درهمین راستا باید بگوییم که ازنظر آیت الله خامنهای مقام معظم رهبری ایران، ماجرای لیبی یک درس مبنایی واساسی به شمار میآید، هنگامی که معمر قذافی از برنامه هستهای لیبی صرفنظر کرد، {آیت الله} خامنهای به مشاورانش گفت که قذافی اشتباه بزرگی مرتکب شد که ممکن است به نابودی اش منجر شود. باتوجه به نقش غرب درسرنگونی رژیم قذافی، {آیت الله}خامنهای به این نتیجه رسید که اگر کشوری از برنامه هستهای اش صرفنظرکند یعنی سند سرنگونی نظام حاکم برکشورش را بدست خود امضا کرده است.
استاددانشگاه واندیشمند حزب دمکرات آمریکا:جو بایدن به برجام کنونی برنمی گردد وایران این درس را گرفته است که برای مذاکرات احتمالی آینده باید برنامه هستهای قوی تری داشته باشد.
ولی نصراستاد دانشگاه وازاندیشمندان حزب دمکرات آمریکا درمقالهای درمورخ ۲۱/۹/۲۰۲۰ درنشریه فارین پالیسی نوشت:اتکای واشنگتن بر تحریمها وتوسل به استراتژی فشار حداکثری، دستیابی به توافقی جدید درباره برنامه هستهای ایران را مشکل ساخته است. سرزنش شدیدی که ماه گذشته آمریکا ازاعضای شورای امنیت درتلاش برای تمدید ممنوعیت صدور سلاح به ایران دریافت کرد نشانه روشنی ازشکست استراتژی دونالد ترامپ رئیس جمهورآمریکا درباره ایران وعدم تحقق هیچیک از اهدافش بود؛ صرفا یک عضو شورای امنیت یعنی دومینیکن به سودآمریکا رأی داد! اساسا اقدام ترامپ به خروج از برجام وجایگزین کردن آن با استراتژی فشارحداکثری موفقیتی نداشت وهرچقدر که دولت ترامپ فشاربیشتری برای ازبین بردن برجام اعمال کرد به انزوای بیشترآمریکا وشدت دشمنی ایران افزود. شاید ایران فرصتی برای همکاری با جو بایدن رئیس جمهور احتمالی آینده وفعالیت برای کاهش فشارها براقتصادش پیدا کند. خواست تهران بازگشت دولت آمریکا به برجام است ودرهمین چارچوب جو بایدن گفته است که با برجام دروضعیت فعلی اش موافق نیست وخواستار مذاکره با ایران برای دستیابی به توافقنامهای فراگیرتر میباشداما مسئله این است که ریسک واقدامات شکست خورده ترامپ باعث شده که ایران تن به چنین مذاکرهای ندهد. ترامپ طی چهارسال گذشته شدیدترین تحریمهای بی سابقه را علیه ایران وضع کرد؛ دولت ترامپ فقط طی یک روز درسال ۲۰۱۸، ۷۰۰ تحریم را علیه ایران وضع کرد. محورهای اصلی تحریمهای مزبور جلوگیری ازصادرات نفت ایران وقطع رابطه موسسات مالی بین المللی با این کشور بود بطوریکه اقتصاد ایران را به سطح بالایی از بیکاری، تورم وحتی محرومیت ازدسترسی به کمکهای پزشکی ضروری برای مبارزه با کرونا رساند. ترامپ خواست به صراحت بگوید که هیچ کشوری نمیتواند مانند آمریکا به ایران درد ورنج وارد کند. افراط ترامپ دراستفاده از تحریمها علیه ایران به معنای عبور از دیپلماسی بود و نه فقط موجب مقاومت دیپلماتیک هماهنگ علیه آمریکا شد بلکه زمینه اقدامات اقتصادی برای عبور ازدلار وتضعیف برتری این ارز دربازار جهانی را فراهم کرد. برای مثال، چین ماه گذشته بانک هایش را به کاهش تکیه به شبکه سوئیفت-که تحت سلطه آمریکاست- تشویق کرد، اساسا هدف چین محدود ومقید کردن قدرت مالی بین المللی آمریکاست ومقاومت فزاینده بین المللی علیه تحریمهای آمریکا توان واشنگتن برای بسیج کشورها جهت فشار علیه ایران را کاهش میدهد. واقعیت این است که تحریمها صرفا زمانی که اندک باشند ممکن است نتیجه بدهند، مانند اقداماتی که اوباما برای وادارکردن ایران