینی کرد که همزمان با جذب مخاطبان جهانی، ارزشهای نهفته در این داستانها نیز به آنها منتقل شود.