روزنامه کیهان **
از مردم عقب نمانیم! / سیدمحمد سعید مدنی
۱- «و این واقعیت دیگر را هم عرض بکنیم...که ما هرجایی که به خدا تکیه کردیم، به نیروی مردم تکیه کردیم و حاضر به حرکت جهادی شدیم، پیروز شدیم؛ نگاه کنید شما از اول انقلاب تا حالا، هر جا ما مردم را آوردیم وسط کار، به نام خدا شروع کردیم و حرکتمان جهادی بود، ما در آنجا پیروز شدیم. در خود اصل انقلاب این اتفاق افتاد، مردم آمدند، مردم خیابانها را پر کردند؛ قشرهای مختلف مردم آمدند وسط میدان، و... در دفاع هشت ساله- هشت سال جنگ شوخی نیست...- مردم آمدند وسط کار. امام (رضوان الله تعالی علیه)... راز قضیه را فهمید که باید چه کار بکند، خدا به او الهام کرد، او را هدایت کرد، مردم را آورد وسط میدان و نام خدا را سر دست گرفت و حرکت کرد. در جنگ هشت ساله ما پیروز شدیم؛ در همه موارد دیگری که مردم آمدند و خدای متعال بر زبان و دل مردم حاکم بود و کار کار جهادی بود، ما پیروز شدیم؛ این هم یک واقعیتی است».(رهبر انقلاب)
2- چند روز پیش «لندیس» رئیسمرکز مطالعات خاورمیانه در دانشگاه اوکلاهما از قول جیمز جفری فرستاده ویژه سابق آمریکا در امور سوریه گفت: هدف آمریکا این بود که: «مردم ایران را «له» کند، اما سیاست فشار حداکثری واشنگتن علیه ایران شکست خورده است.» چندی قبل نیز نیکی هیلی نماینده سابق آمریکا(دوران ترامپ) در سازمان ملل گفته بود هدف آمریکا از تحریمها این است که «ایران را از نظر اقتصادی چنان تضعیف کنیم که مردم در اعتراض به آن به خیابانها بریزند!»
نظیر این حرفها را دیگران هم زدهاند اما اخیرا وقتی که به قول خودشان حربه تحریم و فشار حداکثری هم در مصاف با مقاومت ملت هشیار و صاحب تشخیص ایران راه به جایی نبرده است، بیش از گذشته و بهطور بیپرده و صریح اعتراف میکنند که هدف اصلی تحریمها چه بوده و سلاح تحریم را روی چه کسانی نشانه گرفتهاند! مردم ایران! مردمی که چون خارچشم استعمار و استعمارگران هستند و به آنها باج نمیدهند و بساطشان را در این مملکت جمع کردهاند و به هیچ وجه تسلیم خواستههای غارتگرانه آنها نمیشوند پس از نظر سیاستهای استعماری چپاولگران باید «له» و از هستی ساقط شوند! این درست برخلاف نظرات و تبلیغاتی است که از بیرون و داخل مرزها یکسره در پی القای این معنا هستند که آمریکا و غرب خیرخواه مردم ایران و خواهان نجات آنها از دست ارتجاع! و پیوستن آنها به کاروان تمدن بشری هستند!
۳-یکی از بزرگترین و موثرترین اقدام ملت ایران در طول تاریخ برپایی انقلاب اسلامی است. انقلابی که این سرزمین ریشهدار و گرفتار اتحاد شوم استبداد و استعمار را از دهان سلطهگران جهانی بیرون آورد و به آن عزت و آزادی و استقلال دوباره هدیه داد و راه را برای احیا و ایجاد گذشته درخشان و سربلندی دوباره آن هموار کرد. ملت میداند چه کرده این است که محکم و بازگشتناپذیر پای انقلاب ایستاده و دشمنان هم فهمیدهاند مردم ایران چه میخواهند لذا تمام توان و تلاش خود را بهکار بسته تا دستاورد بزرگ ملت را که با تحمل هزینههای سنگین حاصل شده نابود و یا به انحراف بکشاند. آنها خیلی وقت است که به این نتیجه رسیدهاند که انقلاب اسلامی مردمیترین انقلاب تاریخ است و تا مردم بهعنوان بزرگترین پشتوانه نظام؛ در میدان حضور دارند و با تحمل ترفندها و توطئههای بیامان؛ با همه وجود و حتی با چنگ و دندان در برابر تهاجمات دشمن بینقاب خارجی و همچنین عملکرد زیانبار مسئولانی سست و واداده و عافیتطلب حامی و مدافع انقلاب هستند، و تداوم خروشان آن و تداوم آرمانهای تحول خواهانه و آبادگرانه آن را خواستار هستند، محال است به خواستههای نامشروع خود برسند و ایران را دوباره به چراگاه خود تبدیل نمایند. پس باید به گفته لندیس این مردم را «له» کرد! باید آنها را از کرده خود (برپایی انقلاب اسلامی) و دفاع تمامقد از نظام برآمده از انقلاب پشیمان کرد و به زانو درآورد.
4- دشمن بدخواه اگر قبلا هم نمیفهمید یا خود را به نفهمی زده بود حالا خوب فهمیده و در تحلیل محتوای حرفهایی که از جانب اردوگاه او به گوش میرسد میتوان به این نتیجه رسید که دولتهای شیطانی و در راس همه شیطان بزرگ دریافته آنکه در دفاع از نظام خواهان تداوم تمام و کمال انقلاب اسلامی است و ۴۲ سال است در این مسیر سینه خود را سپر کرده و با پایمردی و هشیاری و گوش به فرمان رهبری انقلاب همه توطئهها و ترفندها را خنثی و تهاجمات آنها را در هم کوبیده، مردم ایران هستند. مردمی که در عصر سلطه مادیت و سرمایهداری و اومانیسم و...انقلابی به نام «خدا» برپا میدارند و به نظم نوین جهانی که متضمن منافع استعمارگران و استحمار انسانیت است حمله میکنند. مردمی که حاضر نیستند دست از اسلام ناب بردارند، حماسه حسینبنعلی(ع) را فراموش کنند.آرمان حاکمیت عدالت علی(ع) را به اوراق تاریخ بسپارند و...با روزگار و زمانه کنار بیایند و دم درکشند و مثل همه «نرمال» باشند وبه آنچه نظام سرمایهداری برای آنها مقدر کرده است، شکرگذار و رضایت دهند. مردمی که ۴۲ سال است که در برابر انواع و اقسام دشمنیها و فشارهای وحشیانه قدرتهای سلطهجو خارجی مردانه و مومنانه مقاومت میکنند و بدتر از آن ناملایمات زندگی و سختیهای معیشتی ناشی از فقدان مدیریت انقلابی وگرانیهای غیر منطقی و افسار گسیخته که با توجه به تحریمهای دشمن بسیار سؤالبرانگیز و مشکوک به نظر میرسند و تاختوتاز باندهای فرصتطلب و منفعتپرست برخوردار از رانتهای بیحساب و... را که خواه و ناخواه دقیقا در راستای نقشه و خواسته دشمن عمل میکنند، علیوار «خار در چشم و استخوان درگلو» تحمل میکنند اما فریب بدخواهان شرور این آب و خاک ظلمستیز را نمیخورند لذا حاضر نیستند گامی در جهت میل و هدف دشمن بردارند و آنطور که او میخواهد و آرزو میکند رفتار کنند.مردمی که در هر صحنه و میدانی که انقلاب لازم دارد، خستگیناپذیردر صحنه هستند از راهپیماییهای همه ساله ۲۲ بهمن گرفته تا...
حضور حماسی و خیرهکننده در مراسم تشییع پیکر پاک سردار دلها.
5- استکبار به سرکردگی آمریکا از ملت ایران خشمگین است. هدف از همه دشمنیهایش هم انتقام از مردم ایران است.ملت ایران با برپا کردن انقلاب اسلامی بساط دویست ساله استعمار را در این کشور و بلکه منطقه جمع کرده است. این است که میبینیم طی ۴۲ سال گذشته دشمنان همه ابزار و امکانات خود را علیه این مردم به میدان آورده و پیکاری تمامعیار در جبهههای مختلف از حربه نظامی و اقتصادی گرفته تا تهاجم فرهنگی و جنگ روانی علیه این ملک و ملت مقاوم به راه انداخته است. نکته جالب و قابل تامل هم اینجاست که هر چقدر فشارها و شرارتها و جنایتهای دشمن علیه این ملت و انقلاب اسلامی بیشتر شده مردم آبدیدهتر و انقلاب قویتر شده است. و این هم یکی از سنتهای الهی و قوانین حاکم بر تاریخ است که تفکرات غرق در شهوت و مادیت اصلا نمیتوانند از آن سردر بیاورند. ملتی که با خدا معامله کرده وخالصانه عزیزترین و بهترین فرزندان خود را «ابراهیم وار» برای رضای خدا به قربانگاه فرستاده با همه وجود ایمان دارد که در این معامله حتما پیروز است و هیچ قدرت مادی و پوشالی را یارای مقابله با آن نیست...
۶- مردم ایران دشمن خود را خوب شناختهاند. دیگر فریب او و شعبدهبازیها و فریبکاریهای او اظهار فضل! بعضی به اصطلاح غربزدگان روشنفکرنمای عقب مانده داخلی را نمیخورند. راه مقابله و شکست دادن او را هم میدانند، بنابراین تا زمانی که انقلاب اسلامی، انقلاب اسلامی است یعنی از بزرگترین پشتوانه خود مردم برخوردار است؛ فشارهای استکبار بهطور حداکثری و حتی بیشتر و بالاتر از ادامه خواهد داشت. یک نظرسنجی که از سوی یک دانشگاه آمریکایی و موسسه کانادایی انجام شده است نشان میدهد که اکثریت مردم ایران ضمن حمایت از «قانون راهبردی مجلس برای لغو تحریمها و صیانت از منافع ملت ایران» اعلام کردهاند بین جمهوریخواهان و دموکراتهای آمریکایی تفاوت چندانی وجود ندارد. اخیرا آقای آنتونی بلینکن وزیر امور خارجه دولت بایدن گفته است «تمام تحریمها علیه ایران به قوت خود باقی خواهد بود» و توضیح میدهد «ما (دولت بایدن) هیچ یک از اهرمهای فشار خود را کنار نگذاشتهایم... در واقع دست ما حتی بالاتر است چرا که بار دیگر در موضع مشترک با متحدان اروپایی خود هستیم.» مردم ایران دشمن را خوب شناختهاند و بر خلاف بعضی مدعیان سیاست شناسی و سیاستدانی، میدانند راه شکست این دشمن غدار و کینهتوز و خنثی کردن توطئهها و ترفندهای او فقط و فقط تکیه بر ظرفیتهای درون و «مقاومت» جانانه است و بس.
۷- حالا جمهوری اسلامی قویتر از همیشه است. اخیرا آقای «مایکل برنز» که به عنوان جدیترین نامزد ریاست آینده سازمان سیا مطرح است ایران را در کنار چین و روسیه بهعنوان یکی از اصلیترین تهدیدهای آمریکا میداند. موضوع بالاتر از دستیابی ایران به سلاح هستهای و ارتقا توان موشکی و... است. اینان میدانند که ایران از هر دوتای دیگر هم خطرناکتر است. اختلاف آمریکا با چین و روسیه اختلاف «درون تمدنی» است و تنشهای معمول درباره مسائل اقتصادی و مسابقات تسلیحاتی و رقابتهای تجاری و...، اما اختلاف با ایران اسلامی از نوع رقابت ایدئولوژیک و تمدنی است. آنها میدانند که ایران با انقلاب خود(برخلاف رقبای دیگر) پیامآور یک «منظومه فکری نو» و فرهنگی انسانساز وآخرتنگر است که در تقابل و تضاد کامل با فرهنگ متکی بر مادیت محض و اصالت سود و سرمایه غربی است.جمهوری اسلامی(به اذعان خود غربیها) حالا قویتر از همیشه است. و البته این تازه آغاز راه است! مردم ایران تصمیم خود را گرفته و محکم ایستاده و گوش به فرمان رهبری، بدون توقف با هشیاری و صبر و قاطعیت به سوی افقهای روشن آینده و تحقق آرمانهای بزرگ تاریخی و تمدنساز انقلاب اسلامی به پیش میروند. خوب است آنهایی هم که در اینجا و آنجا صاحب پست و مسئولیت هستند، مردم ایران را هرچه بهتر بشناسند و همراه و همپای آنها حرکت کنند و از آنها عقب نمانند یا بدتر از آن در مسیری خلاف جهت مسیر آنها حرکت نکنند...!
***************************************
روزنامه وطن امروز**
جای خالی مجلس در کمیته نظارت بر ارز/حمید کمار
بودجه سال 1400 در حال بررسی و اصلاح در مجلس است. نمایندگان در این مدت تغییرات بسیاری در لایحه بودجه اعمال کردهاند. در این میان یکی از حساسترین موضوعاتی که نمایندگان درباره آن تصمیمگیری کردند، مساله تخصیص ارز دولتی در سال 1400 است.
پس از لایحهای که دولت برای بودجه سال آینده تقدیم مجلس کرد، بسیاری از نمایندگان مجلس از پایان دادن به سیاست تخصیص ارز 4200 تومانی سخن گفتند. سیاست تخصیص ارز 4200 تومانی در حالی از ابتدای سال 97 به طور جدی آغاز شد که پس از نزدیک به 3 سال از اجرای آن، گزارشهای رسمی نشان میدهد کنترل قیمتها که هدف اصلی این سیاست بود، محقق نشده است. گذشته از شکست این سیاست، سوءاستفادههای گسترده برخی افراد از ارزهای دولتی تخصیص دادهشده، از دیگر مسالههای این سیاست بود. همین مسائل باعث شد نمایندگان مجلس برای پایان دادن به این سیاست دست به کار شوند. با این حال پس از آنکه مجلس از عزم خود برای پایان دادن به سیاست ارز 4200 تومانی گفت، دولتمردان به ادامه این سیاست اصرار ورزیدند. فضاسازی رسانهای دولت برای ادامه تخصیص ارز 4200 تومانی تا آنجا ادامه یافت که دولت رسما مجلس را مقصر تمام گرانیهای سال آینده معرفی کرد. در نهایت مجلس تصمیم گرفت برای جلوگیری از انحرافات سیاست مذکور، کمیتهای را برای نظارت بر مصارف ارز دولتی تعیین کند.
بر این اساس کارگروهی مرکب از رئیسکل بانک مرکزی (دبیر کارگروه)، رئیس سازمان برنامه و بودجه، وزیر امور اقتصادی و دارایی، وزیر صنعت، معدن و تجارت و بالاترین مقام دستگاه اجرایی ذیربط موظفند سیاستگذاری و فرآیند تخصیص، توزیع و موارد مصرف ارز ترجیحی را به گونهای اجرا و نظارت کنند که کالاها و خدمات مشمول، بهنگام، به اندازه و با قیمت متناسب با نرخ ترجیحی ارز به مصرفکننده نهایی برسد. مقامات فوق در اجرای این جزء، به صورت تضامنی مسؤولیت دارند.
با این حال نکته عجیب در ترکیب تعیینشده برای کمیته مزبور، غیبت نماینده قوه مقننه برای نظارت (البته بدون حق دخالت در امور اجرایی دولت) است. از همین رو پیشنهاد میشود مجلس در کمیته مزبور، یک نفر از نمایندگان مجلس را به عنوان نماینده قوه مقننه تعیین کند تا نظارت مستقیم مجلس بر کم و کیف تخصیص ارز 4200 تومانی محقق شود.
***************************************
روزنامه خراسان**
بافت پیرامونی حرم رضوی و راه باقی مانده/دکتر سید علی علوی
سرانجام طرح ویژه تفصیلی بافت پیرامون حرم رضوی تایید شورایعالی شهرسازی و معماری را دریافت کرد وبه ادعای متولیان از بن بست 25 ساله خارج شد .موضوعی که به خودی خود حتی اگر طرح مصوب ایده آل نباشد به واسطه خروج بافت پیرامونی حرم از حالت فریز می توان آن را یک دستاورد برشمرد.گرچه بخش قابل توجه از فرصت تاریخی را که هر چند صد سال محقق می شود در احیای بافت پیرامونی حرم از دست داده ایم و اینک با واقعیتی از تغییر بافت جمعیتی تغییر بافت هویتی و تغییر کالبد بومی شهر مواجه ایم اما در این مجال چند نکته پراهمیت به نظر می رسد.
2.میدان داری آستان قدس رضوی
براساس آن چه در بند اول آمد گرچه در شرایط فعلی از سه یا چهار ضلع تصمیم سازی و عملیات این طرح ، آستان قدس کمترین اثرگذاری ها را دارد اما به نظر می رسد با توجه به جایگاه آستان قدس و عام المنفعه بودن آستان ،ثبات مدیریتی ، دوری از اهداف اقتصادی و ارتباط تنگاتنگ سامان دهی بافت پیرامون حرم رضوی با موضوع زیارت به نظر می رسد بهترین گزینه برای میدان داری اجرایی برای سامان دهی بافت پیرامونی حرم امام رضا(ع) آستان قدس است موضوعی که نیازمند تصمیم گیری سریع و در سطح کلان است چرا که البته با توجه به منافع مالی قابل تامل وتضاد منافع ممکن است این تصمیم مورد پسند برخی ذی نفعان نباشد.
3.اجرای سریع و زمان بندی شده
متاسفانه بیش از سه دهه است که زئران و مجاوران از بلاتکلیفی بافت پیرامونی حرم در رنج هستند. اصولا یکی از نکات مثبت مصوبه اخیر یک گام رو به جلو رفتن بافت پیرامونی اطراف حرم و خروج از حالت بن بست است. به نظر می رسد پس از دو گام ذکر شده، ارائه یک برنامه زمان بندی مشخص برای اجرای پروژه اطراف حرم ضروری است . برنامه زمان بندی شده ای که تبدیل به مطالبه ملی شود.
4.بودجه ملی برای یک پروژه بین المللی
متاسفانه یکی از مسائل بافت پیرامونی حرم تامین منابع مالی و جذب سرمایه گذار بوده است .رویکرد یا مسئله ای که بانی بخش قابل توجهی از اشتباهات یا عامل و بهانه بخش قابل توجهی از تصمیمات غلط گذشته بوده است که متاسفانه راه بازگشتی برای آن نیست .اما به نظر می رسد برای جلوگیری از اشتباهات راهبردی بعدی یکی از مهم ترین مسائل تغییر دیدگاه به پروژه اطراف حرم است پروژه ای که نه تنها مسئله مدیریت شهری یا آستان قدس یا مدیران استان نیست بلکه مسئله ای ملی است که باید بودجه آن در ابعاد ملی تامین شود.
5.توجه به بافت پیرامونی به عنوان قلب نماد تمدن سازی انقلاب اسلامی
شاید اگر به بافت پیرامونی مشهد به عنوان قلب نماد تمدن سازی انقلاب اسلامی نگریسته می شد اکنون با مشهد و بافت پیرامونی دیگری مواجه بودیم بافتی که دچار تغییرات غیرقابل بازگشت نشده بود .به نظر می رسد برای اصلاح و ادامه این مسیر تبدیل شدن این گزاره در دیدگاه مسئولان ملی و محلی به یک مطالبه مردمی در ابعاد ملی بتواند در آینده بافت پیرامونی حرم موثر باشد.
6.توجه به مطالبات رهبر انقلاب
رهبر انقلاب حداقل طی 15 سال گذشته به صورت رسمی و غیر رسمی مطالباتی را در باره بافت پیرامونی حرم از تولیت آستان، نماینده ولی فقیه، امام جمعه ، استاندار و شهردار داشته اند .مطالبات و تذکراتی که اگر بخواهیم واقع بینانه به آن نگاه کنیم متاسفانه بخش قابل توجه آن همچون
*اکتفا به حداقل سطح موردنیاز و تنها در حد ضرورت برای تملک املاک مردم
*خریدحق انتفاع موقوفات منطقه
*رعایت حدود و موازین شرعی و قانونی در تملک ها
*پرهیز از هرگونه تملک صرفا با هدف تامین نیازهای مالی شهرداری یا ایجاد پاساژ و فعالیت های تجاری
*اولویت حمایت از مالکان بومی منطقه در واگذاری های مصوب
*پرهیز از هر گونه اقدام با رویکرد انتفاعی ودرآمدی که موجب مزاحمت اهالی شده و خلاف رضایت آن ها باشد.
*لزوم حفظ و تقویت اعتماد عمومی به عنوان پشتوانه های سازندگی مدیریت شهری
بر زمین مانده و در واقع بین آن چه پیاده شده و مطالبات رهبر انقلاب آن چنان فاصله وجود دارد که به نظر می رسد متولیان دانسته یا نادانسته راه را برخلاف نکات رهبر انقلاب اجرایی کرده اند.مطالباتی که اگر در همان میانه دهه 80 به درستی پیاده و اجرایی می شد اکنون با شرایط فعلی مواجه نبودیم گرچه بخش قابل تامل سرفصل هایی که به اختصار آمد دیگر از دست رفته اما با توجه به عزم دوباره برای سامان دهی بافت پیرامونی حرم مطهر به نظر می رسد مطالبات هفت گانه رهبر انقلاب باید در ادامه مسیر مد نظر جدی متولیان امر قرار گیرد.
***************************************
روزنامه ایران**
توسعه با دو بال/رضا اردکانیان/وزیر نیرو
آیا کسی قادر است کارکرد درست کامپیوتر شخصی، تلفن همراه هوشمند یا هر سختافزار مشابهی را بدون سیستم عامل تصور کند؟ شما هم به احتمال زیاد در زندگی با شرایطی مواجه شدهاید که سیستم عامل ویندوز کامپیوتر شخصی یا تلفن همراهتان از کار افتاده و اصطلاحاً «هَنگ» کرده است. سختافزار تجهیزات شما هر قدر هم پیچیده و مدرن باشد بدون نرمافزار کار نمیکند. نرمافزارهای بسیار پیچیده و توانمند هم باید روی سیستمهای سختافزاری مناسب نصب شوند. تناسب سختافزار و نرمافزار از اصول توازن توسعه در جهان امروز است.
یکی از مشکلات توسعه در ایران همین عدم تناسب سختافزارها و نرمافزارهاست. حیطه کاری من در زمینه مهندسی و مدیریت منابع آب و بهعنوان وزیر نیرو در بخش برق، مشحون از اینگونه عدم تناسبهای سختافزار و نرمافزار است. ما ایرانیان دههها سرمایههای بسیاری را به ضرورت، صرف ساخت سختافزارهایی نظیر سدها، نیروگاهها، شبکههای انتقال برق و شبکههای آبیاری، نیروگاههای برق تجدیدپذیر، کارخانجات ساخت تجهیزات پیشرفته صنایع آب و برق و سایر سختافزارها کردهایم. اگر در جهان جایگاه خوبی در صنعت ساخت سدها، احداث نیروگاهها یا تولید تجهیزات پیشرفته صنعت برق و نیروگاههای برقابی داریم، نتیجه همین دهها میلیارد دلار سرمایهگذاری است. این وجه از بسط ظرفیتها را میتوانیم «ساختوساز» بخوانیم.
وجه ساختوسازی توسعه شبیه همان سختافزار کامپیوتر شخصی یا تلفن همراه هوشمند است. همه سازههای آب و برق که در چند دهه گذشته ساخته شدهاند، در زمره ساختوسازها قرار میگیرند. سؤال اما اینجاست که آیا این ساختوسازهای انبوه، با ظرفیتهای بالا – نظیر حدود 86000 مگاوات ظرفیت نصبشده نیروگاهها در صنعت برق ایران – و عمدتاً باکیفیت مناسب، که زمینهساز بخش زیادی از کیفیت زندگی و رفاه امروز جامعه ایران هستند، به اندازهای که توان دارند و با بهرهوری مناسب در خدمت توسعه همه جانبه و پایدار قرار دارند؟
پاسخ این سؤال را باید در وضعیت «سازوکاری» یا نرمافزاری جستوجو کرد. همه این سازهها بر بستر و با استفاده از سازوکارهایی ساخته شده، فعالیت میکنند، ارزیابی میشوند و در خدمت توسعه قرار میگیرند. اگرچه ماشینآلات، مواد و فرایندهای فیزیکی ساخت سد، نیروگاه و شبکه به چشم میآیند اما انبوهی از سازوکارهای تشخیص نیاز به ساخت سازه، نظیر ارزیابی اقتصادی، اجتماعی، محیطزیستی و فناورانه سازه، برگزاری مناقصه، تأمین مالی و نظارت بر ساخت و ارزیابی کیفیت هر سازه وجود دارد که جلوی دوربین و چشم نیستند اما شدیداً بر کیفیت سازه و ساخته شدن آن در حداکثر بهرهوری مؤثرند. بهرهبرداری از سازه و تضمین پایداری از آن هم تحت تأثیر همین نرمافزارهاست.
سازوکار چگونگی استخدام و بهکارگیری نیروی انسانی است که در نهایت کیفیت یک نظام بوروکراتیک را مشخص میکند. کیفیت و درستی سازوکارهای تعیین قیمت، رقابت در بازارهای بورس، تأمین مالی و تخصیص منابع است که پایداری سازهها، تضمین انگیزه برای سرمایهگذاری مجدد و بهرهبرداری رقابتی، غیررانتی و سالم از سازهها را تعیین میکند.
بیگمان ضرورت داشته است بر ساخت سازهها سرمایهگذاری کنیم. کشورهای توسعهیافته سازههای باکیفیت، کافی و مجهز به فناوری پیشرفته دارند، اما داشتن چنین سازههایی کفایت نمیکنند. سازهها در فقدان سازوکارهای درست بهکارگیری نیروی انسانی شایسته و تضمین بهرهوری کار ایشان، بدون سازوکارهای تضمین بهرهبرداری اقتصادی و مطابق اصول علم اقتصاد، بدون سازوکارهای تضمینکننده رعایت ملاحظات اجتماعی و محیطزیستی و بدون سازوکارهایی که توزیع عادلانه و پایدار منافع حاصل از فعالیت اقتصادی را تضمین کنند، هرگز سبب توسعه متوازن پایدار نمیشوند.
تأکید بر سازهها، سرمایهگذاریهای اغلب سنگین برای ساختن سازههای عظیم بدون تأکید بر اصلاح سازوکارها، لزوماً منجربه توسعه متوازن پایدار نمیشود. زمان آن است که اصلاحات سازوکاری، که در بیانهای دیگر با عنوان اصلاحات نهادی، اصلاح قواعد و اصلاح نرمافزارهای اداره امور نیز بیان شده، در دستور کار جدی قرار گیرد. بدون سازوکارهای درست، میلیاردها دلار سرمایههای کشور صرف ساخت سازههایی شده و میشود که نه تنها به بهترین شیوه و بالاترین میزان بهرهوری از آنها استفاده نمیشود و در خدمت توسعه پایدار قرار نمیگیرند، بلکه محتمل است ساخت سازهها در کنار ارائه برخی خدمات به مردم، ابزار تخریب محیطزیست، هدررفت منابع و ایجاد پیآمدهای خطرناکی نظیر نابرابری و نارضایتی اجتماعی شوند. اگرچه دیر هم هست اما هیچ لحظهای را نباید از دست داد و اصلاحات سازوکاری را باید با قوت در دستور کار قرار داد.
وزارت نیرو در سال 1399 دستور کار اصلاحات سازوکاری را در کنار توسعه ساختوسازی قرار داد. پویش هرهفته_الف_ب_ایران با عنوان فرعی «ساختوسازها» و «سازوکارها» در این سال شروع شد. ما خود آگاه هستیم که چرخ عمران در ایران در چند دهه گذشته با تأکید بر ساختوساز چرخیده و ذهنیتها، نظام اداری و حتی انتظارات بر اساس این تأکید شکل گرفته است.
کار درست را اما باید از نقطهای آغاز کرد.پنجاه اصلاح سازوکاری از ابتدای سال در دستور کار قرار گرفت و برای اولین بار، مفهوم «اصلاحات سازوکاری» را به ادبیات وزارت نیرو که از جمله ساختوسازیترین وزارتخانههای کشور است وارد کردیم. کوشیدیم در طول یک سال ذهنیت مجموعه مدیران با این مفهوم و ضرورت در دستور کار قرار دادن آن انس بگیرد. هفتههای مشخصی را اختصاصاً به اصلاحات سازوکاری پرداختیم و تلاش کردیم به این بخش از فرایند اصلاحات و توسعه، شخصیت مجزا و به اندازه ساختوسازهای مهم بدهیم. نتیجه این کار که باور داریم باید در آینده بیشتر بر آن تأکید شود و بخشی از دستورکار دائمی وزارت نیرو و شرکتهای زیرمجموعه باشد در هفته چهل و سوم پویش هرهفته_الف_ب_ایران در روز یکشنبه 10 اسفند 1399 به بار نشست.وزارت نیرو در این روز شاهد برگزاری مراسمی بود که اختصاص به افتتاح هیچ سد، نیروگاه، شبکه یا سازهای نداشت. مجموعهای از اصلاحات سازوکاری که نرمافزارهای بهرهبرداری، کارآمدسازی، سالمسازی، مؤثرسازی و حکمرانی باکیفیتتر صنعت و منابع آب و برق هستند در این روز معرفی شدند. برخی از مهمترین این سازوکارها به شرح زیر بودند:
اجراییشدن سازوکار استفاده از فضای پیرامون منابع آبی نظیر دریاچه سدها برای مقاصد گردشگری و فواید مترتب بر اشتغالزایی و فقرزدایی ناشی از این کار که توأمان سبب آشنایی مردم با منابع آب و سرمایهگذاریهای صورتگرفته در این بخش نیز میشود و سواد آب و انرژی را نیز در استفادهکنندگان از این مناطق افزایش میدهد.
استقرار ساختار سازمانی مدیریت منابع آب کشور بر مبنای حوضه آبریز که از ملزومات حکمرانی پایدار، بینبخشی و توأم با مشارکت ذینفعان در مدیریت منابع آب است.
تأسیس مرکز مطالعات آبهای مرزی و منابع آب مشترک که بهدلیل اشتراک ایران در حوضههای آبریز مشترک با کشورهای همسایه و ضرورت صیانت از منافع ملی در شمار ملزومات مدیریت منابع آب در ایران است.
تقویت و توسعه بورس انرژی و بهبود رویکرد تضمین خرید برق بهصورت رقابتی و بر اساس مناقصه که دو سازوکار اقتصادی مهم برای توسعه اقتصاد برق و افزایش بهرهوری بهشمار میروند. همچنین در بخش برق سامانههای مدیریت ملی یکپارچه فرایند خرید تضمینی برق تجدیدپذیر و سامانه ملی مدیریت هوشمند احداث و بهرهبرداری نیروگاههای تجدیدپذیر نیز رونمایی شدند.
یکپارچهسازی شرکتهای آب و فاضلاب شهری و روستایی یکی از مهمترین اصلاحات سازوکاری در صنعت آب و فاضلاب است. این یکپارچهسازی سبب کاهش پستهای سازمانی دولتی و کوچکسازی دولت، افزایش راندمان و بهرهوری شرکتهای آب و فاضلاب، ارتقای خدماترسانی به روستاها و استفاده بهتر از تجهیزات و داراییهای این شرکتها میشود. همچنین اجرای نظام مدیریت داراییها در صنعت آب و فاضلاب نیز از جمله اصلاحات سازوکاری در این بخش بوده است.
طراحی سازوکارهای فروش اموال مازاد نیروگاهها و مدیریت داراییهای راکد، به علاوه طراحی و ایجاد بازار میانروزی برق، طراحی و بومیسازی سیستم سنجش انرژی و راهاندازی مرکز پایش شبکه ICT صنعت برق هم در شمار طرحهای سازوکاری صنعت برق قرار دارند که در این هفته افتتاح شدند.
ما نیک آگاهیم که گستره فعالیتهای اصلاح سازوکاری که باید در صنعت برق و آب ایران، بالاخص قواعد مربوط به بازارها، قیمتها، سرمایهگذاریها و نیروی انسانی صورت بگیرد خیلی بیش از آن چیزی است که امسال انجام شد، اما این گام اول بود برای آشنا شدن فرهنگ سازمانی با مفهوم اصلاحات سازوکاری و شکل دادن به اندیشه و عزمی که اینگونه اصلاحات را در اولویت قرار دهد. امیدواریم به روزی که صنعت برق و آب و کل کشور بر ترکیبی از ساختوسازهای درست و باکیفیت و سازوکارهای اصلاحشده و مشوق توسعه و پایدارسازی، به دو بال برای پریدن در آسمان توسعه مجهز شود.
***************************************
روزنامه شرق **
چرا در مناطق خطرناک تهران همچنان آپارتمان میسازند؟/مهدی زارع*
محدوده شمال تهران از مناطق خوشآبوهوا و البته اعیاننشین و گرانقیمت و همزمان از خطرناکترین مناطق شهری از دید زلزله و سوانح طبیعی مانند زمینلغزش و سیلاب است. اینکه بین ریسک سوانح و زندگی در ناحیهای خوشآبوهوا و ثروتمند، مردم کدامیک را ترجیح میدهند، اتفاقات 50 سال اخیر نشان داده که ترجیح بر سرمایهگذاری در چنین منطقه خطرناکی بوده است. مناطقی مانند نیاوران، سعادتآباد، سوهانک سعدآباد و اقدسیه، شاهدهایی هستند برای مناطقی که در 20 سال قبل چنین از انبوه برجها پوشیده نبودند، ولی اکنون ساختمان ویلایی و باغ در آنها نایاب شده است! اکنون در سال 2021 شهرها محل زندگی 55 درصد جمعیت جهان هستند. مناطق شهری موتور رشد جهانی هستند و به 80 درصد تولید ناخالص داخلی جهانی کمک میکنند. با وجود اینکه تراکم بالای مردم، مشاغل و داراییهایی که شهرها را بسیار موفق میکند، باعث میشود آنها -و صنعت جهانی- در برابر طیف گستردهای از مخاطرات طبیعی و انسانساخت و استرسهایی که امروزه بهطور فزایندهای بر آنها اثر میگذارد، آسیبپذیر باشند. به نظر میرسد که تمرکز در حال رشد افراد و فعالیتهای اقتصادی در بسیاری از شهرها از جمله تهران با مناطق در معرض خطر زیاد همپوشانی دارد. برآوردها نشان میدهد که تا سال 2050، جمعیت شهری در معرض زلزله بزرگ به 870 میلیون نفر میرسد.
مناطق شهری بهطور فزایندهای در معرض خطر قرار میگیرند و الگوهای جدیدی از ریسک شدید ایجاد میکنند. در عین حال، توسعه شهری با برنامهریزی و مدیریت ضعیف، خطرات جدید و ریسک گستردهای ایجاد کرده است شهرهای نامناسب همچنان مخاطرات جدیدی ایجاد میکنند که دستاوردهای توسعه فعلی را هر چه بیشتر ناپایدار میکند. نبود زیرساختها و خدمات کافی، مسکن ناامن، خدمات بهداشتی ناکافی و ضعیف – حتی در مناطق ثروتمند شمال شهر تهران - میتواند مخاطرات طبیعی را به یک فاجعه تبدیل کند. به عنوان مثال، مدیریت ضعیف مواد زائد جامد میتواند باعث انسداد شبکههای فاضلاب آب و فاضلاب شود که میتواند منجر به غرقاب و جاری شدن سیل شود. تخریب یا آسیب به زیرساختها میتواند منجر به کمبود آب یا آلودگی شود. دسترسینداشتن به مسکن امن با تأمین آب، نبود بهداشت و مراقبتهای بهداشتی و آموزشی بر توانایی بهبودی ساکنان شهری اثر منفی میگذارد. ویژگیهای بیشماری از برنامهریزی و توسعه شهری فعلی وجود دارد که باعث آسیبپذیری میشود، از جمله این واقعیت که در تصمیمات سرمایهگذاری به ندرت خطر فاجعه در نظر گرفته میشود. ضعف مقررات، به عنوان مثال اجرانشدن قوانین ساختمانی، مجوز برنامهریزی و سرمایهگذاری نظارتی، که اغلب به فساد مرتبط است، امکان انتقال خطر از شرکتهای ساختمانی به کسانی را که در ساختمانها زندگی و کار میکنند، فراهم میکند. در ایران مرگومیر بر اثر زلزله بارها در تاریخ رخ داده است. مهمترین مثال زلزله پنجم دیماه 1382 بم است که زلزلهای با بزرگای 6.5 موجب کشتهشدن حدود یکسوم جمعیت شهر شد! این موضوع عمدتا به دلیل روش ساخت خانههاست که در صورت لرزش در معرض ریسک بالای فروریختن هستند. بسیاری از ساختمانهای جدید بر مبنای کسب سود بیشتر و صرفا سرمایهگذاری، بدون درنظرگرفتن اولویت خطر زمینلرزه ساخته میشوند. بنابراین حتی زمینلرزههای نه چندان شدید میتوانند تعداد نسبتا زیادی جان باخته داشته باشند. خوشبختانه بیشتر زمینلرزهها اندازهای کوچک و متوسط دارند و بسیار در نواحی کمجمعیت رخ میدهند. ولی این موضوع الزاما همه موارد را شامل نمیشود، اقل موارد نیز میتواند برای ما فاجعهبار باشد. در همان مناطق مخاطرهخیز که مدام به بارگذاری جمعیتی در آنها ادامه میدهیم، شمال شهر تهران و تقریبا در تمام محدودههای پیرامونی همه شهرهای استان تهران چنین روندی برقرار است و این موضوع عملا سرمایهگذاری در جهت افزایش ریسک است. جلوی ایجاد ریسکهای جدید را بگیریم.
* استاد پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی و مهندسی زلزله
***************************************