جمله به جمله پیام اخیر رهبر معظم انقلاب اسلامی بهمناسبت یکصدمین سالگرد باز تأسیس حوزه علمیه قم صادر شد، از اهمیت بالایی برخوردار بود. یکی از نقاط اوج پیام رهبر حکیم انقلاب اسلامی آنجایی بود که ایشان به نقش دو عنصر زمان و مکان در اجتهاد اشاره کردند. ایشان فرمودند: ««زمان» و «مکان» دو عنصر تعیینکننده در اجتهادند؛ ممکن است موضوعی در گذشته حکمی داشته ولی با تغییر روابط حاکم بر سیاست و اجتماع و اقتصاد، اکنون حکم جدیدی یافته باشد. این تغییر حکم ناشی از آن است که موضوع هر چند در ظاهر همان موضوع قبلی است، ولی با توجه به تغییر روابط سیاسی و اجتماعی و غیره، در واقع تغییر کرده و موضوع جدیدی شده است، پس حکم جدیدی میطلبد. افزون بر این، حوادث پیدرپی جهانی و پیشرفتهای علمی و ... در مواردی میتواند فقیه ماهر را در یک مدرک از کتاب و سنّت، به فهم تازهای برساند و حجت شرعی برای تغییر حکم شود.»
این نگاه و رویکرد رهبر معظم انقلاب اسلامی نسبت به موضوع مصلحت دقیقا مشابه و برگرفته از اندیشه و عمل حضرت امام خمینی (رحمهالله علیه) بنیانگذار و معمار جمهوری اسلامی ایران است. پیشتر تلاش و مجاهدتهای ده ساله حضرت امام (ره) در رهبری و هدایت نظام جمهوری اسلامی که مبتنی بر سعهصدر، وسعت دید، آیندهنگری، درک موقعیت و تشخیص درست شرایط بود، حقیقتاً فصل زرین و کاملاً نوینی در حیات سیاسی آن و سرمشق و راهگشایی برای برون رفت از مشکلات و بنبستهای اجتماعی در هر دوره خواهد بود. پیام هشتم دیماه ۱۳۶۷ به اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام در مورد حدود اختیارات آن شورا و سفارش به شورای نگهبان را میتوان از آن جمله به حساب آورد؛ در ادامه پیام حضرت امام خمینی (ره) عینا از نظر میگذرد:
«تذکرى پدرانه به اعضاى عزیز شوراى نگهبان مىدهم که خودشان قبل از این گیرها، مصلحت نظام را در نظر بگیرند، چراکه یکى از مسائل بسیار مهم در دنیاى پرآشوب کنونى نقش زمان و مکان در اجتهاد و نوع تصمیمگیریها است. حکومت فلسفه عملىِ برخورد با شرک و کفر و معضلات داخلى و خارجى را تعیین میکند؛ و این بحثهای طلبگى مدارس، که در چارچوب تئوریهاست، نهتنها قابل حل نیست، که ما را به بنبستهایی میکشاند که منجر به نقض ظاهرى قانون اساسى مىشود. شما در عین اینکه باید تمام توان خودتان را بگذارید که خلاف شرعى صورت نگیرد (و خدا آن روز را نیاورد) باید تمام سعى خودتان را بنمایید که خداى ناکرده اسلام در پیچ و خمهای اقتصادى، نظامى، اجتماعى و سیاسى، متهم به عدم قدرت اداره جهان نشود.»
امام خمینی (ره) بهعنوان یک فقیه جامعنگر و رهبر کبیر انقلاب اسلامی، به نظریه مصلحت نظام اسلامی اعتقاد داشتند، زیرا این نظریه را ضرورتی اجتنابناپذیر برای حفظ اسلام، نظام جمهوری اسلامی و منافع عمومی مسلمانان میدانستند. در ادوار گوناگون برخی کوشیدهاند تا موضوع مصلحت را که از نقاط برجسته نظام جمهوری اسلامی در عرصه حکمرانی محسوب میشود را به نقطه ضعف تبدیل سازند. حال آنکه باور قطعی امام خمینی (ره) این بود که بدون در نظر گرفتن مصلحت در مسیر اداره کشور انسداد بهوجود میآید و نباید در میان افکار عمومی و سیاستمداران دنیا نظام جمهوری اسلامی ایران به عدم توانایی در اداره کشور متهم شود.
