انسان مؤمن، مسئول است و این مسئولیت، فراتر از منافع شخصی، قومی یا حتی ملی است. مسئولیتی است که از نَفس روحاللهی در وجود آدمی آغاز میشود و تا لحظه وصال به خدای متعال امتداد مییابد. پرچم حق، تنها با شعار برافراشته نمیماند، بلکه در سایه عمل به ارزشهاست که شکوه و جلال آن در میدانهای زندگی و جهاد تجلی مییابد. در این مسیر، آنکه جهاد میکند، در واقع بر دوش خود بار امانتی الهی را حمل میکند و وظیفه او عمل کردن است، نه سنجش نتیجه به میل شخصی. قرآن کریم میفرماید: «وَقُلِ اعْمَلُوا فَسَیرَى اللَّهُ عَمَلَکُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ...»؛ بگو عمل کنید، خداوند و پیامبر و مؤمنان اعمال شما را خواهند دید. (توبه/۱۰۵) بهعبارتی این عمل است که معیار ارزشگذاری انسانهاست، نه ادعا و آرزو. وظیفه ما بندگی است و بندگی یعنی امتثال امر الهی، حتی اگر ظاهر امر سخت و نتیجه ظاهری آن نامطلوب بهنظر برسد. امام صادق (ع) میفرمایند: «مردم را به غیر از زبان خود، دعوت کنید، تا پرهیزکارى و کوشش در عبادت و نماز و خوبى را از شما ببینند، زیرا اینها خود دعوتکننده است.» (کافى، ج ۲، ص ۷۸) جهادگرِ مؤمن، با شناخت وظیفهاش و با عملش قدم در میدان میگذارد. او مأمور به تکلیف است، نه مسئول نتیجه؛ چراکه نتیجه نهایی در حیطه اراده و علم الهی است و انسان محدود، توان ادراک آنرا ندارد. اگر جهادگر در پی نتیجهای مشخص همچون پیروزی ظاهری یا غلبه سیاسی و نظامی باشد، بهتدریج از مسیر بندگی خارج میشود و در دام وسوسههای نفسانی گرفتار میآید. اما اگر جهاد را عبادت بداند و بداند که خدای متعال در قرآن فرموده است: «إِنْ ینْصُرْکُمُ اللَّهُ فَلا غَالِبَ لَکُمْ» (آلعمران/۱۶۰) در اینصورت، تمام وجودش را به خدا میسپارد و در دل مصائب و ناکامیهای ظاهری نیز آرامش دارد. این تسلیم به مشیت الهی، برخاسته از توحید ناب است. اهل جهاد پیرو توحیدی هستند که امام حسین (ع) در روز عاشورا با خون خود آن را امضا کرد. امامی که میدانست با خروج از مدینه، به شهادت خواهد رسید، اما در راه خدا و برای بقا و نجات دین لحظهای درنگ نکرد، چراکه او مأمور به انجام تکلیف بود، نه تضمین نتیجه. همان امامی که فرمود: «من مرگ (در راه حق) را جز سعادت نمیبینم و زندگی با ستمگران را جز رنج و ملال نمیدانم.» امروز نیز هر مجاهد راه خدا، باید حسینی باشد. در نگاه، در هدف و در معیار و... او باید بداند که پیروزی تنها آن نیست که خودش فکر میکند یا با معیارهای مادی سنجیده شود. چه بسا شکست ظاهری، پیروزی واقعی باشد. آنگاه که اخلاق، انسانیت و توحید در دل صحنه باقی میماند. قرآن میفرماید: «کَمْ مِّن فِئَةٍ قَلِیلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً کَثِیرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ» (بقره/۲۴۹) چه بسیار گروههای اندکی که به اذن خدا بر گروههای زیادی غلبه یافتند. آری، این غلبه، لزوماً بهمعنای نظامی و سیاسی نیست. بلکه بهمعنای ماندگاری پیام، قدرت اخلاق، پاکی نیت و استمرار بر حق است. هر زمان که گروهی اندک یا زیاد، با دست خالی یا با سلاح قوی، اما با دلی پر از ایمان در برابر دشمنی تا دندان مسلح ایستادهاند، پیروز هستند، زیرا برای خدا تا رسیدن به خدا میجنگند. اصولی که از دین و اخلاق برمیخیزند به کسی اجازه نمیدهد وسوسه پیروزی به هر قیمت، او را از مرز اخلاق و انسانیت عبور دهد. امیرالمؤمنین (ع) میفرمایند: «من بر شما از دو چیز میترسم: پیروی از هوای نفس و طولانی بودن آرزو، پیروی از هوای نفس شما را از حق باز میدارد و طولانی بودن آرزو آخرت را از یاد میبرد.» (کافی، ج ۲، ص ۳۳۵) انسانهایی بوده و هستند که در آرزوی پیروزی مادی، ارزشهایشان را فروختند، چراکه بندگی را فرو نهادند. اینجاست که باید وسعت دید داشت و به کمال حقیقی فکر کرد که بندگی خداوند است. نباید تنها به نتیجه نگریست، بلکه باید دید آیا راهی که میرویم راه خداست یا نه؟ اگر خود را در این راه دیدیم، پیروزیم، در هر حال و حالتی؛ پیامبر اکرم (ص) میفرمایند: «ارزش اعمال فقط بستگى دارد به نیت و هر کس آنچه را نیت نموده نصیبش میگردد...» عمل جهادگر باید با نیت الهی باشد که تلاش و جهادش در هر حالتی مورد قبول و مرضیّ خدا قرار بگیرد. اینگونه است که جهادگران واقعی، خود را به خدا میسپارند. در سختترین لحظات، به خدا توکل میکنند و به آنچه خدا خواسته راضیاند. آنان نمیخواهند پیروزی با ظلم و فریب حاصل شود، بلکه حتی شکست ظاهری با پاکدامنی و راستی را بر آن پیروزی پر از خیانت ترجیح میدهند و بر اطاعت خداوند صبر میکنند. چنانکه امام صادق (ع) میفرمایند: «چون روز قیامت شود گروهى از مردم برخیزند و بهسوى بهشت آیند و در آن را بکوبند، به آنها گفته مىشود: شما کیستید؟ مىگویند: ما اهل صبریم، به آنها گفته مىشود: بر چه چیز صبر کردید؟ مىگویند: بر اطاعت خدا و دورى از نافرمانى او صبر کردیم؛ خداى عزوجل میفرماید: راست مىگویند، آنها را داخل بهشت کنید و همان است قول خداى عزوجل؛ همانا صابران اجر خود را بدون حساب بهدست آورند.» (مشکاة الأنوار، ج ۱، ص ۲۱۵) اگر انسان از بندگی جدا شود، نه پیروزیاش ارزش و نه شکستش معنا دارد.