روزنامه کیهان **
پیشبینی پیر جماران!/ محمدسعید مدنی
1- «قوام آدم بازیگری بود... به ظاهر پیشهوری (رهبر حزب دموکرات آذربایجان) را تقویت میکرد و در مقابل روسها راجع به نفت شمال نیز روی موافقت نشان میداد از آن جمله با سادچیکف طبق نظر روسها قرارداد بست ولی چون آدم محیلی یا محترمانهتر بگویم مدبری بود در قرارداد شرط کرد که باید مجلس موافقت کند. او به امید اینکه با اولیای کرملین بهتر بتواند تفاهم کند به مسکو رفت ولی دست خالی برگشت. و وقتی به استالین گفته بود طبق قانون اساسی ما ،هر قراردادی را باید مجلس شورای ملی تصویب کند، پاسخ داده بود؛ خب، قانون اساسیتان را عوض کنید.»!
(ماهنامه خاطرات وحید؛ آبان و آذر ۱۳۵۰، ص۱۰.)
۲- امروز اول بهمن ماه است کمتر از یک ماه مانده به ۴۲ سالگی انقلاب اسلامی. انقلابی که با اهداف بزرگ آرمانهای متعالی مثل برچیدن بساط استعمار و استبداد و دخالت بیگانه در امور داخلی و مدیریت جامعه و چنگاندازی او بر منافع سرشار این سرزمین غنی و ثروتمند برپا شد. انقلابی برای پایان دادن به حقارتها و اهانتهایی که قدرتهای سلطهگر علیه ملتی گرفتار رژیمهای نالایق و دست نشانده و در خدمت منافع اجانب، نه منافع ملی که بدون اجازه آنها جرات آب خوردن هم نداشتند و برای انتخاب نخستوزیر و وزیر و... باید از آنها مجوز میگرفتند! و بالاخره انقلابی بر احیا یک مکتب و حیات بخشیدن به یک ملت و حرکت بالنده و پرنشاط برای ایجاد یک تمدن بینظیر مبتنی بر آموزههای ناب اسلامی.
۳- ۴۲ سال دشمنی بیامان برای نابودی و یا حداقل دچار کردن آن به سرنوشت قیامها و حرکتهای ضد استعماری که پیش از این در ایران (مثل مشروطه و نهضت ملی شدن نفت) و این اواخر جریان بیداری اسلامی در بعضی کشورها مثل مصر صورت گرفته بود. دشمنان که سالهای سال به لطائفالحیل مانع از بیداری مجدد اسلام و مسلمانان شده بودند، با برپایی انقلاب اسلامی به تکاپو افتادند تا مانع از تثبیت و تداوم آن شوند و حتیالامکان آن را از نفس بیندازند ولو با حفظ «صورت» در «هاضمه» خود حل و هضم کنند. آنها این را میدانستند که کارکرد و کارایی این انقلاب که مبتنی بر آموزههای مکتب اسلام است فراتر و بیشتر از سرنگونی یک رژیم وابسته و توخالی است. این انقلاب قادر است یک «منظومه فکری نو» را به دنیا ارائه نماید که هر کسی - در درجه اول در جهان اسلام و بعد دیگر مردم گرفتار در چهار گوشه جهان در معرض آن قرار بگیرد، به طور فطری به آن جذب میشود و آن را نقشه راه آزادی خود از بند استعمار واستثمار قرار بدهد.
۴- سلطهگرانی که به برکت انقلاب اسلامی دستشان از حلقوم این ملت کوتاه شده و دوران چپاول و غارت منابع ملی این سرزمین را به پایان رسیده میبینند، جنگی تمامعیار علیه این انقلاب و نظام منبعث از آن آغاز کردهاند. همه حرفشان هم به زبان ساده این است که چرا این مردم و این نظام به دوره سلطهگری آنان پایان داده و حاضر هم نیستند به هیچ وجه به آن دوران شوم بازگردند! اینها علیرغم شعارهای لزوم «واقعگرا» بودن که مشتی هالوی از مرحله پرت داخلی هم آن را باور میکنند نمیخواهند این واقعیت را بپذیرند که دوران سلطه آنها بر این کشور پایان یافته است و گهگاه به گونهای حرف میزنند که یادآور ادبیات دوران استعمار، آن هم استعمار کهنه ! است.(مثل آنچه در فراز آغازین مطلب از قول استالین آمد.) نامه اخیر ۲۷ کشور اروپایی (اتحادیه اروپا) و بیانیه گستاخانه چند روز پیش تروئیکای اروپایی (فرانسه، انگلیس و آلمان) خطاب به دولتمردان ایران سند تازهای است بر این ادعا...
بنابراین برای احیای آن دوران سیاه و احیای سروری و چپاولگری خود از همان لحظه پیروزی انقلاب تا همین لحظه دست به هر شرارت و جنایتی زده و هرکاری توانسته واز دستشان بر آمده علیه این انقلاب انجام دادهاند و به گفته امام راحل اگر کاری را هم انجام ندادهاند، برای این بوده که نتوانستهاند نه اینکه نخواسته باشند!(نقل به مضمون) از ایجاد تفرقه و تحریک قومیتها علیه یکدیگر گرفته تا دامن زدن به اختلافات فرقهای و مذهبی؛ از برپایی جنگ هشتساله و تهاجم نظامی ناجوانمردانه گرفته تا تهاجم فرهنگی و تلاش برای اندلسی کردن ایران. از ترور اندیشمندان و متفکرانی چون شهید مطهری تا... شهید فخریزاده و از ترور ناجوانمردانه آزادمردان جان برکفی نظیر شهید سلیمانی و شهید ابومهدی گرفته تا راه انداختن جنگ تمام عیار اقتصادی و حمله به سفره و معیشت مردم و... اما با این همه راه به جایی نبرده وگویی مشت بر دماوند باصلابت کوفتهاند! انقلاب کماکان ادامه دارد. جمهوری اسلامی امروز نماد عینی انقلاب است و به گواه دوست و دشمن «نهضتی» است که هرگز به «نهاد» تبدیل نشده است. هر چقدر زمان میگذرد ثمرات عمل به اصول سازنده و حیاتبخش آن بیشتر مشخص و ملموس میشود. علاوهبر پیشرفتهای بزرگ و قابل تحسین در عرصههای علمی و پزشکی و نظامی و صنعتی و...، امروز ایران به قدرتی تبدیل شده که هیچ متجاوز و زیادهخواهی جرات آن را که به آن چپ نگاه کند، ندارد. و البته این تازه اول بسمالله است! علاوهبراین وجود و تداوم این انقلاب باعث شده تا چهره شیطانی و ضدبشری نظام سرمایهداری از پشت نقابهای فریب و تزویر برای جهانیان بیرون افتد و آشکار شود و عمق وابستگی به صهیونیستهای غاصب و کودککش و میزان خیانت ارتجاع عرب برای مسلمانان و دنیای اسلام معلوم و افشا شود و... آثار و برکات این انقلاب که تازه ۴۲ سال از عمر آن میگذرد چه در داخل و چه در ابعاد بینالمللی و جهانی فراتر از آن است که بتوان در این مختصر اشاره کرد، اما هر چقدر میگذرد حتی کسانی را هم که به اردوگاه دشمنان قسم خورده انقلاب وابستهاند، درباره اتفاقات تکاندهنده و کارکردهای کمنظیر و بینظیر انقلاب، وادار به اعتراف کرده است.
۵- امشب به وقت ایران قرار است جو بایدن به عنوان چهل و ششمین رئیسجمهور آمریکا سوگند بخورد. بایدن نامزد حزب دمکرات است که به کاخ سفید راه پیدا کرده است، اما مستندات و شواهد نشان میدهد که هرحزب و گروهی(جمهوریخواه یا دمکرات) در آمریکا به قدرت برسد علیرغم بعضی اختلاف سلیقهها باید در چارچوب اصول و سیاستهای کلی و از قبل تعیین شده رفتار نماید و به دنبال تحقق اهداف نظام سرمایهداری باشد. مثلا حمایت همهجانبه از نظام غاصب و جنایتکار صهیونیستی از مقدسات نظام سرمایهداری و اصل و سیاستی است که هر رئیسجمهوری با هر مرام و متعلق به هر حزبی باید به آن عمل نماید و حق ندارد از آن عدول نماید. از طرف دیگر دشمنی بیامان با انقلاب اسلامی و تلاش و توطئه بیوقفه و از هر راه و به هر وسیله برای تغییر نظام جمهوری اسلامی ایران (Regime change)، تا زمانی که جمهوری اسلامی در مسیر تحقق آرمانهای انقلاب اسلامی است و سیرت و ماهیت آن حفظ شده است، هدفی لایتغیر است که از جیمی کارتر تا بایدن و... باید به دنبال تحقق آن باشند. واقعیات چهل و دوسال گذشته این ادعا را به راحتی اثبات میکند، و واقعیتهای زنده و پیش چشم نیز بر این واقعیت صحه مینهد که آمریکای کارتر تا ترامپ در مصاف با انقلاب اسلامی نه تنها «هیچ غلطی نتوانسته انجام دهد»، بلکه امروز خود چنان در مرداب بحرانها و معضلات و مشکلات ناشی از ذات سرمایهداری بیرحم گرفتار آمده که برای مراسم امشب شهر واشنگتن به یک پادگان نظامی تبدیل شده و به گفته بسیاری از متفکران جهان و حتی اعتراف بعضی سیاستمداران و رسانهها و بالاخره مردم عادی آمریکا نظام سیاسی این کشور در مسیر فروپاشی و تمدن شکل گرفته بر مبنای آن، در معرض افول است! برای مثال همین چند روز پیش نشریه «هیل» با انتشار یک نظرسنجی، نوشت که «از هر پنج نفر آمریکایی، چهار نفر بر این عقیدهاند که کشورشان در حال فروپاشی است.» بعد از حمله طرفداران ترامپ به کنگره «ریچارد هاس روزنامهنگار و پژوهشگر آمریکایی» از «آغاز عصر پسامدرن» سخن گفت و اینها در حالی است که سالها پیش از این و در اوج تهاجم رژیم بعث به خاک ایران که با حمایت همین آمریکا و نوچههای اروپاییاش انجام گرفته بود پیر جماران با همان بیان آرام و طمأنینه مومنانه، با صلابت تمامگفته بود» اسلام، ابرقدرتها را به خاک مذلت خواهد نشاند!»
۶- چه آمریکا باشد چه نباشد؛ انقلاب اسلامی در انجام رسالت الهی خود در تداوم نهضت انبیاء باید با تکیه و پایبندی به اصول و مبانی(مثل قسط و عدالتمحوری، ظلمستیزی، مردمسالاری و...)، و حرکت در «صراط مستقیم» و توحیدی، سرانجام به دست صاحب اصلی خود برسد. همانطور که دشمنان بینقاب و رویاروی خارجی، با همه ترفندها و توطئهها نتوانستهاند ماهیت و سیرت انقلاب را تغییر دهند و به تعبیر رهبر انقلاب آن «در هاضمه قدرتها و جریانهای سیاسی مسلط هضم شود»، ولاجرم نتوانستند بزرگترین سرمایه و پشتوانه این انقلاب یعنی «مردم» را از آن بگیرند باید با هشیاری و بصیرت کامل(که بیش از هر چیز در گروی تبعیت از رهبری است) اجازه نداد انقلاب به آفات درونی که بنابر تجربه تاریخ- خاصه در تاریخ اسلام- خطرناکتر از دشمن خارجی است مبتلا شود و کسانی و گروههایی از داخل دانسته و نادانسته پروژه ناکام دشمن را دنبال کنند و ماهیت و سیرت انقلاب را به دست منافقان و خوارج زمان با حربه «ایستایی و تحجر» و یا به وسیله تبلیغات و القائات غربزدگان و هویت باختگان با «شعار پیشرفت و مدرن شدن»! و... از «درون» تحریف و منحرف کنند و به هدف نهایی خود که جدایی میان «مردم» و «انقلاب» است برسند.
*********************************
روزنامه وطن امروز **
میراث ترامپ برای بایدن/محمدکاظم انبارلویی
بالاخره بایدن به کاخ سفید راه یافت. سیمایی که امروز درباره موضوع حاکمیت آمریکا در برابر جهانیان است، یک سیمای مبهم است، زیرا در آخرین نمایش و پردهبرداری از دموکراسی آمریکایی، تصویری از خود نشان دادند که هیچکس نمیتواند روی راهیافتگان جدید به کاخ سفید حساب باز کند.
البته دموکراتها اتوکشیدهتر از جمهوریخواهان هستند و برخی غربگرایان هم در تهران امید دارند آمریکاییها سر عقل آمده و به پیمانهایی که امضا کردند از جمله برجام برگردند.
بودجه سال 1400 هم بر اساس همین خوشبینی بسته شده است. آگاهان میدانند هرگونه امید بستن به کاخ سفید و وعدههای پوشالی رهبران آمریکا بویژه جو بایدن اساس معقول و عملی ندارد، مگر اینکه آمریکا بدون مذاکره و گفتوگو و با جبران خسارات 3 ساله خروج از برجام برگردد به تعهدات خود.
برجام یک لانه فسادی است که آمریکا و اروپا بساط بدعهدی خود را در آن سامان دادند اما اگر آمریکا به تعهدات خود برگردد بویژه رفع تحریمهای بانکی و ظالمانه، میتوان یک افق جدیدی از مناسبات ایران با غرب را ترسیم کرد؛ در عین حال کسانی که دستاندرکار موضوع مناسبات ایران با غرب هستند، هیچ امیدی به این مساله ندارند البته ایران و همه کشورهای جهان از شکست ترامپ و بیرون انداختن او از کاخ سفید استقبال کردند، چون هیچ حساب و کتاب عقلانی حاکم بر تصمیماتی که توسط وی در کاخ سفید گرفته میشد، وجود نداشت و همه از پایان ترامپ استقبال کردند؛ ایران هم استقبال کرد.
بایدن یک جعبه در بسته است که هنوز باز نشده اما با توجه به مواضع زمان حضور وی در دولت اوباما که معاون بود، هیچ امید روشنی وجود ندارد. مسؤولان کشور براساس تعهد خود به قانون باید قانون مجلس را که مبنی بر بازگشت ایران به نقطه صفر تعهدات است، اجرا کنند.
ما غنیسازی 20 درصد را کلید زدیم و به ماقبل برجام برمیگردیم. اقتصاد هم باید بر اساس عدم نگاه به برجام بسته شود زیرا میدانیم امیدی به بازگشت آمریکا و اروپا به تعهدات برجام وجود ندارد. هزار راه نرفته برای سامان دادن به اقتصاد کشور وجود دارد که دولت باید آنها را دنبال کند، راه برجام بسته است و شواهد نشان میدهد بازشدنی نیست.
مهمترین مساله همصدایی و همگرایی مسؤولان است تا از تهران یک صدا درباره مناسبات خارجی شنیده شود و خوشبختانه اخیرا که مجلس قانون رفع تحریمها و صیانت از حقوق ملت را به تصویب رسانده است، همه بر این قانون متمرکز شدهاند و خوشبختانه صدای مخالفی هم وجود ندارد.
امروز به تحلیل رهبر حکیم انقلاب رسیدیم که فرموده بودند نه جنگ خواهد شد و نه مذاکره. آمریکاییها در حال جمع کردن بساط خود از غرب آسیا هستند، زیرا 7 تریلیون دلار هزینه برای آنها هیچ دستاوردی نداشته است، از این رو ترجیح میدهند منطقه را ترک کنند.
مصوبه پارلمان عراق در سالروز شهادت حاجقاسم باعث شد آمریکاییها به خروج خود از منطقه تسریع ببخشند و اگر عزم رفتن نداشته باشند، نیروهای انقلابی به نیروهای آمریکایی مستقر در پایگاهها و سفارتخانه آمریکا درس خوبی خواهند داد.
تکلیف ملت و دولت ایران روشن است و آنچه تکلیفش مشخص نیست سرنوشت تجاوزکاران آمریکا در منطقه است و بایدن با میراثی از 4 سال لاتبازی در عرصه بینالملل بویژه غرب آسیا از سوی ترامپ مواجه است که باید دید چه تدبیری برای بیرون آمدن از این بحران در خاک آمریکا و سپس در مناسبات آمریکا در عرصه بینالملل خواهد داشت.
*********************************
روزنامه خراسان**
مگر کرونا تمام شد؟/سید صادق غفوریان
چقدر زود فراموش می کنیم روزهای هراسناک خرداد و تیر یا همین روزهای سیاه آبان را که تعداد قربانیان کرونا تا مرز روزانه 500 نفر هم رسید. تجربه های گوناگون تاریخی به ویژه در همین روزها با نوع رفتارهای پروتکل شکن مان، بر این فرضیه که ما اساسا آدم های فراموشکاری هستیم صحه می گذارد و الا بیشتر از یک ماه از آن روزهای هولناک نمی گذرد که تبعات شیوع بیماری، کشور را به مرز یک بحران فراگیر سوق داده بود. روزهایی که کار فرسایشی و همراه دلهره برای گروه درمان و تداوم شرایط نامناسب اقتصادی در ماه های مهر و آبان، شرایط مبهم و اسفناکی را برای کشور پدید آورد که راهی جز پناه بردن به محدودیت های گسترده پیش روی مان نگذاشت.حالا این روزها به ویژه در تعطیلات ابتدای هفته، کم توجهی عمومی به پروتکل ها، افزایش سفرهای غیر ضروری، گردهمایی ها و برگزاری برخی مراسم ها بدون توجه به ضوابط تعیین شده این نگرانی را به وجود آورده که پیک بعدی کرونا همین روزهاست که در سایه گونه های جدید و جهش یافته، وحشیانه تر از قبل گریبانمان را بگیرد. از این رو تجربه 11 ماه همزیستی ایرانی و نصفه و نیمه با کرونا، توجه به چند نکته اساسی را در کوران این «بی خیالی عمومی» به ما گوشزد می کند:
1- قانون، مردم ، نظارت و جریمه
در این 11 ماه به روشنی دریافتیم که ترکیب «وضع قانون» ، «اهتمام مردم یا اجبار آن ها» و «نظارت و تعیین جریمه»، بهترین روش وصول به شرایط مطلوب است. برای نمونه در آبان ماه و در پی بحران آماری مبتلایان و قربانیان، تعیین مقررات و جریمه برای آمد و شد میان شهرها، تعطیلی برخی شهرها و تعیین محدودیت برای تردد شبانه، کشور را تا حدودی در وضعیت نرمال قرار داد، اما با فروکش آمار قربانیان و شرایط بحرانی، به یک باره موج «بی خیالی»ها و «شل گیری»های فراگیر آغاز می شود به نحوی که با فرارسیدن برخی مناسبت ها یا تعطیلات یکی دو روزه جای سوزن انداختن در سواحل و برخی اجتماعات پیدا نمی شود. به طور قطع کم کاری و «شل آمدن» هر یک از مواردی که گفته شد شامل (قانون، مردم و نظارت) قطعا ما را مجدد در وضعیت قرمز قرار خواهد داد همچنان که اکنون و بر اساس آمارها در آستانه ورود دوباره به این وضعیت هستیم. به این هشدار که روز گذشته بیان شد توجه کنید:
* «رئیس ستاد مقابله با کرونای پایتخت: در شرایط نزدیک شدن به شاخص و عدد مولد پایه به رقم یک، هستیم. این شاخص که همواره به عنوان یک شاخص علمی در این بیماری برای تهران مورد توجه بوده است در هفته های گذشته به زیر یک تنزل کرده بود، اما این عدد هم اکنون 0.99 و مماس بر یک است و اگر از عدد «یک» بالاتر برود به معنای گسترش جدید بیماری تلقی میشود و اکنون فاصله اندکی با عدد یک دارد که نشان دهنده این است که شرایط کنونی کاملا ناپایدار و شکننده است.» ضمن این که شرایط جهانی و جهش وحشیانه این ویروس، اکنون سیستم درمانی بسیاری از کشورها را از پا انداخته است و خدا می داند با این پیش بینی روز گذشته سازمان بهداشت جهانی مبنی بر این که «به زودی شاهد فوت 100 هزار نفر در هفته در جهان خواهیم بود» چه سرنوشتی در انتظار کشورهاست.
2- بیشترین سهم برای مردم
باری، باز هم بر اساس آن چه از 11 ماه گذشته دریافتیم، بی شک این «مردم» اند که بیشترین نقش را در پازل پروتکل های بهداشتی بازی می کنند. اگرچه قانون گذار، ضابط و ناظر هر سه نقش تعیین کننده در فرایند اجرای پروتکل ها دارند، اما در نهایت مردم، در قواعد بازی و میدان پایبندی به ضوابط بهداشتی تعیین کننده هستند چرا که «پروتکل»ها فقط واژه ها و عباراتی هستند که روی کاغذ می آیند و چنان چه اراده و اهتمامی بر آن نباشد، کمترین ارزش را هم ندارند. از سوی دیگر ضابط و ناظر مگر تا چه حد و میزان می توانند در برابر متخلفان از جبر و شیوه های قهری استفاده کنند. بله ما هم قبول داریم خیلی ها برای تامین معاش مجبور به خروج از خانه هستند اما این به معنی رعایت نکردن پروتکل ها نیست بنابراین «ما» مردم، خودمان برای بازگشت روزهای سیاه کرونایی عجله نکنیم و با تمام سختی هایی که ماه هاست در آن گرفتار آمده ایم، چند ماه آینده تا رسیدن «واکسن» نیز دندان روی جگر بگذاریم و اجازه ندهیم شرایط از آن چه هست، سخت تر و ملتهب تر شود.
*********************************
روزنامه ایران **
روزنامهنویسی مسئولانه/محمود واعظی/رئیس دفتر رئیس جمهوری
از اول بهمن ماه سال 1373 که روزنامه وزین ایران «به میان مردم آمد» تا امروز که اول بهمن آخرین سال سده چهاردهم شمسی را سپری میکنیم، 26 بهار گذشته. 26 سالگی در مقیاس عمر آدمیان، تازه اول جوانی است اما در مقیاس عمر رسانهها-خصوصاً در ایران- عدد قابل توجهی است. قریبترین معنای این عدد سترگ، این است که نهالی که در سال 1373 به کوشش آقای دکتر وردینژاد و همه همکاران ایشان در سپهر اطلاعرسانی کشور غرس شد، امروز بحمدالله به درخت تنومندی تبدیل شده و در جامعه متکثر ایران، ریشه دوانده است.
برخی به اشتباه روزنامه ایران را روزنامه دولت نام مینهند. در کشوری که دولتها از رأی مردم اعتبار میگیرند، دولت تجسم اراده ملت در عرصه حکمرانی است و هر تعبیر و تعریفی که دولت و ملت را جدای از هم صورتبندی کند، رهزن ذهن و ره به خطا بردن است. به همین معنا، روزنامه ایران امروز نه روزنامه دولت، که روزنامه ملت است. جمعی از شریفترین روزنامهنگاران کشور در این رسانه مشغول کارند که با نگاهی ملی و فراجناحی، مسائل، توفیقات و بیموامیدهای مردم ایران را روایت میکنند. ما در دولت جمهوری اسلامی ایران، اگرچه انتظار داریم توفیقات و دستاوردهای کشور از سوی رسانهها به سمع و نظر مردم برسد، اما به هیچ عنوان از انعکاس مشکلات و رنجهای مردم برنمیآشوبیم. این نه صرفاً یک ادعا که مانیفست دولت در عرصه رسانه است. با یک بررسی گذرا در محتوای روزنامه ایران طی سالهای مسئولیت دولت تدبیر و امید، هر ناظر منصفی تأیید میکند که این روزنامه عملکردی متوازن و حرفهای داشته و هرگز خالی از صدای مردم و دغدغهها و مسائل و مشکلات آنان نبوده است.
روزنامه ایران به تأسی از نام باشکوهی که بر تارک خود دارد، رسانهای متعلق به ایران اسلامی است. این روزنامه برخلاف رسانههایی که با بودجه بیتالمال، نه صرفاً عملکرد که حتی موجودیت خود را در تعارض بنیادین با دولت برآمده از رأی ملت تعریف کردهاند، نگاهی منصفانه به دولت و خدمات آن دارد اما در عین حال، ابزار تبلیغاتی یا روابط عمومی دولت نیست. دولت هم البته چنین انتظاری از هیچ رسانهای ندارد. در منظومه فکری دولت، «اقناع» اکسیرِ اثرگذاری ارتباط است و از همین منظر، حتی در تبیین دستاوردها و موفقیتهای دولت، قائل به صداقت، شفافیت و رویکرد اقناعی بوده و هستیم. بر همین اساس برداشت من از کارنامه روزنامه ایران این است که دستاندرکاران این روزنامه به سنت روزنامهنویسی مسئولانه پایبند بودهاند. برخلاف رسانهها و شبهرسانههایی که بر سر شاخه نشسته و بن میبُرند، روزنامه ایران به رغم انعکاس کاستیها و انتقادات، پایههای اعتماد عمومی را تخریب نمیکند. این روزنامه نگاه کاریکاتوری به سرمایه اجتماعی ندارد و میداند، صدمه به سرمایه اجتماعی نه فقط دولت که همه را به محاق میبرد. این روزنامه در عین مطالبهگری؛ چشمان خود را به شرایط سخت اداره کشور و تنگناهای موجود نمیبندد و در صورتبندی مشکلات مردم، عملکرد دشمنان ملت را به اسم نظام حکمرانی کشور نمینویسد.
بالندگی روزنامه ایران، در گروی تداوم همین نگاه کلاننگر و معطوف به منافع ملی و مصالح مردم است. این روزنامه همچنان که مرزبندی شفاف خود را با نگاهِ یأسآفرین، تلخ و سیاهنگر رسانهای حفظ میکند، هیچ گاه نباید به دغدغهها، مشکلات و رنجهای مردم بیاعتنا باشد. روزنامه ایران به دلیل ارتباط سازمانی که با دولت دارد، میتواند و باید حلقه وصل مردم و دولت باشد. دیدهبانی دقیق از جامعه کار مهم دیگری است که میتواند در زمره مسئولیتهای روزنامه ایران قرار بگیرد و نگاه دستگاه اجرایی کشور را به تحولات اجتماعی و آنچه در زیر پوست جامعه جریان دارد، واقعبینانهتر کند. ضمن تبریک صمیمانه سالگرد 26 سالگی روزنامه ایران به همه کسانی که در طول این سالها در این روزنامه تلاش کردهاند، برای این رسانه شریف، ارزشمند، منصف و مردمگرا آرزوی موفقیت و تداوم اثرگذاری میکنم. به امید روزی که همه رسانههای ایران از عمر طولانی و اقبال عمومی برخوردار باشند.
*********************************
روزنامه شرق **
اهمیت آرایش مناسب جامعه، دولت و اقتصاد/حمزه نوذری*
مسئله امروز کشور فقط کارگران، معلمان و بازنشستگان نیستند. بخش زیادی از جمعیت برای قرارگرفتن در موقعیت کارگران و کارمندان، با مشکلاتی مواجه هستند. به نظر میرسد محتوای اقتصادی و فرهنگی کشور دستخوش منطقی شده که با خود بیکاری، طبیعتکشی و تضاد اجتماعی به همراه آورده است. شرایط، انواع مختلف سرمایهداری را در ایران همعصر کرده است؛ از سرمایهداری تجاری و بازرگانی تا اشکال پیش از سرمایهداری و پدرسالار، سرمایهداری رانتخوار و احتکاری، سرمایهداری مالی و... . این رویکرد درکی از تغییر و تحولات کیفی جامعه ندارد. درحالحاضر از هیچ پروژهای برای جامعه خبری نیست. پروژه منسجمی که خواهان استقرار جامعه نوینی بر اساس عدالت و رفاه باشد وجود ندارد. امروز سیاستمداران سخن از نگاه به شرق به میان میآورند. بهویژه نگاه خاصی به پروژه چینی وجود دارد. اما آیا درکی از نگاه به شرق وجود دارد؟ پروژه چینی قبل از اینکه در تضاد با غرب باشد، یک پروژه ملی اجتماعی است. سمیر امین معتقد است که ملیگرایی در چین از بار معنایی مثبتی برخوردار است؛ نهفقط به معنای ضدامپریالیست بلکه متضمن داشتن مسئولیت اجتماعی است. پروژه چینی قبل از هرچیز متضمن همبستگی اجتماعی برپایه اشتغال، خدمات اجتماعی و بازتولید درآمدهاست. در چین خبری از خصوصیکردن مبالغهآمیز و آزادی بیقیدوشرط بازار نیست. خصوصیکردن به سبک چینی که در واقع نوعی عدم تمرکز اموال عمومی است، بیشتر به نفع مالکیت مجتمعها مانند سندیکاها و تعاونیهاست. چین سعی کرده است آرایش مناسب میان دولت بهعنوان هدایتگر، جامعه مدنی و اقتصاد (بازار) ایجاد کند که بر پایه ثبات اقتصادی (کنترل تورم)، رشد اقتصادی و خدمات اجتماعی به جامعه استوار است. پس چین پروژه ملی اجتماعی دارد که بر اساس آرایش مناسب بین سه عرصه است؛ هرچند در این آرایش، دموکراسی و حقوق بشر به معنای مصطلح آن کمرنگ است. شاید به این مسئله برگردد که چینیها پیش از دموکراسی، خواهان حقوق و مزایای اجتماعی و رفاهی باشند. اما این آرایش ثابت و همیشگی نیست و چین نیز باید آرایش خود را مبتنی بر نابرابریهای شکلگرفته در این جامعه و مطالبات دموکراسیخواهی بازبینی کند. درک درست از نگاه به شرق به معنی آن است که کشورهای شرقی مانند سنگاپور، کره جنوبی، چین، ژاپن و... به آرایش مناسب سه عرصه دست یافتهاند؛ هرچند مدام باید این آرایش را بازنگری کنند. منظور این نیست که ما پروژه چینی در کشور پیاده کنیم بلکه غرض این است که وقتی از نگاه به شرق یا نگاه به غرب سخن میگوییم، لازم است بدانیم که آنها پروژهای ملی اجتماعی دارند که آن را آرایش مناسب بین جامعه مدنی، دولت و اقتصاد (بازار و صنعت) نام گذاشتهام. رنج ما نداشتن پروژه اجتماعی یا همان آرایش مناسب بین جامعه مدنی، دولت و اقتصاد (بازار) است.
داشتن آرایش مناسب وضعیت ما را در عرصه بینالمللی بهبود میبخشد. وقت آن است که به جامعه بیندیشیم. وقت آن است که به آرایش مناسب بین سه عرصه بیندیشیم و امید بنشانیم، وقت آن است که خلاقانه ارزشهای جمعی را نجات دهیم و شهروندی را تحکیم کنیم. اکنون زمان عمل به مسئولیتهای اجتماعی است
*استادیار جامعهشناسی دانشگاه خوارزمی
*********************************