جسد خاشقجی کجاست؟ این یکی از معماهای پرونده روزنامه نگار و فعال سیاسی عربستانی است که یک ماه پیش در کنسولگری عربستان در استانبول ترکیه توسط یک تیم 15 نفره از نیروهای امنیتی و نزدیک به ولیعهد این کشور به قتل رسید. تا کنون فرضیه های گوناگونی درباره سرنوشت جسد مثله شده خاشقجی مطرح شده است. سر به نیست کردن آن در پارک های جنگلی حومه استانبول، انداختن در چاه محوطه کنسولگری، دفن در باغچه محل سکونت سرکنسول عربستان و حل کردن در اسید از جمله این فرضیه هاست. مقامات آل سعود علی رغم وعده های خود برای پیگیری ماجرا تا کنون درباره سرنوشت جسد مقتول مهر سکوت بر لب زده و چیزی نمی گویند.
اظهار نظر روز جمعه یک مقام ارشد دولت اردوغان، فرضیه حل کردن جسد در اسید را بیش از پیش برجسته کرد. روز جمعه یاسین آقتای یکی از اعضای ارشد حزب حاکم، حزب عدالت و توسعه- و مشاور رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه گفت «تنها نتیجه منطقی» این است که عاملان قتل روزنامهنگار عربستان سعودی جسد را نابود کردهاند «طوری که اثری از آن نماند.» آقتای به روزنامه حریت گفت دلیل اینکه جسد جمال خاشقجی را قطعهقطعه کردند این بود که راحتتر بتوان آن را حل کرد: «الان ما میبینیم که فقط جسدش را قطعه قطعه نکردند بلکه آن را بخار هم کردند.»
این ماجرای هولناک بازتاب گسترده ای در جهان داشت و افکار عمومی را به چند دهه قبل برد. جمال خاشقجی اولین صدای مخالفی نیست که جسدش در اسید حل شد. نخست وزیر کنگو و دو تن از وزرایش، معروف ترین چهره های سیاسی معاصر هستند که پس از قتل به دستور پادشاه بلژیک، جسدشان در اسید حل شد. داستان این قتل که آن را مهم ترین ترور سیاسی قرن بیستم هم نامیده اند و مسائل مربوط به آن، تکان دهنده و بیشتر شبیه فیلم های ترسناک هالیوودی است!
دومین کشور پهناور آفریقا حدود 60 سال ملک شخصی لئوپولد دوم پادشاه بلژیک بود
کنگو از اواسط قرن نوزدهم تحت استعمار کشور پادشاهی بلژیک بود. این استعمار بیش از یک قرن به طول انجامید. اوج جنایات بلژیکی ها در کنگو مربوط به دوران پادشاهی لئوپولد دوم است. نکته جالب آنکه کنگو تا سال 1909 مستعمره شخصی پادشاه بلژیک بود و در این سال او یکی از بزرگ ترین و غنی ترین کشورهای آفریقایی را که تا آن زمان توسط یک شرکت خصوصی چپاول می شد، به دولت بلژیک بخشید!
بنای یادبود لئوپولد دوم در بلژیک به همراه جملهای از او: من کار کنگو را بر عهده گرفتم
تا برای بلژیک تمدن و خوبی بیاورد!
«انسالا» و دست و پای دختر 5 ساله اش
قیمت «تمدن و خوبی» بلژیک را کودکان بی گناه کنگویی با قطع دست و پای خود می پرداختند
کنگو تا سال 1960 یعنی 15 سال پس از پایان جنگ جهانی دوم تحت استعمار بلژیک بود. این در حالی بود که کنگو 80 برابر بلژیک مساحت داشت. کنگو در این سال تحت رهبری جوانی به نام پاتریس لومومبا پس از بیش از یک قرن استعمار بلژیک، استقلال خود را به دست آورد. لومومبا نخست وزیر دولت منتخب مردمی شد اما دولت وی تنها 67 روز دوام آورد. در آن سال ها علاوه بر بلژیک، آمریکا و انگلیس نیز در کنگو فعال شده و ذخایر غنی این کشور را غارت می کردند. سهم آمریکایی ها از گنج کنگو، معادن ارزشمند اورانیوم بود. اورانیوم به کار رفته در دو بمبی که آمریکا در ژاپن استفاده کرد و ده ها هزار نفر را کشت، از معادن کنگو استخراج شده بود. کنگو برای غربی ها سرزمینی طلایی بود که به هیچ عنوان نمی خواستند آن را از دست بدهند.
دولت لومومبای جوان و 35 ساله مانند خودش عمر کوتاهی داشت
استقلال کنگو بلژیکی ها را به وحشت انداخت. تصمیم برای حذف فیزیکی لومومبا به جشن استقلال این کشور برمی گردد. جشنی با حضور «بودوئن اول» پادشاه وقت بلژیک (پادشاه از 1951 تا 1993) که قرار نبود لومومبا در آن سخنرانی کند اما وی به طرز غیرمنتظره ای پشت تریبون رفت و سخنانی تکان دهنده از ظلم و ستم استعمارگران بر مردم کشورش بیان کرد. این در حالی بود که چند دقیقه قبل پادشاه بلژیک در سخنرانی خود، استقلال کنگو را هدیه ای از جانب بلژیک خوانده و خواهان قدرشناسی مردم این کشور شده بود. ناظران معتقدند سخنرانی آتشین لومومبای جوان در حضور پادشاه بلژیک، امضای سند قتل او بود. (نکته جالب توجه تشابه سنی پادشاه وقت بلژیک و ولیعهد سعودی است. بودوئن آن زمان 31 ساله بود و بن سلمان 33 ساله است.)
