چهل و پنج سال از آغاز جنگی که به ملت ایران تحمیل شد، میگذرد. تجاوزی که با دفاع مقدس ملت ایران ناکام ماند. دفاع هشتساله، دارای جذابیتها و پیچیدگیهای فراوانی است که نسل جوانان امروز تمایل دارد در آن غور کند و ایام آن را زیر و رو کند. نسل امروز، نسل پرسشگر و منتقد است. سؤالاتش کمی با طعن و تیزی سخن همراه است.
تقدس جنگ در نگاه این نسل، با نسل گذشته متفاوت است. روحیه پرسشگری نیز بر کاستن از تقدس جنگ میافزاید. او دوست دارد که بداند چرا و چگونه جنگیدیم؟ او با نگاه تیزبینانهاش امروز میپرسد که آیا بهتر از آنچه در صحنه نبرد محقق شد، امکان جنگیدن نبود؟ آیا بهتر نمیشد که جنگ را مدیریت کرد؟ او دوست دارد که همه برگههای تاریخ جنگ را ورق زده و بر ابهامات و نانوشتهها متوقف نشود. او نمیخواهد چیزی از جنگ در پس پرده پنهان بماند که او ندانسته باشد؛ لذا بیش از آنکه به دنبال توصیف خطوط نوشتهشده جنگ باشد، دوست دارد تا فاصله سفید بین سطور را بیابد و در مورد آن گمانهزنی کند.
نگاه انتقادی او همه مسئولان را به میدان مناظره میطلبد و هیچکس از گزند سؤالات تند و تیز آن در امان نیست. او در مورد پایان جنگ میاندیشد و میخواهد بداند که چگونه شد که امام قطعنامه ۵۹۸ را پذیرفت و این پذیرش را به نوشیدن جام زهر تعبیر نمود؟ چه عواملی در پذیرش آن مؤثر بود؟ چرا تا چند روز پیش از آن، امام نظری دیگر داشت و چرا اصلاً پیش از این حاضر به پذیرش آتشبس نبود؟
لازمه پاسخ به این سؤالات و دهها سؤال دیگر توسط نسل اول انقلاب و آنانی که با رشادت و تلاش خود جنگ را مدیریت کرده و آن حماسهها را آفریدند، آن است که اولاً نسل جوان امروز را به رسمیت شمرده و خود را در قبال آنان پاسخگو بدانند و ثانیاً با صبر و حوصله و با استدلال و منطق و با زبانی نرم و قابل فهم برای نسل امروز سخن بگویند و به اقناع آنان بیندیشند.
جنگ امروز همچنان برای نسل جوان ما مسئله است و این خود ارزش بسیار بالایی دارد که باید به آن به مثابه فرصتی برای بسط ارزشهای دفاع مقدس و ارائه الگوی سبک زندگی بسیجی نگریست و تا زمانی که این سؤالات و پرسشگریها هست، حکایت از آن دارد که میتوان به انتقال آن فرهنگ به نسل امروز امیدوار بود.