حنیف غفاری
جو بایدن نامزد حزب دموکرات در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، اخیرا به نکات قابلتأملی در خصوص نحوه مواجهه با ایران اشارهکرده است. بایدن در یادداشت خود در خصوص نحوه مواجهه با تهران(در صورت پیروزی در انتخابات ماه نوامبر) مینویسد:«تحولات ماه گذشته نشان داد که آمریکا در موضوع سیاستهای مربوط به ایران شکستخورده است؛ در سازمان ملل ترامپ حتی نمیتوانست یکی از نزدیکترین متحدان آمریکا را برای تمدید تحریم تسلیحاتی سازمان ملل علیه ایران قانع کند؛ در مرحله بعدی، ترامپ تلاش کرد تا بهطور یکجانبه تحریمهای سازمان ملل علیه ایران را مجددا اعمال کند؛ این درواقع باعث شد که اعضای شورای امنیت سازمان ملل برای رد اعمال آمریکا متحد شوند.راه هوشمندانهتری برای سختگیری بر ایران وجود دارد!»
آنچه مسلم است اینکه بایدن نیز بهمانند بسیاری از سیاستمداران و استراتژیستهای آمریکایی معتقد است که ترامپ در مواجهه با ایران و رسیدن به اهداف کوتاهمدت و میانمدتی که در زمان خروج از برجام تعیین کرده بود ناموفق مانده و شکستخورده است. اما این به معنای جایگزینی «استراتژی فشار حداکثری» با « استراتژی تعامل با ایران» نیست! بایدن درصدد تبدیل استراتژی فشار حداکثری به استراتژی فشار هوشمند است.به عبارت بهتر، بایدن و حزب متبوع وی،در تلاش هستند تا استراتژی فشار بر ایران را با استناد به مؤلفهها ، فاکتورها و تاکتیکهای تازهای بازخوانی یا کانالیزه کنند. این همان روشی است که تا قبل از یادداشت اخیر بایدن، افرادی مانند ریچارد نفیو ، جک سولیوان ، ویلیام برنز ، ایلان گلدنبرگ و دیگر صاحبنظران حوزه سیاست خارجی حزب دموکرات نیز از آن پرده برداشته بودند.
یادداشت اخیر بایدن، نوعی اعلانجنگ اقتصادی و دیپلماتیک آشکار به ایران محسوب میشود. بایدن بسیار سریعتر ازآنچه برخی تصور میکردند، پرده از چهره خود کنار زده و عمق دشمنی دموکراتها با نظام ملت ایران را آشکار ساخته است. خواستهها و اهداف دموکراتها در این معادله کاملا بارز و مشخص است. خواستههایی که دموکراتها در این توافق جدید دارند دقیقا همان خواستههای دولت ترامپ است یعنی محدودیتهای موشکی، منطقهای بازرسی بازرسان مسئلهدار آژانس از اماکن نظامی کشور و دائمی کردن محدودیتهای هستهای در ایران.این موارد نشان میدهد که بازی دموکراتها در قبال برجام دستکمی از جمهوریخواهان ندارد البته ممکن است تاکتیکها و اولویتهای آنها در این خصوص تغییر کند.یکی از مهمترین مؤلفههایی که سران حزب دموکرات بر روی آن تأکیددارند، دائمی کردن محدودیتهای هستهای ایران است. حتی برخی تئوریسینها و استراتژیستهای حوزه سیاست خارجی آمریکا در حزب دموکرات به بایدن توصیه کردهاند که نخستین اولویت خود را ( جهت بازگشت حداقلی به برجام ) را همین موضوع قرار دهد. تاریخ انقضای اعمال برخی محدودیتهای هستهای علیه برنامه هستهای ایران از بین رفته و این موارد، به محدودیتهایی دائمی تبدیل شوند. در این خصوص لازم است بند موسوم به غروب آفتاب (Sunset) ) مورد بازبینی و تغییر قرار گیرد.
آنچه مسلم است اینکه شکست ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، نهتنها به معنای ورود واشنگتن به دوران عقلانیت و منطق در قبال کشورمان نخواهد بود بلکه مترادف با شکلگیری تقابل جدیدتر و پیچیدهتری میان کاخ سفید و تهران میباشد. منازعهای که بایدن و همراهانش باید از الان اطمینان داشته باشند در آن برنده نخواهند بود!