روزنامه کیهان **
ترامپ رفت، بایدن آمد /در، اما روی همان پاشنه میچرخد/ جعفر بلوری
1- اکنون که در حال مطالعه این یادداشت هستید- اگر اتفاق خاصی نیفتاده باشد- انتقال قدرت از ترامپ به بایدن صورت گرفته و عدهای در کشور ما، به اندازه «جو بایدن» خوشحالند، شاید حتی، خوشحالتر از بایدن! این را میشود از مواضعی که پس از قطعی شدن پیروزی این پیرِ دموکرات در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا میگرفتند، فهمید. به احتمال قریب به یقین، تیتر و عکسِ یک امروزشان را هم طوری تنظیم میکنند که القاء شود، دوران گل و بلبل فراررسیده و اگر دلار از 3000 تومان
به 30 هزار تومان رسید، به خاطر بیعرضگی آنها نبود، به خاطر رفتن اوباما و آمدن ترامپ بود! و حالا هم اگر دلار شده مثلا
22 هزار تومان، به خاطر این است که، ترامپ رفته و بایدن آمده و اگر برویم بر سر موشکهایمان هم مذاکره کنیم، دلار خواهد شد مثلا 3 هزار تومان! این طیف سیاسی که توصیف شد، «از بیعملی» است که رنج میبرد و از خود، هنر و تخصصی ندارد و اداره امور کشور و معیشت مردم را به «تحولات خارجی» آن هم هزاران کیلومتر آنطرفتر، گره زده است و بالطبع با این وضعِ اداره کشور، نباید از اوضاع اقتصادی امروز کشور، متعجب شد. گاهی برای یافتن دلایل یک معضل، دلایل آنقدر واضح و جلوی چشماند که، نیازی به کار دانشگاهی و تحقیقات پیچیده علمی نیست. غمانگیزتر اینکه، مواضع جریان سیاسی نزدیک به دولت نشان میدهد، قرار نیست، تغییری در «سیاستهای به بنبست خورده» ایجاد شود و از آن طرف، آن طرفی که امید به آن بسته نیز، تغییری در سیاستهایش ایجاد نکرده است. به اظهارات دیروز رئیسمحترم دولت درباره برجام و مذاکره نگاه کنید! به تکرار سیاستهای ترامپ از زبان وزیرخارجه بایدن نیز نظری بیفکنید. تفاوتی میبینید؟! جناب رئیسجمهور همان وعدههای 7 و نیم سال پیشش را تکرار میکند با همان نقشه راه و صرفا با کمی تفاوت در هیجانِ بیان، و جناب بلینکن هم، حرفهای ترامپ را میزند، با همان هدف و با ادبیاتی متفاوت! در، اما روی همان پاشنه میچرخد.
2- ترامپ دیروز ساعاتی قبل از ترک کاخ سفید، هر آنچه لایق خود بود، علیه سردار بزرگِ کشورمان سلیمانی، بر زبان راند. یک روز قبل از او نیز آنتونی بلینکن، وزیر خارجه بایدن تصریح کرد، «از کشته شدن سلیمانی ناراحت نیستیم». او از سیاستهای ترامپ درباره برجام هم دفاع کرد فقط با یک تفاوت کوچک؛ ترامپ قائل به خروج از برجام و آغاز مذاکراتی جدید با هدف، «تضعیف تواناییهای موشکی و منطقهای ایران» بود، و بلینکن قائل به ورود به برجام و طی شدن همین پروسه برای «تضعیف تواناییهای موشکی و منطقهای ایران» است! او درباره ونزوئلا، فلسطین، چین، روسیه و ایران نیز تقریبا همان سیاستی را در پیش گرفت که ترامپ در پیش گرفته بود: تاکید بر ادامه فشارها بر چین، باقی ماندن سفارت آمریکا در قدس، رفتن مادورو و آمدن گوایدوی کودتاچی و....!
3- به گفته استراتژیستها و کارشناسان بینالمللی، تبعات بلایی که ترامپ بر سر آمریکا آورده، (چه در حوزه داخلی و چه در حوزه خارجی) به این سادگیها و به این زودیها دست از سر این کشور برنخواهد داشت. دیروز روزنامه انگلیسی «گاردین» نوشت، دولت جدید آمریکا کار «بسیار سختی» پیش رو دارد و به این سادگیها نخواهد توانست، از وضعی که در آن گرفتار شده خارج شود. «برنی سندرز»، سناتور مشهور ایالت «ورموند» نیز، با اعلام اینکه «امروز آخرین روزِ بدترین و خطرناکترین رئیسجمهور تاریخ آمریکاست» گفت، ترامپ «بدترین اقتصاد، نابرابریِ ثروت و میراث» را برجای گذاشته است. «ریچارد هاس»، رئیس اندیشکده شورای روابط خارجی آمریکا نیز در واکنش به یورش طرفداران «دونالد ترامپ» به کنگره این کشور و اشغال چند ساعته آن، گفته بود «اگر قرار باشد تاریخی برای شروع دوران پسا آمریکایی تعیین کنیم، همین امروز است». وی این را هم اضافه کرده بود که «بعد از این دیگر کسی به آمریکا احترام نخواهد گذاشت». ترامپ هم که 75 میلیون رای دارد، دیروز گفت، حزبی را تشکیل خواهد داد و دست از مبارزه برنخواهد داشت. به این وضع، خسارات سنگین اقتصادی، امنیتی، جانی و حیثیتی کرونا را اضافه کنید که، آمریکا را به بزرگترین قربانی کرونای جهان تبدیل کرده است. همینطور بدهی چند تریلیون دلاری این کشور و برگزاری مراسم تحلیف با نفربرهای زرهی و حکومت نظامی را! اینها گوشه بسیار کوچکی از خبرهایی است که، طی همین یکی دو روز گذشته درباره وضعیت آمریکا مخابره شدهاند. با وضعی که خود تشریح میکنند، منطق حکم میکند بپذیریم، آنها درگیر گرفتاریهای وحشتناک خودشان هستند و اگر هنر کنند بتوانند، کمر خود را راست کنند! دل به آنها بستن، خودفریبی و آب در هاون کوبیدن است.
4- ماههای پیش رو میتواند ماههای بدی برای ما باشد اگر، عاملان وضع موجود بخواهند با همان دست فرمانی کشور را اداره کنند که تاکنون اداره کردهاند. آمریکا تا آنجا که توانسته و تا آخرین ساعات ریاستجمهوری ترامپ، علیه ایران و متحدانش تحریم وضع کرده تا عمق خباثت این رژیم و کینهاش از جمهوری اسلامی ایران را نشان دهد. تحریمها اگر تاثیری داشته، تاثیرش را گذاشته، از این سو، جمهوری اسلامی ایران نیز توانسته راههای تازهای برای دور زدن تحریمها پیدا کند. تَکرار مجدد راهبرد 7 و نیم سال گذشته در این چندماه باقیمانده نیز میتواند به دلایل متعدد خطرناک هم باشد: تحرکات خوبی که برای عبور از مشکلات و سختیها شروع شده و بعضا به نتایج خارقالعادهای نیز رسیدهاند، متوقف میشوند. راههای دور خوردن تحریمها، دوباره بسته میشوند، اقتصاد که در حال رهایی از شرطی شدنهای کاذب سیاسی است، دوباره شرطی میشود. کشور معطل دشمن میماند! به این نکته مهم نیز باید توجه داشت که، آنچه فعال شدن مکانیزم ماشه از سوی آمریکا علیه ایران را«خنثی» کرده، خارج بودن آمریکا از برجام است. چه تضمینی هست که با ورود مجدد آمریکا به برجام، این مکانیزم به طور موثر فعال نشود؟ (اگر چه معتقدیم، این مکانیزم عملا فعال است چرا که نه تنها یک تحریم هم لغو نشده بلکه، صدها تحریم نیز علیه کشورمان اعمال شده و اروپاییها نیز خود را موظف دانستهاند مو به مو به این تحریمها عمل کنند). اظهارات سهشنبهشب وزیر خارجه بایدن نیز نشان داد، دولت جدید آمریکا با مشورت آن چند کشور بدعهد اروپایی، تحرکات مشترکی را علیه کشورمان شروع خواهند کرد. همان کشورهایی که عدهای در داخل میگفتند، «برجام» بینشان اختلاف انداخته! این هم یعنی، بروز اختلافات تاکتیکی بین آمریکا و اروپا بر سر ایران بهخاطر برجام نبود، بهخاطر ترامپ بود و برخی از دوستانمان در ایران اینجا نیز به مردم دروغ گفتند!
