تاریخ انتشار : ۱۲ خرداد ۱۴۰۴ - ۲۰:۰۳  ، 
کد خبر : ۳۷۶۹۷۸

آقای شاه! من به تو نصیحت می‏کنم!

پایگاه بصیرت / مهدی سعیدی

با اوج گرفتن مبارزات حضرت امام خمینی (ره) با رژیم پهلوی، جریان اسلامی شکل گرفته با محوریت حضرت امام (ره) خط تقابل خود با حرکت انحرافی رژیم پهلوی را تقویت کرد و کار را بر آنان تنگ کرد.
قم، مرکز روحانیت ایران با سوابقی که داشت اجتماعات محرم آن پر‌ازدحام بود، رهبری نهضت نیز در آنجا اقامت داشت و بنابراین امام (ره) قرار گذاشته بودند که هر شب به یکی از محلات قم برود و در اجتماعات عزاداری آنها شرکت کنند و سخنگوی این مجامع هم اوضاع سیاسی کشور و نظرات‌شان را برای مردم بازگو می‌کردند. استقبال از حضور امام (ره) بی‌سابقه بود و غالباً هر شب از منزل امام (ره) تا محل اجتماع چراغانی بود و در مسیر راه ده‌ها قربانی گوسفند انجام می‌گرفت. همین وضع هیئت حاکمه را بیش از پیش وحشت‌زده می‌ساخت چرا‌که کسی روشنگری و افشاگری می‌کند که در قلب توده‌های مردم قرار دارد و به همین لحاظ مأموران درجه اول حکومت سعی می‌کردند به‌نحوی با سخنگویان اسلامی مذاکره کنند و جلو تبلیغات ضدرژیم را بگیرند یا برای آن حدی قائل باشند، اما این کوشش مؤثر واقع نشد.

آیت‌الله العظمی خمینی (ره) با علمای طراز اول قم به مشورت نشست تا هر چه بیشتر عاشورا را نقطه اوج نهضت رسانند و پیشنهاد کردند روز عاشورا علما به مدرسه فیضیه بروند و برای مردم که از اکناف و اطراف کشور به قم می‌آیند، سخنرانی کنند. این پیشنهاد را همه پذیرفتند و گویندگان مذهبی هم آن را به‌منزله یک خبر دست اول در شهر‌های ایران به مردم رساندند و بنابراین سیل جمعیت به‌سوی قم روان شد و ازدحام بی‌سابقه‌ای را در این شهر ایجاد کرد.
دستگاه امنیتی وارد عمل شده و اولا، ً شایعه‌پراکنی کردند که به فرمان شاه روز عاشورا قم وسیله ارتش همانند مسجد گوهرشاد به آتش و خون کشیده می‌شود و ثانیاً، اشخاصی وابسته به دربار به قم رفتند تا علما را وادار کنند تا از تصمیم خود عدول کنند گرچه تلاش کردند. اما چیزی دستگیرشان نشد و آیت‌الله خمینی (ره) با کمال صراحت و استقامت گفتند: «وظیفه خود را چنین تشخیص داده‌ام که حقایق را برای مردم بازگو کنم و دستگاه هر چه می‌خواهد بکند» و می‌گفتند: «من تصمیم نهایی را گرفته‌ام و با این شایعه‌پراکنی‌ها و تهدیدات رژیم نمی‌توانم از تصمیم خود برگردم.» رژیم حاکم، چون انصراف امام (ره) را به وسایل غیرمستقیم به‌دست نیاورد مستقیماً وارد عمل شد.

صبح عاشورا در حالی‌که هزاران نفر در مراسم عزاداری منزل امام (ره) شرکت داشتند رئیس ساواک قم خود را به ایشان رساند و اظهار داشت: «من از طرف اعلی‌حضرت مأمورم به شما ابلاغ کنم که اگر امروز بخواهید در مدرسه فیضیه سخنرانی کنید کماندو‌ها را به مدرسه می‌ریزیم و آنجا را به آتش و خون می‌کشیم.» و پاسخ امام (ره) این بود که ما هم به کماندو‌های خود دستور می‌دهیم که فرستادگان اعلی‌حضرت را تأدیب کنند! این مکالمه آخرین تلاش دولت برای بازداشتن امام (ره) از سخنرانی نبود و تا ساعت ۴ بعد از ظهر به طرق گوناگون کوشش انجام می‌گرفت.

عصر عاشورا برابر با سیزدهم خرداد سال ۱۳۴۲ حضرت امام خمینی (ره) با حضور در مدرسه فیضیه، طی سخنان کوبنده‏ای، ضمن انتقاد شدید از رژیم پهلوی و اربابان آمریکایی و اسرائیلی شاهِ ایران، پرده از جنایات طاغوت برداشتند. حضور مردم در سخنرانی به اندازه‏ای بود که تمام صحن فیضیه و دارالشفاء، صحن حرم حضرت معصومه (س)، میدان آستانه و اطراف، مملو از جمعیت بود.

حضرت امام (ره) در آن مجلس محمدرضا پهلوی را چنین نصیحت کردند: «ای آقای شاه!‌ای جناب شاه! من به تو نصیحت می‏کنم؛ دست بردار از این کارها. آقا! اغفال دارند می‏کنند تو را. من میل ندارم که یک روز اگر بخواهند تو بروی، همه شکر کنند. من یک قصه‏ای را برای شما نقل می‏کنم که پیرمردهایتان، چهل ساله‏هایتان یادشان است، سی ساله‏ها هم یادشان است. سه دسته (سه مملکت اجنبی) به ما حمله کرد: شوروی، انگلستان، آمریکا به مملکت ایران حمله کردند؛ مملکت ایران را قبضه کردند؛ اموال مردم در معرض تلف بود، نوامیس مردم در معرض هتک بود، لکن خدا می‏داند که مردم شاد بودند برای اینکه پهلوی رفت. من نمی‏خواهم تو این‌طور باشی؛ نکن.»

در پی سخنرانی افشاگرانه حضرت امام (ره)، در سحرگاه پانزدهم خرداد سال ۱۳۴۲، دژخیمان رژیم ستمشاهی به خانه ساده و بی‏آلایش امام (ره) در قم یورش برده و امام (ره) را دستگیر و دور از چشم مردم به زندانی در تهران منتقل کردند. هنوز چند ساعتی از این حادثه نگذشته بود که فریاد مردم معترض و انقلابی، علیه حکومت دیکتاتوری شاه بلند شد و خواستار برقراری حکومت اسلامی و پایان دادن به رژیم ستمشاهی شدند. به همین جرم بود که گلوله‏های برخاسته از خشم و کینه حکومت ننگین شاه، قلب هزاران مسلمان انقلابی بپاخاسته را در این روز نشانه رفت و با به خاک و خون کشیدن آنان، قیام خونبار و جاوید پانزدهم خرداد سال ۴۲ شکل گرفت.

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات