این روزها در شبکههای اجتماعی، آزادی حلب بیشتر از رادیو و تلویزیون نمود دارد و مردم در حال انتشار اخبار، تصاویر و فیلمهایی از آزادی حلب و شکست تروریستها و حامیانشان در میدان عمل و دیپلماسی هستند[...]
یادداشت: این
روزها در شبکههای اجتماعی، آزادی حلب بیشتر از رادیو و تلویزیون نمود
دارد و مردم در حال انتشار اخبار، تصاویر و فیلمهایی از آزادی حلب و شکست
تروریستها و حامیانشان در میدان عمل و دیپلماسی هستند؛ اما مردم در
فضاهای مجازی در حاشیه حلب به صورت کنایهوار به موضوع دیگری پرداختهاند و
آن اینکه حلب بدون برجام پیروز شد و اگر مذاکرات سخت، گفتوگوهای دوجانبه و
چندجانبه ادامه داشت، این پیروزی شیرین هرگز حاصل نمیشد و شاید تا تجزیه
سوریه هم پیش میرفت. مردم میخواهند به دولتمردان و برخی از جریانهای
زودباور این پیام را بدهند که برای این پیروزی باید کارناوال شادی راه
بیفتد، نه پیروزیهایی که پس از چند ماه معنی آن برعکس میشود.
در اوضاع
کنونی دول غربی و عربی که بزرگترین نتیجه جنگ پنج ساله خود را از دست
دادهاند، به دنبال آن هستند که ریل دفاع و مقاومت را به ریل دیپلماسی
برگردانند تا شاید در این عرصه به پیروزی برسند، تاریخ معاصر نشان داده است
دول غربی همواره در مذاکره پیروز میشوند نه در میدان نبرد. لاوروف، وزیر
خارجه روسیه به خوبی اوضاع آمریکا را برای مذاکره به تصویر کشیده و گفته
است: «ما از شنيدن نالههاي همكارانمان در دولت فعلي آمريكا براي اينكه
عمليات حلب را متوقف كنيم، خسته شدهايم.»
البته مردم سوریه نیز
دریافتند که صرفاً از طریق مقاومت میتوان بر تروریستها و جنگطلبان پیروز
شد؛ زیرا در پنج سال گذشته شاهد بسیاری از مذاکرات پیچیده جبهه متحدان
تروریستها بودهاند که نه تنها به توقف خشونتها منجر نشده؛ بلکه سبب
تقویت آنها نیز شده است.
آزادی حلب نتیجه مهم دیگری هم دارد و آن، این
است که بیانیهها و قطعنامههای بینالمللی در سازمان ملل، شورای امنیت،
اتحادیه اروپا، اتحادیه عرب و... در محکومیت دولت و مردم سوریه کاغذهای
سیاهشدهای بیش نیستند و آنچه سرنوشت یک ملت را تغییر میدهد، روحیه
مقاومت است و امید که بیدار شویم و بدانیم همه چیز دست آمریکا نیست.