با فرا رسیدن محرم سال ۱۳۴۲، فرصتی پیش آمده بود تا جریان اسلامی شکل گرفته با محوریت حضرت امام (ره)، خط تقابل خود با حرکت انحرافی رژیم پهلوی را تقویت کند.
به همین دلیل رژیم حاکم تلاش کرد تا تدابیر لازم را مهیا کند و به هر ترتیب از محرم بگذرد. اعلامیه شهربانی کل کشور عباراتی دارد که نگرانی دولت را میرساند و از مردم مسلمان سوگواری مشروع را میخواست. یعنی سوگواری که توأم با دعای به تاج و تخت شاه باشد و زیانی به منافع امپریالیسم آمریکا و انگلیس نرساند. اما رهبری بیدار نهضت تمام قوا را مجهز کرد تا محرم صورت واقعی خود را بازیابد.
حضرت امام (ره) با دقت اوضاع را بررسی میکند و نتایج بهدست آمده را در اختیار مبارزین میگذارد. همانطور که دولت، وعاظ و گویندگان را از دخالت در امور منع میکند، امام (ره) آنها را به افشاگری ترغیب میکند و خودبهخود گویندگانی که راه امام را میپیمایند و دستورات او را به مورد اجرا درمیآورند در جامعه وجهه بهتری و در مجامع سخنرانی مستمعین زیادتری دارند. در آن دهه محرم وعاظ تنها لعن و نفرت و اظهار انزجار نسبت به یزید از دودمان اموی ندارند، بلکه با نوحهسرایی و اشعار انقلابی برای کشتگان مدرسه فیضیه به یاری حسین (ع) میشتابند، خطر اسرائیل را برای امت مسلمان یادآور میشوند و تأکید روی خطری دارند که از جانب رژیمهای وابسته بر اسلام وارد میشود و کمتر از خطر بنیامیه نیست.
روز عاشورا فرا میرسد. در این روز دهها هزار نفر تودههای مردم که در جریان دقیق مبارزه امام بودند، با در دست داشتن عکس آیتالله خمینی (ره) با شعار «خمینی خدا نگهدار تو، ملت طرفدارتو»، به خیابانهای تهران ریختند. از قبل محل اجتماع مدرسه حاج ابوالفتح واقع در میدان شاه در نظر گرفته شده بود. اما این مدرسه از صبح زود در محاصره پلیس قرار گرفت و هنگامی که ازدحام جمعیت برای مراسم عزاداری و فریاد شعارهای ضد رژیم بالا گرفت، کنترل از دست پلیس خارج شد و مسجد و اطراف آن در اختیار مردم قرار گرفت و با شعار به راهپیمایی پرداختند. تظاهرکنندگان پس از عبور از سه راه امین حضور و سرچشمه به میدان بهارستان رسیدند و عکس امام را در این میدان نصب کردند و سپس به خیابان فردوسی رفتند و با نطق و خطابه، انقلاب سفید شاه را محکوم ساختند و آنگاه بهسوی دانشگاه تهران رفتند و فریاد «خمینی بتشکن خدانگهدار تو» اوج یافت و در بازگشت وقتی جمعیت به مقابل کاخ مرمر رسید بدون تصمیم قبلی ناگاه جمعیت فریاد برآورد «مرگ بر این دیکتاتور» ادارهکنندگان تظاهرات کوشش کردند از هرگونه حمله یا ادامه شعار به آن صورت جلوگیری کنند، ولی جمعیت همان شعار را برای مدتی تکرار میکرد! در واقع هدف از تظاهرات در همین جمله خلاصه شده بود و سقوط شاه را طلب میکرد.
راهپیمایی و تظاهرات آن روز در ساعت ۳ پس از بازگشت به بازار پایان گرفت و تظاهرات از جانب دانشجویان دانشگاه تهران در حمایت از رهبری آیتالله خمینی با شعار «خمینی پیروز است» صورت گرفت. این تظاهرات از مسجد هدایت خیابان استانبول تا میدان شاه ادامه یافت و جمعیت تظاهرکننده به مجلس عزاداری مدرسه حاج ابوالفتح پیوست.
عزاداری عاشورا بههمراه شعارهای معرف مرجعیت روحانی سیاسی امام خمینی، تهران را لرزاند و موقعیت مردمی خمینی را در درجه اول از اهمیت قرارداد. تا آن روز روشنفکران براساس تحلیلهای خودشان تصوراتی داشتند. اما حرکت فیضیه قم و بهویژه شخص آیتالله خمینی و شعارهای عاشورا به آنها فهماند، کلام او بیش از همه شعارها نفوذ دارد و نفوذ او سیاسی ـ مذهبی است و به همین جهت گروههای سیاسی و جبههها تصمیم گرفتند از این اجتماعات وسیع مردمی بهرهگیری کنند و رهبران خود را از انزوا خارج سازند و به سر زبانها بیاورند.
صبح روز یازدهم محرم تودههای مردم در مسجد شاه سابق (مسجد امام) گرد آمدند و در اندک مدتی باز شعارهای روز قبل، جمعیت را به حرکت درآورد و از طریق ناصرخسرو و توپخانه وارد خیابان فردوسی شدند و به سخنرانی پرداختند و با ادامه راه به دانشگاه رسیدند و دانشجویان با تعطیل کردن کلاسهای دانشگاه به جمعیت پیوستند و تظاهرات با شور و هیجان بیشتر ادامه یافت. روز ۱۴ خرداد در شدت گرمی هوا شعار واحد، رهبری خمینی بود و گاهگاهی شعار به این عبارت تبدیل میشد: «تا مرگ دیکتاتورها نهضت ادامه دارد.»
در این موقعیت بود که علاقمندان به دکتر مصدق یا عوامل دیگر و بنابر دلایل خاص شرایط را برای تجلیل از مصدق مناسب دیدند و بنابراین جمعی کلمه مصدق را به میان آوردند و اصرار داشتند تا تودههای وسیع مردم را به این «شعار خمینی رهبر شیعی مصدق رهبر ملی» آشنا سازند. به هر حال مسیر راهپیمایی روز قبل تکرار شد و در مقابل کاخ مرمر باز همان شعار «مرگ بر این دیکتاتور» عنوانشد.