در طول تاریخ تشیع و در دوران غیبت، علمای شیعه نقشی بیبدیل در حفظ و صیانت از این مکتب در برابر هجمهها و انحرافات ایفا کردند. در شرایطی که شیعیان بهعنوان اقلیتی تحت فشار دستگاههای خلافت عباسی و دیگر قدرتهای مخالف قرار داشتند، علما با تلاشهای فکری، علمی و اجتماعی خود، نهتنها مذهب شیعه را از گزند نابودی حفظ کردند، بلکه زمینهساز بیداری و پیشرفت آن شدند. با این حال، تا پیش از انقلاب اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی (ره)، به دلیل نبود قابلیت مردمی و شرایط لازم، تشکیل حکومتی مبتنی بر ولایت فقیه ممکن نشد. امام خمینی (ره) با رهبری حکیمانه و همراهی بیسابقه مردم ایران، برای اولین بار پس از پیامبر (ص) حاکمیت ولایت را محقق ساختند و انقلابی بینظیر را رقم زدند. در برنامه «قطب نما» با حضور «محمدحسین رجبیدوانی»، پژوهشگر تاریخ اسلام اقدامات علمای شیعه در سالهای غیبت، نقش برجسته امام خمینی (ره) در تأسیس نظام اسلامی، و تأثیر مخرب خواص بیبصیرت بر جنبش تشیع را بررسی کردیم که گزیدهای از آن را در ادامه میخوانید.
درباره اقداماتی است که علمای شیعه در دوران غیبت انجام دادند. حضرت امام خمینی (ره) برای اولین بار حکومتی مبتنی بر اسلام ناب شیعی بنیان نهادند. پیش از ایشان، علمای دیگر چه نقشی داشتند و چه کارهایی انجام دادند؟
با نگاهی به فعالیت علمای بزرگ شیعه از آغاز غیبت کبری، میبینیم که آنها برای حفظ مذهب شیعه، که در اقلیت بود، تلاش گستردهای کردند. در آن زمان، دستگاه خلافت عباسی، هرچند ضعیف شده بود، همچنان با شیعیان دشمنی داشت. بهگونهای که امام حسن عسکری (ع) را در ۲۸ سالگی به شهادت رساندند تا مانع تولد آخرین حجت خدا شوند. با این دشمنیها، حفظ مذهب شیعه در طول حدود ۱۲۰۰ سال غیبت، معجزهای است. علمای بزرگ شیعه با مقاومت در برابر ضربات و انحرافات، این مذهب را حفظ کردند، که خود کاری بزرگ بود. با توجه به پراکندگی و اقلیت بودن شیعیان، نمیتوان انتظار داشت که در غیبت امام زمان (عج) حکومتی تشکیل دهند. از دیدگاه شیعه، حکومت بر جامعه اسلامی از شئون امام معصوم است و در غیبت، به نایب واجد شرایط او میرسد. هر حکومتی غیر از این، حتی اگر عادلانه باشد، نامشروع تلقی میشود.
برای تحقق حکومت ولایی، دو عامل لازم است: نخست، وجود رهبر الهی (امام معصوم یا نایب او)؛ دوم، قابلیت مردمی برای اطاعت از این رهبر. در طول تاریخ، حتی در زمان حضور ائمه (ع)، این قابلیت مردمی وجود نداشت تا حکومت ولایی محقق شود.
حضرت آیتالله خامنهای در کتاب «انسان ۲۵۰ ساله» اشاره میکنند که ائمه (ع) همگی در پی تشکیل دولت علوی بودند، اما به دلیل نبود قابلیت مردمی موفق نشدند. ائمه (ع) محدود و تحت نظر بودند و جامعه به سطح معرفت لازم برای حمایت و اطاعت کامل از امام معصوم نرسیده بود. بدون همراهی مردم، تشکیل حکومت ممکن نیست. در جریان ملی شدن صنعت نفت، آیتالله کاشانی نقش تعیینکنندهای داشت، اما با تبلیغات گسترده کنار زده شد و نهضت شکست خورد. در سال ۴۲، امام خمینی (ره) حرکت خود را آغاز کردند، اما، چون قابلیت مردمی به حد کافی نبود، این حرکت در قم، تهران و برخی شهرها مانند ورامین سرکوب شد. بااینحال، شاگردان مکتب امام و آیتاللهالعظمی بروجردی زمینه را فراهم کردند تا در سال ۵۷ جرقه انقلاب زده شود.
مدیریت الهی و نفس مسیحایی امام خمینی (ره) کاری کرد که در طول دوران غیبت بیسابقه بود: تحقق حاکمیت ولایت. پس از پیامبر (ص)، حتی در دوران پنجونیمساله حاکمیت امیرالمؤمنین (ع) و امام حسن (ع)، این حاکمیت بر مبنای ولایت نبود، بلکه بهعنوان خلیفه چهارم و پنجم بود و اطاعت کامل از آنها صورت نمیگرفت. امام حسن (ع) به دلیل خیانتها ناچار به کنارهگیری شدند. اما انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) برای اولین بار پس از پیامبر (ص) نعمت حاکمیت ولایت را به ارمغان آورد. این نعمت عظیم، مرهون رهبری حکیمانه و معجزهآسای امام و مردمی بود که با همه وجود از مرگ نترسیدند و کفنپوش به میدان آمدند. در شبهای محرم ۵۷، وقتی امام فرمودند محرم ماهی است که خون بر شمشیر پیروز شد، مردم در بحبوحه حکومت نظامی، کفنپوش به خیابانها ریختند، به استقبال گلولههای رژیم رفتند و شهید دادند. راهپیماییهای عظیم تاسوعا، عاشورا و اربعین ۲۸ صفر ۵۷ تاریخساز شد.
اقدامات سیاسی امام از چه زمانی شکل گرفت؟
امام خمینی (ره) نیز از جوانی فردی سیاسی بودند. نزد شهید مدرس میرفتند و همراه او به مجلس شورای ملی حاضر میشدند. در سال ۱۳۲۲، در کتاب «کشفالاسرار»، بحث ولایت مجتهد را مطرح کردند که جامعه برای نجات باید تحت رهبری مجتهدان باشد. اما زمینه فراهم نبود و این نظریه در حد یک ایده بود. در سال ۴۱، با مسئله انجمنهای ایالتی و ولایتی، امام حرکت خود را آغاز کردند. امام خمینی (ره) در سال ۴۱، در برابر مفاسد انجمنهای ایالتی و ولایتی ایستادند، اما هدفشان تغییر حکومت نبود. با روشنگریهای ایشان، روحانیت همراه شد و این حرکت به پیروزی رسید. اما سال بعد، در ماجرای رفراندوم غیرقانونی «انقلاب سفید» شاه، امام از منظر قانون اساسی که رژیم مدعی آن بود، نقد کردند و این حرکت را آغاز نمودند. رژیم ایشان را دستگیر و زندانی کرد. در سال ۴۳، پس از آزادی، موضوع کاپیتولاسیون مطرح شد. هیچیک از سیاسیون یا علما، جز امام، متوجه ذلت این موضوع برای ایران نشدند. ایشان مردانه ایستادند و در نتیجه به ترکیه تبعید شدند. در سال ۴۴، امام به عراق رفتند و از همان ابتدا نظریه ولایت فقیه را تدریس و مطرح کردند و براندازی رژیم و ایجاد حکومت اسلامی را پی گرفتند. از سال ۴۴ تا ۵۷، مانند ۱۳ سال پیامبر (ص) در مکه، امام در عراق با اعلامیهها و به مناسبتهای مختلف روشنگری کردند. این تلاش ۱۳ سال طول کشید. وقتی با خواست مردم به ایران بازگشتند، دقیقاً مانند پیامبر (ص) که ۱۰ سال در مدینه حاکمیت داشتند، امام نیز ۱۰ سال بهعنوان اولین ولی فقیه رهبری کردند.
نقش خواص بیبصیرت در زمان پیامبر (ص)، امیرالمؤمنین (ع)، حضرت امام (ره) و دوره کنونی چیست و چه آسیبهایی به جنبش عظیم تشیع وارد میکنند؟
خواص بیبصیرت در هر دوره آسیبهای بزرگی به حرکتهای اسلامی وارد کردهاند. در زمان پیامبر (ص)، برخی خواص با وجود حضور در کنار ایشان، به دلیل عدم بصیرت، در لحظات حساس مانند سقیفه، به ولایت خیانت کردند و مسیر اسلام را منحرف نمودند. در زمان امیرالمؤمنین (ع)، خواص بیبصیرت با نافرمانی و تفرقه، مانع تحقق کامل عدالت علوی شدند. در دوره حضرت امام (ره)، برخی خواص با تفکرات التقاطی یا غربزدگی، سعی در انحراف انقلاب داشتند، اما هوشمندی امام مانع شد. در دوره کنونی نیز، خواص بیبصیرت با همراهی با دشمنان، تضعیف ارزشهای انقلابی، یا سکوت در برابر فتنهها، به نظام ضربه میزنند. این گروهها با عدم تشخیص درست اولویتها و دشمنشناسی، به جنبش تشیع آسیب میرسانند و باعث تضعیف وحدت و انحراف از آرمانهای اسلامی میشوند.