صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۰۴ اسفند ۱۳۹۷ - ۰۷:۲۶  ، 
کد خبر : ۳۱۳۹۷۲

یادداشت روزنامه‌ها 4 اسفند ماه

روزنامه کیهان **

از این دیوانه نترسید!

نیکولو ماکیاولی در کتاب معروف خود «شهریار- PRINCE» می‌گوید؛ گاهی اوقات اینکه دیوانه به نظر برسیم، بسیار عاقلانه است! این دستورالعمل را «هرمان کان» استراتژیست آمریکایی و از کارشناسان برجسته علوم نظامی در کتابی با عنوان «خردمندیِ بی‌خردی» اینگونه توضیح داده و توصیه می‌کند: «شاید، بهترین راه برای تحمیل سیاست‌های‌مان این باشد که خود را قدری عصبی و احساساتی جلوه دهیم. در این بازی بازدارنده طرفی که به نظر می‌آید عزمش را جزم کرده و راه بازگشتی برای خود نگذاشته، شانس بهتری برای کسب امتیاز از طرف مقابل دارد که با رفتاری متین به میدان آمده است. این همان جایی است که خردمندی بی‌خردانه جایز است. تظاهر به اینکه کورکورانه به یک سیاست بی‌خردانه پایبند هستید، ممکن است بهترین استراتژی یک بحران باشد.»! توضیح آنکه وقتی کسی احساس می‌کند در مقابل حریفی قرار گرفته است که به هیچ قانون و ضابطه‌ای پایبند نیست و ممکن است در مواجهه با او به هر اقدام دیوانه‌واری دست بزند، ترجیح می‌دهد که به خواسته او

تن بدهد تا از عواقب اقدامات این دیوانه در امان باشد!

آمریکا و متحدان اروپایی آن در مقابله با جمهوری اسلامی ایران دقیقا از این ترفند استفاده کرده و متاسفانه به علت وادادگی برخی از مسئولان سیاست خارجی کشورمان، در بهره‌گیری از این ترفند چندان هم نا‌موفق نبوده‌اند!

نیکی هیلی نماینده قبلی آمریکا در سازمان ملل، پس از کناره‌گیری از این‌جایگاه، طی سخنانی در کنفرانس شارلوت گفت: « من همواره ترامپ را به عنوان فردی تندمزاج، و در مذاکرات غیرقابل پیش‌بینی به تصویر می‌کشیدم تا باعث ترس طرف مقابل شود. این خواسته ترامپ و ماموریتی بود که برای من تعریف شده بود»!

بی‌انصافی و ناشکری است اگر به این نکته ‌اشاره نکنیم، درحالی که بسیاری از سیاستمداران دنیا و برخی از اهالی سیاست در داخل کشور فریب این ترفند آمریکا را خورده و ترامپ را دیوانه می‌دانستند، حضرت آقا او را «دیوانه‌نما» نامیدند.

و اما، در خبرها آمده است که کار‌گروه اقدام مالی (FATF) تعلیق ایران از لیست سیاه گروه ویژه اقدام مالی را به مدت

۴ ماه دیگر تمدید کرده است. چرا؟! تنها علتی که می‌توان برای این تعلیق ۴ ماهه برشمرد، ایستادگی ایران در مقابل خواسته ذلت‌بار آنان در تصویب لوایح چهارگانه FATF و مخصوصاCFT ‪، و کنوانسیون پالرمو است. کار‌گروه اقدام مالی تهدید کرده بود که در صورت خودداری ایران از تصویب این لوایح، عواقب سختی در انتظار این کشور خواهد بود. ولی از آنجا که تصویب FATF در یک کلمه به منزله «خودکشی از ترس مرگ» است! علی‌رغم اصرار دولت و شماری از نمایندگان مجلس، تصویب این لوایح به نظر کارشناسی مجمع تشخیص مصلحت نظام موکول شد و خوشبختانه اکثریت اعضای مجمع به ماهیت ذلت‌بار و فاجعه‌آفرین آن پی‌برده و تاکنون از تصویب این لوایح خود‌داری کرده‌اند. به بیان دیگر، وقتی کار‌گروه اقدام مالی(FATF) تهدید‌های خود را بی‌اثر دیده است با تعلیق ایران در لیست سیاه و تکرار تهدید قبلی در پی اثر‌گذاری بر اعضای مجمع تشخیص مصلحت و وادار کردن آنها به تصویب این لوایح ذلت‌بار است.

یکی از تحلیلگران اقتصادی حامی دولت خطاب به مخالفان FATF می‌گوید؛«چه اصراری دارند که در دنیا به حامی تروریسم شناخته شویم»! و ادعا می‌کند که درباره مخالفان این لوایح

«شائبه خیانت به کشور می‌رود»! که باید گفت؛ جنابعالی چه اصراری دارید که سپاه پاسداران، نیروی قدس، وزارت اطلاعات، وزارت دفاع و... را تروریست معرفی کنید؟! اگر از مفاد CFT بی‌خبرید، چرا درباره موضوعی که از آن اطلاعی ندارید، اظهار نظر می‌کنید؟! و اگر با خبرید، باید پرسید؛ تروریست نامیدن سپاه پاسداران و نیروی قدس و وزارت دفاع و وزارت اطلاعات و... خیانت به کشور است؟ یا مخالفت با تصویب لوایحی که در صورت پایبندی به آن باید فاتحه امنیت کشور را بخوانیم و ایران و مردم آن را دست بسته به تروریست‌های تکفیری تحویل بدهیم؟! مگر کار‌گروه اقدام مالی (FATF) رسما اعلام نکرده است که تعریف ایران از تروریسم را نمی‌پذیرد و مگر در سایت وزارت خزانه‌داری آمریکا، رسما از مراکز مورد ‌اشاره با عنوان تروریست یاد نشده است؟!

باید از طرفداران تصویب لوایح یاد شده پرسید؛ اگر FATF را نپذیریم چه اتفاقی خواهد افتاد که اکنون نیفتاده است؟!

آقای ظریف می‌گوید، نه من به عنوان وزیر خارجه و نه آقای روحانی به عنوان رئیس‌جمهور، هیچ تضمینی نمی‌دهیم که تصویب CFT هیچیک از مشکلات اقتصادی ما را حل کند! ولی می‌تواند برخی بهانه‌ها را از دست آمریکا بگیرد! و توضیح نمی‌دهند که اولا؛ کدام بهانه‌ها را؟! مگر اصلی‌ترین بهانه آمریکا برای مقابله با ایران اسلامی، موجودیت نظام جمهوری اسلامی نیست؟ و ثانیا؛ طی

۵ سال و چند ماه گذشته در مقابل آنهمه امتیاز نقدی که به آمریکا داده‌ایم غیر از افزایش تحریم‌ها و ده‌ها پرونده خصمانه دیگری که علیه ایران اسلامی گشوده‌اند چه امتیازی گرفته‌ایم؟! مؤمن و اساسا هیچ عاقلی نباید از یک سوراخ دوبار گزیده شود. آیا ده‌ها بار گزیده شدن کافی نیست تا بر سر عقل آییم؟! اگر یک امتیاز و فقط یک امتیاز به دست آورده‌اید، بسم‌الله، بفرمایيد!

در ماجرای پیش‌روی، یعنی اینستکس- INSTEX- که گروه اقدام مالی (FATF) اجرایی شدن آن را مشروط به تصویب لوایح چهارگانه کرده است چیست؟! «نفت در برابر غذا و دارو»! آیا این به اصطلاح کانال تجاری با اروپا تحقیر ملت ایران نیست؟! ارز حاصل از فروش نفت را به بانک‌های اروپایی منتقل کنیم! در مقابل از کشورهای اروپایی- و نه هیچ جای دیگر- کالا خریداری کنیم، اما چه کالایی؟ فقط اقلام دارویي و غذایی! تا اینجا همه امتیاز‌ها به نفع اروپاست. خب، سهم ما چی؟ از ما نفت می‌خرند؟ پاسخ منفی است! بانک‌های اروپایی تحریم‌ها را لغو می‌کنند؟ پاسخ این سؤال هم منفی است! بانک‌های اروپایی با ما روابط تجاری برقرار می‌کنند؟ بازهم پاسخ منفی است!... پس اینستکس چیست و چه سودی برایمان دارد؟!... نه فقط تقریبا بلکه تحقیقا هیچ! آیا غیر از این است؟!

و اما، کدام کشورها قرار است بر اجرای آن نظارت کنند؟ بخوانید!

