شهر حمص پس از حدود پنج سال به طور کامل از اشغال نيروهاي مخالف سوري خارج شد؛ شهري که براي اولين بار در آن نيروهاي موسوم به مخالفان به تقابل با بشار اسد و دولتش پرداختند. به گزارش ايسنا، از همان روزهاي آغازين جنگ و درگيري در سوريه چندين نقطه هم براي مخالفان و هم براي دولت اين کشور بسيار حائز اهميت بود. در ميان چندين منطقه و شهر، حمص همواره اهميتي اقتصادي، جغرافيايي و استراتژيک داشته که در مرکز يک منطقه حاصلخيز کشاورزي و در کنار رود "عاصي" شکل گرفته است و تنها راه طبيعي ارتباطي ميان ساحل مديترانه کشور سوريه و مرکز آن محسوب ميشود.
الکساندر گوريف، تحليلگر روس مسائل بينالمللي همزمان با خروج آخرين گروه مخالفان سوري از شهر حمص به مقصد جرابلس در گفتوگو با خبرگزاري اسپوتنيک، درباره اهميت اين استان ميگويد: خروج آخرين گروه از مخالفان سوري از منطقه الوعر حمص در حالي صورت گرفت که بسياري از غيرنظاميان ترجيح دادند در شهر و خانه خود بمانند. پس از آنکه خنثيکنندگان مين و گروههاي پاکسازي وارد اين منطقه شوند تصميمگيري خواهد شد که آيا نمايندگان رسانهها ميتوانند در اين منطقه که تازهترين نقطه آزاد شده محسوب ميشود، حضور يابند يا خير. مرحله يازده و نهايي خروج شبهنظاميان از حمص با خروج بيش از 2500 تن از اين شهر شامل 700 شبهنظامي آغاز شد. پيش از اين در 13 مارس مقامات سوري و گروههاي شبهنظامي با ميانجيگري روسيه در حمص به توافقي دست يافتند که به موجب آن شبهنظاميان و خانوادههايشان توانستند طي مراحلي ضمن تضمين امنيتشان از اين شهر خارج شوند.
گوريف در ادامه اظهاراتش درباره اهميت اين منطقه در سوريه به ويژه در دوران جنگ بيان ميکند: حمص مرکز دوفاکتوي گروههاي افراطي بود. در سال 2011 اين شهر به اولين شهري تبديل شد که در آن گروههاي موسوم به مخالفان به تقابل با اسد و دولتش پرداختند. اين مدير مرکز موسسه برنامهريزي استراتژيک خاطرنشان ميکند که اين گروههاي افراطي اکنون تمرکز نيروهاي خود را به ادلب به عنوان هدف بعدي خود معطوف خواهند کرد.
وي همچنين در گفتوگو با شبکه خبري راشاتودي ضمن اشاره به تداوم درگيريها در سوريه ميگويد: آزادي حمص معني بسيار مهم سياسي دارد. جنگ در سوريه سراسر خاورميانه از عراق و ايران و افغانستان تا پاکستان و ترکيه را درگير خود کرده است. با وجود اينکه شايد در برخي از اين کشورها اقدامات مستقيم نظامي وجود نداشته باشد اما آنها به صورت مستقيم يا غيرمستقيم در جنگ سوريه درگير شدهاند. اکنون ديدگاه مشترک بسياري از تحليلگران در کنار گوريف اين است که مهمترين وظيفه نيروهاي دولتي، آزاد کردن تمامي کشور و بازپسگيري يک به يک شهرهاي آن است چرا که هنوز مناطق گستردهاي وجود دارند که کنترل آنها را مخالفان در دست دارند.
يکي از مهمترين مناطقي که ارتش سوريه همچنان در آزادسازي آن ناکام بوده و اکنون با توافق ماه گذشته سوريه، روسيه و ايران به منطقه "کاهش تنش" تبديل شده است در فاصله اندکي در شمال منطقه آزاد شده الوعر قرار دارد و با توجه به ممنوعيت پرواز بر فراز منطقه کاهش تنش، آزادسازي اين منطقه گسترده که از شمال به حماء ميرسد، تقريبا غيرممکن به نظر مي رسد. اين توافق همچنين مساله تعليق درگيريها ميان نيروهاي دولتي سوريه و گروههاي مسلح مخالف در داخل اين مناطق و ايجاد شرايط براي دسترسي کمکهاي انساندوستانه، کمکهاي پزشکي و بازگشت غيرنظاميان آواره به خانههايشان و بازسازي زيرساختهاي آسيب ديده را مدنظر قرار داده است.
گستردهترين منطقه کاهش تنش شامل استان ادلب و مناطق مجاور در استانهاي حما، حلب و لاذقيه ميشود. سه منطقه ديگر نيز در استان حمص، منطقه غوطه شرقي در شرق شهر دمشق و همچنين منطقهاي واقع در مرز اردن در جنوب سوريه است .اين منطقه که در شمال حمص و جنوب حماء قرار دارد از آن جهت بسيارحائز اهميت است که تقريبا مهمترين شاهراههاي استان حمص از آن عبور ميکنند و تنها راه دسترسي نيروهاي ارتش سوريه به شمال سوريه و حلب نيز از کنار آن عبور ميکند. با توجه به اين مساله که اين منطقه همچنان در اختيار مخالفان قرار دارد تامين امنيت راه شمال نيروهاي دولتي بسيار دشوار است و هزينههاي بسياري را به نيروهاي دولتي سوريه تحميل ميکند.
تنور جنگ در سوريه و يمن گرم ميشود
به نظر مي رسد فروش تسليحات نظامي آمريکا به عربستان در راستاي گرم تر شدن تنور جنگ در سوريه و يمن قابل ارزيابي است. عباس سيدمير در تسنيم نوشت، با گذشت چند هفته از رسانه اي شدن سفر رئيس جمهوري آمريکا به عربستان سرانجام " دونالد ترامپ" وارد رياض شد و با "سلمان بن عبدالعزير "شاه عربستان و " محمد بن سلمان" جانشين وليعهد و وزير دفاع اين کشور به گفتوگو نشست . در اين سفر قرار داد فروش تسليحات نظامي آمريکا به عربستان به امضاي دو طرف مي رسد. بر اساس اين قرار داد، واشنگتن با هدف تقويت زيرساختهاي ارتش عربستان 100 ميليارد دلار تسليحات در اختيار رياض قرار مي دهد که طي يک فرآيند 10 ساله مي تواند، سقف فروش تجهيزات نظامي به عربستان به 300 ميليارد دلار افزايش پيدا کند.
يکي از مسئولان آمريکايي که نخواست نامش فاش شود، به رويترز گفت: فروش تسليحات نظامي به عربستان براي اقتصاد آمريکا مفيد است. به ياد داريم که ترامپ در رقابتهاي انتخابات رياست جمهوري آمريکا بر لزوم ايجاد فرصتهاي شغلي و بهبودي سطح زندگي مردم اين کشور تاکيد مي کرد و معتقد بود که ورود نيروي کار به آمريکا، فرصتهاي شغلي را براي شهروندان آمريکايي نابود مي کند و بايد در مناسبات بازرگاني آمريکا با کشورهايي نظير چين بازنگري شود چرا که ورود محصولات اين کشورها به آمريکا بازار کالاي آمريکايي را کساد مي کند و اين موضوع ميتواند تعطيلي کارخانهها را به همراه داشته باشد. امضاي بزرگترين قرارداد تسليحاتي دنيا در عربستان اين پيام را به شهروندان آمريکايي داد که ترامپ به وعدههاي انتخاباتياش جامه عمل پوشانده و شغل هزاران آمريکايي که در صنايع نظامي و صنايع وابسته بدان مشغول فعاليت هستند تا 10سال آينده تامين شده و چه بسا به شاغلين اين بخش افزوده شود.
اين دستاورد بزرگي براي ترامپ در عرصه اقتصادي محسوب مي شود. چرا که قرار داد تسليحاتي با عربستان سود سرشاري به جيب آمريکا واريز مي کند. نظاميگري آمريکا طي 26 سال اخير دقيقا از جنگ نفت "1991" به اين سو هزينههاي گزافي را به اقتصاد اين کشور تحميل کرده است. جنگ افغانستان و عراق از بر جستهترين جنگ طلبيهاي آمريکا در منطقه به شمار ميرود. حضور نظامي آمريکا طي اين سالها اقتصاد اين کشور را در وضعيت نامطلوبي قرار داده است. طي همين مدت يکي دو بحران اقتصادي دامنگير آمريکا شد که پيامدهاي منفي در عرصه دلار به جاي گذاشت و اقتصاد برخي کشورها را موثر ساخت. به هرحال، چنين به نظر مي رسد وعدههايي که ترامپ در خصوص بهبود وضعيت اقتصادي و معيشتي شهروندان آمريکايي در رقابتهاي انتخاباتي داد، نشان مي دهد، حال اقتصاد آمريکا خوب نيست. شايد به همين دليل باشد که ترامپ يکي و دو ماه قبل گفت: واشنگتن هزينههاي زيادي براي دفاع از عربستان پرداخت کرده است.
به دنبال اين سخنان بود که محمد بن سلمان راهي واشنگتن شد و مقدمات خريد 100 ميليارد دلاري تسليحات از آمريکا را فراهم کرد .به نظر مي رسد امضاي اين قرار داد از سوي رياض نوعي باج دادن به آمريکا باشد. چرا که اين کشور مي خواهد از حمايت واشنگتن برخوردار شود.درست همانند حمايتهاي کاخ سفيد از رياض در زمان رياست جمهوري "جورج بوش" پسر و قبل از او.اکنون سياستهاي عربستان در عرصه تحولات عراق و سوريه شکست خورده و برگههاي بازي اش در افغانستان بر باد فنا رفته و صلح تشکيلات خود گردان فلسطين با اسرائيل سالهاست به دست فراموشي سپرده شده است.
اين وضعيت کنوني رياض در منطقه غرب آسياست لذا رهبران عربستان احساس مي کنند، براي عبور از جادههاي لغزنده تحولات منطقه نيازمند همکاري و کمک آمريکا هستند. کاخ سفيد هم براين باور است که براي رسيدن به اهدافش در غرب آسيا به همکاري عربستان از طريق تقويت رياض نيازمند است.فروش تسليحات نظامي و تقويت زير ساختهاي ارتش عربستان يکي از مهم ترين اين راهکارهاست. به گفته يکي از مسئولان آمريکايي، هدف از تقويت بنيه نظامي عربستان اين است که ارتش سعودي توانايي پاسخگويي به تهديدات منطقه اي را داشته باشد.
اين سخن درحالي مطرح مي شود که ارتش سعودي درگير جنگ يمن است و رياض از گرو ههاي تروريستي در سوريه به شدت حمايت مي کند. با وجود اين، عربستان هنوز نتوانسته نظام "بشار اسد" را در سوريه سرنگون سازد و ريشه حوثيها را در يمن بکند بلکه ارتش سوريه و متحدانش در نبردهاي داخلي اين کشور هر روز به پيروزي جديدي دست پيدا مي کنند و حوثيها در يمن نيز ارتش سعودي را با ناکاميهاي زيادي روبه رو ساخته اند. با توجه به اينکه سياستهاي کاخ سفيد در خصوص سوريه و يمن با رياض همسو است به نظر مي رسد فروش تسليحات نظامي آمريکا به عربستان در راستاي گرم تر شدن تنور جنگ در سوريه و يمن قابل ارزيابي است. در حقيقت، واشنگتن مي خواهد با فروش اين سلاحها به رياض به طور غير مستقيم عرصه تحولات نظامي در سوريه و يمن را به نفع عربستان تغيير دهد.نکته آخري که نبايد از نظر دور داشت، اين است كه فروش تسليحات جديد به عربستان همچون قرص مسکن عمل خواهد کرد.
يعني زيرساختهاي ارتش سعودي در يک بازه زماني تقويت خواهد شد اما اين نوع تقويت کردن، نهادينه نخواهد بود چرا که عربستان فاقد زير ساختهاي صنايع نظامي است و نيازهاي تسليحاتي خود را از بازارهاي آمريکا و ساير کشورهاي غربي برطرف مي کند. اما کشورهايي مانند ايران داراي صنايع نظامي هستند و توليداتشان در اين صنايع، بومي سازي شده و با اتکاء به دانش نظامي خود نيازهايشان را برطرف ميکنند. اگر عربستان در يک فرايند 10 ساله بخواهد با خريد تسليحات نظامي از آمريکا زير ساختهاي ارتش خود را تقويت کند ايران و کشورهايي که داراي صنايع نظامي هستند، در اين مدت خط توليد خود را متوقف نخواهند کرد بلکه ميکوشند دستاورهاي جديدي به بازار عرضه کنند و توانمندي دفاعي خود را افزايش دهند. لذا در اين ميدان رقابت، رياض توفيق چنداني نخواهد داشت.
بازتاب اجراي طرح مناطق کاهش تنش
در اولين روز از اجرايي شدن طرح مناطق «کاهش تنش» در سوريه، تروريستهاي النصره خواستار خروج از محله قابون شده و جيش الاسلام از پايان درگيريهايش با النصره خبر داد.درحالي که ساعاتي از اجراي طرح مناطق «کاهش تنش» مورد توافق روسيه، ايران و ترکيه نگذشته بود، انعکاس آن بر اوضاع ميداني و امنيتي ريف دمشق در حال نمايان شدن است. با اجرايي شدن توافق مناطق کاهش تنش از نيمه شب 6 ماه مه دهها تروريست مسلح وابسته به گروه تکفيري «جبهه النصره» در محله «قابون» خواستار خروج از اين منطقه شدند.
عناصر مسلح از ارتش سوريه درخواست کردند، زمينه خروج آنها از محله قابون به منطقه «غوطه شرقي دمشق» را فراهم کند که در جوار محله قابون قرار دارد و شماري از مناطق و شهرکهاي آن تحت تصرف گروههاي تروريستي همچون جبهه النصره، جيش الاسلام و فيلق الرحمان است.منابع آگاه سوري در اين خصوص تصريح کردند، حدود 300 تروريست مسلح که اغلب آنها وابسته به دو گروه جبهه النصره و فيلق الرحمن هستند، خواستار آتشبس و توقف نبردها در قابون و انتقال به غوطه شرقي ميباشند که تاکنون ارتش سوريه با اين درخواست موافقت نکرده است. تروريستها اين درخواست را پس از اجرايي شدن توافق ايجاد مناطق کاهش تنش ارائه دادهاند که به موجب آن، منطقه غوطه شرقي دمشق يکي از مناطقي است که مشمول اين طرح ميشود.
توقف درگيري گروههاي تروريستي در غوطه
در منطقه غوطه شرقي دمشق گروه تروريستي «جيش الاسلام» مورد حمايت عربستان سعودي درحالي که هفته گذشته در بيانيهاي اعلام کرده بود، عمليات نظامي و حملات خود عليه دو گروه تکفيري جبهه النصره يا همان «هيأت تحرير الشام» و فيلق الرحمان، مورد حمايت قطر و ترکيه را تا پايان دادن به موجوديت آنها در اين منطقه ادامه خواهد داد، از پايان عملياتش عليه اين دو گروه خبر داد.گروه تروريستي جيش الاسلام با ادعاي وارد آوردن خسارات سنگين جاني و نظامي به دو گروه جبهه النصره و فيلق الرحمان در نقاط مختلف غوطه شرقي دمشق و تحقق اهداف مورد نظر در بيانيهاي از پايان حملات و عمليات نظامي خود در اين منطقه خبر داد.
جيش الاسلام درحالي از پايان عمليات نظامي خود در غوطه شرقي دمشق عليه النصره و فيلق الرحمان خبر ميدهد که درگيريهاي خونين هفته گذشته اين گروهها، صدها کشته و مجروح از طرفهاي درگير برجا گذاشت .شدت اين درگيريها به حدي بود که اعتراضات گسترده اهالي و ساکنان مناطق درگيري را به دنبال داشت. جيش الاسلام پاسخ اين اعتراضها که خواستار پايان درگيريها و بازگشت آرامش به مناطقاشان بودند، را با گلوله و بازداشت شماري از معترضين داد.همچنين جيش الاسلام درحالي از تحقق اهداف خود سخن ميگويد که جبهه النصره و فيلق الرحمن موفق شدند، بسياري از مناطق خود را که توسط جيش الاسلام تصرف شده بود، از اين گروه باز پس گيرد.
جيش الاسلام در بخشي از بيانيه خود با ادعاي اينکه بر شالوده و بنيان اين دو گروه در غوطه فائق آمده و اکنون جز مشتي مزدور از آنها در اين منطقه باقي نمانده، از ديگر گروههاي مسلح اين منطقه خواسته به مسئوليت خود عمل کرده، با پيگرد اين مزدوران در مناطق تحت تصرف خود به موجوديت آنها در غوطه به طور کامل پايان دهند.در جريان يک هفته درگيري مسلحانه بين اين سه گروه بيش از 170 تروريست مسلح از سه طرف کشته شدند که در ميان آنها سرکردگان ارشد اين گروهها نيز به چشم ميخورد.در جريان اين درگيريها 13 غير نظامي نيز کشته شدند که 2 نفر از آنها کودک هستند. درگيري بين گروههاي تروريستي جيش الاسلام و جبهه النصره و فيلق الرحمن طي ماههاي آوريل تا مه سال گذشته نيز حدود 500 کشته از طرفهاي درگير برجا گذاشت. ادامه دارد...
ش.د9601722