5- هیچ بعید نیست دولت بایدن برای جلوگیری از «حذف» برخی از این جریانهای سیاسی واداده در کشورمان، یکی دو تحریم نه چندان موثر از هزاران تحریم ترامپ و اوباما را لغو کند. قدرت جادویی رسانه، آن را برای مردم «برجسته» نماید. گشایشی سطحی، کوتاه مدت و روانی (نه واقعی و اصولی) در اقتصاد کشور ایجاد شود. یعنی همان چرخه باطلی که کشور را به این نقطه رسانده، دوباره تکرار شود. مردم یک واقعیت مهم را نباید فراموش کنند. اصلیترین، موثرترین و بیشترین تحریمها را همین دموکراتها علیه کشورمان اعمال کردهاند و بایدن برای تشکیل دولتش، از مهرههایی استفاده کرده که بعضا نقش اصلی را در تهیه و تحمیل تحریمها به مردم ایران داشتهاند. از زمان وقوع انقلاب اسلامی در ایران تاکنون این کشور چیزی بالغ بر 35 قانون جامع تحریمی علیه کشورمان وضع کرده که از این تعداد 24 مورد از سوی دموکراتها و 11 مورد فقط از سوی اوباما بوده! در مواجهه با ایران، فرقی بین جمهوریخواه و دموکرات، ترامپ و بایدن و اوباما نیست و با آمدن بایدن تغییری در نفسِ دشمنی آنها با ایران ایجاد نخواهد شد. به قول قدیمیها
«سگ زرد برادر شغال است».
*********************************
روزنامه وطن امروز **
تایتانیک/شروین طاهری
* پایان دولت نکبتبار ترامپ؛آغاز دولت درمانده بایدن * بایدن درمراسم تحلیف به شکافگسترده در جامعه آمریکا اذعانکرد * مراسم تحلیف بایدن دیروز در حالی برگزار شد که ترامپ در سخنرانی خداحافظی وعده بازگشت به کاخ سفید را داد
روز تحلیف «جو بایدن» به عنوان پیرترین رئیسجمهور تاریخ آمریکا واقعا هم یک روز تاریخی برای آمریکا بود. البته نه آنطور که دموکراتها مدعیاند به خاطر پایان یافتن دوران کابوسوار 4 ساله حکومت دیوانهای به نام «دونالد ترامپ» بر مرکزیت سیاسی مغشوش واشنگتن و ایالاتی که از زمان جنگ داخلی یانکیها در دهه ششم قرن نوزدهم میلادی هیچگاه اینقدر متفرق نبودهاند. برعکس، این آمریکای رو به افول طی 4 سال اخیر در جهانی بهشدت در حال دگردیسی، به قول معروف چنان ترامپیده که دیگر بازگشت آن به گذشته ممکن نیست. چنانکه پس از اشغال ۲ هفته پیش کنگره، معبد دموکراسی غربی توسط طرفداران رئیسجمهور مستقر در کاخ سفید، متفکری بانفوذ در قامت «ریچارد هاس» مجبور شد با اعترافی تلخ، بر آنچه یک دموکرات متفکر دیگر به نام فرید زکریا در دهه گذشته پیشبینی کرده بود مهر تایید بزند.
رئیس اندیشکده شورای روابط خارجی آمریکا -مهمترین مرجع ترسیم چشمانداز جهانی برای ایالاتمتحده- در واکنش به شورش ششم ژانویه ترامپیها در واشنگتن، توئیت کرد: «اگر آغاز دوران پساآمریکا تاریخ مشخصی داشته باشد، مطمئنا امروز است». این به معنای تایید نظریهای بود که زکریا، روزنامهنگار برجسته، زمانی که مشاور رسانهای باراک اوباما بود در کتاب «جهان بعد از آمریکا» مطرح کرد. گویا همانطور که این استاد آمریکایی- هندی مسائل دیپلماتیک، مغز متفکر آن زمان نشریه تایم و مجری امروز سیانان، به قدرت رسیدن یک رنگینپوست در کاخ سفید را باور نداشت، خود باور نمیکرد پیشبینیهایش درباره افول نظام سیاسی و برتری جهانی اقتصادی آمریکا اینقدر سریع به وقوع بپیوندد.
صبح دیروز چهارشنبه 20 ژانویه (اول بهمن)، جوی خوابآلود - آنطور که ترامپ صدایش میکند- در حالی از خواب برخاست که حتی زوال ذهنی ظاهرا بسیار جدیاش نیز نمیتوانست مانع از این شود که تصور کند در جهانی متفاوت چشم گشوده است. این پیرمرد 78 ساله در حالی روز تحلیفش را که قاعدتا باید شادترین روز زندگی یک آمریکایی باشد با اشک ریختن جلوی درب منزلش در ویلمینگتون دلاور آغاز کرد که ترامپ در ساعات پیش از ظهر با هوادارانش داشت خداحافظی میکرد، در حالی که قول بازگشت 4 سال دیگر به کاخ سفید را میداد. او سپس به همراه خانوادهاش واشنگتن را ترک کرد تا برای نخستینبار در 150 سال اخیر، یک رئیسجمهور بدون حضور سلفش بالای تپه کپیتال، جلوی پلکان کنگره سوگند یاد کند. ترامپ اینگونه به همه یادآوری کرد با وجود تحریم سنگین رسانهای و سیاسی خود و هوادارانش توسط حاکمیت نوین دیجیتالی و مالی آمریکا، طرد او توسط شاکله ۲ حزب اصلی و حتی متعاقب به قدرت رسیدن بایدن، آمریکای ترامپ همچنان به حیاتش ادامه میدهد. به عبارت دیگر، بایدن دیروز فقط به عنوان رئیسجمهور کشور ترامپ سوگند یاد کرد و بس. در بهترین حالت بایدن، کشوری با جامعهای دو پاره را به ارث میبرد؛ ایالاتمتحدهای که طبق جدیدترین نظرسنجی موسسه تخصصی افکارسنجی ایپسوس (به طور مشترک با آکسیوس) 79 درصد شهروندانش معتقد به ازهمپاشیدن این ایالات به ۲ جبهه متخاصم آبی (دموکرات) و سرخ (جمهوریخواه-ترامپی) هستند.
کشوری که 75 میلیون نفر از جمعیت 235 میلیون نفری واجد شرایط رای دادن آن، در انتخابات پاییز گذشته به یک مجنون تاجرمسلک رای دادند که بر اثر همنشینی با برج عاجنشینها بخوبی میداند چه طبقه حاکم متزلزلی به لحاظ مشروعیت سیاسی و اجتماعی دارد. آن 75 میلیون نفر نماینده نیمی از جمعیت آمریکا هستند و همانطور که بارها در بلندگوهای حزبی و رسانهای خود اعلام کردهاند فقط به نامزدشان ترامپ رای ندادهاند، بلکه رای دادهاند تا کشوری را که ملک طلق خود برمیشمارند، از دست آن نیم دیگر نجات دهند که قاطبهشان را آفریقایی و لاتینتباران و مهاجران آسیایی و همچنین همجنسبازان و دگرباشان جنسی و فکری تشکیل میدهند. در چنین کشور دو پارهای، طبق یک نظرسنجی متأخر دیگر که هفته پیش توسط موسسه ایپسوس منتشر شد، 39 درصد مردم اینکه علیه مقامات فاسد تسلیح شده و قیام مسلحانه کنند را حق قانونی خود و 17 درصد نیز وظیفه مشروع شهروندیشان میدانند که باید همین امروز آن را ادا کنند. کشوری که طبق همان اظهارنظر معروف «ریچارد هاس» در آن «شاهد تصاویری هستیم که هرگز گمان نمیکردم روزی در آمریکا شاهد آن باشیم. در بعضی پایتختهای دیگر بله اما نه اینجا در آمریکا. بعید است از این پس، دیگران مثل قبل به ما نگاه کنند؛ احترام بگذارند، بترسند یا متکی شوند».
کشوری که دنیا نمیتواند یکشبه فراموش کند رئیس حکومت قبلی و منتخب نظام به اصطلاح دموکراسی پرطمطراقش، همین اواخر همسایههای جنوبی مکزیکی را دزد و قاچاقچی خوانده، کشورهای قاره آفریقا را به چاه توالت تشبیه کرده، قهرمان مبارزه با تروریسم در خاورمیانه را تروریست خطاب کرده و به شهادت رسانده، شیوخ عربی را گاو شیرده خوانده، اروپاییهای زیر چتر پیمان ناتو را مفت خور دانسته و ویروس جهانگیر کرونا را «چینی» توصیف کرده است. خلاصه! ترامپ تا پیش از فرمان ۲ هفته پیش به هواداران افراطیاش برای اشغال معبد دموکراسی بر فراز تپه کپیتال، هیچ تپه دیگری را هم در چارگوشه عالم بینصیب نگذاشته بود.
دوران پساآمریکا یعنی عصری که آمریکا چنان درگیر مسائل داخلی خود شده که طبعا دیگر محور مسائل جهانی نیست. این مساله غامضی نیست کما اینکه یک روز پیش از تحلیف رئیسجمهور جدید در غیاب رئیسجمهور قبلی، نامزد بایدن برای وزارت امنیت داخلی ایالات متحده بدین موضوع اشاره میکند. «آلخاندرو مایورکاس» در اظهاراتی در کمیته امنیت داخلی سنا گفته است: «تهدید ناشی از افراطگرایی داخلی یکی از بزرگترین چالشهایی است که وزارت امنیت داخلی با آن روبهرو است». او همچنین ۲ چالش اصلی دیگر دولت بایدن را عمل به وعدههای انتخاباتی او برای بازنگری در محدودیتهای مهاجرتی وضع شده توسط دولت ترامپ و مواجهه با موج گستردهای از پناهجویان و مهاجران آمریکای لاتین و آمریکای مرکزی برشمرده که هماکنون به مرزهای آمریکا و مکزیک هجوم آوردهاند. لازم به یادآوری نیست که مایورکاس، نخستین لاتینتباری است که در تاریخ 250 ساله تشکیل حکومت مستقل ایالات متحده، اداره امنیت داخلی این کشور را برعهده میگیرد. او متولد کوباست؛ جزیرهای متخاصم در جنوب شرق آمریکا که تا اواسط قرن گذشته حیاط خلوت اربابان آنگلوساکسون بود. حالا یک رعیتزاده کوباییتبار، تقریبا به نیمی از جمعیت آمریکا که حامی ترامپ هستند، انگ افراطگرایی و تروریسم میزند، یعنی سفیدپوستان اروپاییتباری که عمدتا فرزندان نخستین اشغالکنندگان سرزمینهای آبا و اجدادی سرخپوستان آمریکای شمالی هستند. بله! این آمریکای استحاله شدهای است که بایدن منتخب دموکراسی آن در حالی در یک روز تاریخی روی کار میآید که 40 هزار نیروی نظامی و انتظامی تا بن دندان مسلح از ترس انبوهی از کسانی که با استناد به همان دموکراسی به نتیجه انتخابات اعتراض دارند، در واشنگتن حکومت نظامی برقرار کردهاند. با این همه «افبیآی» تا ساعاتی پیش از برگزاری مراسم تحلیف در نیمروز 20 ژانویه، باز هم از تحرکات تروریستی 17 گروه میلیشیای اصلی در سراسر ایالات و بویژه در خود پایتخت وحشت داشت و به دنبال نفوذیهای آنها در میان صفوف پلیس و گارد ملی میگشت. باید دید بایدن با توپ و تانک و مسلسل چگونه میخواهد طبق مدعای خود و لیبرالهای حامیاش، دموکراسی به فنارفته آمریکای ترامپ را به آن بازگرداند. آنچه مشهود است بایدن و غولهای دیجیتالی و رسانهای سوار بر او چون گوگل، فیسبوک و توئیتر که حاکمیت را از ساختار سیاسی به سرقت بردهاند، در هفتههای اخیر با سانسور و تحریم رئیسجمهور مستقر و حامیانش، آزادی بیان را که طبق قانون اساسی ایالاتمتحده، چهارمین رکن دموکراسی است به محاق بردهاند. فراتر از نمایش حکومت نظامی، از همان روز تحلیف اما کودتای رسانهای و سیاسی دموکراتها و لیبرالها -که بزرگترین مدعیان آزادی بیان هستند- علیه ترامپ و پایگاه رای دستکم 75 میلیون نفریاش، به منزله اعلان جنگ داخلی است.
گلن گرین والد، دادستان پیشین آمریکایی که در دوران حاکمیت بوش پسر علیه دولت جمهوریخواه و بازهای شکاریاش به خاطر سانسور شدید رسانهها و شنود گسترده از مردم تحت لوای «جنگ علیه ترور» دادخواست صادر کرده بود، امروز میگوید دموکراتها به رهبری بایدن همان روند را با اعلان «جنگ دوم علیه ترور» آغاز کردهاند، منتها این بار نه علیه مردم خاورمیانه، بلکه علیه مردم خود آمریکا!
از نگاه پروفسور «نوام چامسکی» نظریهپرداز برجسته آمریکایی و استاد فلسفه و زبانشناسی مؤسسه تکنولوژی ماساچوست، نئولیبرالیسم آمریکایی که هم ترامپ و هم بایدن را به قدرت رسانده اساسا قرابتی با دموکراسی و رای مردم ندارد. تلاش نئولیبرالها برای حفظ کنترل خود بر سیاست و سرمایه در آمریکا، ساختار مردمسالاری را در این کشور به چالش کشیده و امروز ترامپ فرصتطلب پایگاه عظیم مخالفان و ناراضیان این حاکمیت فاسد را به نام خود کرده است. جز یک آمریکای دوشقه، آشفته و خوددرگیر که نقش سلطهگر خود را در جهان پیرامونش گم کرده است، بایدن یک دولت ضعیف و درونگرا را نیز از دوران ترامپ به ارث برده است. طبق آنچه از اولویتهای 100 روز نخست دولت جدید دموکرات رسانهای شده، بایدن ۲ فصل آغازین دوران ریاستجمهوریاش را از این زمستان تا اواخر بهار فقط و فقط صرف جبران بخشی از اقدامات ترامپ خواهد کرد.
بازگشت به معاهدات بینالمللی که ترامپ از آنها خارج شده بود مثل توافقهای فرااقیانوسی، توافق پاریس برای تغییرات اقلیمی، پیمان منع توسعه تسلیحات راهبردی (نیواستارت) با روسیه، توافق اقتصادی با چین و احیای پیمان ناتو درکنار معضلات داخلی، چنان انرژی بایدن پیر و فرتوت را خواهد گرفت که به قول مارک فیتزپاتریک، پژوهشگر ارشد موسسه مطالعات واشنگتن در آینده نزدیک، مجال چندانی برای باز کردن پرونده توافق هستهای با ایران یا معامله صلح خاورمیانه باقی نمیگذارد.
از نظر فیتزپاتریک، سیاستهای ترامپ نهتنها برنامه هستهای ایران را متوقف یا کُند نکرد، بلکه باعث شتاب بیشتر آن شد، بنابراین بایدن چارهای ندارد جز اینکه معادلات خاورمیانه را به همین شکل که هست بپذیرد. با این حال کرنش تونی بلینکن، نامزد وزارت خارجه بایدن -که یک صهیونیست دوآتشه است- در مقابل توافق تحمیلی صلح خاورمیانه از سوی دولت ترامپ به شیخنشینها و پادشاهیهای دستنشانده عربی، نشان میدهد سیاست خارجی بایدن چندان متفاوت از ترامپ نخواهد بود.
در این حالت طبیعی است که مسائلی مثل برجام جزو اولویتهای دولت بایدن نخواهد بود و تا چندین ماه دیگر خوابزدگان برجامی که چشم به افق واشنگتن دوختهاند فقط شاهد سراب مذاکره خواهند بود.
******
تحلیف در ترس
گروه بینالملل: مراسم تحلیف جو بایدن در ساختمان کنگره آمریکا روز گذشته در حالی برگزار شد که هشدارهای امنیتی در واشنگتن و 19 ایالت آمریکا در بالاترین سطح خود قرار داشت. پایتخت آمریکا در یک هفته اخیر هیچ شباهتی به سالهای گذشته خود نداشت و به گواه گزارش اکثر رسانهها، واشنگتندیسی پادگانی به وسعت یک شهر شده بود. استقرار بیش از 40 هزار نیروی امنیتی و نظامی در این شهر که 25 هزار نفر آنها را نیروهای گارد ملی تشکیل میدادند، این تصویر را در ذهن تداعی کرد که تحلیف در یک پادگان نظامی با درجه بالایی از هشدارهای امنیتی برگزار خواهد شد؛ اتفاقی که در تاریخ یکصد سال گذشته آمریکا بیسابقه است.
نکته قابل توجه اینکه این تعداد نیروی گارد ملی بیش از 3 برابر نظامیان آمریکایی حاضر در سوریه، عراق و افغانستان بود و این یعنی حتی اگر تهدیدات پیشبینی شده درباره مراسم تحلیف عملیاتی هم نشود، ناامنی پایدار در خاک آمریکا میراثی است که دولت بایدن در تمام سالهای ریاستجمهوری خود با آن مواجه خواهد بود. چه اینکه همزمان با آیین تحلیف جو بایدن، ساختمان دیوان عالی آمریکا در واشنگتن در پی تهدید بمبگذاری برای مدتی تخلیه شد و نگرانیهایی درباره وقوع انفجار در واشنگتن مطرح شد. در حال حاضر شکاف اجتماعی جامعه آمریکا و نارضایتی از وضعیت موجود در بین اقشار مختلف آمریکایی به حدی است که حتی تهدیدات در بین نیروهای گارد ملی که مسؤولیت برقراری امنیت مراسم را داشتند احساس شد و همین مساله در نهایت منجر به نظارت مستقیم «افبیآی» بر خصوصیات شخصی این نیروها و حذف بیش از 10 نفر از آنها از فهرست حضور در مراسم شد. علاوه بر معضلات امنیتی، اقدامات و برنامههای آتی ترامپ هم به بحرانی جدی برای هیات حاکمه آمریکا و حتی همحزبیهای او تبدیل شده است تا جایی که آنها به دنبال این هستند که در نخستین فرصت به آینده سیاسی ترامپ با استیضاح و محاکمه او پایان دهند. البته سخنرانی آخر ترامپ در مراسم تودیعش نشان داد او اهداف بلندمدتی را برای نقشآفرینی در عرصه سیاست آمریکا در سر میپروراند. حال باید منتظر بود و دید جامعه چندپاره آمریکا که بویژه در یک سال اخیر تحت تاثیر کرونا، جنبش اعتراضی جان سیاهپوستان اهمیت دارد و تظاهرات گروههای دست راستی افراطی بشدت دچار تنش شده، چه رویکردی در قبال سیاستهای بایدن خواهد داشت. نیروهای اجتماعی و آنارشیستی هر چند بر اثر سرکوب امنیتی تا حدی اقدامات خود را محدود کردهاند اما مترصد فرصتی هستند تا به هر دلیلی اعتراض خود به وضعیت موجود را نشان دهند.
* هراس مشهود بایدن از شکاف عمیق اجتماعی در آمریکا
به گزارش «وطن امروز»، جو بایدن ظهر دیروز به وقت محلی با حضور در بالکن غربی ساختمان کنگره آمریکا و ادای سوگند، به عنوان چهلوششمین رئیسجمهوری آمریکا معرفی شد. پیش از وی کاملا هریس با ادای سوگند به عنوان نخستین زن معاون رئیسجمهوری آمریکا معرفی شد. جو بایدن و معاون وی کاملا هریس در حالی در بالکن کنگره حاضر شدند که نه تنها هنوز تصاویر مربوط به حمله ۲ هفته پیش به کنگره از سوی معترضان به نتایج انتخابات از ذهن افکار عمومی پاک نشده، بلکه فضای امنیتی متاثر از این حمله بر سراسر مراسم تحلیف سایه انداخته بود. نکته قابل تامل اینکه هر چند مایک پنس، معاون ترامپ و ۳ رئیسجمهوری قبلی آمریکا در این مراسم حضور داشتند اما مطابق اعلام قبلی دونالد ترامپ در مراسم تحلیف حضور پیدا نکرد و این مورد برای نخستینبار در 150 سال گذشته رخ داد؛ موضوعی که در سخنان بایدن نیز تلویحا به آن اشاره شد. تاکید چندباره بایدن بر لزوم تلاش برای حفظ یکپارچگی جامعه آمریکا و همچنین اشاره به معضلات امنیتی و اجتماعی موجود، نشان از عمق شکاف اجتماعی در این کشور دارد. بایدن در شرایطی این سخنان را به زبان آورد که ۲ هفته پیش دقیقا محل سخنرانی او از سوی معترضان به نتایج انتخابات اشغال شده بود. چهلوششمین رئیسجمهور آمریکا در همین ارتباط گفت: افراطگرایی و تروریسم داخلی چالش پیش روی ما است. باید به یکپارچگی برسیم. بایدن خاطرنشان کرد: امروز تمام روح و روان من به این بستگی دارد که کشور و مردم را یکپارچه سازیم و از همه میخواهم در این مسیر، برای مبارزه با خشونت، افراطگرایی، یأس و ناامیدی به ما بپیوندند. وی با بیان اینکه باید دمای خصومت را پایین آورد، گفت: تنها راه پیشرفت، یکپارچگی است و ما باید به عنوان ایالات متحده رفتار کنیم. بنابراین بیایید از نو شروع کنیم. رئیسجمهوری آمریکا افزود: سیاست نباید یک مساله سراسر خصومت و آتش شود. هر مخالفتی نباید به جنگ و پیکار تبدیل شود. رئیسجمهوری آمریکا اضافه کرد: ما پیش خواهیم رفت و تلاش خواهیم کرد. باید چیزهای زیادی التیام یابد و بازسازی شود. بدون وحدت، صلح و امنیتی در کار نخواهد بود. میدانم آمریکاییها با تردید به آینده نگاه میکنند و نگران شغلهای خود هستند.
مجموع سخنان بایدن موید این نکته است که وی هراسی جدی از شکاف ایجاد شده در جامعه آمریکا دارد و عمده تمرکز دولت او چنانکه از قبل مشخص بود، بر حل بحرانهای داخلی از جمله بحران اشتغال، سلامت و تبعیض نژادی و اجتماعی خواهد بود.
* هشدار بمبگذاری در ساختمان دیوان عالی آمریکا
روز گذشته همزمان با آیین تحلیف جو بایدن، ساختمان دیوان عالی آمریکا در واشنگتن در پی تهدید بمبگذاری برای مدتی تخلیه شد. منابع خبری با اعلام این موضوع از استقرار نیروهای گارد ملی در اطراف این ساختمان خبر دادند. با این حال، ساعتی پس از اعلام خبر گفته شد خطری متوجه این ساختمان و افراد حاضر در آن نیست. کاتلین آربرگ، افسر اطلاعات عمومی دیوان عالی آمریکا اعلام کرد: «دادگاه تهدید به بمبگذاری شد، ساختمان و محوطه بررسی شد و تخلیه ساختمان متوقف شد».
* کنار گذاشته شدن ۱۲ عضو گارد ملی از مراسم تحلیف
به دنبال هشدارهای سازمانهای امنیتی آمریکا درباره احتمال حمله به مراسم تحلیف جو بایدن، پنتاگون ۱۲ نظامی عضو گارد ملی را که قرار بود حافظ امنیت این مراسم باشند، از حضور در مراسم تحلیف منع کرد. طبق گزارش «انبیسینیوز»، ۲ نفر از این اعضای گارد ملی به دلیل داشتن روابط و پیوندهایی با گروههای دست راستی و افراطی از حضور در مراسم تحلیف بایدن منع شدند. «جاناتان هافمن» یکی از سخنگویان وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون) در این باره گفت: «ما ۲ فرد را شناسایی کردیم که اظهارات یا پیامهای نامناسب مطرح و منتشر میکردند». این سخنگوی پنتاگون اظهارنظر صریحی درباره اینکه ۲ عضو گارد ملی چه چیزی گفته یا نوشتهاند مطرح نکرد و همچنین نگفت آنها دقیقا چه ارتباطی با گروههای افراطی داشتهاند. سخنگوی وزارت دفاع آمریکا همچنین خبر داد، علت کنار زدن 10 عضو دیگر گارد ملی این کشور از حضور در مراسم تحلیف بایدن، سوالاتی بود که برای «افبیآی» پیش آمده بود.
******
پایان ترامپ با بغض و تنهایی
مراسم تودیع دونالد ترامپ، چهلوپنجمین رئیسجمهوری آمریکا صبح چهارشنبه به وقت محلی (عصر دیروز به وقت تهران) در حالی در پایگاه شکاری اندروز در مریلند برگزار شد که مطابق اخبار قبلی، علاوه بر مایک پنس، معاونش، دیگر چهرههای مطرح و شناخته شده حزب جمهوریخواه هم در این مراسم حضور نداشتند. در واقع شناختهشدهترین چهرههای این مراسم خانواده ترامپ بودند که شاهد آخرین سخنرانی ترامپ به عنوان رئیسجمهوری آمریکا بودند. ترامپ که پیش از این اعلام کرده بود در مراسم تحلیف بایدن شرکت نخواهد کرد در آخرین سخنرانی رسمی خود به عنوان رئیسجمهور آمریکا در میان هوادارانش در حالی که بشدت غمگین به نظر میرسید، به تمجید از عملکرد خود پرداخت و درباره کسب دوباره قدرت ابراز امیدواری کرد. وی در صحبتهای خود، برای دولت جو بایدن، آرزوی موفقیت کرد و گفت: «آنها موفقیت بزرگی را کسب خواهند کرد و زیربنا برای انجام کار را در اختیار دارند». ترامپ در ادامه باز هم به تمجید از عملکرد دولت خود پرداخت و با گفتن خداحافظی به طرفدارانش افزود: «ما به نحوی باز خواهیم گشت».
ترامپ باز هم حاضر نشد انتخاب جو بایدن را تبریک بگوید اما گفت: ما را به یاد داشته باشید، آرزو دارم خداحافظی ما با کاخ سفید طولانی نباشد. برخی تحلیلگران این سخنان ترامپ را در ارتباط با تصمیم او برای تاسیس یک حزب سیاسی مستقل برای شرکت در انتخابات 2024 قلمداد کردند.
ترامپ در سخنرانی خداحافظی خود با هوادارانش گفت: ما ارتش آمریکا را از نو ساختیم، یک نیروی جدید به نیروهای نظامی آمریکا افزوده شد. میزان محبوبیت من در میان کهنهسربازان به بالاتر از 90 درصد رسید که رقمی بیسابقه است.
* ترامپ: من در انتخابات 75 میلیون رأی کسب کردم
ترامپ با اشاره به دستاوردهای دولت گفت: «مردم آمریکا اکنون خوشحال هستند. ما بیشترین کاهش مالیاتی را اجرا کردیم. آمار اشتغال در این دولت بسیار عالی بود. ما بزرگترین کشور و بزرگترین اقتصاد دنیا را داریم. ما در مقابله با ویروس کرونا کاری کردیم که میتوان آن را یک معجزه پزشکی نامید، سالها طول میکشد یک واکسن کشف و تأیید شود ولی ما این کار را در مدت کوتاهی انجام دادیم. من در انتخابات 75 میلیون رأی کسب کردم که هیچ رئیسجمهور مستقری در تاریخ آمریکا این میزان رأی کسب نکرده است. ما کشور را در موقعیتی قرار دادهایم که هرگز سابقه نداشته است. کارهایی که ما انجام دادیم باورنکردنی بود و ما بدون حمایت شما نمیتوانستیم این کارها را انجام دهیم». دونالد ترامپ پس از آخرین سخنرانی رسمی به عنوان رئیسجمهوری آمریکا به وسیله هواپیمای ویژه ریاست جمهوری (ایرفورس وان) به ویلای خود در ایالت فلوریدا رفت.
***
مهمترین رویدادهای آخرین روز ریاستجمهوری ترامپ
عفو 73 نفر و ثبت رکورد بیش از 400 هزار فوتی ناشی از کرونا
دونالد ترامپ چهلوپنجمین رئیسجمهوری آمریکا در حالی آخرین روز ریاستجمهوری خود را به پایان رساند که بدون شک لقب یکی از منفورترین چهرهها در جهان سیاست را برای همیشه یدک خواهد کشید. ترامپ که پس از باخت در انتخابات شاهد دومینویی از استعفاهای مقامات کاخ سفید از کابینهاش بود، در روزهای اخیر و پس از وقایع 6 ژانویه که منجر به حمله به کنگره شد، حمایت همحزبیهای سابق را نیز از دست داده بود. غیبت مایک پنس، معاون رئیسجمهوری سابق آمریکا و سران حزب جمهویخواه در مراسم تودیع ترامپ در مریلند هم به مثابه میخ آخر به تابوت شخصیت سیاسی ترامپ بود.
* آخرین سخنرانی ترامپ در کاخ سفید
دونالد ترامپ، شامگاه سهشنبه در آخرین روز حضور خود در کاخ سفید و پیش از پرواز به مریلند برای حضور در مراسم رسمی تودیع، در سخنرانی پایانی در کاخ سفید گفت: مفتخرم که تنها رئیسجمهور چند دهه قبل آمریکا هستم که جنگ جدیدی را آغاز نکرده است. وی در بخش دیگری از این سخنرانی گفت: «سلسله رویدادهای صلح تاریخی در خاورمیانه روی داد و توافقهای صلح افق جدیدی را در این منطقه به وجود آورد. من 4 سال پیش به عنوان رئیسجمهور آمریکا به واشنگتن آمدم و نخستین فردی از بیرون بودم که در انتخابات ریاستجمهوری پیروز شدم. من زندگی خود را به عنوان سیاستمدار صرف نکردم، بلکه یک سازنده بودم». وی اضافه کرد: «همزمان با آمادگی برای انتقال قدرت، میگویم حرکتی را که شروع کردیم تنها یک آغاز است». وی در بخش دیگری از سخنان خود، بدون اینکه به نقش آمریکا در شکلگیری داعش اشاره کند، مدعی شد دولتش خلافت داعش را از بین برد و به زندگی «ابوبکر البغدادی» موسس آن پایان بخشید. او همچنین در سخنانی توهینآمیز از اقدام خود در ترور سپهبد شهید قاسم سلیمانی دفاع کرد.
* جلسه سرنوشتساز ترامپ در کاخ سفید
دونالد ترامپ در آخرین شب اقامتش در کاخ سفید، در جلسهای، هشداری مشوشکننده دریافت کرد. به گزارش سیانان، مشاوران حقوقی رئیسجمهوری آمریکا در این جلسه به او گفتند اگر آنطور که زمانی گفته بود بخواهد خودش و خانوادهاش را عفو کند، از نظر قانونی در وضعیت خطرناکی قرار میگیرد، زیرا اینگونه القا میشود که جرمی در کار است. همچنین به ترامپ هشدار داده شد اگر بخواهد اعضایی از کنگره را که در یورش به کنگره در ششم ژانویه دست داشتند عفو کند، بقیه سناتورها علیه او در جریان استیضاحش موضع خواهند گرفت. بنا بر این گزارش، در این جلسه علاوه بر ترامپ، دخترش ایوانکا و دامادش جرد کوشنر هم حضور داشتند.
* فرمان عفو 73 نفر در ساعات پایانی ریاستجمهوری ترامپ
دونالد ترامپ پیش از ترک کاخ سفید و در ساعات پایانی دوران ریاستجمهوریاش دستور عفو و تخفیف مجازات را برای ۱۴۳ نفر صادر کرد. کاخ سفید با انتشار بیانیهای در وبگاه رسمی خود با اعلام این خبر نوشت از این میان، ۷۳ نفر عفو کامل شده و ۷۰ نفر دیگر نیز تخفیف مجازات گرفتهاند. کاخ سفید در این بیانیه، لیست کامل این افراد را آورده است که در میان آنان نام «استیو بنن» استراتژیست سابق کاخ سفید و مشاور ترامپ به چشم میخورد. این در حالی است که پیشتر هم برخی منابع خبر داده بودند ترامپ، استیو بنن را که متهم به کلاهبرداری است و ظاهرا با شورشهای کنگره ارتباط داشته، عفو کرده است. یکی از افراد دیگری که مورد عفو کامل ترامپ قرار گرفته «آویام سلا» شهروند سرزمینهای اشغالی است که سال ۱۹۸۶ در رابطه با پرونده «جاناتان پولارد» به جاسوسی متهم شده بود. پولارد تحلیلگر سابق نیروی دریایی آمریکاست که سال ۱۹۷۸ به اتهام فاش کردن اسناد و اطلاعات محرمانه برای اسرائیل، بازداشت شد. وی به حبس ابد محکوم شده بود اما 5 سال پیش با آزادی مشروط وی موافقت شد.
* نامه ترامپ برای بایدن
خبرگزاری سیانان به نقل از یکی از افراد نزدیک به ترامپ اعلام کرد ترامپ مطابق سنت مرسوم برای رئیسجمهوری بعد از خود نامهای را روی میز کارش گذاشت. ترامپ در این نامه خطاب به بایدن نوشت: جو، میدانی که من برنده شدم!
سیانان همچنین گزارش داد ملانیا ترامپ همسر دونالد ترامپ در اقدامی مشابه، برای خانم جیل بایدن، همسر جو بایدن و بانوی اول آمریکا در دولت جدید، نامه گذاشته است.
* ثبت رکورد 400 هزار قربانی کرونا در آخرین روز ریاستجمهوری ترامپ
دانشگاه جان هاپکینز آمریکا در آخرین روز ریاست جمهوری ترامپ با انتشار آماری اعلام کرد تعداد قربانیان ویروس کرونا در آمریکا از 400 هزار نفر عبور کرد. بر اساس آمار این دانشگاه، تعداد مبتلایان به کرونا در آمریکا نیز به بیش از 24 میلیون و 186 هزار نفر رسید. تعداد قربانیان ویروس کرونا در آمریکا در حالی از 400 هزار نفر عبور کرد که ترامپ در ابتدای شیوع همهگیری کرونا در آمریکا، این بیماری را دستکم گرفته و آن را ترفند دموکراتها برای ضربه زدن به خود توصیف کرده بود.
*********************************
روزنامه خراسان**
آینده سیاسی فرقه ترامپ/دکتر میریوسف علوی
دوره چهارساله ریاست جمهوری دونالد ترامپ پایان یافت. حالا، فردی که انتظار داشت برای سالیان متمادی بر سریر قدرت تکیه زند، به شهروند عادی در آمریکا بدل خواهد شد که اگرچه عنوان «رئیس جمهوری ایالات متحده آمریکا» را همچنان یدک خواهد کشید اما احتمالا کمتر از پیشینیان خود قادر خواهد بود از این عنوان تشریفاتی بهره مند شود. با این حال، نشریه والاستریت ژورنال نوشت که ترامپ هفته گذشته با شماری از متحدان و هم سنگران خود درباره تشکیل حزب سیاسی گفت و گو و اعلام کرده است در راستای شعار سیاسیاش یعنی «نخست آمریکا» مایل است حزب تازه ای را با نام « میهنپرستان» تشکیل دهد. این در حالی است که درگیری ترامپ با برخی سران ارشد حزب جمهوری خواه تشدید و از میچ مک کانل نقل شده که برای خارج کردن حزب جمهوری خواه از زیر سایه ترامپ و یکسره کردن کار وی ابراز تمایل کرده است. طی چهارسال گذشته، هرگاه ترامپ در مخمصه های بزرگ درون حزبی گرفتار می شد، آخرین سنگرش درخواست کمک از دوست قدیمی و پدرخوانده مالی اش، شلدون ادلسون بود. ادلسون برای سال ها پدرخوانده جمهوری خواهان یا به قول رسانه ها GOP king maker در رقابت های داخلی جمهوری خواهان محسوب می شده است. وی به عنوان مهم ترین حمایت کننده مالی نامزدهای جمهوری خواه در انتخابات مقدماتی درون حزبی، محرک سایر حامیان مالی به نامزدها هم بود و بسیاری از حامیان عمده مالی جمهوری خواهان، حمایت ادلسون از یک نامزد را به عنوان شاخصی برای تشخیص اسب برنده رقابت های مقدماتی می دیدند. به همین دلیل رقابت شدیدی بین نامزدهای مقدماتی برای جلب حمایت وی وجود داشته است. مثلا اواخر 2015 که اعلام شد ادلسون از مارکو روبیو در رقابت های ریاست جمهوری پیش رو حمایت می کند، سیل کمک های مالی و غیرمالی به سوی روبیو روان شد و همین موضوع ترامپ را در آستانه حذف از رقابت ها قرار داد ولی توفیق ترامپ در تغییر نظر ادلسون، بخت را از روبیو برگرداند. در رقابت های مقدماتی انتخابات 2016، زمانی که نظرسنجی ها، به همراه آمار کم فروغ جذب کمک های مالی انتخاباتی و نتایج اولیه نشان از خداحافظی زودهنگام ترامپ از رقابت ها میداد، ترامپ از ادلسون خواست تا علاوه بر کمک به سوپرپک های حامی اش، دوستان ثروتمند دیگرش را نیز به این امر متقاعد کند. ادلسون در برابر این لطف بزرگ، یک شرط بیشتر نداشت: تعهد علنی ترامپ به انتقال سفارت آمریکا به بیت المقدس. ترامپ این تعهد را علنا اعلام کرد ولی بعد از پیروزی به آن عمل نکرد. البته لطف ادلسون به ترامپ منحصر به آن کمک مالی نبود و در گردهمایی نهایی حزب جمهوری خواه در جولای 2016 که تد کروز از حمایت ترامپ به عنوان نامزد نهایی جمهوری خواهان خودداری کرد، با خشم ادلسون روبه رو شد و ادلسون به عنوان پدرخوانده مقتدر حزب جمهوری خواه تدکروز را مجبور کرد حرفش را پس بگیرد و به حامی دو آتشه ترامپ تبدیل شود. با این حال ترامپ بعد از پیروزی در انتخابات، تا مدت ها خودش را مستقل از ادلسون می دید و قولش را هم درباره انتقال سفارت آمریکا به بیت المقدس نادیده گرفت. بار دیگری که گذر ترامپ به دباغ خانه ادلسون افتاد، سال ٢٠١٨ بود. عملکرد ترامپ، باعث شده بود بیشتر نظرسنجی ها شکست سنگینی را برای جمهوری خواهان پیش بینی کنند. این موضوع شکاف عمیقی در حزب جمهوری خواه ایجاد کرده بود و بحث های جدی برای جداکردن سرنوشت حزب از سرنوشت ترامپ مطرح شد. ترامپ بازهم چاره را در طلب دوباره کمک مالی از ادلسون و دوستانش دید. شرط پدرخوانده همان شرط قبلی بود: سفارت باید به بیت المقدس منتقل شود.ترامپ این بار وعده اش را عملی کرد و بلافاصله با صدها میلیون دلار کمک ادلسون و دوستانش، کارزاری بی سابقه به راه انداخت که بسیاری از پیش بینی ها را تغییر داد: مجلس سنا و بسیاری از فرمانداری های مهم را از سقوط به دست دموکرات ها نجات داد، شکست قابل پیش بینی در مجلس نمایندگان را تخفیف داد و مهم تر از آن اغلب مخالفان یا منتقدان ترامپ در داخل حزب جمهوری خواه را حذف کرد و با یک دست سازی حزب جمهوری خواه به نفع خودش، در عمل این حزب را به «فرقه ترامپ» تبدیل کرد. در سال ٢٠٢٠، ترامپ با وجود شکست در انتخابات نوامبر، با رای بی سابقه 74 میلیونی، هنوز منبع اصلی انرژی و جذب کمک های مالی انتخاباتی باقی ماند و اصلی ترین گزینه جمهوری خواهان برای نامزدی انتخابات ٢٠٢٤ محسوب می شد. ١٤٧ نماینده جمهوری خواهی که به رغم تمام تحولات بعد از اشغال کنگره، به صحت شمارش آرا رای منفی دادند، نشانه روشنی از ادامه حیات فرقه ترامپ در حزب جمهوری خواه است. با این حال، تبعات بعد از اشغال کنگره از جمله بسته شدن حساب کاربری ترامپ در توییتر و دیگر شبکه های اجتماعی و مهم تر از آن توقف خدمات شرکت های پرداخت آنلاین به کارزارهای ترامپ برای جذب کمک های مالی، بار دیگر انگیزه های مخالفان ترامپ در حزب را برای خارج شدن از زیر سایه ترامپ تشدید کرده و بحث کودتای درون حزبی علیه ترامپ نیز مطرح است، میچ مک کانل مشابه سال ٢٠١٨ به چنین کودتایی بی میل نیست ولی از نتیجه آن مطمئن نبوده و به همین دلیل آن را به بعد از استقرار دولت بایدن موکول کرده است. در این شرایط، خبر مرگ پدرخوانده ترامپ قطعا خبر خوشایندی برای ترامپ و فرقه اش نیست. ادلسون دو بار در سال های 2016 و ٢٠١٨ در سخت ترین شرایط ترامپ را در دوئل با هم حزبی های جمهوری خواه اش نجات داد. خبر مرگ وی شاید به معنی مرگ فرقه ترامپ و حتی محاکمه بعد از دوران ریاست جمهوری اش باشد. شرایطی که نیازمند همراهی گسترده جمهوری خواهانی است که دیگر نمی خواهند از اعضای فرقه ترامپ باقی بمانند. باید منتظر ماند و دید.
*********************************
روزنامه ایران **
ترامپ و پایان پوپولیسم و موبوکراسی/مجید تفرشی/کارشناس مسایل بین الملل
پایان عمـــــر دولت چهـارســـاله دونــــالد ترامپ زمان مناسبی است برای بازنگری جدی بر یک پدیده، یک دوره، یک حادثه و یک عارضــــــه در تاریخ معاصر جهان. خاماندیشی است اگر تصور کنیم که ظهور ترامپ در سپهر سیاسی امریکا و جهان، حادثهای بود ناگهانی، بیعقبه، بیدلیل و بدون تبعات و ادامه. چنانکه سادهاندیشی است اگر تصور کنیم که ظهور ترامپ و ترامپیسم منحصر به جامعه امریکا بوده و در هیچ کشور دیگری رخ نداده و نخواهد داد. همانطور که سطحینگری است اگر ادعا شود که در راه ظهور و استیلای ترامپ و ترامپیسم و مصائب ناشی از آن، فقط شخص او و همراهان و همفکرانش مسئول هستند و شرایط سیاسی، اجتماعی و فرهنگی امریکا و جهان، بخصوص سازوکار سیاست و حکومت در واشنگتن، هیچ تقصیر و تأثیری در بروز چنین روندی نداشته و لذا دلیلی برای بازنگری در مشکلات و نواقص قانونی و دموکراتیک برای جلوگیری از بروز چنین رخدادهایی وجود ندارد. از هماکنون، با قسم خوردن و آغاز رسمی دولت جو بایدن- کاملا هریس و به موازات تلاش برای استیضاح ترامپ برای تحقیر و بیآبرویی حداکثری او و ممانعت از بهرهوری از مواهب مادی، معنوی و سیاسی دوران پس از ریاست جمهوری، اقداماتی برای پروندهسازی جدیتر، رفع مصونیت قضایی و تعقیب قضایی او مطرح شده است. ولی سؤال مهم این است که آیا اکنون مجالی هم برای بازنگری جدی و محاکمه پرورش و رشد او در سیستم سیاسی امریکا، بهعنوان کشوری که خود را بزرگترین دموکراسی و مردمسالاری جهان میداند هم ایجاد شده است؟ با نگاهی به آخرین نطق ترامپ، در میان استقبال پرشور هوادارانش، قبل از ترک واشنگتن، میتوان دریافت که ترامپ از صحنه خارج شده، ولی ترامپیسم، نه تنها در امریکا که در دیگر کشورها نیز، هر یک به نوعی، همچنان به راه خود ادامه میدهد. در شرایطی که بسیاری از مردم جهان، از یک سو، از سازوکار انتخاب متعارف سیاستمداران حاکم و چند و چون عملکرد آنان راضی نیستند ...
و از سوی دیگر مجال و توان و انگیزه خیزش قهرآمیز تند و خشونت بار برای تغییر شرایط را ندارند، بهترین راه ممکن برای آنان، استفاده از همین ابزارهای متعارف، یافتن خللهای ظاهراً قانونی و سینه زدن زیر علم اشخاص و جریانهای جاهطلبی است که همچون ناجیانی همانند رابین هود و بتمن، از درون سیستم یکتنه به جنگ بدخواهان کشور بروند.
اگر قرار است جهان و جهانیان از شر ترامپ و ترامپیسم رها شوند، باید به جای ماتم گرفتن پس از به قدرت رسیدن امثال او، بسیار زودتر به فکر بیفتند. کسانی که فکر میکردند و فکر میکنند با تکیه بر قدرت پوپولیسم و سوار بر موج موبوکراسی (حکومت اوباش) میتوانند رقبای سیاسی خود را کنار زده و به اهداف خود و قدرت سیاسی برسند، اکنون با تجربه ترامپ باید دریافته باشند که با کمک چماقدار احتمالاً میتوان رقبا و دشمنان را کنار زد، ولی هرگز نمیتوان چماق را از دست آنان گرفت، جاهطلبی آنان را مسدود کرد و توقع داشت که گروههای تندرو صرفاً به وظیفه از پیش تعیین شده عمل کرده و توقع سهمی جزئی و کلی در قدرت سیاسی نداشته باشند. تجربه ترامپیسم نشان داد که محدود کردن فضای رقابت سالم سیاسی، به جای تطهیر و تزکیه فضای سیاسی، صرفاً به ظهور فرصتطلبان، قانونشکنان و خودکامگان منجر خواهد شد.
اندیشه ترامپ و ترامپیسم مبانی مختلفی دارد، ولی به گمان من، یکی از مهمترین مبانی آن، این نگاه است که همه گذشتگان خلاف مصالح و منافع ملی عمل کرده، دیگران تبهکار و ضد مردمی هستند و این تنها من و قبیله من هستیم که به فکر مردم و مصلحت کشور هستیم. در این نگاه، جایی برای خرد جمعی، احترام به دگراندیشی و تصور اینکه همه باید نگاه راهبردی به منافع ملی داشته باشند وجود ندارد. امثال ترامپ تصور میکردند و میکنند که از همه بیشتر و بهتر مصالح و منافع ملی را درک میکنند و هیچ شخص و جریان دیگری نه میتوانند و نه باید به اندازه او پایبند و دلسوز منافع ملی و مصلحت حکومت باشند.
ترامپ به دنیا نشان داد که سردادن شعارهایی مثل اول امریکا یا بیاعتنایی به پیمانها و تصمیمات جهانی برای جلب نظر تودههای خسته از قولها و سوءرفتار سیاستمداران بعضاً فاسد و ناکارآمد قبلی و ارائه راهکارهای معجزهآمیز برای حلوفصل مشکلات جهان، در کوتاه مدت شاهکار نشان میدهد، ولی در میانمدت و درازمدت به فاجعه منتهی میشود. اگر قرار است جهان در آینده شاهد ترامپ و ترامپیسم در ابعاد کوچکتر و بزرگتر نباشد، باید بهطور جدی به روند ظهور چنین پدیدههایی فکر کرد. امریکا نیز پس از آزمون تلخ و سخت ترامپ باید نشان دهد که آماده پذیرش دلایل این دوره انحطاط هست یا نه. باید دید که بایدن، این دومین رئیس جمهور کاتولیک امریکا، که برخلاف اولین مورد (جان کندی) که جوانترین رئیس جمهور کشورش بود، پیرترین پرزیدنت امریکاست، پس از جشن به قدرت رسیدن و آغاز واقعی کار، چگونه میخواهد و میتواند با این روش و منش برخورد و احیاناً پیکار کند.
*********************************
روزنامه شرق **
بایدن و فصل جدید روابط با ایران و جهان/سیدعلی خرم . استاد حقوق بینالملل
با استقرار رئیسجمهور جدید آمریکا در کاخ سفید، فصل جدیدی در تاریخ و زندگی مردم آمریکا و کشورهای جهان رقم خواهد خورد. چهار سال بخشهایی از جهان با راستگرایان افراطی آمریکایی همراهی نکردند و بهویژه جمهوری اسلامی ایران زیر ضربات ظالمانه و زورگویانه دونالد ترامپ و تیم جنایتکارش همچون پمپئو و منوچین، رنجهای فراوان دیدند که در تاریخ بشریت نمونه و نظیر نداشت. این فشارهای ظالمانه هنگامیکه برای مردم ایران با معضل فساد و برخی سوءمدیریتها و لطمه بیامان کووید19 همراه شد، تأثیرات فشارهای سیاسی و تحریمهای کشنده دونالد ترامپ افزون شد. جهان بهخوبی آثار مخرب سیاستهای راستگرایان افراطی را در آمریکا مشاهده کرد که چگونه در داخل آمریکا موجب تشتت و تفرقه شد و تمدن و دموکراسی را در این کشور به قهقرا برد و در پهنه گیتی، ساختارها را بههم ریخت و نُرمهای بینالمللی و توافقات و دستاوردهای بعد از جنگ دوم جهانی را آنچنان زیر سؤال برد که سالها طول میکشد با صرف انرژی و همدلی به ترمیم آن پرداخته شود. راستگرایی افراطی که تاریخ نشان میدهد گهگاه در گوشهای از جهان بروز و ظهور پیدا میکند، برخی از کشورها را دربر میگیرد، منافع و امنیت ملی آن کشورها را هدف قرار میدهد و به صلح و امنیت جهانی و روحیه همدلی و همکاری بینالمللی صدمات و لطمات جبرانناپذیری وارد میکند و درنهایت به فاشیسم منتهی میشود. شاید مردم ایران و سپس مردم آمریکا بیشترین خسارت را از سیاستهای دونالد ترامپ در این چهار سال متحمل شدند که برای هردو ملت فاجعهبار بود. امیال نژادپرستانه که نیمقرن بود در آمریکا افول پیدا کرده بود، دوباره با تهیمغزی دونالد ترامپ، در شیپورش نواخته شد و در میان مردم آمریکا سر برآورد. اما اکثر مردم آمریکا که متوجه وخامت اوضاع شده، دستبهکار شدند تا با شکست ترامپ در پای صندوقهای رأی، اجازه ندهند در عرض چهار سال آینده، مظاهر فاشیسم بر تارک جامعه آمریکا، نقش بندد و اوضاع از این بدتر شود. بخشی از آن 74 میلیون حامی ترامپ هم با مشاهده عملکرد او در نپذیرفتن نتیجه آرا و سوءاستفاده از ناآگاهان برای حمله به مرکز قانونگذاری آمریکا، حساب خود را از او جدا کرده و به مخالفان ترامپ پیوستند. اکنون جو بایدن، رئیسجمهور جدید آمریکا، در کاخ سفید مستقر میشود و قاعدتا سیاستهای جدید و ترمیمکننده سیاستهای دونالد ترامپ اتخاذ خواهد کرد. جو بایدن وظیفه سنگینی بر عهده دارد و باید نشان دهد پرچمدار عقل و منطق، مذاکره، همگرایی و چندجانبهگرایی است. تیم دولت او طوری انتخاب شده که عملا دست رد بر سینه نژادپرستی و ارجحیت یک قوم بر قوم دیگر زده است. همچنین تیم او از افراد متوازن و معقول تیم بارک اوباما انتخاب شدهاند که میتواند جای امیدواری برای درپیشگرفتن سیاستی متعادل و عقلگرا نسبت به ایران داشته باشد که البته باید در عمل، بروز یابد. بیشک جو بایدن انبوهی از مسائل پیشرو خواهد داشت که بروز آنها اغلب حاصل بیعقلیهای دونالد ترامپ بهشمار میرود و تیم جدید مجبور است به یکیک آنها رسیدگی کند.
قابل تصور است که درمان و پیشگیری کووید19 که فوج فوج مردم آمریکا را در کام مرگ میبرد، اولویت اصلی رئیسجمهور است. آنگاه ترمیم بیکاری و معضلات اقتصادی کشور و سپس ترمیم خروج ابلهانه ترامپ از کنوانسیون پاریس مربوط به محیط زیست متصور است. در صحنه خارجی، ترامپ مسائل زیادی روی دست رئیسجمهور جدید گذاشته است، از پرداختن به موضوعات چین و روسیه تا بازگشت به برجام و رسیدگی به انبوه مسائل در خاورمیانه.
مهم این است که ایران به این قضایا چگونه مینگرد. نباید نگاه دولت بایدن به تفاهم با ایران از اولویت بیفتد و این پرونده در دست رژیم صهیونیستی و عربستان سعودی قرار بگیرد که اوج آرزوی آنان است، زیرا تحریمها سرجایشان میمانند و مردم رنجدیده ما متحمل رنج بیشتری میشوند. توصیه میشود کشورمان بهعنوان یک بازیگر متعهد جامعه جهانی از آنچه در آمریکا در حال تغییر است به نفع منافع و امنیت ملی خود کمال بهرهبرداری را داشته باشد. باید اروپا و دولتمردان جدید آمریکا خود را متعهد به استمالت از ایران و مردمش بدانند و ایران مانند مذاکرات متعدد این سالها، خود را اهل گفتوگو اعلام کند. میتوان با نشاندادن روحیه تعامل، قبل از هرچیز به دولت بایدن مساعدت کرد که اغلب تحریمها را با وجود مخالفتهایی که در میان جمهوریخواهان هست، در اسرع وقت از میان بردارد و آنگاه با اهرمهایی که در پیشرفتهایی که در زمینه هستهای و برجام دارد با شنیدن برنامههای آمریکا و اروپا برای برجام و منطقه، حداکثر منافع قابل کسب را برای تقویت امنیت کشور رقم زد.
*********************************