دلایل اصلی اعتقاد ایشان به این نظریه را میتوان در چند محور زیر خلاصه کرد:
۱- حفظ نظام اسلامی بهعنوان یک واجب شرعی
امام خمینی (ره) معتقد بود که حفظ نظام اسلامی از اهم واجبات است و گاهی مصلحت نظام اقتضا میکند که برخی احکام اولیه شرعی بهصورت موقت تعطیل یا تعدیل شوند تا کلیت نظام و حکومت اسلامی پایدار بماند. ایشان در این زمینه فرمودند:
«حفظ نظام از اوجب واجبات است» و «مصلحت نظام از امور مهمی است که گاهی حتی بر فرائض مقدم میشود.»
۲- انعطافپذیری فقه شیعه در مواجهه با مسائل جدید
امام خمینی (ره) باور داشت که فقه شیعه باید پویا باشد و در شرایط پیچیده اجتماعی، سیاسی و اقتصادی بتواند با استفاده از مصلحت سنجی، تصمیماتی بگیرد که بهنفع اسلام و مسلمین است. این دیدگاه موجب شد تا مجمع تشخیص مصلحت نظام تشکیل شود تا در موارد اختلاف بین مجلس شورای اسلامی و شورای نگهبان، تصمیمات مبتنی بر مصلحت عمومی گرفته شود.
۳- مقابله با تهدیدات داخلی و خارجی
در دوران جنگ تحمیلی و تحریمهای بینالمللی، امام خمینی (ره) تأکید داشت که گاهی مصلحت کشور و انقلاب ایجاب میکند که قوانین معمول فقهی بهصورت موقت کنار گذاشته شوند تا از آسیبهای بزرگتر جلوگیری شود. برای نمونه پذیرش قطعنامه ۵۹۸ سازمان ملل با وجود سختیهای آن، نمونهای از تصمیم مبتنی بر مصلحت بود.
۴- اجتناب از جمود فکری و تحجرگرایی
امام خمینی (ره) مخالف تفسیر خشک و غیرمنعطف از احکام اسلامی بود و معتقد بود که دین اسلام باید بتواند در هر زمان پاسخگوی نیازهای جامعه باشد. به همین دلیل، نظریه مصلحت را بهمنزله یک ابزار کارآمد در اختیار حکومت اسلامی قرار داد تا بتواند در شرایط خاص، تصمیمات بهینه بگیرد.
۵- تأکید بر ولایت مطلقه فقیه
از دیدگاه امام خمینی (ره)، ولیفقیه بهعنوان حاکم اسلامی، اختیار دارد که در موارد ضروری براساس مصلحت نظام تصمیم بگیرد. این نظریه ناشی از ولایت مطلقه فقیه است که به رهبری اجازه میدهد در مواردی که قوانین عادی پاسخگو نیستند، براساس مصلحت جامعه اسلامی عمل کند.
نتیجهگیری
امام خمینی (ره) با درک عمیق از شرایط پیچیده جهان معاصر و نیازهای حکومت دینی، نظریه مصلحت را بهمنزله یک ابزار ضروری برای اداره جامعه اسلامی مطرح کرد. این نگرش سبب شد جمهوری اسلامی بتواند در شرایط سخت، انعطاف لازم را داشته باشد و از اصول کلی اسلام دفاع کند. پیچیدگی و تنوع رخدادهای سیاسی در زمانه کنونی بر اهمیت توجه به عنصر مصلحت در تصمیمات معطوف به اداره کشور افزوده است. درک این نکته، اساسی بهنظر میرسد که جایگاه موضوع مصلحت در امر اداره کشور برای عبور از پیچوخمهای زمانه بهدرستی تشریح و تبیین شود، تا برخی سادهانگاران از آن به محافظهکاری و عدول از اصول کشور تعبیر نکنند. از آنسو باید در نظر داشت که از نظر امام خمینی (ره) مصلحت باید در چارچوب اسلام و برای حفظ آن باشد. همچنین مصلحتاندیشی بهمعنای تفسیر شخصی و سلیقهای از دین نیست، بلکه مبتنی بر ضوابط فقهی و تشخیص حاکم شرع است.