مرکزیت در فرانسه است. کشوری که آشکارا به پناهگاه تروریست‌ها تبدیل شده است. منافقین که به اعتراف خودشان ۱۴هزار تن از مردم این مرز و بوم را ترور کرده‌اند! (رقم واقعی

۱۷ هزار نفر است) در فرانسه رسما حضور دارند. دیروز در جریان دستگیری اعضای یکی از مراکز تصمیم‌گیری تروریست‌های داعش در عراق معلوم شد که ۱۳ تن از افسران فرانسوی در برنامه‌ریزی‌های این گروه فعال بوده‌اند که بازداشت شده‌اند.

مدیریت پروژه بر عهده آلمان است. کشوری که با وجود دعوت رسمی از آقای ظریف برای شرکت در اجلاس مونیخ، اجازه سوخت‌گیری به هواپیمای حامل وزیر خارجه کشورمان را نمی‌داد و چند ماه است که یکی از دیپلمات‌های کشورمان را علی‌رغم مصونیت دیپلماتیک بازداشت کرده است!

حسابرسی بر عهده دولت انگلیس است. کشوری که به گفته آقای ظریف اجازه گشایش یک حساب بانکی را به ایران نداده و نمی‌دهد و...

و بالاخره امید است ترفند اخیر آمریکا و متحدانش،

در محاسبات اعضای محترم مجمع تشخیص مصلحت بی‌تاثیر باشد و این بخش از بیانیه «گام دوم» رهبر معظم انقلاب را به یاد آورند که؛

«پیشنهادهای آنها (سردمداران نظام سلطه) عموماً شامل فریب و خدعه و دروغ است. امروز ملّت ایران علاوه بر آمریکای جنایتکار، تعدادی از دولت‌های اروپایی را نیز خدعه‌گر و غیرقابل اعتماد می‌داند. دولت جمهوری اسلامی باید مرزبندی خود را با آنها با دقّت حفظ کند؛ از ارزش‌های انقلابی و ملّی خود، یک گام هم عقب‌نشینی نکند، از تهدیدهای پوچ آنان نهراسند و...»

حسین شریعتمداری

***************************************

روزنامه رسالت **

تحفه گرانبهاي پکن

حنيف غفاري

سفر اخير رئيس مجلس شوراي اسلامي و وزير امور خارجه کشورمان و هيئت همراه به کشور چين و ديدارهاي صورت گرفته ميان آن‌ها و سران چيني، از اهميت فوق العاده اي برخوردار بوده است. هدف از اين سفر، مشارکت استراتژيک گسترده ميان تهران و پکن و تداوم همکاري هاياقتصادي، امنيتي و سياسي ميان طرفين بوده است.سفر مقامات کشورمان به چين ، در آستانه سفر وليعهد عربستان سعودي به اين کشور صورت گرفت. بدون شک محمد بن سلمان به مانند سران ايالات متحده آمريکا و رژيم صهيونيستي، از توسعه روابط تهران و پکن، خصوصا در برهه زماني فعلي به شدت نگران است. اين نگراني ريشه در مناسبات خاص رياض با واشنگتن و تل آويو دارد. اين مسئله به خودي خود نشان مي دهد که کليت "هدف‌گذاري راهبردي" کشورمان در تعامل با چيني ها، کاملا صحيح و بهنگام بوده است. از سوي ديگر، طرح موضوعاتي از جمله نقش ايران در ايجاد راه ابريشم جديد ، نشان مي دهد که نگاه چيني ها

نيز نسبت به همکاري با کشورمان، نگاهي دورانديشانه و استراتژيک ( و نه مقطعي و تاکتيکي) است.

واقعيت امر اين است که دونالد ترامپ رئيس جمهور ايالات متحده آمريکا از ابتداي سال 2016 ميلادي، پروسه "مهار چين" در گام نخست و "مواجهه با پکن" در گام دوم را در قبال اين کشور آسيايي کليد زد.هم اکنون در سال 2019 ميلادي قرار داريم! عقب نشيني ترامپ از اتخاذ رويکرد سخت در قبال چين و اعلام راهبرد جديد ( بر مبناي توافق في‌مابيني) نشان مي دهد که پکن از قدرت اقتصادي زيادي در راستاي خنثي سازي بسياري از هجمه هاي تجاري ايالات متحده برخوردار است. افزايش ارزش صادرات چين به آمريکا در سال 2018 ميلادي ( نسبت به سال 2017)، آن هم علي رغم اتخاذ سياست‌هاي حمايت گرايانه اقتصادي ترامپ نشان

مي‌دهد که کاخ سفيد در رسيدن به اهداف اقتصادي خود در برابر پکن شکست خورده است. بدون شک اقتصاد مبتني بر سياست درهاي باز در مقابل اقتصاد حمايت‌‌گرايانه ترامپ قرار دارد. چين از سال 1899 سياست درهاي باز(open door policy) را به منظور توسعه اقتصادي خود به کار گرفته است.

در سياست درهاي باز از لحاظ تجاري، کشوري نسبت به کشورهاي ديگر امتياز انحصاري يا خاصي ندارد. اين رويکرد، درست در تقابل با تفکر انحصارگرايانه اقتصادي (مبتني بر حمايت‌‌گرايي يک‌جانبه) قرار دارد. حمايت‌‌گرايي يک‌جانبه نه‌‌تنها نافي سياست درهاي باز است، بلکه اصول اقتصاد ليبراليستي را نيز مستقيماً مورد هدف قرار مي‌‌دهد.

بديهي است که "شراکت استراتژيک" با چين، آن هم در شرايطي که ناکارآمدي بسته پيشنهادي و ساز و کار مالي مالي ويژه مقامات اروپايي به اثبات رسيده است، گزاره مهم و قابل استنادي در حوزه اقتصاد و سياست خارجي کشورمان محسوب مي شود.از اين رو نگراني مشترک واشنگتن، تل آويو و رياض از تعميق همکاري هاي اقتصادي و سياسي تهران و پکن کاملا قابل پيش بيني بوده است.در اين معادله ، "نگاه به شرق" مي تواند حکم يک "نقشه راه" را داشته باشد. بديهي است که بايد با در نظر گرفتن مولفه هايي مانند "استقلال"،"عزت" و " تامين منافع ملي" در اين مسير گام برداشت.در شرايطي که واشنگتن با خروج از برجام و اتحاديه اروپا با اتخاذ روش‌هاي چندگانه و پارادوکسيکال در قبال توافق هسته اي و ايران، ماهيت و عيار خود را در نزد ملت ما و ساير ملت‌هاي دنيا مشخص کرده‌اند، لازم است طرح نويي در مناسبات سياست خارجي و تجارت خود در اندازيم!....

***************************************

روزنامه خراسان**

آیا خودروسازان مظلوم واقع شده اند؟!

نویسنده : کورش شجاعی

هزار و یک شبهه و سوال درباره خودروسازی کشورمان همچنان در ذهن مردم وجود دارد، از کمیت و کیفیت گرفته تا نوع عرضه و قیمت هایی که در این فضای انحصاری و غیررقابتی ساعت می زند و... شبهه ها، سوال ها و اما و اگرهایی که در کنار دستیابی ایران به پیشرفته ترین فناوری های جهان در عرصه های گوناگون پررنگ تر و ابهام برانگیزتر می شود!

مردم می بینند علاوه بر پیشرفت های شگرف در عرصه های پزشکی، نانوتکنولوژی، زیست فناوری، بیوتکنولوژی، کلونینگ و ... امروز کشورمان به فناوری، طراحی و ساخت پیچیده ترین، بزرگ ترین، مهم ترین و حساس ترین تولیدات صنعتی از جمله سازه ها و سکوهای چندصد تنی، استخراج نفت و گاز، برج های عظیم پالایشگاهی، سدهای عظیم، دستگاه های پیشرفته مخابراتی، ماهواره ها و موشک های پرتاب ماهواره، سانتریفیوژهای پیشرفته دست یافته، همچنین طراحی و ساخت تجهیزات دفاعی از تانک و نفربر گرفته تا موشک های بالستیک و نقطه زن تا ساخت ناوچه مدرن جماران و انواع کشتی و زیردریایی – که به گفته کارشناسان از جمله پیچیده ترین صنایع جهان محسوب می شود – و صدها تولید پیشرفته و صنعتی مدرن دیگر به برکت انقلاب و همت کارگران و مهندسان و دانشمندان این آب و خاک محقق شده است و اخیرا از تازه ترین ساخته عظیم و پیشرفته صنعت دفاعی، زیردریایی 527 تنی «فاتح» رونمایی شده که این همه از توان، قابلیت، استعداد، نبوغ و همت ایرانی حکایت می کند. اما چرا وضعیت خودروسازی در کشورمان دچار چنین آشفتگی، کج فرمانی، گرانی، کمیت و کیفیت نه چندان قابل قبول، بلبشوی عرضه، بی توجهی و کم توجهی به خواست مردم و «نافرمانی» و ناتوانی در پاسخ گویی است؟

پراید و سمند و ... مثقالی چند؟!

