«راضیه» و «مرضیه» دو اسم از اسامی حضرت زهرا (س) هستند که در روایت امام صادق (ع) بیان شده است. از بالاترین مقاماتی که یک مؤمن میتواند داشته باشد، مقام تسلیم و رضاست. وقتی از امام صادق (ع) پرسیدند از علامات مؤمن چیست؟ فرمودند: «بِالتَّسلیمِ لِلهِ وَالرِّضا فیما وَرَدَ عَلَیهِ مِنْ سُرُورٍ أوْ سَخَطٍ»؛ یعنی به واسطه تسلیم به امر خدا و راضی بودن بر آنچه بر او از شادی و غم وارد میشود. خیلی از افراد هستند که خدا را قبول دارند، اما خدایی و مدیریت خدا را قبول ندارند. اگر انسان بخواهد دستهبندی کند، انسانها به سه دسته تقسیم میشوند. بعضی افراد خدا را قبول دارند، خدای خالق را قبول دارند، اما میگویند دیگر دستور ندهد. خدایی را قبول دارند که مدیریت و تکلیفی را نخواهد بفرستد.
فرهنگ سکولار همین فرهنگ است. پشت دلارهایشان هم نوشتهاند خدا را قبول دارند، اما اگر دین بخواهد در عرصه زندگیشان وارد شود و بخواهد کنترل کند، به هیچوجه قبول نمیکنند. در قرآن داریم که شیطان خالقیت خدا را قبول داشت، معاد و آخرت را هم قبول داشت، اما تکلیف را قبول نداشت. این کفر است به تعبیر قرآن. دسته دوم افرادی هستند که خدا را هم بهعنوان خالق و هم بهعنوان ولی و همه کاره قبول دارند، در عالم تکوینیات همه مقدرات را خدا رقم میزند، مرگ و هستی و... به دست خداست. در عالم تشریع، قوانین و حلال و حرام را هم خدا باید بگوید. مشکل دسته دوم این است که یک جاهایی با تقدیر و تکلیف خدا درگیر میشوند و زیر بار نمیروند.
گاهی این مسئله در قبول نکردن تکلیف رخ میدهد. برای نمونه، در بحث احکام میگویند چرا دیه زن نصف مرد است؟ نمیدانند که این ارزشگذاری روی شخصیت انسانی نیست؛ بلکه ارزشگذاری اقتصادی است. مرد، چون بار اقتصادی به دوشش است اگر لطمه ببیند، خانواده از نظر اقتصادی بیشتر لطمه میبیند. از نظر انسانی در قرآن داریم: «مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثی»؛ اگر زن مراقب خودش باشد، چون عواطف قویتر دارد، از مرد هم جلو میزند. ولی قبول نمیکنند و زیر بار احکام نمیروند یا میگویند ما وقتی حکمی را قبول میکنیم که فلسفه آن را بدانیم. تا فلسفه حرمت رقص، یا ارتباط دختر و پسر را ندانیم نمیپذیریم. این چطور بندگی کردن است. انسان باید بگوید خدایا وقتی تو میگویی و تکلیف میکنی، من باید قبول کنم، چه فلسفهاش را بدانم و چه ندانم. خوش به حال کسانیکه متعبد هستند.
حضرت زهرا (س) هم راضیه بود و هم مرضیه. با آن شدت بلاهایی که به ایشان وارد شد. یکی از بلاهای حضرت، عاشورای سیدالشهداء (ع) بود؛ یعنی بلاهای فرزندان را میدانستند. رضایت حضرت زهرا (س) ملاک رضایت خدا بود. این از فهم و عقل ما خارج است. انسان تا چه حدی میتواند برسد که رضایتش ملاک رضایت خدا باشد. پیامبر اسلام (ص) میفرماید: «إنّ الرّب یرضی لرضا فاطمة و یغضب لغضب فاطمة»؛ همانا خداوند، با خشنودی فاطمه (س) خشنود و با ناراحتی فاطمه (س) ناراحت میشود.