جهت آمدن به پای میز مذاکره انجام داد. ترامپ تصورکرد که با فشارهای شدید علیه ایران میتواند به سرعت به نتیجه برسد درحالی که این امر مشوق تهران برای مقاومت بیشتر شد وایران سرمایه گذاری بیشتری روی برنامه هستهای اش کرد، تعهدات هستهای اش را کاهش داد وفعالیت برای غنی سازی اورانیوم را از سرگرفت. اکنون ایرانیها اجماع واتفاق نظر دارند که اشتباهاتی درباره چگونگی رفتن به پای میز مذاکرات برجام داشته اند، ایرانیها معتقدند که زودهنگام وبدون داشتن برگ برنده (اهرم فشار) به پای میز مذاکرات رفته اند وهمین امر باعث شد که دولت ترامپ به راحتی وبا سرعت از برجام خارج شود وبه اعمال تحریمهای شدید علیه ایران بپردازد. به نظر ایرانی ها، اگر برنامه هستهای ایران درمراحل پیشرفته تری قرارداشت این کشور میتوانست امتیازات بیشتری بدست آورد و آمریکا تمایل بیشتری برای پایبندی به برجام نشان میداد. درسی که ایرانیها آموخته اند این است که اگر ایران امتیازات وقدرت کافی برای وادار کردن آمریکا به برداشتن تحریمها وپایبندی به توافقات داشته باشد، چنین توافقاتی به نتیجه میرسد بنابراین اگر ایران دفعه آینده بخواهد به پای میزمذاکره برود میبایست بیش از ۲۰ هزار سانتریفیوژ و ۲۰ تن اورانیوم داشته باشد. ایرانیها معتقدند که به برجام پایبند بوده اند وگزارشهای آژانس بین المللی انرژی اتمی این را تأیید میکند، اما آمریکا ازاولین روزهای امضای برجام برای عدم اجرای تعهداتش دنبال بهانه میگشت ودرباره اجرای برجام جدی نبود. نکته ودرس مهمتر مقاومت ایران درمقابل فشارهای آمریکاست که موجب تغییر محاسبات ومعادلات شده است؛ ایران اخیرا خواستار اخذ غرامت از آمریکا به علت خروج از برجام وتحمیل رنجهای اقتصادی براین کشورشده است.
درهمین راستا باید بگوییم که ازنظر آیت الله خامنهای مقام معظم رهبری ایران، ماجرای لیبی یک درس مبنایی واساسی به شمار میآید، هنگامی که معمر قذافی از برنامه هستهای لیبی صرفنظر کرد، {آیت الله} خامنهای به مشاورانش گفت که قذافی اشتباه بزرگی مرتکب شد که ممکن است به نابودی اش منجر شود. باتوجه به نقش غرب درسرنگونی رژیم قذافی، {آیت الله}خامنهای به این نتیجه رسید که اگر کشوری از برنامه هستهای اش صرفنظرکند یعنی سند سرنگونی نظام حاکم برکشورش را بدست خود امضا کرده است، وی همچنین به این باور رسید که هدف اصلی سیاست فشار حداکثری تغییر نظام جمهوری اسلامی است. سپاه پاسداران جمهوری اسلامی ایران نیز معتقد است که اگر ایران برجام را امضا نکرده بود آمریکا جرأت اجرای استراتژی فشار حداکثری برای تغییر نظام ایران را نداشت؛ بنابراین میتوانیم بگوییم بقای نظام ایران به معنای وجود موانعی درمقابل اخذ امتیازات از این کشور است مگراینکه ترس ایرانیها از استراتژی تغییر نظام ایران کاهش یابد. درپایان باید بگوییم که دولت ترامپ{با اقدامات افراطی اش} به ایران وهمه کشورهای علاقهمند به داشتن برنامه هستهای این درس غلط را آموخت که قبل ازرفتن به پای میز مذاکره میبایست برنامه هستهای گسترده وتوانمندی داشته باشند. درخصوص آمریکا نیز باید بگوییم که مسیر همواری برای دستیابی به توافقی فراگیرتر از برجام ندارد؛ اکنون مهمترین کار آمریکا باید بازگشت به برجام وهمکاری با چین و روسیه وبازسازی اعتماد، وسپس تلاش برای دستیابی به توافقنامهای جدید ومدیریت این راه طولانی باشد.