قدرمسلم در گرانی قیمت خودروها هم تحریم ها و خروج یک جانبه آمریکا از «برجام» موثر است اما اولا مدیران خودروسازی کشور و وزارت صنعت و معدن نباید پیش از این ها، تمهیدات لازم برای مقابله با چنین وضعیتی را می اندیشیدند؟ ثانیا، مگر این آقایان مدعی تولید ملی و خودروی ایرانی نیستند؟ پس این همه وابستگی، آن هم پس از گذشت این سال های طولانی به خارج از کشور چه توجیهی دارد؟ ثالثا، مگر وظیفه اساسی مدیران توانمند و شایسته استفاده حداکثری از کمترین امکانات و تبدیل «تهدیدها» به «فرصت ها» نیست؟ آیا حتی تصور پراید 47میلیونی، آن هم به عنوان ارزان ترین خودرو باورپذیر است چه برسد به قسمت تلخی که امروز مردم از سر اجبار برای این خودرو و مانند آن باید پول های کلان این چنینی بپردازند، بی آن که در فناوری و کیفیت و امنیت و مصرف خودروها اتفاق هایی افتاده باشد؟!

یادمان نرفته که رئیس جمهور قبلی تازه آن سال ها که قیمت پراید کمتر از این روزها بود، می گفت مگر «پراید کیلویی چند»؟! و متأسفانه امروز باید این طنز تلخ را تکرار کرد با این تفاوت که پرسیده شود: پراید و ... مثقالی چند؟!

اگر خودروسازان همت بلند می کردند و به کیفیت و امنیت خودروها که برخی از آن ها از نظر سازمان ملی استاندارد و ... قابلیت لازم برای شماره گذاری نداشتند می افزودند و از توان و ظرفیت علمی محققان، تولیدکنندگان، صنعتگران و دانشگاهیان کشور که در طراحی و ساخت پیشرفته ترین و پیچیده ترین صنایع از جمله زیردریایی فاتح و آن چه در ابتدای مطلب ذکر آن گذشت، بهره واقعی و لازم می بردند آیا امروز در صنعت خودروسازی نیز نمی توانستیم مثل ساخت کشتی و زیردریایی و سازه های پالایشگاهی و ... جزو معدود کشورهای برخوردار از چنین توانی باشیم؟

آیا با وجود این همه جوان و متخصص مبتکر و مخترع و کارگر ماهر در صنعت خودروسازی و دیگر صنایع، خودروسازان واقعا نمی توانستند با به کارگیری دانش روز، مصرف سوخت تولیدات خود را حداقل تا حد 2لیتر در هر 100کیلومتر کاهش دهند تا هم از هدررفت روزانه چند میلیون لیتر بنزین جلوگیری شود و هم به کاهش آلودگی هوا کمک کنند؟

بماند که برخی از طراحان و مبتکران مانند شخصی که در سیما با او مصاحبه شد و مدعی تولید خودرو با مصرف هر نوع آبی شده بود، هنوز پاسخی از مسئولان مربوط دریافت نکرده اند؟

کم کاری نهادهای نظارتی و وزارت صنعت

پرواضح است که به رغم اقداماتی که نهادهای نظارتی انجام می دهند ، خروجی کار و واقعیت های بازار نشان می دهد نه تنها نهادهای نظارتی اقدام موثری انجام نداده اند بلکه حتی دولت و مجلس نیز اقدام جدی و موثری برای جلوگیری از گرانی بی حساب و کتاب و عرضه نامناسب تولیدات خودروسازان انجام نداده اند. وزیران صنعت قبلی و فعلی نیز گویا نخواسته اند یا نتوانسته اند جلوی این بلبشوی قیمتی خودروها را بگیرند و سامانی به این اوضاع بدهند.

آیا واقعا مدیران و هیئت مدیره خودروسازان می توانند ادعا کنند که در این مجموعه ها «انضباط مالی» کامل وجود دارد و از «ریخت و پاش» های آن چنانی و حقوق های نجومی مدیران و پاداش های چند میلیونی خبری نیست؟! چرا مجلس از این مجموعه ها تحقیق و تفحص نمی کند؟!