این سخنرانی آتشین در حضور پادشاه بلژیک سند ترور لومومبا را امضا کرد
بلژیکی ها کودتایی را به سرکردگی «موبوتو سسه سکو» تدارک دیده و به موازات آن، مقامات منطقه کاتانگا در جنوب کنگو را تحریک به جدایی طلبی کرده و عملاً جنگ داخلی در این کشور را کلید زدند. کاتانگا به ریاست فردی به نام موسی چمبه اعلام استقلال کرد. اندکی بعد یک منطقه دیگر نیز پرچم جدایی طلبی بلند کرد. به سرعت کشور را هرج و مرج فرا گرفت. چتربازان بلژیکی وارد کنگو شدند و درخواست لومومبا از سازمان ملل برای مداخله موثر ناکام ماند. لومومبا که می کوشید کشور و مردمش را از استعمار بلژیک برهاند، برچسب کمونیست هم خورد و فراری شد. پس از دستگیری در تاریخ 17 ژانویه 1961 به همراه دو تن از وزرای وفادار خود در اعماق جنگل های جنوب این کشور به دست افسران بلژیکی و شورشیان جدایی طلب، تیرباران شد.
خانم «دافنه پارک» که در آن زمان مامور ام.آی6 در کنگو بود، اندکی پیش از مرگ فاش کرد، سرویس جاسوسی انگلیس عملیات براندازی و ترور لومومبا را طراحی کرده بوده است. این در حالی است که تا کنون دولت انگلیس حاضر نشده اسناد دخالت خود در این ماجرا را بصورت عمومی منتشر کند. دولت آمریکا و سازمان سیا نیز به دنبال ترور نخست وزیر جوان کنگو بودند و نقشی مستقیم در عملیات براندازی دولت مردمی وی داشتند. طراحی ترور با خمیر دندان آغشته به سم، یکی از طرح های سیا بود که به نتیجه نرسید. در واقع براندازی و ترور پاتریس لومومبا، عملیات مشترک بلژیک، آمریکا و انگلیس بود. (کنگو از آن زمان تا کنون تقریباً هیچ گاه روی آرامش و استقرار دولتی مردمی را به خود ندیده است.) حدود نیم قرن طول کشید تا بلژیک مسئولیت خود در این کودتا و ترور را بپذیرد البته آن هم از نوع پذیرش مسئولین اخلاقی و نه سیاسی و حقوقی! پذیرشی که تنها یک عذرخواهی نصیب مردم کنگو کرد.
افسر نظامی بلژیک حاضر در صحنه تیرباران لومومبا و دو همراهش، فردی به نام «جرارد سئوت» Gerard Soete و برادرش بود. او بعدها فاش کرد پس از تیرباران، اجساد در جنگل دفن شدند اما از ترس فاش شدن محل دفن، نبش قبر صورت گرفت و جسد لومومبا ابتدا تکه تکه شده و سپس در اسیدسولفوریک قوی حل شد. سئوت، جسد لومومبا را با اره آهن بُر 34 تکه کرد. این افسر بلژیکی که در سال 2000 فوت کرد، می گوید؛ «دو روز آنجا بودیم. کارهایی کردیم که حیوان هم چنین نمی کند. برای همین هم تا خرخره مشروب نوشیده بودیم تا زیاد متوجه آنچه انجام می دهیم نباشیم.» درست شبیه وضعیت قاتلان خاشقجی در استانبول! البته تیم آل سعود چند ساعت بیشتر وقت صرف نکرد که این سرعت را باید به پای تعداد بیشتر آنها و پیشرفت تکنولوژی گذاشت.
سئوت می گوید تنها چیزی که از اجساد باقی ماند، تکه هایی از استخوان آنها و گلوله هایی بود که در کاسه سرشان گیر کرده بود که به عنوان یادگاری با خود بردیم. برخی گزارش ها می گویند قاتلان خاشقجی نیز تکه ای از بدن وی را به ریاض برده اند.
افسر نظامی بلژیک جسد لومومبا را با اره 34 تکه و در اسید حل کرد
مماشات جامعه بین المللی و در راس آنها آمریکا و اروپا در برابر جنایت های هر روزه سعودی در یمن و قتل فجیع خاشقجی، ریشه در چنین پیشینه ای دارد. بلژیک که امروز چهره یک کشور مرفه، دموکراتیک و آزاد را دارد، روزی مخالفان خود را در اسید حل می کرد و امروز میزبان مقر ناتو، سیستم سوئیفت و بسیاری از مراکز و نهادهای جهانی و اتحادیه اروپاست و در بازی جدید خود با همکاری آلمان و فرانسه ایران را به تروریسم متهم می کند. کشوری که نخست وزیر یک کشور دیگر را در اسید حل کرده است، با چه رویی دیپلمات ایران را به اتهام واهی تروریسم و بدون هیچ سند و مدرکی، در بازداشت خود دارد؟!
برخی خیابان ها در دنیا به نام سیاستمدار جوان آفریقایی که جانش را فدای استقلال کشورش کرد نام گذاری شده اند