پروژه مهم فکری شهید صدر، نظریهپردازی و برنامهریزی برای تحقق اسلام ناب است که دربرگیرنده همه ابعاد زندگی انسان، در همه زمانها و همه مکانها میشود. در واقع، مراحل نظری تحقق اصلیترین پروژه فکری شهید صدر (ره) را میتوان این چنین خلاصه کرد:
۱ـ تبیین مفاهیم، مبانی، قاعده فکری و نظام اجتماعی اسلام؛ ۲ـ تطبیق و مقایسه این مفاهیم و مبانی با سایر مکاتب؛ ۳ـ دفاع نظری و پاسخگویی از یا درباره قاعده فکری اسلام و نظام اجتماعی اسلام؛ ۴ـ اثبات نظری و روان شناختی نسبت به جاودانگی اسلام؛ ۵ـ نشان دادن چگونگی اجراپذیری احکام اسلام در همه عصرها.
اما سختی کار ایشان کجاست؟ در نحوه و چگونگی مواجهه فقه و فقاهت اسلامی با جریان تجدد و مدرنیته است که اعتماد به نفس بخشی از اندیشمندان اسلامی از اهل سنت و شیعه را گرفت؛ چرا که فکر میکردند اسلام نسخهای برای مقتضیات روز ندارد. شهید صدر معتقد بود آنچه از غرب آمده، نظام و سیستمی است که سعی در تغییر مبنا و قواعد حیات دارد و باید در مقابل آن، نظامی مبتنی بر قواعد خود طراحی کرد.
مهمترین فکر شهید آیتالله محمدباقر صدر، ارائه چارچوبی منسجم و جامع از دستگاه فکری اسلام و همچنین نقد و مقابله اصولی با ایدئولوژیهای جایگزین بود؛ از این رو، اهمیت فکر شهید صدر را که ارزش بسیار زیادی برای بازخوانی و بازتولید در دنیای اسلام به ویژه جهان شیعه دارد، میتوان در موارد زیر خلاصه کرد:
الفـ ارائه چارچوب فکری منسجم از اسلام: شهید صدر تلاش کرد نظام فکری و دستگاه فکری اسلام را به صورت منظم و منسجم ارائه دهد تا بتواند به پرسشهای اساسی جوامع اسلامی پاسخ دهد.
بـ نقد اندیشههای رقیب: او مارکسیسم را به شکلی عمیق و اصولی نقد کرد، به حدی که حتی مارکسیستها اذعان داشتند او بهتر از خودشان مارکسیسم را فهمیده است.
جـ مقابله با وابستگی به غرب: شهید صدر همواره خطر وابستگی ملتها به غرب را گوشزد میکرد، زیرا معتقد بود این وابستگی استعدادها و امکانات یک ملت را نابود میکند.
دـ واقعبینی و آیندهنگری: او با در نظر گرفتن نیازهای اساسی جامعه و همچنین آینده اجتهاد، آثار مهمی مانند فلسفتنا و اقتصادنا را تألیف کرد.
هـ تحول در دستگاه مرجعیت دینی: شهید صدر معتقد بود باید مرجعیت دینی از یک نهاد فردی و متکی به شخص به یک نهاد اصولی تبدیل شود تا به منزله محور اصلی فعالیتهای دینی و اجتماعی، بتواند زمینه تحول را در جامعه فراهم کند؛ و ـ آسیبشناسی مواجهه با تمدن غرب: او جزء افراد انگشتشماری بود که بعد از رهبران انقلاب اسلامی در دنیای عرب و اسلام توانست قرائت درستی از مواجهه را ارائه کند که در آن نه وادادگی در برابر غرب و هراس از آن راه داشت و نه تحجر و جمود راندن مطلق و کامل آن؛ بلکه باید به جد از اصول و مبانی تفکر اسلامی به عنوان کاملترین شریعت الهی دفاع کرد، اما از پیشرفتها و ابزارهای فکری بشر غربی هم به تناسب اقتضائات بهره گرفت و با مهندسی معکوس به ساختن و پیشرفتی بهتر از غرب اندیشید.