وزیر صنعت و مدیران خودروسازی ها پاسخ دهند

اما اگر وزیر صنعت و معدن و مدیران خودروسازی ها برای این سوالات و شبهات پاسخی درخور دارند، در یک یا چند برنامه تلویزیونی در حضور کارشناسان مجرب، بی طرف و منصف و دلسوز صنعت کشور، گفته ها و ناگفته های خود را بیان کنند تا هم مردم و افکار عمومی و رسانه ها و منتقدان پاسخ های خود را دریافت کنند و هم اگر در جریان این همه سوال و شبهه و نقد و انتقاد به مدیران خودروسازی و خودروسازی کشور بی انصافی، اجحاف و حتی ظلمی شده و این مجموعه ها مظلوم واقع شده اند، از مظلومیت بیرون آیند، حتی اگر لازم شد مدال شایستگی به ایشان اعطا شود و در غیر این صورت، اگر لازم شد در محاکم قضایی به محاکمه کشانده شوند.

***************************************

روزنامه ایران**

مهلت 4 ماهه را دریابیم

مهدی پازوکی

کارشناس مسائل اقتصادی

تمدید مجدد تعلیق ایران از فهرست سیاه کار گروه اقدام مالی (FATF) به مدت چهار ماه، خبری است که در ابتدای امر مثبت تلقی می‌شود. اما پیش از آنکه بخواهیم بگوییم این تمدید چه فرصتی را در اختیار کشورمان قرار می‌دهد، باید به یک سؤال اساسی پاسخ بدهیم که آیا می‌خواهیم با جهان بین‌الملل ارتباط تجاری و بازرگانی داشته باشیم یا خیر. اگر نمی‌خواهیم ارتباط داشته باشیم که ضرورتی ندارد این مقررات بین‌المللی را بپذیریم و این همان چیزی است که طیف تندرو در کشور دوست دارند به آن سمت حرکت کنیم.

اما شق دوم پاسخ به سؤالی که مطرح شد این است که بخواهیم به تجارت با کشورهای جهان یعنی صادرات محصولات خود و واردات کالاهای ضروری ادامه دهیم. در این صورت بی شک به استفاده از سیستم بانکی بین‌المللی نیازمندیم. زیرا فارغ از اینکه این صادرات و واردات در ازای چه ارزی صورت گیرد از دورانی که با چمدان و... پول و ارز جابه‌جا می‌شد سال‌ها گذشته است. در چنین شرایطی حتی ارتباط تجاری با کشورهای پیرامونی‌مان در منطقه نیز بدون پاسداشت مقررات بین‌المللی و حفظ امکان بهره‌مندی از ارتباطات بین‌المللی بانکی ممکن نیست و ما موفق به تقویت تولید ملی نخواهیم شد مگر آنکه دست‌کم بازارهای منطقه غرب آسیا را به محیطی برای عرضه محصولات‌مان تبدیل کنیم. هدفی که جز با وجود سیستم مالی شفاف ممکن نخواهد بود.

توصیه پیوستن به FATF توصیه کشورهایی نظیر چین، روسیه و ترکیه است که خود جزو 36 عضو اصلی آن هستند و ما بالاترین حجم مبادلات تجاری را با آنها داریم. چنین است که در ملاقات رؤسای بانک‌های مرکزی ایران و روسیه طرف روسی تأکید می‌کند اگر می‌خواهید با ما تجارت کنید، باید این مقررات را بپذیرید. ما هم قرار است این مقررات را با حق تحفظ‌های مورد نظر خودمان قبول کنیم و این همان چیزی است که اکثریت نمایندگان مردم در مجلس بر آن تأکید داشته‌اند. در این مسیر ان قلت‌هایی از این دست که قرار است اطلاعات ما در اختیار بیگانگان قرار گیرد، شایعه‌ای بیش نیست. آنچه مشکل مبتلا به کشور ما است پولشویی است که به عنوان یکی از آسیب‌های اصلی در اقتصاد رخ نموده است. هیچ کشوری نمی‌تواند ادعا کند که قصد مبارزه با فساد در درون سیستم اقتصادی خود را دارد اما از همکاری با این گروه مالی بی نیاز است. ما در حال حاضر با یکی از بزرگ‌ترین آمارهای فرار مالیاتی در جهان مواجهیم و پولشویی پدیده گریبانگیر اقتصاد ما است. چنان که در دادگاه یکی از مسئولان دولت گذشته گفته می‌شود که 3 میلیارد تومان به حساب همسر ایشان واریز شده است. اگر نظام شفاف مالی حاکم بود، بی شک این موضوع بلافاصله مشخص و حساب آن خانم مسدود می‌شد تا مشخص شود چنین پولی از کجا و بابت چه در حساب ایشان آمده است.

مشخص است که این فرصت چهار ماهه تا چه حد برای کشور ما اهمیت دارد. فرصتی که در اختیار اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام قرار دارد تا با افزایش آگاهی خود پیرامون جزئیات مرتبط با لوایح پیش نیاز FATF از جمله لایحه پالرمو و CFT و پرهیز از تصمیم‌گیری بر اساس جنجال سازی‌ها و شایعه‌پردازی‌های غیرواقعی پیرامون این موضوعات درباره امری که مستقیماً با سرنوشت اقتصاد، تجارت و تولید ملی در کشور ارتباط دارد، تصمیم‌گیری کند.

در چنین شرایطی گفته می‌شود برخی اعضای مجمع از مشروط کردن رأی آری خود به تضمین دولت برای بهبود شرایط اقتصادی در صورت قبول FATF سخن گفته‌اند. این در حالی است که همه کارشناسان اقتصادی اتفاق نظر دارند که مشکلات موجود صرفاً در مسائل خارجی نظیر تحریم و... ریشه ندارد و نمی‌توان سهم فساد و سوء مدیریت را بر مسائل خارجی بار کرد. اما در اینکه قرار گرفتن در لیست سیاه گره کوری بر این مشکلات خواهد افزود نیز شکی نیست. این است که توقع می‌رود اعضای مجمع در صورت رأی منفی به این لوایح و نه گفتن به FATF، خود را برای پذیرش مسئولیت نتایج رأی خود آماده کنند.

***************************************

روزنامه وطن امروز**

عدالت، عدالت‌طلبی و فضای مجازی

حجت‌الاسلام و المسلمین سیدسعید لواسانی*: مولوی دردمندانه می‌سراید: «هر کسی از ظن خود شد یار من!» این مثل بنده و فضای مجازی است، ناچار توضیحاتی را ضروری می‌دانم. فضای مجازی محسناتی دارد و در کنار آن معایبی که فعلاً بنده فقط به یک مطلب توجه دارم.

1- عدالت‌طلبی مقتضای ذات انقلاب اسلامی است و فساد، انحراف از مبانی انقلاب اسلامی. بنده و هر کسی ـ از جمله جوانان انقلابی‌ ـ که از عدالت سخن می‌گویند، یک حرف بیشتر ندارند؛ ما باید به بنیادهای انقلاب اسلامی و مکتب امام برگردیم. بنابراین عدالت‌طلبی تجدیدنظرطلبی نیست، تحول‌خواهی بدون مبنا هم نیست، بلکه پایه و ریشه در مبانی و بنیادهای انقلاب اسلامی دارد.

2- انقلاب اسلامی از صفر شروع کرد و هیچ نقشه از پیش طراحی‌شده در اختیار نداشت و باید راهش را خودش پیدا می‌کرد و در جهان پر از ستم و فساد کنونی گام‌های موثری در بسط عدالت برداشته است، مگر خفاش باشند که این حقیقت آشکار را نبینند.

3- هدف انقلاب اسلامی عدالت علوی و دولت اسلامی و جامعه اسلامی است و تا رسیدن به این نقطه باید شبانه‌روز تلاش کرد و قانع نشد و شک نکنیم که حق پیروز است.

4- فسادی که در اجتماع رخ می‌دهد، باید با آن مقابله شود و این وظیفه همگان است و انقلابیون پیرو امامین انقلاب سال‌ها دنبال این امر هستند؛ اگر حرکت عدالت‌طلبانه سال 84 به بی‌راهه نرفته بود، الان جامعه خیلی جلو بود که متأسفانه به بی‌راهه رفت.

5- مشکل کجاست؟ مشکل ما از ابتدا این بود که برخی در عمل کم آوردند. در حقیقت مشکل از درون برخی از ماست، این امر بویژه در دولت سازندگی و شعار رفاه برای مدیران خودش را نشان داد. اما نظام اسلامی در ساحت‌های بنیادها و اهداف راهبردی و سیاست‌ها درست پیش رفته است و ریل‌گذاری نظام رو به صلاح و عدالت است اما گروهی از مجریان و کارگزاران به بی‌راهه رفتند و اهل ثروت و طمع هم وارد شدند و بتدریج در مقام اجرا و عمل در کارها گره انداختند.

6- الان با حضور جوانان انقلابی، باانگیزه، پرتوان، کاردان و دست‌پاک، عدالت‌طلبی وارد مرحله جدیدی شده است که گام دوم انقلاب اسلامی را رقم می‌زند و بیانیه رهبر عزیز ما هم توجه به همین نکته است که آینده با حضور جوانان روشن است و این نکته خیلی مهمی است.

7- همه ما باید بدانیم حرکت در مسیر حق و عدل و انقلابی‌گری چون حرکت در میدان مین است که باید هم مراقبت شدید و دائم باشد که از آن به تقوا یاد می‌شود و هم علم و اطلاع دقیق می‌خواهد و هم استقامت و صبر. امیرالمومنین سلام‌الله علیه می‌فرمایند: «لَا یَحْمِلُ‏ هَذَا الْعَلَمَ‏ إِلَّا أَهْلُ الْبَصَرِ وَ الصَّبْرِ وَ الْعِلْمِ بِمَوَاضِعِ الْحَق‏» [نهج البلاغه: 248] شهید چیت‌سازیان چه خوب گفته است: اول از سیم‌خاردارهای درون عبور کنیم و بعد به بیرون بپردازیم. بدانیم و مطالعه و آسیب‌شناسی کنیم، آنانی که الان مشکل دارند، روزی آرمان‌خواه بودند و بتدریج از مسیر انقلاب اسلامی و اهداف آن فاصله گرفتند و این خطر تا زنده هستیم، برای همه ما هست. فکر نکنیم ما مصون هستیم. از همان ابتدا باید مراقب خودمان باشیم و صدالبته توسل و توکل و زاری و ندبه و خلوت با خدای سبحان و التجاء به ائمه اطهار سلام‌الله علیهم بویژه وجود اقدس امام زمان سلام‌الله علیه داشته باشیم که از ما مراقبت کنند تا بدی‌ها و ناروایی‌ها نزد ما خوب جلوه نکند و از شر شیطان و نفس در امان باشیم.

خلاصه! مراقبت و اصلاح دائم درون ضرورت راه است. یک لحظه غفلت یا حتی یک کلام و حرکت سهوی و اشتباهی یا بدون علم و آگاهی از بنده و دیگران یا یک برداشت غلط از یک واقعه و یک پدیده می‌تواند خدای نکرده آبروی مومنی را بریزد، یا در هدف یا مسیر انحراف ایجاد کند. بدانیم راه انقلاب اسلامی و عدالت‌طلبی، درون خود گردنه‌ها دارد و مهارت و دقت و توجه و از همه مهم‌تر تقوا می‌خواهد. امیرالمومنین سلام‌الله علیه می‌فرمایند: «أَعِینُونِی‏ بِوَرَعٍ‏ وَ اجْتِهَادٍ وَ عِفَّهٍ وَ سَدَادٍ» [نهج البلاغه: 417]

8- مدیران محترم باید بدانند مسؤولیت‌ها امانت هستند، نه طعمه؛ بنابراین هم باید از خودشان و وابستگان خودشان و کارمندان و زیردستان خودشان مراقبت دائم و مستمر داشته باشند و در این جهت تسامح نکنند و جز کار برای این مردم با هدف رضای خدا و تقرب به حق‌تعالی به چیز دیگری فکر نکنند، هم دستگاه‌های نظارتی و بازرسی باید بدون تسامح مراقبت داشته باشند که اگر خلافی بود، سریع برخورد کنند. آن‌وقت ضمن مبارزه اصولی با فساد و بسط عدالت اجتماعی روشن می‌شود اکثریت مدیران نظام ما سالم و پاک‌دست هستند و این هم دستاورد مهمی است که کار اقلیت منجر به خراب‌شدن اکثریت مدیران نشود.

طولانی شد، اما امیدوارم توانسته باشم، بخشی از مطالب فضای تاریک و شلوغ مجازی را روشن کرده باشم.

*امام جمعه لواسان

***************************************

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات