صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۰۳ بهمن ۱۳۹۵ - ۰۹:۱۶  ، 
کد خبر : ۲۹۸۶۷۴
واگاوی پیامدهای اعدام سه انقلابی بحرینی

آیا زمان انقلاب مسلحانه فرا رسیده است؟

 محمدرضا مرادی/ بیداری اسلامی از سال 2011 سبب شد تا برخی از دیکتاتورهای منطقه ساقط شدند و برخی دیگر نیز خود را در خطر سقوط ببینند. این موج در کشورهای تونس، مصر، لیبی و یمن سبب ویرانی کاخ دیکتاتورها شد. اما در این میان بحرین جایگاه ویژه‌ای دارد؛ چرا که مردم آن همواره خواستار انقلاب علیه رژیم آل‌خلیفه بوده و تنها منتظر فرصتی برای تحقق اهداف خود بودند که تحولات 2011 جهان عرب این فرصت را برای آنها مهیا کرد. همزمان با شروع بیداری اسلامی در منطقه، مردم بحرین نیز با مغتنم شمردن فرصت به وجود آمده در 14 فوریه 2011 به صورت رسمی انقلاب خود را کلید زدند. رهبران انقلاب بحرین از همان ابتدا مشی مسالمت‌آمیز را برای انقلاب خود انتخاب کردند؛ اما واکنش آل‌خلیفه به این رفتار انقلابیون بسیار قهری بود. رهبران انقلاب بحرین سلب تابعیت و زندانی شدند و ده‌ها فعال بحرینی زندانی شده یا به شهادت رسیدند. رژیم آل‌خلیفه به تازگی در اقدامی که تکمیل‌کننده زنجیره اقدامات خشونت‌آمیز آن در طول یک سال اخیر است، سه جوان بحرینی به نام‌های «سامی مشیمع»، «علی السنکیس» و «عباس السمیع» را اعدام کرد. این سه جوان در سال ۲۰۱۴ به اتهام قتل یک نظامی اماراتی و دو نظامی پاکستانی بازداشت و به اعدام محکوم شدند؛ اتهامی که هیچ‌گاه اثبات نشد، اما در راستای تشدید اقدامات ضد شیعی و فشار بر انقلابیون، حکم اعدام آنها صادر شد. به دنبال این اقدام، تظاهرات مردم بحرین شدت گرفت. سخنگوی جریان «الوفاء» بحرین در واکنش به این اقدام اعلام کرد که دلایل روشنی برای به کارگیری سلاح به منظور دفاع از خون، حریم، مقدسات و کرامت مردم بحرین وجود دارد. «سرایا المختار»، مقاومت اسلامی بحرین نیز در واکنش به اعدام سه جوان شیعه بحرینی اعلام کرد: «سرکشی مافیای اشغالگری از تمامی خط قرمزها، ارزش‌ها و عرف‌ها فراتر رفته و با کشتار ملت مسلمان و شجاع بحرین از هر طیف و قشری نشان داده است که تمامی تدابیر سرکوبگرایانه را به عناوین مختلف دنبال می‌کند و با جنایت اخیر خود گورش را به دست خودش کنده است.» اما اقدامات اخیر آل‌خلیفه چه تأثیری بر روند انقلاب بحرین خواهد داشت؟

آیا زمان انقلاب مسلحانه فرا رسیده است؟

حکومت خانوادگی آل‌خلیفه
رژیم آل‌خلیفه به طور کامل قدرت را در بحرین قبضه کرده است. مؤسس حکومت آل‌خلیفه، شیخ‌خلیفه بوده است که البته به قدرت نرسید و پس از او شیخ‌احمد قدرت را به دست گرفت و پس از شیخ‌احمد نیز ۹ حاکم در بحرین به قدرت رسیدند. از سال ۱۹۶۱ نیز تاکنون این کشور دو حاکم داشته است؛ یکی شیخ‌عیسی و دیگری شیخ حمد‌بن‌عیسی. شیخ‌عیسی که پدر حاکم فعلی آل‌خلیفه بوده، از سال ۱۹۶۱ تا سال ۱۹۹۹ بر بحرین حکمرانی کرده است و پس از مرگ وی، حمد‌بن‌عیسی از سال ۱۹۹۹ تاکنون قدرت را در اختیار دارد. این امر نشان می‌دهد که حکومت بحرین یک حکومت خانوادگی است. به طور معمول حکومت‌های خانوادگی ویژگی‌هایی دارند که در میان این ویژگی‌ها، چنین سبک حکومتی یک‌ سری اعتراضات را به دنبال خواهد آورد. در واقع، با وجود اکثریت 70 درصدی شیعیان در بحرین هیچ پست مهمی در بحرین به این گروه از مردم اختصاص داده نمی‌شود. بنابر اظهارات عبدالله دقاق نماینده شیخ‌عیسی قاسم در ایران شیعیان در بحرین به کارهای خدماتی گمارده می‌شوند و هیچ‌گاه صاحب مقام نمی‌شوند. این عوامل سبب شد تا در 14 فوریه 2011 مردم این کشور برای احقاق حق خود قیام کنند. 

نگاهی به مشی پنج ساله انقلاب بحرین
طی پنج سال گذشته مردم بحرین به تبعیت از رهبران خود مشی مسالمت‌آمیزی را برای دستیابی به حقوق و اهداف خود برگزیده‌اند. رهبران انقلاب بحرین با توجه به محدودیت‌های موجود در مسیر انقلاب از دست زدن به هرگونه عمل خشونت‌آمیز طی این پنج سال دوری کرده‌اند؛ چرا که ورود سپر دفاع جزیره به بحرین نشان داد که عربستان و دیگر هم‌پیمانان آل‌خلیفه آماده سرکوب کامل تهدیدات احتمالی هستند. مردم بحرین نیز برای کاهش تلفات و جلوگیری از هرگونه خونریزی هیچ اقدام تحریک‌آمیزی علیه آل‌خلیفه انجام نداده‌اند. این نوع نگاه مردم بحرین به انقلاب مسالمت‌آمیز ریشه در تفکر رهبران این انقلاب دارد. شیخ عیسی‌قاسم در خطبه‌های نماز جمعه سال 2012 به صراحت اعلام کرد که مردم بحرین به اصلاحات نیاز دارند. وی در سال 2014 نیز بار دیگر تأکید کرد که انقلاب مردم بحرین مسالمت‌آمیز شروع شده و مسالمت‌آمیز ادامه پیدا خواهد کرد. آیت‌الله شیخ‌عیسی احمد‌قاسم از دیرباز به طور صریح اعلام کرده است که بحرین به دموکراسی و اصلاحات سیاسی واقعی نیاز دارد. او به وضوح از نیاز بحرین به آزادی سیاسی بیشتر، یعنی رسیدن به این اصل قانون اساسی که «ملت منبع قدرت‌هاست»، حمایت می‌کند. مطالبات حقوقی او بر اساس شیوه‌ای ثابت انجام می‌شود که تأکید دارد مطالبه در چارچوب‌های مسالمت‌آمیز و متمدن و با استفاده از زبان نصیحت و دعوت به خیر و توافق صورت بگیرد. در واقع، روند پنج ساله انقلاب بحرین تاکنون دوری از خشونت و تلاش برای دستیابی به اهداف خود از طریق اصلاحات سیاسی بوده است.

واکنش آل‌خلیفه به انقلاب مسالمت‌آمیز
اما آل‌خلیفه که مشروعیت خود را از کشورهای غربی می‌گیرد و بدون کمک‌های خارجی، چه در عرصه نظامی و چه در عرصه سیاسی امکان حیات ندارد، با حمایت حامیان خود واکنش‌های بسیار نامناسبی به این انقلاب طی پنج سال گذشته نشان داده است. در واقع، اشتباهات متعدد آل‌خلیفه در برابر مردمی که تنها خواستار تحقق خواسته‌های مشروع خود هستند، نشان داد که این رژیم مشروعیت خود را به شدت در خطر می‌بیند؛ بنابراین همانند دیکتاتورهایی که تنها زبان زور را می‌شناسند، با اقدامات قهری در مقابل مردم ایستاده است. آل‌خلیفه اقدامات قهری خود علیه انقلاب بحرین را در دو سطح ۱ـ مردم و ۲ـ رهبران انجام داده است.
در سطح مردم آل‌خلیفه طی پنج سال گذشته با زندانی کردن و حتی اعدام انقلابیون درصدد ایجاد هراس در بین مردم برای عقب‌نشینی از خواسته‌های‌شان بوده است. در این مسیر بسیاری از مردم زندانی شده و صدها نفر نیز سلب تابعیت شده‌اند. اما مهم‌ترین اقدام آل‌خلیفه علیه رهبران انقلاب این کشور، یعنی شیخ عیسی‌قاسم و شیخ علی‌سلمان دو نفر از مهم‌ترین رهبران انقلاب بحرین بوده است. 
آل‌خلیفه، شیخ علی‌سلمان دبیرکل جمعیت «الوفاق» را به 9 سال زندان محکوم کرد. همچنین دادگاه آل‌خلیفه حکم به انحلال جمعیت الوفاق داد، به طوری که نیروهای امنیتی بحرین با حمله به دفاتر جمعیت «الوفاق» تمام دارایی‌های آن را مصادره کردند. در خرداد 95 نیز رژیم آل‌خلیفه تابعیت شیخ عیسی‌قاسم از روحانیون برجسته شیعه بحرین را لغو کرد. در همین رابطه «نضال آل‌سلمان» از مرکز حقوق بشر بحرین گفت، از سال 2012 تاکنون 280 نفر سلب تابعیت شده‌اند که حدود 200 مورد آن فقط در سال 2015 صورت گرفت و در میان افرادی که سلب تابعیت شده‌اند، استادان دانشگاه‌ها، رهبران مذهبی، تجّار و نیز نمایندگان سابق پارلمان قرار دارند. 
 اما آل‌خلیفه نه تنها شیخ عیسی‌قاسم را سلب تابعیت کرده؛ بلکه بیش از هفت ماه است که وی را تحت محاصره کامل قرار داده است. همچنین از خرداد گذشته تاکنون که با سلب تابعیت از آیت‌الله عیسی‌قاسم و محاکمه وی به اتهام پولشویی از طریق جمع‌آوری خمس، موج بازداشت و احضار خطبا، ائمه جمعه و علمای شیعه از سوی رژیم آل‌خلیفه شدت گرفته است، شاهد دیگر اقدامات رژیم برای اخلال در روند خیزش انقلاب بحرین بوده‌ایم. محاصره امنیتی منطقه الدراز و منزل آیت‌الله عیسی‌قاسم، توقف بزرگ‌ترین نماز جمعه بحرین در مسجد امام صادق(ع) این منطقه از دیگر موارد بوده است.  
همچنین مرکز حقوق بشر بحرین اواسط شهریور ماه با صدور بیانیه‌ای اعلام کرد که در طول چند ماه 87 روحانی بحرینی به دادگاه نیروهای امنیتی احضار و 12 نفر از آنها محاکمه شده‌اند. بازداشت و زندانی کردن سیدمجید مشعل رئیس بزرگ‌ترین هیئت دینی و علمای شیعی در بحرین، احضار شیخ‌محمد صنقور روحانی برجسته بحرینی و امام جماعت بزرگ‌ترین نماز جمعه بحرین و مهم‌تر از همه بازداشت شیخ علی‌سلمان دبیر کل جمعیت الوفاق از دیگر اقدامات آل‌خلیفه طی یک سال اخیر بوده است.
اما سلب تابعیت از رهبر این انقلاب اشتباه راهبردی آل‌خلیفه و اقدامی احمقانه بود، به طوری که رهبر معظم انقلاب در دیدار خانواده‌های شهدای هفتم تیر و جمعی از خانواده‌های شهدای مدافع حرم در نوزدهم ماه مبارک رمضان تأکید کردند: «امروز در بحرین ملاحظه کنید! مسئله‌ بحرین جنگ شیعه و سنّی نیست، مسئله‌ حاکمیّت جائرانه‌ ابلهانه‌ یک اقلّیّت مستکبر خودخواه بر یک اکثریّت گسترده است. یک اقلّیّت کوچکی بر هفتاد درصد، هشتاد درصد مردم بحرین دارند حکومت می‌کنند؛ حالا هم [این‌] عالم مجاهد، آقای شیخ عیسی‌‌قاسم را مورد تعرّض قرار داده‌اند؛ این حماقت آنها است، این بلاهت آنها را نشان می‌دهد. شیخ عیسی‌‌قاسم کسی بود که تا امروز و تا وقتی‌ که می‌توانست با مردم حرف بزند، از حرکات تند و مسلّحانه‌ مردم جلوگیری می‌کرد، مانع می‌شد. نمی‌فهمند که با چه‌کسی درافتاده‌اند، نمی‌فهمند که تعرّض به شیخ عیسی‌‌قاسم، یعنی برداشتن مانع از مقابل جوان‌های پُرشور و پُرحماسه‌ بحرینی که [اگر] بیفتند به جان نظام حاکم، از هیچ راه دیگری نمی‌توانند آنها را ساکت کنند.» این اقدام آل‌خلیفه و همچنین دستگیری شیخ علی‌سلمان دیگر رهبر طرفدار مشی اصلاح‌گرایانه سبب شد تا کارشناسان احتمال تغییر مشی مبارزاتی انقلابیون از مسالمت‌آمیز به مسلحانه را دور از ذهن ندانند. دولت بحرین با اقدامی اشتباه که می‌توان آن را یک اقدام از سرِ ضعف دانست، بزرگ‌ترین سد در برابر خشونت‌آمیز شدن انقلاب مردم را برداشت و شیخ عیسی‌قاسم رهبر معنوی این انقلاب که طرفدار انقلاب مسالمت‌آمیز بود را سلب تابعیت و محصور کرد و این موضوع بیش از پیش بر خشم مردم انقلابی بحرین افزود.

اهمیت بحرین برای عربستان
اما یکی از دلایل اصلی به نتیجه نرسیدن انقلاب مسالمت‌آمیز مردم بحرین اقدامات سرکوبگرانه عربستان است. عربستان در ۱۴ مارس درست یک ماه پس از شروع انقلاب 14 فوریه به بحرین لشکرکشی کرد. نکته مهم اینکه اگرچه لشکرکشی عربستان به بحرین در قالب نیروهای سپر جزیره انجام شد؛ اما اتفاق مهمی که افتاد این بود که عربستان راهبرد امنیتی خود را تغییر داد و به‌جای رویه سابق این کشور که نیروهای اجیرشده و مزدور را به جنگ می‌فرستاد، این بار در بحرین نیروهای بومی عربستان را به جنگ فرستاد. این امر حاکی از تغییر راهبردهای امنیتی ریاض است و نشان داد که تا چه اندازه بحرین برای عربستان مهم است. به واقع، در میان تمام کشورهایی که عربستان در آنها نفوذ دارد، هیچ کشوری مانند بحرین نیست. بحرین به دلایل متعددی برای عربستان سعودی اهمیت دارد. مهم‌ترین ویژگی بحرین برای عربستان این است که در صورت پیروزی شیعیان بحرین این پیروزی می‌تواند الگویی برای شیعیان مناطق الشرقیه در عربستان باشد و به واقع انقلاب بحرین به عربستان سرایت کند؛ از همین رو عربستان تمام تلاش خود را به کار گرفته تا مانع از پیروزی انقلاب مردم بحرین شود.

تغییر شیوه مبارزاتی از مسالمت‌آمیز به مسلحانه
انقلاب پنج ساله مردم بحرین که به صورت مسالمت‌آمیز سیر خود را داشته، در این مدت نه تنها سبب تحقق اهداف انقلابیون نشده است؛ بلکه آل‌خلیفه حتی این اعتراضات مدنی و بدون خشونت را برنتابیده و به تازگی سه انقلابی بحرینی را اعدام کرده است. این مسئله سبب خشم مردم بحرین شد و مقاومت این کشور با انتشار بیانیه‌های خود به نوعی اعلام جهاد علیه آل‌خلیفه کردند. در واقع، مردم بحرین اکنون به این مسئله می‌اندیشند که آل‌خلیفه مسالمت‌جویی انقلاب آنها را نشانه ضعف می‌داند و از همین رو به سرکوب انقلابیون ادامه می‌دهد، از همین رو برخی گروه‌های مقاومت در حال تدارک حملات مسلحانه در بحرین هستند. مسلحانه شدن انقلاب بحرین در اوضاع کنونی می‌تواند پایه‌های رژیم آل‌خلیفه را بیش از پیش بلرزاند و با توجه به وضعیت منطقه احتمال دستیابی انقلابیون به برخی از اهداف خود را بیشتر می‌کند. بحرین کشوری است که بدون حمایت عربستان و آمریکا نمی‌تواند به اقدامات خود ادامه دهد. در واقع، آل‌خلیفه به پشتوانه حمایت‌های کشورهای غربی، توان رویارویی با انقلابیون را دارد. اما اکنون که پرونده‌های مهم منطقه‌ای به سود مقاومت و علیه محور ارتجاع به پیش می‌رود، چه بسا که بحرین نتواند حمایت‌های کامل این کشورها را داشته باشد. از سوی دیگر آمریکا در جایگاه بزرگ‌ترین پشتیبان غربی آل‌خلیفه در حال نوعی گذار سیاسی و انتقال قدرت است و با توجه به اظهارات دونالد ترامپ رئیس‌جمهور منتخب آمریکا مبنی بر کاهش حمایت از کشورهای عربی احتمال دارد بحرین برای برخورد قاطع با انقلابیون هراس داشته باشد؛ بنابراین شروع تحرکات مسلحانه امکان عقب‌نشینی آل‌خلیفه را بسیار محتمل می‌کند.
اکنون در بحرین گروه‌های مختلف خواستار مبارزه مسلحانه هستند؛ اما هنوز برخی از گروه‌های اصلی انقلاب بحرین همچنان بر مشی مسالمت‌آمیز تأکید دارند؛ چرا که نگران هستند با برخورد قهری آمریکا، عربستان و دیگر هم‌پیمانان آل‌خلیفه فرصت‌های پیروزی را از دست بدهند، اما گروه‌های دیگر معتقدند آل‌خلیفه در شرایط کنونی به شدت مشروعیت داخلی و منطقه‌ای خود را از دست داده و مهم‌تر از همه متحدان این کشور نیز در شرایط بسیار نامناسبی قرار دارند و امکان کمک به آل‌خلیفه همانند گذشته را ندارند؛ بنابراین بهترین فرصت برای حملات مسلحانه را اوضاع کنونی می‌بینند.
در هر صورت انقلاب بحرین حتی اگر در اوضاع کنونی به مرحله مسلحانه وارد نشود، این مهم سرانجام روی خواهد داد؛ چرا که برخورد قهری و سرکوبگرانه آل‌خلیفه با مبارزات مسالمت‌آمیز مردم بحرین و تحقق نیافتن اهداف انقلابیون از این مسیر می‌تواند سران انقلاب را به تغییر شیوه مبارزاتی تشویق کند.


نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات