دومین سالگرد عملیات بزرگ و تاریخی طوفانالاقصی مقارن شد با اعلام آتشبس در غزه؛ تقارنی که برخیها تلاش کردند تا آن را بهانهای برای زیر سؤال بردن اصل این عملیات قرار دهند! این جریانهای رسانهای تلاش کردند طراحان عملیات، از جمله جنبش حماس و فرماندهان شهید آن همچون «یحیی سنوار» را مسئول تشدید جنایات رژیم صهیونی در دو سال گذشته معرفی کنند.
عملیات طوفانالاقصی، نه یک اقدام احساسی و واکنشی، بلکه یک طراحی راهبردی و مبتنی بر تحلیل دقیق از وضعیت کلان فلسطین در عرصه سیاسی و میدان بود. این عملیات در شرایطی طراحی شد که رژیم صهیونی با شدت بیسابقهای به سیاست شهرکسازی، تخریب منازل فلسطینیان و تحقیر و تحریم مستمر ساکنان غزه و کرانه باختری ادامه میداد. در چنین شرایطی، سکوت و انفعال به معنای پذیرش کامل سلطه و حذف تدریجی هویت فلسطینی بود.
از سوی دیگر، رژیم صهیونی با بهرهگیری از حمایتهای بیقید و شرط غرب، بهویژه آمریکا، در حال تثبیت یک نظم جدید در منطقه بود؛ نظمی که از رهگذر «توافق ابراهیم» به وجود میآمد و در آن صورت فلسطین دیگر موضوعی محوری نبود و آرمان آزادی قدس به حاشیه رانده میشد. در چنین فضایی، عملیات طوفانالاقصی بهمثابه یک شوک راهبردی، معادلات منطقهای را برهم زد. اما شبههای که امروز در گوشه و کنار مطرح میشود این است که این عملیات موجب شد رژیم صهیونی بهانه و دستاویزی پیدا کند تا به جنایات گستردهتری دست بزند؛ این تحلیل، از اساس غلط است. چرا که جنایات رژیم صهیونی نه صرفا واکنشی به عملیات طوفانالاقصی، بلکه ادامه روندی است که سالها پیش آغاز شده بود. طوفانالاقصی، نه آغازگر خشونت، بلکه پاسخ به خشونت ساختاری و تاریخی رژیم اشغالگر بود. اگر این عملیات انجام نمیشد، روند حذف فلسطین از نقشه سیاسی منطقه با سرعت بیشتری پیش میرفت و مقاومت بهتدریج به یک خاطره تبدیل میشد.
رهبر معظم انقلاب اسلامی همواره در بیانات خود، بر این نکته تأکید کردهاند که «مقاومت تنها راه نجات فلسطین است»، «مقاومت، تنها زبان قابل فهم برای رژیم اشغالگر است» و «ملتهای منطقه باید بدانند که سازش، امنیت نمیآورد؛ بلکه جسارت دشمن را بیشتر میکند.» این رهنمودها، نه صرفاً توصیههای اخلاقی، بلکه تحلیلهایی حکیمانه و راهبردی از وضعیت منطقه هستند که در طراحی عملیاتهایی، چون طوفانالاقصی نقش کلیدی داشتهاند؛ عملیاتی که در تحلیل آن باید به چند نکته اساسی توجه کرد:
۱- عملیات طوفان الاقصی در ۷ اکتبر ۲۰۲۳، توان اطلاعاتی و عملیاتی مقاومت را در همان برهه محاصره سنگین به نمایش گذاشت و نشان داد که غزه، همچنان توان طراحی و اجرای عملیاتهای پیچیده را دارد.
۲- طوفانالاقصی، شکافهای عمیق در ساختار امنیتی رژیم صهیونی را آشکار کرد و اعتماد عمومی در داخل این رژیم را بهشدت تضعیف کرد.
۳- این عملیات، موجی از همبستگی مردمی در جهان اسلام و حتی در جوامع غربی ایجاد کرد که در تظاهرات گسترده و حمایتهای مردمی از فلسطین قابل مشاهده بود.
۴- طوفانالاقصی، رژیم صهیونی را از موقعیت هجومی به موقعیت تدافعی کشاند و ابتکار عمل را به دست مقاومت سپرد.
در نهایت، باید گفت که عملیات طوفانالاقصی، نه تنها اشتباه و خطا نبود، بلکه نقطه عطفی در تاریخ مقاومت فلسطین بود. این عملیات، با وجود هزینههای سنگین، توانست معادلات منطقهای را تغییر دهد، مسئله فلسطین را احیا کند و نشان دهد که مقاومت همچنان زنده است.
جان سخن اینکه مقاومت، یک تاکتیک نظامی نیست، بلکه یک راهبرد تمدنی است؛ راهبردی که در برابر پروژه حذف و تحقیر، ایستاده و با تمام توان، از کرامت مردم فلسطین دفاع میکند. طوفانالاقصی، نماد این ایستادگی است؛ ایستادگیای که نه با آتشبس پایان مییابد و نه با تبلیغات رسانهای تضعیف میشود. تا به پیروزی نهایی حق بر باطل منجر شود.