یکی از کلیشههای رایج در فیلمهای اجتماعی سینمای ما در دو دهه اخیر، پدرستیزی بوده است. در خیلی از فیلمها بهویژه با رویکرد روشنفکرانه و جشنوارهای، پدرها به منزله ضدقهرمان و قطب منفی داستان به تصویر کشیده شدهاند. اغلب پدرها در چنین فیلمهایی، افرادی با ظاهر مذهبی و به اصطلاح غیرتی به تصویر کشیده شدهاند.
نمونه چنین فیلمهایی «لامینور» به کارگردانی «داریوش مهرجویی» است. این فیلم داستان دختر جوانی است که عاشق موسیقی است، اما پدرش به دلیل تعلقات مذهبی با موسیقی میانه خوبی ندارد و با علاقه این دختر، مقابله میکند!
این نوع نگاه به پدر، در خیلی دیگر از فیلمهای اجتماعی ما قابل ردیابی است. فیلم «مالاریا» ساخته پرویز شهبازی، «مرهم» ساخته علیرضا داودنژاد و... درباره پدرهایی هستند که با بدرفتاری موجب فرار دخترشان از منزل میشوند، فیلمهای «ملی و راههای نرفتهاش» و «خانه دختر» نیز خشونت پدر علیه دختر را نمایش میدهند.
پدرستیزی در مواجهه با فرزندان معلول و ناتوان نیز از دیگر جریانها در فیلمهای دو دهه اخیر سینمای ماست. حتی برخی از فیلمهای شریف و انسانی هم دچار این تصویرسازی هستند؛ مانند فیلم «رنگ خدا» از ساختههای ماندگار «مجید مجیدی» که در آن پدر برای وصال با یک زن، فرزند نابینایش را مانع میبیند و به او ظلم میکند، اما در پایان از کرده خودش پشیمان میشود. فیلم «ماجان» ساخته «رحمان سیفی آزاد» هم از دیگر فیلمهایی است که چنین مضمونی دارد. داستان این فیلم بر پایه اختلاف زن و شوهر بر سر چگونگی مراقبت از فرزند معلول بنا شده است. مادر عاشق بچه است، اما پدر اصرار دارد که بچه را به آسایشگاه بسپارند؛ اما دامنه این اختلاف و دعوای بین زن و شوهر بر سر بچه معلول، به طور غیرقابل باوری گسترش یافته است تا جایی که پدر تلاش میکند فرزند معلولش را به دریا بیندازد! یکی دیگر از فیلمهای سینمایی با چنین نگاهی به پدر در مواجهه با فرزند معلول در «بیصدا حلزون» ساخته «بهرنگ دزفولیزاده» اتفاق افتاده است. این فیلم هم درباره یک کودک ناشنواست که مادرش قصد دارد با پیوند حلزون، او را به نعمت شنیدن برساند؛ اما پدرش نه تنها مخالف است، بلکه با روشهای خشونتآمیز مانع این عمل میشود؛ چون تصور میکند در صورت شنوا شدن فرزندش، دیگر نمیتواند مانند زمانی که این کودک ناشنواست، با او دوست و صمیمی باشد. در این فیلم شاهد تصویری متشنج و پردستانداز در روابط اعضای خانوادهایم. پدر در این فیلم، بیش از آنکه یک فرد دلسوز و دوستداشتنی به تصویر کشیده شود، یک مزاحم با رفتاری خشن و روانپریش و البته ناتوان در تعامل و حرف زدن است.
تصویرگری منفی از پدر در سینمای اجتماعی و روشنفکرانه ما اگرچه با هدف مقابله با آنچه پدرسالاری در جامع ایرانی خوانده میشود، صورت میگیرد، اما این جریان به طور مستقیم موجب صدمه دیدن نهاد خانواده میشود.