شلیک آخر
حمایت: روز قدس، روزی است که نهال آن را امام راحل (ره) در مرداد سال 58 کاشتند و امروز پس چهار دهه به درخت تناوری تبدیلشده که شاخههای آن در سراسر جهان گسترده شده است. اگر آن روز، راهپیمایی روز قدس فقط به ایران اسلامی اختصاص داشت، امروز در همه کشورهای مسلمان این تجمع عظیم برگزار میشود و به سنگ محکی برای وفاداری و پایمردی آنها در دفاع از اولویتها و آرمانهای جهان اسلام مبدل شده است.
مردم عصر حاضر دیگر باور نمیکنند که دولتی دم از کلیدداری کعبه بزند و درعینحال، خود را حامی شماره یک اصول و ارزشها جلوه دهد. شاقولی که امروز به برکت روز جهانی قدس به دست مسلمانان جهان افتاده، عبارت است از سنجش ادعاها با تطابق پایبندیها به مسئله فلسطین.
در روزهای منتهی به یوم القدس، شاهد تکاپوی عربستان سعودی برای تشکیل نشستهای بهاصطلاح اضطراری در سه سطح «اتحادیه عرب»، «شورای همکاری خلیجفارس» و «سازمان همکاری اسلامی» بودیم که در آنها نهتنها تأکید و تصریحی بر حمایت از حقوق حقه ملت مظلوم فلسطین مشاهده نشد، بلکه میزبان این جلسات به همراه امارات و بحرین ، خود در صف فروش آرمان قدس از طریق دست یاری دادن به صهیونیستها در معامله قرن ایستادهاند. این صفبندی کذایی زمانی تماشایی میشود که مقارن با برگزاری نشست مکه، فریاد حمایت از مردم فلسطین در روز قدس در اطراف و اکناف جهان بلند بود. یکطرف، صف حامیان رژیم صهیونیستی و در سوی دیگر، آحاد ملتهای دنیا در هواداری و هواخواهی یک ملت تحت ظلم.
آیا دادگاه فرصت مجدد به نتانیاهو را می دهد ؟
خراسان: بنیامین نتانیاهو پس از چندین تلاش ناکام، سرانجام نتوانست در موعد مقرر، کابینه تشکیل دهد. همین باعث شد تا طرح انحلال پارلمان و برگزاری مجدد انتخابات کنست، با 74 رای مثبت و 45 رای منفی، تصویب شود تا 26 شهریورماه، دوباره انتخابات برگزار شود. طبیعی است که کار نتانیاهو برای پیروزی در انتخابات مجدد، سختتر از قبل است. نتانیاهو به دلیل رویگردانی برخی از احزاب دست راستی از وی نتوانست از فرصتی که حامیان و متحدانش به او دادند، بهره ببرد و حالا ناچار است برگههایی جدید در رقابت انتخاباتی رو کند،آن هم در حالی که بیشتر از قبل زیر ذرهبین است. واقعیت این است که یکی از ریشه های اصلی بحران انتخاباتی در رژیم صهیونیستی به سردرگمی احزاب این رژیم بر می گردد. با توجه به این که روند ملت سازی در رژیم صهیونیستی درونزا نبوده و افراد و گروه های مختلف از سراسر جهان با شعارهای اغوا کننده جذب شده اند اکنون جامعه اسرائیل از یک بحران هویت رنج می برد که نمود سیاسی آن در احزاب این کشور متجلی شده است. به عنوان نمونه یهودیان غربی(اشکنازی ) که از اروپا و آمریکا آمده اند با یهودیان شرقی(سفاردیم) صابرانی ها یا متولدین سرزمین های اشغالی نیز یک هویت جدا از مهاجران هستند که تا کنون نتوانسته اند به یک انسجام واحد برسند. چنان چه یکی از عوامل اصلی انحلال پارلمان نیز سرسختی آویگدور لیبرمن بر سر لایحه مربوط به سربازی طلاب علوم تلمودی و اختلاف او با احزاب مذهبی ارتدوکس بر سر این موضوع بود. حالا باید دید احزاب متعدد و افکار عمومی شکننده وغیر منسجم اسرائیلی که فروردین ماه نتانیاهو را با آرایی نه چندان درخورتوجه، مجدد انتخاب کرد بعد از این ناتوانی نتانیاهو در تشکیل کابینه چگونه تصمیم خواهند گرفت، آیا دوباره آن طور که نتانیاهو دراین دو دوره انتخابات اخیر بر پررنگ کردن مسائل و خلأهای امنیتی بر مسائل داخلی و اقتصادی تاکید کرده است، افکار عمومی اولویت را بازهم به مسائل امنیتی می دهند؟
بلاتکلیفی
صبح نو: با بهپایانرسیدن ماه مبارک رمضان و قرارگرفتن شرایط عمومی جامعه در روال عادی خود، به نظر میرسد بار دیگر توجه به مشکلات اقتصادیای که در 6ماهه اخیر، تاب و توان طبقات مستضعف و متوسط را طاق کرده، افزایش خواهد یافت. مشکلات عدیده در بخش مسکن در زمان ورود به فصل نقل و انتقالات و فقدان تصمیمگیری دولتی در اینباره، عدمتخصیص منابع مستقیم برای حمایت از بخشهای کمتربرخوردار که از تابستان سال قبل طرحهای مختلف آن مطرح شده و ناتوانی در اجراییسازی نظام کنترل مسرفانه مصرف بنزین و گازوئیل، فقط سه نمونه از اشکالات جدی به کارگزاران دولتی است که زندگی را بر مردم، سختتر کردهاند. درباره این مسائل اینکه آقای رییسجمهوری بیان کردند «بایستی مدیریتها و برنامهریزیها جدیتر بشود، تغییر پیدا کند، اینها حرفهای درستی است، باید بشود و بکنند دیگر؛ این کارها را باید واقعاً دنبال کنند. همانطور که بیان شد، واقعاً بروند دنبال فعالیت جدی در همین زمینههایی که گفته شد، و راه باز است». این سخن نشاندهنده عمق نگرانی و گلایه از عملکرد دولت بوده و نشانه دیگری بر آن، برگزارنشدن افطاری سالانه دولتیها با رهبر انقلاب(تاکنون) در دومین سال پیدرپی است. متاسفانه باز بودن راه، در کشاکش عملیاتهای روانیای نظیر فقدان اختیارات به حاشیه رانده میشود و طبعاً در عمل اقدامی متناسب با شرایط کشور صورت نمیگیرد و در این مورد اخیر، در یک ماه گذشته هنوز دولت نتوانسته وضعیت بلاتکلیف تصمیمهای مرتبط با بازار را به سرانجام برساند.
نزول پرندگان ابابيل بر لشكر نتانياهو و بن سلمان
رسالت: معادله قدرت در منطقه غرب آسيا هر لحظه شفاف تر مي شود! در يک سوي اين معادله، جبهه اي قرار دارد که براي جلوگيري از اضمحلال رژيم صهيونيستي دارد به آب و آتش مي زند. برگزاري نشست ضد ايراني رژيم سعودي در مکه ، رايزني هاي جرد کوشنر داماد ترامپ در سرزمينهاي اشغالي، تنفس مصنوعي ترامپ به نتانياهو براي حفظ وي در مسند نخست وزيري رژيم صهيونيستي، تلاش تعدادي از رسانه هاي غربي براي زمينه سازي تبليغاتي براي شکل گيري معامله قرن و ….. جملگي مصاديق همگرايي “کفار” عليه آرمان ملت فلسطين است. آري! “ترامپ”،” نتانياهو” و ” بن سلمان” ديروز دست در دست يکديگر دادند تا مانع از طنين انداز شدن بانگ “آزادي قدس” در سرتاسر جهان شوند. آنها از يک سو “آرمان فلسطين” و از سوي ديگر، “ايران اسلامي” را هدف قرار دادند، چرا که “گفتمان مقاومت در منطقه ” منبعث از همان گفتمان انقلاب اسلامي ايران است. گفتماني که پوياست و کمترين سنخيتي با “سکون” و ” تسليم” در برابر دشمنان ندارد.
در آن سوي معادله و بدون توجه به آنچه در اردوگاه دشمنان مي گذرد، ميليونها نفر فرياد “آزادي قدس شريف” را سر داده و يکصدا “معامله قرن” را به چالش کشيدند.در مقابل دشمنان قسم خورده اسلام و ملت فلسطين، محور مقاومتي قرار دارد که ترجماني از همان گفتمان مقاومت است. محوري که روز به روز در برابر حاميان، مزدوران و عمال رژيم صهيونيستي جان بيشتري مي گيرد. نام “محور مقاومت” براي “ترامپ”،” نتانياهو” و ” بن سلمان” بسيار آشناست: همان محوري که آرزوهاي آنان را در فلسطين، لبنان،سوريه، عراق، يمن، بحرين و ….. نقش بر آب ساخته و چشم اندازي براي تحقق طرح ها و نقشه هاي مزورانه و پليد نسل سوخته جرج واشنگتنبن گورين و عبدالعزيز باقي نگذاشته است!
ديروز “جبهه کفر” همه توان و ظرفيت خود را به ميدان آورد و حتي سعي کرد به واسطه حضور مزدوران سعودي خود در مکه مکرمه ، نام “سرزمين وحي” را به واژه “معامله قرن”گره بزند! با اين حال ، هر يک از راهپيماياني که ديروز در سرتاسر دنيا و در حمايت از ملت فلسطين به ميدان آمدند، به مثابه پرندگان ابابيلي بودند که سنگ هاي خود را بر سر لشكريان نتانياهو و بن سلمان فرود آوردند.
«امید کاذب» به «اختیارات گسترده»
کیهان: آقای روحانی همچنان با انتظارات و درخواستهای غیرمنطقی و فراقانونی در فضایی غیرواقعی و با تزریق «امید کاذب» به جامعه، انتظار دارد مردم نیز با مشاهده این همه انفعال و محقق نشدن شعارها و وعدههای داده شده دولت،همچنان باور کنند که این دولت میتواند با هنر دیپلماسی و تابوت برجام فتحالفتوح کند!. بعداز شش سال پمپاژ «امید کاذب»، آقای روحانی در دیدار اصحاب فرهنگ و هنر و همچنین دیدار روحانیون، «مردم» را بدلیل اینکه «امید واقعی»شان را به این دولت از دست دادهاند، عامل مشکلات کنونی معرفی کرد، گویی که شخص ایشان و ناکارآمدی دولت وی و سوء مدیریتهای اجرایی و تفکر غربگرای حاکم بر دولت یازدهم و دوازدهم هیچ نقشی در بروز مشکلات کنونی نداشتهاند!.
نکته مهم و تعجب برانگیز این است درحالیکه دولت تاکنون با دور زدن نهادهای قانونی، کشور را با توافقنامههای تحمیل شده بینالمللی از جمله سند ۲۰۳۰ و پاریس و افایتیاف و... و برجام متعهد و گرفتار کرده و موجب بوجود آمدن مشکلات کنونی شده، آقای روحانی اکنون خواستار اختیارات گستردهتر با کنار گذاشتن مجلس و قوه قضائیه و دیگر نهادهای قانونی از روند تصمیمگیریها شده است!!!. این یعنی پاک کردن صورت مسئله و انحراف افکارعمومی از علت اصلی مشکلات که همان ناکارامدی دولت و سوء مدیریتهای اجرایی و نگاه غربگرای نفوذیهای حاکم بر دولت است،درحالیکه مردم با تحمل همه فشارها و هزینهها، شاهد حمایتهای همهجانبه رهبری و همراهی کامل مجلس و آمادگی قوه قضائیه برای کمک به دولت و داشتن اختیارات کافی و حتی فرا قانونی آقای رئیسجمهور بودهاند. مردم از چنین درخواستی بوی دیکتاتوری استشمام خواهند کرد و قطعا بر بیاعتمادی آنها به دولت افزوده خواهد شد و موجب تقویت امید در جامعه نخواهد شد. لذا مشکل کمبود اختیارات نیست بلکه مشکل استفاده نکردن صحیح و بهجا از اختیارات فراوانِ در اختیار دولت است. اینکه شش سال دولت قبل و برخلاف شعارهای انتخاباتیتان تحریم و آمریکا را مسبب مشکلات حال بدانید و دست روی دست بگذارید تا مشکلات کشور انباشته شود، آن گاه برای فرار از پاسخگویی و انحراف افکارعمومی، خودِ مردم را عامل مشکلات معرفی و درخواست اختیارات گسترده کنید، در قاموس اداره هیچ کشوری قابل پذیرش و «رسم جوانمردی» نیست. لذا اول باید پاسخ دهید با این همه منابع مالی از جمله صندوق توسعه ملی و اختیاراتی که داشتید تاکنون چه کردید و چه اقدام اقتصادی به نفع مردم انجام دادهاید؟
تولید، راه نجات اقتصاد
کسب و کار: رفع موانع موجود در مسیر تولید داخلی در شرایط امروز اقتصاد ایران بیشتر از قبل ضروری به نظر میرسد. از آنجاییکه ثابت شده رشد و توسعه اقتصادی، کاهش تورم، کاهش نرخ بیکاری و اشتغالزایی و… به توسعه تولید داخلی و رسیدن به خودکفایی و کاهش واردات وابسته است، بنابراین تمرکز کامل بر تولید داخلی و ملی میتواند راه نجات اقتصاد ایران باشد. اگر برای مردم، سازمانها و هر اداره و ارگانی این موضوع مهم تلقی شود که استفاده از تولیدات داخلی میتواند رشد اقتصادی را رقم بزند آن هنگام میتوانیم نمود واقعی تکیه بر تولید داخلی را مشاهده کنیم. کشورهای توسعهیافته و به عنوان مثال ژاپن که امروز در رشد اقتصادی و اشتغالزایی سرآمد است هم در ابتدا کالای داخلی باکیفیت امروز تولید و روانه بازار نکرده است. امروز اما این کشور در شرایطی قرار دارد که بیکاری در آن درصد ناچیزی را به خود اختصاص میدهد. حمایت از تولیدکننده داخلی تا زمانی که در حد صحبت و اظهارنظر باشد نمیتواند موثر واقع شود و انتظار معجزه هم نمیتوان از دستان خالی تولیدکننده داخلی داشت. به عبارتی بخشی از محصولات داخلی کیفیت بسیار مناسبی دارند و اگر حمایت درست و بهجا وجود داشته باشد با ایجاد رونق در بازار یک واحد تولیدی، علاوه بر اصلاح کیفیت کالاهای تولید داخل، شاخصهای کلان هم اصلاح خواهد شد. عوامل بسیاری در ارتقای اقتصادی موثر هستند. تولید داخلی نمونه بارز این عوامل است.
با توسعه و رفع موانع موجود بر سر راه تولید، ارزش پول ملی بیشتر خواهد شد و امروز که این ارزش کاهش پیدا کرده است میتوان با تمرکز بر تولید آن را به جایگاه واقعی خود بازگرداند. امروز تحریمها به ایران تحمیل شده و این اتفاقی ناخواسته است که باید برای مقابله با آن آماده باشیم. تولید داخلی را میتوانیم به عنوان موثرترین مقابله نام ببریم. اگر کیفیت را هدف اول در تولید در نظر بگیریم به طور قطع مرزهای محدودیت را برداشته و میتوانیم آن را به بازارهای صادراتی ارسال کنیم. ارزش صادرات با کالاهای باکیفیت داخلی بالاتر میرود و ارزآوری تقویت خواهد شد.