صفحه نخست >>  عمومی >> ویژه ها
تاریخ انتشار : ۰۵ آذر ۱۴۰۴ - ۱۰:۳۰  ، 
کد خبر : ۳۸۴۵۲۸

ایران ای سرای امید

سال‌هاست که هر وقت در ایران حادثه‌ای بزرگ رخ می‌دهد، اولین واکنش‌های اجتماعی از هیئت‌ها بلند می‌شود. از قبلِ انقلاب که دستگاه شاه و مأموران ساواک پای چارپایه نوحه‌خوانان بازار می‌ایستادند تا خلاف امر ملوکانه چیزی نخوانند، تا سال‌های جنگ که مداحی‌های انقلابی سوختِ موشکِ روحیه رزمندگان بود.

سال‌هاست که هر وقت در ایران حادثه‌ای بزرگ رخ می‌دهد، اولین واکنش‌های اجتماعی از هیئت‌ها بلند می‌شود. از قبلِ انقلاب که دستگاه شاه و مأموران ساواک پای چارپایه نوحه‌خوانان بازار می‌ایستادند تا خلاف امر ملوکانه چیزی نخوانند، تا سال‌های جنگ که مداحی‌های انقلابی سوختِ موشکِ روحیه رزمندگان بود. در سال‌های بعد هم که هروقت هرجا نیاز به همدلی ایرانیان بود اول هیئتی‌ها دست به کار می‌شدند.

همان شب که حاج محمود کریمی «ای ایران» را در میانه روضه حسینیه امام خمینی خواند، معلوم بود داریم وارد فصل تازه‌ای می‌شویم. ایران فقط خاک غم و شهادت نیست؛ سرزمین ماندن و ایستادن است. مردم زیر لب همراه شدند و عبور کشور از وضعیت خاکستری «نه جنگ نه صلح» را فریاد زدند.

اما هنر فقط در حسینیه‌ها نماند. اهل موسیقی هم خودشان را رساندند؛ هرکدام به رسم و لحن خودشان. یکی با صدای زخمی و مردانه، یکی با لحن گرم جنوبی، دیگری با نغمه‌هایی که نسل جوان دوست دارد و... در کنار آنان طراحان گرافیک و هنرمندان تجسمی هم پای کار آمدند و همه خودجوش و برآمده از فضای اجتماعی و وطن‌دوستی بود، نه محصول یک کمپین سیاسی. پیروزی نیرو‌های مسلح در میدان و این موج هنری در خیابان و رسانه و گوشی‌های مردم، با هم یک کار کردند: جامعه را از حالت تعلیق بیرون کشیدند. انگار از دلِ این صدا‌ها یک پیام مشترک بیرون می‌آمد: زندگی جریان دارد.

هیچ اتاق فکری این هم‌صدایی را طراحی نکرده بود. هرکس از زاویه دید خودش آمد، اما همه روی یک نقطه جمع شدند: ایران. این هماهنگی محصول فطرت جمعی ملّت بود. ملّتی که در لحظه خطر، آتش‌به‌اختیار دور وطن حلقه می‌زند و وقتی غبار جنگ می‌نشیند، امیدش را حفظ می‌کند و به جریان زندگی برمی‌گردد.

هنر این روز‌ها فقط ایرانِ امروز و دیروز را نمی‌خواند، لایه جدیدی از هویت ایرانی را هم زنده می‌کند. همان لایه‌ای که به تعبیر دکتر موسی نجفی، تاریخدان معاصر، بخشی از سه‌گانه هویت تاریخی ایران است: «ما سه ایران داریم: ایرانِ پانصدساله شیعی، ایرانِ نهصدساله قبل از آن، و ایران چندهزارساله‌ای که سال‌ها به آن کم‌التفات بودیم، اما امروز دوباره دارد زنده می‌شود.» این رویکرد در تولید جریانی جدید از آثار هنری نیز قابل مشاهده است. رویکردی منطقی و به دور از افراط و تفریط برای بهره‌گیری به جا و درست از ریشه‌های تاریخی که به قوام و دوامِ همبستگی اجتماعی در سطح ملّی کمک می‌کند، ریشه‌هایی که در کنار اسلام شیعیِ ما، پشتوانه زبان فارسی و بخشی از حافظه تاریخی ماست.

ایران در طول تاریخ بار‌ها زیر حملات سنگین ایستاده؛ از مغول در قرن هفتم، تا تهاجم تیمور، جنگ‌های طولانی با امپراتوری عثمانی، اشغال جنوب توسط پرتغالی‌ها در قرن شانزدهم، تهاجم روس تزاری در دوره قاجار و اشغال متفقین در ۱۳۲۰. همین الگوی مداومِ بازگشت و بازسازی و رجوع به حافظه تاریخی است که امید را در ایرانی‌ها زنده نگه می‌دارد.

وقتی شب عاشورا رهبر انقلاب از حاج‌محمود کریمی خواستند نسخه جنگ ۱۲روزه «ایران‌ای سرای امید» خوانده شود، یک حقیقت را یادآوری کردند: امید این سرزمین نه به دست بیرونی است و نه با جنگ خدشه‌دار می‌شود؛ ریشه‌اش در هویت ایرانی-اسلامی است. امسال با خواندن «ایران‌ای سرای امید» در شام غریبان فاطمیه، این پیام دوباره شنیده شد: ایران خانه امید است.

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات