«جنگ» در ظاهر یکی از تلخترین و سختترین واقعیتهای زندگی بشر است. صدای انفجارها، آوار شدن خانهها، آوارگی کودکان، چشمان نگران مادران و دلهره همیشگی مردان در خط مقدم، همه از چهرهای هولناک و تاریک حکایت دارد. اما درست در میان همین تاریکیها، میتوان نوری دید که بشر را از غفلتها و روزمرگیهای خستهکننده نجات میدهد.
در دل لحظات سخت، انسان چارهای جز تکیه بر یک نقطه محکم ندارد. اگر در روزهای عادی زندگی، بسیاری از مردم با بیخیالی از کنار ارزشها میگذرند، در زمان جنگ و تهدید، این ارزشها به مسئله روزمره بدل میشود. قرآن کریم به روشنی این حقیقت را نشان داده است، آنجا که میفرماید: «فَإِذَا رَکِبُوا فِی الْفُلْکِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَى الْبَرِّ إِذَا هُمْ یُشْرِکُونَ»؛ یعنی هنگامیکه سوار کشتی میشوند و گرفتار طوفان، با اخلاص خدا را میخوانند، اما همین که نجات یافتند، باز به شرک روی میآورند. (عنکبوت/۶۵) این آیه نشان میدهد که بحران و تهدید میتواند انسان را از خواب غفلت بیدار کند و به جوهر بندگی و فطرت توحیدی بازگرداند، البته باید این فرصت را هم قدر دانست.
از منظر روایات اهلبیت (ع) نیز، لحظات دشوار، بستر رشد انساناند. امیرالمؤمنین علی (ع) میفرمایند: «إِنَّ الْبَلَاءَ لِلظَّالِمِ أَدَبٌ وَ لِلْمُؤْمِنِ امْتِحَانٌ وَ لِلْأَنْبِیَاءِ دَرَجَةٌ وَ لِلْأَوْلِیَاءِ کَرَامَة»؛ بلا برای ظالم ادب نمودن و تنبیه کردن است، برای مومن امتحان است، برای انبیاء درجه است و برای اولیاء کرامت.» (بحارالأنوار، ج۶۴، ص۲۳۵) یعنی همین سختیها برای هر کسی و طبق شرایطی که دارد میتوانند به نردبانی برای رشد و تعالی بدل شوند، مشروط بر آنکه در برابرشان درست بایستیم و از فراست و زیرکی خود استفاده کنیم.
جنگ ما را به انسانیت بازمیگرداند، از این جهت که در روزهای عادی، بسیاری از ارتباطهای ما با دیگران بر پایه منفعتطلبی، عادت یا بیتفاوتی میچرخد، اما در هنگامه خطر، روابط انسانی صادقتر میشود. در دل بحران، یک لیوان آب، یک لبخند ساده یا حتی همراهی در آواربرداری، میتواند معنایی ژرف و روحافزا پیدا کند. در چنین لحظاتی، خودخواهیهای فردی جایش را به مشارکت جمعی میدهد و ما ناگهان درمییابیم که دیگران چقدر برایمان مهماند. قرآن ما را به چنین نگاهی دعوت کرده، آنجا که میفرماید: «وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى» (مائده/۲)؛ بر نیکی و تقوا با یکدیگر تعاون کنید.
یکی دیگر از آثار جنگ، جدی گرفتن زندگی و تصمیمهای آن است. جنگ با همه تلخیاش ما را به واقعیت ناپایدار دنیا متوجه میکند. ما را برای آخرتی ابدی میآموزد تا جاییکه میخواهیم خوب زندگی کنیم تا در زندگی اخروی حال خوبی داشته باشیم. روزی پیامبر خدا (ص) فرمودند: «ویرانکننده خوشىها را فراوان یاد کنید.» عرض شد: اى رسول خدا! ویرانکننده خوشىها چیست؟ ایشان فرمودند: «مرگ؛ زیرکترین مؤمنان کسى است که مرگ را بیشتر یاد کند و براى آن آمادهتر باشد.» (بحارالأنوار، ج ۳، ص۱۶۷)؛ جنگ، مرگ را نزدیک میکند و همین نزدیکی، انسان را وادار میکند تا زندگی را از نو ببیند، انتخابهایش را مرور کند و مسیر آیندهاش را روشنتر برگزیند.
از سوی دیگر، بحرانها میتوانند آزمونی برای کشف نیروهای پنهان درون ما باشند. بسیاری از افراد در دل سختیها به تواناییهایی از خود پی میبرند که در موقعیت عادی هرگز باور نداشتند. قرآن در داستان طالوت و جالوت میفرماید: «کَم مِّن فِئَةٍ قَلِیلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً کَثِیرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِینَ» (بقره/۲۴۹) در همین آیه روشن است که صبر، کلید عبور از بحرانهاست و نیروهای معنوی نهفته در دل مؤمنان، میتواند آنها را به پیروزی برساند، حتی اگر همه معادلات مادی علیه آنان باشد.
از زاویهای دیگر، جنگ ما را به مسئولیتپذیری و تفکر آیندهنگر دعوت میکند. این آمادگی هم جنبه فردی دارد و هم جنبه جمعی. در نگاه اسلامی، برنامهریزی و تدبیر، از عقلانیت ایمانی سرچشمه میگیرد. امام علی (ع) فرمودهاند: «وَ لَا یُسْتَعَانُ عَلَى الدَّهْرِ إِلَّا بِالْعَقْل»؛ بر مشکلات روزگار، جز به یارى خرد، نمىتوان چیره گشت. (بحارالأنوار، ج۷۵، ص۷) جنگ به ما هشدار میدهد که اگر از حالا برای فردا نیندیشیم، ممکن است در لحظات سخت غافلگیر شویم.
این مسئولیتپذیری تنها به امور مادی محدود نمیشود، بلکه ناظر به آمادگی روحی، معرفتی و اخلاقی نیز هست. انسان اگر بخواهد در کوران حوادث سقوط نکند، باید از قبل دل خود را به خداوند بسته باشد. قرآن میفرماید: «الَّذِینَ إِذَا أَصَابَتْهُم مُّصِیبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ» (بقره/۱۵۶) مؤمنان واقعی کسانیاند که، چون مصیبتی به آنها رسد، میگویند: ما از آنِ خداییم و بهسوی او بازمیگردیم.
آنچه مهم است، نگاه ما به بحرانهاست. اگر جنگ را تنها فاجعه ببینیم، از آن جز درد و خرابی بهرهای نخواهیم برد. اما اگر آن را همچون آینهای ببینیم که حقیقت را به ما نشان میدهد، آنگاه میتوانیم با الهام از آموزههای قرآن و عترت، حتی از تلخترین لحظات نیز شکوفاترین معناها را استخراج کنیم. شاید راز آنکه پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآله) در میدان جنگ نیز لبخند بر لب داشتند، همین باشد که در پس ظاهر دردناک نبرد، حقیقتی شیرین از رشد و ایمان را میدیدند.