صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۱۵ شهريور ۱۳۹۷ - ۰۷:۱۴  ، 
کد خبر : ۳۱۲۱۱۸

یادداشت روزنامه‌ها 15 شهریور ماه

روزنامه کیهان **

این خط و این نشان!

سخنرانی‌ها، یادداشت‌ها و موضع‌گیری‌های برخی جریان‌های سیاسی نزدیک به دولت نشان می‌دهد، آنها به هیچ وجه قصد ندارند مسئولیت وضعی که دولت را گرفتار آن کرده‌اند بر عهده بگیرند، بنابراین تلاش زیادی را آغاز کرده‌اند که القاء نمایند «همه» مقصرند. اما در پایان مواضع و یادداشت‌هایشان این «همه» را رفته‌رفته از خود دور و به سپاه، بسیج، مداح، مساجد، مردم، هیئت‌های مذهبی، شورای نگهبان، نظارت استصوابی و به هر آنچه غیر از خود! نزدیک می‌کنند.

برخی از این قماش برای فرار از پاسخگویی درست همانند آن اراذل و اوباشی که برای ترساندن حریف به «خودزنی» می‌پردازند، به خودزنی می‌پردازند. یکی از اینها اخیرا با آسمان و ریسمان بافتن تقصیرها را گردن همین «همه» انداخت و به خودزنی پرداخت و اعتراف کرد صلاحیت نمایندگی مجلس را ندارد، چون کسانی که صلاحیت داشتند رد صلاحیت شدند! این در حالی است که حضور بی‌صلاحیت‌ها در چنین مراکزی پیش از اینکه محصول نظارت استصوابی باشد، محصول«تَکرار» است! محصول لیست‌فروشی است:

«برای اینکه مرا در لیست امید در پنجمین دوره انتخابات شوراها قرار دهند تقاضای 2 میلیارد تومان کردند و چون این پول را ندادم اسم مرا از لیست خط زدند.» (فاطمه دانشور عضو اصلاح‌طلب شورای اسلامی شهر تهران/خرداد 96)

«به هر حال افرادی که از امکان مالی و ارتباطات خوبی برخوردارند و چنین امکاناتی برای آنها فراهم است، قطعاً نسبت به بقیه افراد شانس بیشتر و بهتری برای حضور در همه لیست‌های انتخاباتی دارند... برخی کاندیداها از طریق رانت وارد لیست امید شدند و من این مسئله را تکذیب نمی‌کنم.» (الهه کولایی همان ایام)

اگرچه شورای نگهبان هم بی‌تقصیر نیست و با تایید صلاحیت چنین افرادی، مرتکب خطا شده است!

علاوه ‌بر این جریان‌های بی‌صلاحیت سیاسی، رفتار و عملکرد دولت هم در چنین اوضاعی برای بسیاری قابل هضم نیست چرا که این رفتار و عملکرد شبیه رفتار افراد منفعل، مات و مبهوت است. مثل رفتار کسی که هنوز گیج است و انتظار رکب خوردن از حریف را نداشته است. اظهارات رئیس ‌محترم دولت نشان می‌دهد احتمالا برنامه جدی و حساب‌شده‌ای هم برای اصلاح امور ندارند و صرفا منتظر گذشت زمان و رسیدن «آینده»‌اند. صحبت‌های اخیر ایشان که بهبود شرایط را به آینده حواله داده‌اند حاکی از آن است.

این نگاه به آینده می‌تواند به خاطر امیدواری به وعده‌های اروپا باشد. می‌تواند به خاطر انتخابات کنگره آمریکا هم باشد به این امید که از قدرت و اختیارات رئیس‌جمهور این کشور کاسته شود. اگر انفعال دولت به خاطر امید به اروپاست دیروز وزیر خارجه فرانسه هم آب پاکی را روی دست دولت ریخت و گفت شرکت‌های اروپایی مجبور نیستند با درخواست دولت‌هایشان به ایران بیایند و... اگر هم نگاه‌ها به تحولات سیاسی آمریکاست، این نگاه هم غلط و خطرناک است. جمهوریخواه و دموکرات اختلافات زیادی با هم دارند اما نه در دشمنی با ایران. بدعهدی‌ها و تحریم‌های آمریکا پس از توافق برجام و از زمان دولت اوباما شروع شد. ضمن اینکه طبق گزارش رسانه‌های به شدت مخالف ترامپ در آمریکا، او تا سال 2020 در قدرت است چرا که استیضاح رئیس‌جمهور در آمریکا، آن‌طور که نشنال اینترست نوشته، اصولا بسیار سخت است. شاید عده‌ای از آن بی‌صلاحیت‌ها دولت را به سمت مذاکره مجدد با ترامپ فرا می‌خوانند. اگر این فرضیه هم درست باشد، این مذاکره (سوای از اینکه به نتیجه برسد یا نرسد) ضمن آن که فرصت دادن به دشمن برای کینه‌توزی بیشتر است، قطعا برای ترامپ یک پیروزی بزرگ خواهد بود و باعث تثبیت قدرت وی در آمریکا خواهد شد.

ماه‌هاست که ایران در چین و هند سفیر ندارد! دو کشور مهم در حوزه فروش نفت. کشورهایی که لااقل تا این لحظه گفته‌اند محکم مقابل تحریم‌های نفتی آمریکا ایستاده‌ایم. دولت در این دو کشور مثل خیلی از کشورهای دیگر، علاو‌ه‌بر داشتن دیپلمات‌های قوی می‌بایست، کارشناسان خبره اقتصادی نیز داشته باشد. بی‌سفیری در این دو کشور کافی است تا به دولت در سیاست خارجی نیز نمره قابل قبول ندهیم. متاسفانه دولت در حوزه سیاست خارجی عملکرد مطلوبی ندارد.

بی‌عملی دولت در چنین وضعی می‌تواند دلایل دیگری هم داشته باشد چرا که برخی کارشناسان اقتصادی می‌گویند دولت توان کافی و لازم برای اداره این وضع را دارد:

«دولت 6000 هزار میلیارد تومان دارایی دارد در حالی که مجموع نقدینگی موجود در جامعه هزار و500 هزار میلیارد تومان است... دولت اراده کند نرخ ارز کنترل می‌شود.»(حسن‌نژاد، عضو کمیسیون اقتصادی مجلس، همین دیروز)

برای یافتن پاسخ این سؤال کلیدی که، «چرا دولت کاری نمی‌کند؟» می‌توان از کمی عقب‌تر هم شروع کرد. از دولت نخست آقای روحانی. در آن ایام همان جریان‌های سیاسی که در ابتدای این وجیزه به آنها‌ اشاره کردیم، شروع به سیاه‌نمایی کردند، مردم را ترساندند، برخی حتی گرای تحریم دادند و کارد را به استخوان رساندند. سپس در باغ سبز نشان دادند و راه رسیدن به این باغ را برجام معرفی کردند. فاجعه خسارت‌بار برجام، نتیجه چنین فضا و شرایطی بود. به عبارت ساده‌تر، کارد را به استخوان رساندند تا ملت بپذیرد باید یکی از مولفه‌های قدرت را داد تا معیشت آن‌قدر خوب شود که دیگر نیازی به یارانه نداشته باشیم. برای این کار موازی با وعده‌های اقتصادی غیرواقعی لازم بود آمریکا را هم کمی بزک کرد (به اعترافات مدیرمسئول روزنامه شرق مراجعه شود) و از خسارت‌های توان هسته‌ای گفت. اواخر مذاکرات حتی طی مصاحبه‌ها و یادداشت‌های گوناگون از «هزینه» داشتن چنین توانایی‌هایی می‌گفتند و می‌نوشتند توانایی هسته‌ای نه تنها مفید نیست بلکه «مضر» و «خسارت‌بار» است! مذاکره با آمریکا و توافق هسته‌ای در چنین فضایی زائیده شد.

شرایط اقتصادی و فضای امروز بی‌شباهت به آن روز نیست. اوضاع اقتصادی البته بدتر از آن روز است. این بار نه با آن صراحت گفته می‌شود باید رفت و با ترامپ مذاکره کرد، اف‌ای‌تی‌اف را در مجلس تصویب و بر سر موشک‌هایمان نیز معامله کرد. برجام‌های 2 و 3 و...

شاید -تاکید می‌شود شاید- علت بی‌عملی دولت تلاش نفوذی‌ها و آدرس دادن غلط آنها به دولت با هدف واداشتن مردم به پذیرش مذاکرات مجدد با حریف باشد. ممکن است برخی اطرافیان دولت با خود این‌طور محاسبه کرده باشند که اگر دلار به 20 هزار تومان برسد و تورم و گرانی و فساد کمر مردم را بشکند، نظام مجبور خواهد شد تن به مذاکره بدهد! نشانه‌هایی نیز برای این فرضیه می‌توان پیدا کرد. مهم‌ترین این نشانه‌ها، همین بی‌عملی است که همه به آن اذعان دارند حتی کارشناسان سیاسی و اقتصادی نزدیک به دولت. به قول سعید لیلاز (فعال سیاسی به‌ شدت متمایل به دولت) اختیاراتی که رهبری به سه قوه داده‌اند، اگر به چوب داده بودند، اوضاع اینگونه که امروز هست نبود. مخالفت گاه و بی‌گاه دولتیان با برخورد قهری با تروریست‌های اقتصادی، یکی دیگر از این نشانه‌هاست. دیروز آقای واعظی، رئیس‌دفتر روحانی گفت، فقط با بگیر و ببند مشکلات اقتصادی حل نمی‌شود. وی هیچ راه‌حل عملی نیز برای حل مشکلات اقتصادی ارائه نکرد. رئیس‌جمهور محترم و وزیر اطلاعات نیز چند باری علیه «بگیر و ببند» مفسدان اقتصادی موضع‌گیری کرده و تلویحا با آن مخالفت کرده‌اند.

این بی‌عملی اما می‌تواند در کار قوه قضائیه نیز تاثیر سوء بگذارد. پیش از این طی یادداشتی در همین ستون آورده بودیم که قوه قضائیه یا هر یک از سه قوه به تنهایی قادر به حل این معضل نخواهند بود. تا وزارت اطلاعات، بانک مرکزی و سایر مراکز دولتی و مجلس به قوه قضائیه کمک نکنند، دستگیری و محاکمه مفسدان اقتصادی به نتیجه مطلوب و ایده‌آل نخواهد رسید. البته این به معنای تعطیلی محاکمه تروریست‌های اقتصادی نیست. قوه قضائیه باید با قدرت به محاکمه مفسدان اقتصادی و دانه‌درشت‌ها ادامه دهد.

کارنامه مجلس نیز در این حوزه اصلا قابل دفاع نیست. دیروز نمایندگان مجلس با فوریت طرح «شفافیت آرای نمایندگان» مخالفت کردند! در حالی که ۱۶۰ نماینده پیش‌تر با امضای این طرح خود را در رسانه‌ها موافق طرح معرفی کرده بودند! این طرح در صورت تصویب باعث می‌شد تا مشخص شود هر نماینده به چه چیزی رای داده و چه می‌کند. نمایندگان طرح دوفوریتی تامین کالاهای اساسی را هم رد کردند همین‌طور طرح تشدید مبارزه با مفاسد اقتصادی را به موجب مغایرت با اصل ۷۵ از دستور کار خارج کردند و در این شرایط حساس به مرخصی دو هفته‌ای رفتند!

به هیچ وجه قصد اهانت به مجلس و نمایندگان محترم را نداریم اما مجددا به طرح‌هایی که دیروز از سوی نمایندگان رد شد دقت کنید. چرا یک نماینده باید با طرح «شفافیت آراء»، «تامین کالاهای اساسی» و از همه مهم‌تر «طرح تشدید مبارزه با مفاسد اقتصادی» مخالفت کنند؟! نمایندگان اصلاح‌طلب مجلس دیروز علیه این طرح‌ها تا توانستند سخنرانی کردند.

خداوند شهید مدرس را قرین رحمت کند. ایشان خطاب به برخی از نمایندگان مجلس در آن زمان می‌گوید: «شماها می‌ترسید، چون یا چیزهایی دارید که نگرانید آنها را از دست بدهید، یا چیزهایی ندارید و در پی به دست آوردن آنها هستید. من که نه می‌خواهم چیزی داشته باشم و نه چیزی به دست بیاورم، وقتی نه ترس هست نه طمع، من راحت حرفم را می‌زنم.»

مخلص کلام اینکه، تا وقتی در روسای سه قوه که هیچ محدودیتی ندارند، اراده جدی برای بهبود شرایط اقتصادی ایجاد نشود و قوه مجریه با قوه قضائیه و مجلس با هر دوی آنها مخالفت کنند، باید منتظر دلار 20 هزار تومانی هم باشیم. این خط این هم نشان.

جعفر بلوری

***************************************

روزنامه جمهوری اسلامی**

تحلیل سیاسی هفته

بسم‌الله الرحمن الرحیم

طلیعه هفته جاری را با ولادت اسوه صبر و پایداری، حضرت امام موسی کاظم علیه السلام آغاز کردیم و درحالی روزهای پایانی ماه ذیحجه را پشت سر می‌گذاریم که روز مباهله و فضیلت اهل بیت نبی مکرم اسلام و روز نزول آیه هل اتی، در آن جلوه‌گری می‌کند.

در روزهای پایانی ماه ذیحجه با بازگشت حجاج بیت‌الله الحرام از سرزمین وحی، پرونده حج تمتع نیز بسته می‌شود و کم کم با رسیدن ماه محرم، هلال خونین ماه آزادگی از افق جان‌های بیدار طلوع می‌کند. شهرها و روستا رفته رفته سیاهپوش می‌شوند و مکتب حیاتبخش و انسان ساز حسینی برپا می‌گردد و پرچم‌های دلدادگی همه جا برافراشته می‌شود.

در این هفته نبض اقتصاد کشور به شدت نامنظم بود و تورم و گرانی به نحو کم سابقه‌ای روند صعودی داشت. نرخ ارز و سکه و سایر محصولاتی که به نحوی با مواد اولیه وارداتی در ارتباط بود، افزایش داشت و مسئولان دولتی با نهائی کردن بسته حمایتی وعده داده‌اند کشور را از شرایط فعلی عبور خواهند داد.

پایان هفته یعنی فردا، تهران شاهد اجلاس سران کشورهای روسیه، ترکیه و ایران خواهند بود که قرار است تصمیمات مهمی درباره مسائل منطقه‌ای، به ویژه سوریه در آن اتخاذ شود. بحران سوریه این روزها با به محاصره در آمدن تروریست‌ها در ادلب و حمله قریب الوقوع ارتش سوریه، به ایستگاه پایانی خود نزدیک شده ولی همزمان، حامیان تروریسم که سرمایه‌گذاری‌های سیاسی و نظامی خود را بر روی گروه‌های تروریست برباد رفته می‌بینند، به شدت به دست و پا افتاده و تبلیغات زیادی را به راه انداخته و ادعا می‌کنند درصورت حمله به ادلب، آمار تلفات انسانی بسیار زیاد خواهد بود و لذا باید از وقوع فاجعه انسانی جلوگیری کرد؛ درصورتی که آمریکا و متحدانش به فکر تنها چیزی که نیستند، جان انسانهاست و اگر هم امروز ژست حقوق بشر به خود می‌گیرند، صرفاً برای دفاع از تروریست‌هایی است که اکنون در ادلب لانه گزیده‌اند.

در تهران، برگزاری دادگاه‌های اخلالگران اقتصادی و مهره‌های جریان انحرافی نیز این هفته خبرساز شد. افکار عمومی در انتظار ادامه این دادگاه‌ها و اعمال قاطعیت علیه اخلالگران اقتصادی و عناصر جریان انحرافی هستند.

تحولات خارجی هفته را با تازه‌ترین اخبار فلسطین شروع می‌کنیم. این هفته دونالد ترامپ رئیس‌جمهور آمریکا در ادامه اقدامات خصمانه بر ضد فلسطینی‌ها، کمک مالی این کشور به «آنروا» (موسسه امداد آوارگان فلسطینی) را قطع کرد. منابع رژیم صهیونیستی اعتراف کردند که این اقدام دولت ترامپ، به خواست صهیونیستها بوده است. تلویزیون رژیم صهیونیستی اعلام کرد نتانیاهو چندی قبل طی نامه‌ای که به ترامپ نوشت از وی خواست کمک مالی به موسسه امدادرسانی به فلسطینی‌ها را قطع کند و ترامپ نیز، همچون گذشته به درخواست رژیم صهیونیستی گردن نهاده است.

به گفته منابع سازمان ملل، اقدام آمریکا منجر به توقف خدمات بهداشتی و آموزشی شده است و جان صدها فلسطینی را تهدید می‌کند. آنروا که در سال 1330 تاسیس شد، مسئولیت ارائه خدمات آموزشی و بهداشتی به میلیونها آواره فلسطینی را عهده‌دار است.

اقدام آمریکا محکومیت گسترده بین‌المللی را به دنبال داشت. در این باره البرادعی مدیر کل سابق آژانس انرژی اتمی ضمن تقبیح این عمل آمریکا، دولت‌های عربی را مورد خطاب قرار داد که با کم کردن از ریخت و پاش‌های غیرلازم، سهم آمریکا (حدود 360 میلیون دلار) را به عهده بگیرند.

ادامه تظاهرات هفتگی فلسطینی‌ها، تحت عنوان «حق بازگشت»، دیگر موضوع روز فلسطین است. ساکنان غزه علیرغم برخوردهای وحشیانه صهیونیست‌ها به تظاهرات خود در منطقه مرزی ادامه می‌دهند با این هدف که تبعات جنایت صهیونیست‌ها در تداوم محاصره ظالمانه غزه را به گوش جهانیان برسانند و از سویی، شکست توطئه صهیونیست‌ها را که منتظر بودند با محاصره اقتصادی شورش‌های اجتماعی در غزه رخ دهد، اعلام کنند.

یکشنبه این هفته مجلس جدید عراق درحالی آغاز به کار کرد که صحنه سیاسی عراق همچنان ناآرام است. به همین دلیل، مجلس جدید نتوانست به وظایف خود عمل کند و ادامه جلسات به اواخر شهریور موکول شد. اختلاف بین جناح‌های سیاسی همچنان ادامه دارد. این مسئله موجب شده است که پس از گذشت نزدیک به چهار ماه از برگزاری انتخابات، دولت تشکیل نشده است. متاسفانه بخش عمده موانع تشکیل دولت، مربوط به جناح‌های شیعی است که تفاهم ندارند و همین مسئله بلاتکلیفی سیاسی از یکسو و طمع ورزی جریان‌های مسئله‌دار سیاسی، از سوی دیگر را باعث شده است.

در چنین شرایطی، برکناری رئیس گروه حشدالشعبی توسط حیدرالعبادی، بر پیچیدگی اوضاع افزود. نقش گروه حشدالشعبی یا بسیج مردمی عراق در ایجاد ثبات در عراق بر کسی پوشیده نیست و تلاش برای تضعیف این گروه و از میدان خارج کردن آن، از هدف‌های اصلی دشمنان عراق است. اقدام العبادی با هر توجیحی که باشد خدمت کردن به اهداف آمریکا و ارتجاع عرب است که نقش مخرب آنها در اعاده ثبات در عراق، به اثبات رسیده ا ست.

این هفته، تحولات سوریه تحت الشعاع آماده شدن ارتش سوریه برای آزادسازی استان مهم «ادلب» قرار داشت. ارتش سوریه اعلام کرده است بزودی عملیات برای اخراج تروریست‌ها و آزادسازی این استان را آغاز می‌کند. روسیه گفته است ادلب لانه تروریستها شده است و آمریکا با مخالفت خود با عملیات آزادسازی ادلب، در واقع به نجات تروریست‌ها می‌اندیشد.

مسکو اعلام کرده است دمشق به همراه متحدینش، روسیه و ایران نسبت به اوضاع ادلب نگران هستند چرا که عناصر تروریست با استقرار گسترده در این استان، منبع عمده ناآرامی‌های سوریه هستند و مانع حل و فصل سیاسی بحران سوریه می‌باشند. آمریکا، با عملیات آزادسازی ادلب مخالفت می‌کند و دفاع از مردم سوریه را توجیه مخالفت خود جلوه می‌دهد. آمریکایی‌ها حتی صحنه سازی استفاده از سلاح شیمیایی توسط دولت سوریه را نیز مطرح کرده‌اند و قصد دارند با تمسک به این حربه، تدارک یک حمله نظامی به سوریه را برای شکست برنامه آزادسازی ادلب تهیه ببینند.

***************************************

روزنامه خراسان**

انصاف، گمشده این روزهای زندگی مان

علیرضا کاردار

«تو چند تا ثبت نام کردی؟ من که هرکار می کنم سایت پیغام خطا میده»، «من هرچی پول داشتم سکه و دلار خریدم»، «میگن دو ماه دیگه دو برابر میشه، من که نگهشون می دارم» و... این روزها این جمله ها در کنار جمله هایی مانند «امروز چقدر گرون تر شده؟»، «یک هفته است دارم دنبالش می گردم ولی گیر نیاوردم»، «چاره ای نیست، باید به همین قیمت بخریم» و... بیشترین مکالمات ما را تشکیل می دهند. از همکاری که پای سیستم اداره دکمه بروزرسانی سایت پیش خرید را پشت سر هم فشار می دهد تا از قافله ثبت نام کنندگان عقب نیفتد، گرفته تا دوستی که در به در دنبال داروی نایاب پدرش و پوشک بدون حساسیت برای پسرش می گردد و چقدر در این شرایط اقتصادی جای خالی «انصاف» به چشم می آید. انصاف حلقه گمشده این روزهای بازار و اقتصاد و حتی زندگی ماست. از بده بستان های یک سوپرمارکت محلی گرفته تا معاملات نجومی فلان کارخانه و بهمان واردکننده، انصاف رخت بربسته و ما را تنها گذاشته است.

تا صحبت از انصاف می شود، انگشت اتهام به سوی کاسبی می رود که در این بازار جنسش را به قیمت روز می فروشد. غافل از این که همان کاسب باید فردا همان جنس را بیشتر از قیمت فروش امروزش بخرد.

هر چند این روزها نایاب هستند فروشندگانی که از ترس متهم شدن به گران فروشی، آن قدر ارزان فروشی می کنند که ورشکسته شوند! انصاف آن است که در این شرایط وقتی می بینیم فروشنده ای مجبور است جنسش را ارزان تر بفروشد تا بتواند سر ماه اجاره محل و قبض ها و دستمزد شاگرد و هزینه های دیگرش را برساند، برای فلان مبلغ پایین تر چانه نزنیم و از استیصالش سوءاستفاده نکنیم. تخفیف نخواهیم وقتی می بینیم چاره ای ندارد و با دل خون مجبور است قیمت ما را بپذیرد، به اصطلاح توی سر جنس نزنیم و با فلان فروشنده (حتی خیالی) مقایسه اش نکنیم تا قیمت را غیرمنصفانه پایین بیاوریم. چک های مان را پاس کنیم و به تعهدات مان عمل کنیم.

از سوی دیگر انصاف یعنی فروشنده نیز سود چند ماه رکود بازار را یک شبه از جیب مشتری درنیاورد، از مظلومیت خریدار سوءاستفاده نکنیم و به قول معروف توی رودربایستی نگذاریمش و جنس بیشتر از نیازش یا چیزی که واقعا لازم ندارد و نمی خواهد را بهش نفروشیم. انصاف یعنی به هم رحم کنیم، مراعات حال یکدیگر را بکنیم، مروت به خرج دهیم. فروشنده به مشتری و خریدار به فروشنده به چشم دشمن یا معدن سود به همدیگر نگاه نکنند. انصاف یعنی بیشتر از نیازمان خرید نکنیم تا برای بقیه هم بماند، جنس مان را انبار نکنیم تا وقتی بازار محتاج آن بود با سود بیشتری بفروشیم.

داستانی است که سال ها پیش وقتی در شهری قحطی آمد، گروهی خواستند هرچه گندم و جو می توانند انبار کنند تا به مشکل گرسنگی برنخورند. عالم شهر در میدان اصلی همه را جمع کرد و گفت اگر هرکه هرچه خوراکی دارد با دیگران تقسیم کند، نه تنها کسی گرسنه نمی ماند که حتی در کنار هم و با کمک یکدیگر می توانیم این دوره سخت را هم پشت سر بگذاریم. اگر انصاف را رعایت کنیم، نه تنها خودمان به سلامت از این برهه عبور خواهیم کرد که دیگران را هم می توانیم یاری برسانیم.

***************************************

روزنامه ایران**

اجلاس سران در تهران همکاری دوجانبه و همگرایی منطقه‌ای

بهرام قاسمی

سخنگوی وزارت امور خارجه

روز جمعه این هفته اجلاس رؤسای جمهوری سه کشور همسایه یعنی ایران، ترکیه و روسیه در تهران برگزار می‌شود. اجلاس سران سه کشور، استمرار روندی است که از مدت‌ها قبل در سطح رهبران و وزرای خارجه آغاز گردیده و علاوه بر هماهنگ‌سازی سیاست‌ها در قبال سوریه، در قالب روند سیاسی موسوم به روند آستانه، فرصت ذیقیمتی برای تبادل آرا، تضارب دیدگاه‌ها و از همه مهم‌تر هماهنگی و همگرایی در قبال موضوعات دو و چندجانبه و چالش‌های منطقه‌ای و بین‌المللی فراهم می‌سازد. نشست تهران، به ریاستِ رئیس جمهوری کشورمان و با حضور ولادیمیر پوتین و رجب طیب اردوغان رؤسای جمهوری دو کشور بزرگ همسایه‌مان، از مدت‌ها قبل در کانون توجه جهانیان بوده است. چرا که علاوه بر اهمیت فوق‌العاده موضوع محوری این نشست یعنی تحولات سوریه، تعامل میان سه کشور بزرگ و تأثیرگذار منطقه را در عالی‌ترین سطح تداوم می‌بخشد و زمینه همکاری‌های دو و چندجانبه میان این کشورها بویژه در عرصه اقتصادی را تسهیل می‌نماید.

نشست تهران، در ادامه روند سیاسی آستانه که هدف اساسی‌اش حل و فصل ریشه‌ای و سیاسی بحران سوریه است، تلاش دارد با حفظ ائتلاف راهبردی میان سه کشور ایران، روسیه و ترکیه بر سر مناقشه سوریه، به خاتمه هرچه سریع‌تر بحران در این کشور، از طریق تشویق، تشدید و تقویت فرآیند سیاسی کمک کند.

همکاری و هماهنگی سه کشور درطول دو سه سال گذشته، نقش بسزا و تعیین کننده‌ای در مبارزه با تروریسم بخصوص مقابله با گروه تکفیری – تروریستی داعش، ایجاد مناطق عاری از درگیری و بازگشت آوارگان سوری به خانه‌هایشان داشته است. این بار و درآستانه آغاز آخرین مرحله از تحولات میدانی در استان ادلب سوریه، نشست سران سه کشور می‌تواند نقش مهمی در استمرار شرایط مسالمت‌آمیز همچنین حل و فصل سیاسی بحران ایفا کند.

نشست تهران، فرصت بسیار خوبی است تا دیپلماسی و فرآیند سیاسی بتواند بر جنگ و مقابله استیلا یابد و تروریست‌ها با پذیرش اراده مردم سوریه برای تعیین سرنوشت خود؛ بدون درگیری و خونریزی سلاح‌های خویش را تسلیم کنند و بیش از این با جانِ میلیون‌ها انسان بیگناه سوری بازی نکنند.

نشست رؤسای جمهوری ایران، ترکیه و روسیه در تهران؛ بخصوص از آن رو که هر سه کشور با جاه‌طلبی‌ها و زیاده خواهی‌های یک قدرت بزرگ ولی بی منطق فرامنطقه‌ای مواجهند، از اهمیت مضاعفی برخوردار است. سه کشوری که به خاطر استقلال طلبی و عدم پذیرش تحمیل‌های یکجانبه از سوی این قدرت فرامنطقه‌ای، زیر فشار تحمیل‌ها و تحریم‌های گوناگون قرار گرفته‌اند. بدون تردید، اهداف مشترک و چالش‌های مشابه می‌تواند باعث هماهنگی و همگرایی میان این سه کشور برای مقابله با تحریم‌های ظالمانه و تهدیدات ناعادلانه گردد. دیپلماسی و تعامل دو و چندجانبه میان کشورهای مستقل؛ کلیدواژه اساسی برای مقابله با زیاده‌خواهی و جاه‌طلبی قدرت‌های فرامنطقه‌ای است. اجلاس سران سه کشور ایران، روسیه و ترکیه در تهران، علاوه بر مذاکرات سه‌جانبه رؤسای جمهوری سه کشور بر سر موضوعات مهم منطقه‌ای و بین‌المللی، مجال بسیار مناسبی برای دیدار و رایزنی‌های دوجانبه در عالی‌ترین سطح ممکن خواهد بود.

بدون تردید دیدارها و گفت‌وگوهای رؤسای جمهوری ترکیه و روسیه با مقامات عالی نظام، فرصت بسیار مغتنمی برای تبادل نظرها و اتخاذ تصمیمات کلان و سیاستگذاری‌های راهبردی در زمینه‌های مختلف سیاسی، اقتصادی، مالی، تجاری، انرژی و موضوعات منطقه‌ای و بین‌المللی با هدف مقابله مؤثر و هماهنگ با قدرت‌های زیاده‌خواه فرامنطقه‌ای است که نمی‌توانند استقلال‌خواهی و مساوات‌طلبی و عدالتخواهی کشورهای مستقل را برتابند. در برهه حساس کنونی که سه کشور ایران و روسیه و ترکیه با چالش‌های مشابه و تهدیدات مشترک از سوی قدرت‌های زورگوی فرامنطقه‌ای مواجهند بی شک استمرار تعامل و همکاری دو و سه و چندجانبه به یک ضرورت اساسی تبدیل شده است.

***************************************

روزنامه وطن امروز**

دقیقاً کجایی؟!

حسن رضایی

امروز نه از محمد خاتمی یا هر یک از حامیان حسن روحانی در اردیبهشت 96؛ که حتی اگر از کودکی که تازه دوره پیش‌دبستانی را سپری کرده سوال کنی چرا دلار اینجوری و سکه آنچنان است؟! جز چند پاسخ مشخص، بعید است هیچ مطلب دیگری از او بشنوی. پاسخ‌هایی که بس اقتصاددانان حامی و منتقد دولت، آنها را تکرار کرده‌اند، آویزه گوش تمام ملت ایران شده است! گام نخست برای اجرای این راهکارها اما در درجه اول، تعویض تیم اقتصادی دولت و حساس شدن قوه سامعه حسن روحانی به حرف اقتصاددانان پرشمار کشور است. تیم مورد اشاره البته ابدا به وزیر اقتصاد، وزیر صنعت، رئیس بانک مرکزی و دیگر اعضای اقتصادی کابینه دخلی ندارد! شاید 2 سال پیش بود که در جایی نوشتم: «کلیدی‌ترین راه اصلاح اقتصاد ایران، نابودی موسسه نیاوران است!»

موسسه یادشده اگرچه همچون نفرات اصلی تیم اقتصادی دولت، چندان برای مردم شناخته شده نیست! لیکن نهادی است که بالاترین تاثیر را در تعیین سیاست‌های اقتصادی کشور در مقطع پس از جنگ تحمیلی به این سو داشته است. مسعود نیلی، رئیس سابق این موسسه و همه‌کاره برنامه‌های اقتصادی دولت در حال حاضر، همان‌گونه که مقصر کلیدزدن شکاف طبقاتی عظیم در جامعه ایرانی از ابتدای دولت سازندگی و رساندن تورم به 50 درصد در آن مقطع بود، حالا هم عامل اصلی پرواز دلار و سقوط هرروزه ارزش دارایی‌های من و شماست. نیلی در کنار دیگران اما اگرچه ما را به خاک سیاه نشانده‌اند، ولیکن تفاوتی آشکار با مابقی اقتصاددانان کشور دارند. علی سرزعیم، از فارغ‌التحصیلان موسسه تحت مدیریت نیلی، درباره فضای آموزشی آن مطالب جالبی را به قلم آورده است.

سرزعیم می‌نویسد: «موسسه مجموعه‌ای بسته شده بود که مشخصات فرقه‌گرایانه در آنجا دیده می‌شد. مسؤولان موسسه به طور روزافزونی خود را از جامعه دانشگاهی کنار می‌کشیدند و بدبینی عجیب و فوق‌العاده‌ای نسبت به دیگر اساتید اقتصاد موجود داشتند به نحوی که به هیچ عنوان از پتانسیل معدود افراد قوی و ممتاز موجود استفاده نمی‌کردند. حالت تبختر و متکبرانه نسبت به دیگران و انعزال و کناره‌گیری، آنها را در مظان عداوت، حسادت، بدخواهی و بدبینی قرار می‌داد. برای اینجانب که در آن سال‌ها در موسسه مشغول تحصیل بودم روشن بود که نرخ رشد علمی موسسه رو به کاهش بود اما نرخ رشد علمی دانشکده‌های اقتصاد دیگر بالا بود!»

با این توضیحات، ظاهرا باید دیگر دلیل اصلی گوش نکردن دولت به راه‌حل‌های صدها اقتصاددان دلسوز کشور را شناخته باشید! این اما تازه اول بسم‌الله است!

اصلاح‌طلبان حامی و بانی همین دولت هر لحظه حاضرند نه فقط ما که مجموعه قوانین منطق، فلسفه، هندسه، ریاضیات و بالاتر شخص «ارسطوطالیس» به عنوان پایه‌گذار علم منطق را هم با استدلال‌های سهمگین خود در چندین حرکت رونالدینیویی پیاپی، شگفت‌زده کنند! مثلا پروانه سلحشوری، نماینده شاخص(!) لیست امید در مجلس می‌گوید خلاف نظر ارسطو و دیگران، اگر کسی منطق داشته باشد، می‌داند که راه‌حل معضلات اقتصادی، برداشتن نظارت استصوابی شورای نگهبان، ورود زنان به ورزشگاه‌ها، رفع حصر، آزادی زندانیان سیاسی و چند قلم فرموده دیگر از همین جنس است! کسانی که این مطالب را به خانم- متاسفانه- نماینده می‌فرمایند اما نمی‌گویند آخر خوش‌انصاف، زخمی شدن ساق پای چپ اسب رستم را چه به شکستن کاسه مجنون؟! به نظرم بد نیست تا ما هم از این همه دیوانه‌بازی، جنون نگرفته‌ایم، من همین حالا یک پیشنهاد دیگر هم برای اصلاح اقتصاد ایران، ارائه دهم: «نابودی لیست امید در مجلس!»

و درود بفرستم باز هم به امثال الیاس حضرتی که خیلی زودتر از امروز فهمید راه پیگیری معضلات اقتصادی مردم با راه این لیست رانتی، چقدر از هم دور است و قدم در این راه پرهزینه گذاشت! خلاصه آنکه خلاف این سیاه‌بازهایی که نمی‌فهمند نه ورود به ارکان یک نظام سیاسی، که ورود به طویله همسایه بغلی ما در روستای پدری هم، نمی‌تواند کلا یلخی و بی‌قانون باشد تا ما بخواهیم بالکل از حذف سازوکاری چون شورای نگهبان حرف بزنیم! ما و همه ملت می‌دانیم معضلات اقتصادی امروز کشور، راه‌حل‌های روشن و مشخصی دارد که با کمال تاسف باید بگویم این معضلات را باید همین مجلس و همین دولت برای‌مان حل کنند! من الان که به اینجای مطلب رسیده‌ام، باور کنید کم ناراحت نیستم! لذا لطفا بگذارید ذره‌ای راحت‌تر باشم و یک نفر را همین وسط یادداشت، بلند صدا بزنم! ‌آی محمد خاتمی کجایی؟! دقیقاً کجایی؟! کجایی که هر چه داریم از صدقه‌سر تو است! اما بعد، جورچین رفع معضلات اقتصادی فعلی، قطعه سومی هم دارد که در این روزها کمی بهتر از دولت و مجلس عمل کرده است. محاکمه دلالان بازار ارز و مفسدان ارزی در کنار برگزاری دادگاه برخی از پوست‌کلفت‌ترین بدهکاران بانکی، اقدام موثری است که در این وانفسای اوضاع اقتصادی، تا حدی امید را در دل مردم زنده می‌کند. سرعت و شدت احکام صادره اما باید به گونه‌ای باشد که شائبه مراعات کسانی را که به پوشک بچه مردم هم رحم نمی‌کنند در بین افکار عمومی دامن نزند. دستگاه قضایی و قضات محترم باید صدور احکام قاطع و سخت درباره کسانی را که در این اوضاع اقتصادی هم به هموطنان خود رحم نمی‌کنند بر خود فرض بدانند. رسیدگی عاجل به پرونده دانه‌درشت‌ها و کسانی که مقصر اصلی در توزیع رانتی ارز و سکه بوده‌اند، امر دیگری است که همه منتظر آن هستند. همچنان که منتظر تغییر واقعی تیم اقتصادی دولت و پیدا شدن افراد آزاده دیگری در میان لیست امید هستیم!

***************************************

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات