صبح صادق >>  دین >> یادداشت
تاریخ انتشار : ۲۸ مهر ۱۴۰۴ - ۰۱:۴۳  ، 
شناسه خبر : ۳۸۲۸۸۶
پایگاه بصیرت / سیدحسین خاتمی خوانساری

یکی از آشکارترین انحرافاتی که پیامبران الهی و اوصیای آنان همواره در برابرش ایستادند، دنیاطلبی و جاه‌طلبی بود؛ بیماری‌ای که اگر در دل انسان رسوخ کند، تمام ارزش‌های الهی را به حاشیه می‌برد. انسان در این حالت، خود را نه در برابر خدا بلکه در برابر دیگران می‌سنجد و هرچه از دید مردم بزرگ‌تر و پرشکوه‌تر به نظر برسد، احساس پیروزی و موفقیت بیشتری دارد. این روحیه اگر در میان مردم عادی خطری بزرگ است، در میان حاکمان و صاحبان نفوذ فکری و اجتماعی به مراتب خطرناک‌تر است. زیرا رفتار آنان آیینه‌ای است که مردم جامعه در آن خود را می‌بینند. جامعه از سیره و رفتار پیشوایانش الگو می‌گیرد و اگر آنان به دنیا گرایش پیدا کنند، مردم نیز در پی آنان خواهند رفت. قرآن کریم در آیات متعدد، خطر دنیاگرایی و برتری‌طلبی را یادآور شده است. خداوند می‌فرماید: «تِلْک الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِینَ لَا یُرِیدُونَ عُلُوًّا فِی الْأَرْضِ وَلَا فَسَادًا» (قصص/۸۳)؛ سرای آخرت را برای کسانی قرار دادیم که در زمین برتری‌جویی و فساد نمی‌خواهند. این آیه معیار روشنی است که هر نوع برتری‌طلبی، تجمل‌گرایی، تفاخر و قدرت‌نمایی که از روح دنیاطلبی برخیزد، انسان را از مسیر الهی خارج می‌سازد. بر همین اساس، امام علی (علیه‌السلام) در نهج‌البلاغه فرمود: «به خدا سوگند اگر شب‌ها را تا صبح بر خار‌های سوزان به سر برم و با زنجیر بسته شوم، برایم خوش‌تر است از اینکه در روز قیامت خدا و رسولش را دیدار کنم در حالی که به کسی ستم کرده یا مالی از دنیا را به ناحق گرفته باشم.» این جمله، نهایت بی‌اعتنایی به دنیا و قدرت را در سیره حاکم الهی نشان می‌دهد.
در سیره اهل‌بیت (ع) حکومت نه وسیله‌ای برای رفاه و تفاخر، بلکه ابزاری برای اجرای عدالت و خدمت به بندگان خدا بود. امیرالمؤمنین (ع) وقتی در حکومت کوفه زندگی می‌کرد، ساده‌ترین لباس‌ها را می‌پوشید و از نان جو خشک تغذیه می‌کرد. در زمان ایشان، کارگزاران موظف بودند زندگی ساده‌ای داشته باشند تا فاصله طبقاتی میان آنان و مردم ایجاد نشود، اما هرگاه حاکمان به تجمل و قدرت دل بستند، روح مردم نیز به دنیا متمایل شد. زیرا مردم، خواه‌ناخواه، حاکمان را معیار موفقیت می‌دانند. اینکه گفته‌اند: «إنّ الناس على دین ملوکهم» معطوف به این موضوع است. مردم بر آیین بزرگان خود هستند. یعنی رفتار و روش حاکمان، بی‌درنگ به لایه‌های پایین جامعه منتقل می‌شود. اگر حاکمان در رفاه، قدرت‌نمایی، رقابت بر سر مال و ظاهرگرایی باشند، جامعه نیز همان راه را می‌پیماید. در احادیث دیگر آمده است که امام صادق (ع) فرمودند: «همه خیر در خانه‌اى نهاده شده و کلیدش را زهد و بى‌رغبتى بدنیا قرار داده‌اند. سپس فرمود: رسول خد (ص) فرمودند: مرد شیرینى ایمان را در قلبش نمی‌یابد، تا آنکه باکش نباشد که چه کسى دنیا را خورد. آنگاه امام صادق (ع) فرمود: شناختن شیرینى ایمان بر دل‌هاى شما حرامست، تا به دنیا بى‌رغبت شود.» (الکافی، ج۲، ص۱۲۸)، اما وقتی حاکمان یا نخبگان جامعه الگوی چشم‌دوختن به زر و زیور دنیا باشند، این میل به تمام جامعه سرایت می‌کند. با تمام این احوال باید توجه کرد که حاکمان تنها به صاحبان قدرت سیاسی محدود نیست. در هر عصری گروه‌هایی وجود دارند که بر افکار و احساسات مردم حاکم‌اند! خواه اندیشمندان وابسته، خواه ثروتمندان یا صاحبان رسانه. امروز در جهان معاصر، «حاکمان فکری» در قالب شبکه‌های خبری، صنایع فرهنگی، رسانه‌ها و... نقشی دارند که گاه از حکومت‌های رسمی تأثیرگذارتر است. آنان سبک زندگی را تعیین می‌کنند، معیار موفقیت را تعریف می‌نمایند و ذهن مردم را به سوی اهداف خود سوق می‌دهند. چنین قدرتی، اگر از مسیر الهی و اخلاقی خارج شود، همان اثر فسادانگیز را دارد که قرآن درباره فرعون‌ها و نمرود‌ها هشدار داده است. در واقع، «فرعونیسم رسانه‌ای» شکل جدیدی از همان برتری‌طلبی است که آیه قصص از آن نهی کرد. وقتی رسانه‌ها، صنعت مد، سینما و تبلیغات، تجمل، رقابت، بدن‌نمایی و قدرت را ارزش معرفی می‌کنند، در حقیقت حاکمیت فکری خود را بر جامعه اعمال می‌نمایند. مردم، به‌ویژه جوانان، از این الگو‌ها تقلید می‌کنند. 
در مقابل این جریانات خطرناک، اهل بیت (ع) راهی دیگر گشودند: راه انفاق، وقف، زهد و خدمت به خلق. آنان نشان دادند که قدرت و ثروت اگر در مسیر خدا باشد، از دنیا جدا نمی‌شود، بلکه پلی برای آخرت است. بنا بر دستور قرآن و ائمه معصومین (ع)، خیر دنیا و آخرت در اطاعت خداست و شرّ آن دو در نافرمانی او. معیار ارزش، نه مقدار مال و مقام بلکه تقوا است. اگر مال و قدرت در راه خدمت به مردم و رضای خدا خرج شود، ارزشمند است، وگرنه وبال گردن خواهد شد. در زمان ما نیز باید میان «رشد مادی» و «دنیاگرایی» فرق نهاد. اسلام هرگز با پیشرفت اقتصادی یا رفاه مردم مخالفت نکرده است. بلکه آنچه نکوهیده است، دلبستگی به دنیا و رقابت برای برتری ظاهری است. در جامعه‌ای که حاکمان و نخبگان، ساده‌زیستی و عدالت‌خواهی را سرلوحه رفتار خود قرار دهند، مردم نیز به دنبال حرص و تفاخر نمی‌روند، اما اگر رهبران جامعه، چه سیاسی و چه فرهنگی، به رقابت در تجمل و ظاهرگرایی مشغول شوند، هر قدر هم در مورد خطرات دیگر حاکمان فکری، فرهنگی، رسانه‌ای و... اطلاع رسانی کنند و جامعه را آگاه کنند، مردم نمی‌توان این مسیر را بشناسد و به سمت آن حرکت کنند.