دو روایت رقیب درباره آینده جنگ وجود دارد. حدود دو سال گذشته، گفته شده است پهپادها آینده نبردها را تعیین میکنند؛ اما حمله رژیم صهیونیستی به ایران دیدگاه دیگری را مطرح کرده که میگوید جنگندههای رادارگریز، سرنوشت جنگهای آتی را رقم میزند. یک اتاق فکر آمریکایی، اما تأکید دارد که هیچ یک نتوانستهاند جایگاه موشک کروز را که همواره عملکردی برتر و هزینهای مقرونبهصرفه دارد، بگیرند.
اندیشکده «رند» (به معنای تحقیق و توسعه) در این باره مینویسد: «داعش در دهه ۲۰۱۰ پیشگام استفاده از فناوری پهپاد بود. این گروههای غیرنظامی انواع مختلفی از پهپادهای تهاجمی یکبارمصرف و چندبارمصرف را ساختند که قدرت قابلتوجهی داشتند. تا سال ۲۰۲۵، پهپادها بر میدانهای نبرد زمینی و دریایی مسلط شدند و عامل اصلی تلفات بودند. در این شرایط، سلاحهای سنتی به یادگارهایی از گذشته تبدیل شدند و پهپادها چهره آینده جنگ به نظر میرسیدند.»
به نوشته کارشناسان نظامی، این اتاق فکر آمریکایی، کارزار هوایی رژیم صهیونیستی با این روایت در تضاد بود. حملات دقیق و سریع در اوایل درگیری، همراه با بهکارگیری جنگندههای پنهانکار افـ۳۵، به (رژیم) اسرائیل اجازه داد تا در آسمان ایران پرواز کند. با وجود این، هیچیک از این دو روایت رقیب بهتنهایی نمیتوانند تصویر کاملی از آینده جنگ ارائه دهند.
این اندیشکده افزود: «از سال ۱۹۹۰ تاکنون، یک قابلیت تقریباً در تمام درگیریها نقشی کلیدی ایفا کرده است: موشک کروز پرواز در ارتفاع پایین و بهدنبال آن پهپادهای تهاجمی ارتفاع پایین. اکثر جنگهای آمریکا با حملات موشکهای کروز در ارتفاع پایین آغاز شدهاند؛ بهویژه با استفاده از موشک مشهور تاماهاوک. اگرچه این موشکها پرهزینه هستند، دفاع هوایی، سامانههای فرماندهی و کنترل، و سایر اهداف حیاتی دشمن را از کار میاندازند و زمینه را برای انواع حملات بعدی فراهم میکنند. نرخ بالای موفقیت آنها در نابودی اهداف ارزشمند، هزینه بالای تولیدشان را توجیه میکند.»
این مهمات با پرواز در ارتفاع پایین، از شناسایی به وسیله رادار دشمن میگریزند و از تیررس بیشتر سامانههای دفاع هوایی خارج میشوند؛ زیرا بیشتر این سامانهها برای هدفگیری، به خط دید مستقیم نیاز دارند. وسعت جغرافیایی بیشتر کشورها نیز مانع از ایجاد یک شبکه دفاع هوایی مقرونبهصرفه میشود؛ چراکه برای محافظت از حتی یک کشور متوسط، به دهها هزار سامانه دفاع هوایی نیاز خواهد بود. همین ترکیب موقعیت جغرافیایی و بُرد بلند موشکها، موجب افزایش چشمگیر قابلیت بقا و میزان موفقیت آنها نسبت به تقریباً هر گزینه جایگزین دیگری میشود.
این گزارش در ادامه تصریح میکند: «به دلیل هزینه بالای این موشکها، نمونههای ارزانتر، اما کُندتر نیز نقش مشابهی را ایفا میکنند. پهپاد «هارپی» اسرائیل، پهپاد «شاهد» ایران و مدل «FP-۱» اوکراین در واقع موشکهای کروز کندتری هستند که بهجای موتور توربوفن از ملخ استفاده میکنند. اگرچه اغلب از آنها بهعنوان «پهپادهای تهاجمی یکطرفه» یاد میشود، از نظر کارکرد تفاوت چندانی با موشکهای کروز ندارند. همانطور که در درگیریهای اخیر دیده شده، پهپادهای تهاجمی ارتفاع پایین خسارات سنگینی به اهداف نظامی و زیرساختهای حیاتی وارد کردهاند و نتایج ویرانگری به همراه داشتهاند.»
به نوشته این اندیشکده، موشکهای کروز ارتفاع پایین و پهپادهای تهاجمی در طول ۳۵ سال گذشته دفاعهای هوایی را از بین برده، سامانههای فرماندهی و کنترل را فلج کرده، انبارهای مهمات را نابود و زیرساختهای حیاتی همچون تأسیسات برق و پالایشگاههای نفت را ویران کردهاند. حتی پیشرفتهترین سامانههای دفاعی نیز نتوانستهاند در برابر این تهدیدها بهطور کامل موفق عمل کنند. هرچه یک کشور بزرگتر باشد، دفاع از آن دشوارتر است. جغرافیا و قوانین فیزیک به نفع این نوع تسلیحات عمل میکنند؛ از این رو تعجبی ندارد که آمریکا، روسیه و اکنون چین بهشدت در موشکهای کروز پرتابشونده از زیردریایی سرمایهگذاری کردهاند؛ زیرا عنصر غافلگیری حاصل از زیردریاییها، موشکهای کروز و سلاحهای مشابه را به نهاییترین ابزار بازدارندگی متعارف تبدیل میکند.
رند با بیان اینکه آغاز حملات در مراحل ابتدایی یک درگیری، به کشور مهاجم این امکان را میدهد که به هر شکل دلخواه عمل کند؛ چه از طریق تهاجم زمینی سنتی، نبرد پهپادی، کارزار هوایی، یا حتی بدون نیاز به عملیات نظامی بیشتر خاطر نشان کرد: «صرفنظر از اینکه آینده جنگ چه شکلی به خود بگیرد، موشکهای کروز ارتفاع پایین و پهپادهای تهاجمی همواره ابزار «ضربه اول» خواهند بود. ترکیب قابلیت بقای بالا، کارایی چشمگیر و هزینه نسبتاً پایین موجب خواهد شد که موشکهای کروز و همتایان پهپادی آنها همچنان گزینه اصلی قدرتهای بزرگ نظامی، از جمله آمریکا، برای اجرای نخستین ضربه در هر جنگی باقی بمانند.»