یک روزنامه اصلاحطلب، ترویج روحیه اشرافیگری و تجمل و فاصلهگذاری با مردم در دولت سازندگی و پس از آن را علت مشکلات مردم معرفی کرد.
روزنامه اعتماد در حالی به دولت سازندگی و حزب کارگزاران حمله کرده که چپها در سال 76 با راستهای کارگزارانی ائتلاف کرده و ائتلاف مدعی اصلاحطلبی را به وجود آوردند. این ائتلاف در انتخابات مجلس ششم (78)، ریاست جمهوری نهم و دهم (سال 84 و 88) و سپس در حمایت از روحانی در سالهای 92 و 96 و همچنین ائتلاف در انتخابات مجلس دهم ادامه داشته است.
روزنامه الیاس حضرتی بدون اشاره به سوابق این پیوند عمیق، شعار مانور تجمل در دولت هاشمی را تخطئه میکند و مینویسد: پس از پایان جنگ زمان زیادی از دوران سازندگی نگذشته بود که مانور تجمل اعلام و با سرعتی باور نکردنی حداقل در میان بخشی از مسئولان، فضای معنوی و سادگی دوران دفاع برچیده شد. خیلی زود پیکان سوارهای مسئول که از نازیآباد و جوادیه و خانیآباد به وزارتخانهها میرفتند، خودروهای خود را مثل خانههای خود عوض کردند و طبل جدایی اقتصادی مردم و بسیاری از صاحب منصبان به صدا درآمد. سادهزیستی و حضور در میان اقشار متوسط و پایین جامعه ریا به حساب آمد و تئوریسینها دست به کار شدند و نام اخلاق مردمی را پوپولیسم نهادند.
کارگزاران سازندگی که در آن زمان ائتلاف محکمی با جناح بازار برقرار کرده بودند در ایدههای خود برای زندگیهای تجملی موفق شدند و حتی بسیاری از منتقدان خط امامی این شیوه را با خود همراه ساختند! آنها اگر در زمینههای دیگر افتان و خیزان عمل کردند، در خداحافظی با دوران معنوی زمان جنگ و تسری تجمل موفقیت کاملی به دست آوردند.
آری وداع با دوران معنوی و سادهزیستی خسارتهای عظیم به بار آورد و همچنان مصیبت میآفریند. آن فضا را شکستند در حالی که هیچ جایگزین مدرنی برایش در نظر نگرفتند.
روزنامه اعتماد، ترویج همین روحیه اشرافی را علت وقوع مشکلاتی مانندمشکلات خوزستان میداند و مینویسد: حالا باید 10 روز طول بکشد و جان مردم 702 روستا به لبشان برسد و به خیابان بیایند تا مدیران متوجه شوند که هزاران نفر در دمای 50 درجه خوزستان دچار بیآبی شدهاند! از بخشداریها تا فرمانداریها و شهرداریها و استانداری تا وزارت نیرو و وزارت کشور و نهادهای امدادی و ریاستجمهوری شاید حدود 40 تا 50 نفر از مسئولان باید در جریان این موضوع بوده باشند.حساب قطره قطره آب سدها روزانه و ساعت به ساعت دست مسئولان است. آنها میدانستند که در ثروتمندترین استان کشور 700 روستا روزهاست که بیآبند و هیچ کدامشان کاری نکردند! واقعیت ماجرا این است که برخی مسئولان از مردم دور شدهاند و زندگی سوا دارند.بحران بیآبی خوزستان و انواع رنجهای این استان و استانهای دیگر فقط یک نمونه است و سوابق زیاد دارد، مگر ندیدیم که در سیل وحشتناک سال 98 استاندار یکی از استانهای سیلزده با وجود دریافت هشدارهای هواشناسی استان را رها کرده و برای سرکشی به خانوادهاش به اروپا رفته بود؟ او را عزل کردند ولی بدون محاکمه زمان زیادی نگذشت که به تهران آوردندش و مقام تقدیمش کردند!
اشاره سربسته روزنامه اعتماد به استاندار گلستان است که پس از مدتی در شهرداری تهران و در دوره اخیر مدیریت اصلاحطلبان پست گرفت.
یادآور میشود عباس عبدی عضو حزب منحله مشارکت اواخر خرداد 95 در نشریه صدا اذعان کرد: باید قبول کنیم بخشی از اصلاحطلبان در عمل، توجه گذشته خود به طبقات ضعیف را فراموش کردند یا کنار گذاشتند. زندگی شخصی آنان به طور ملموسی با گذشته فاصله گرفته بود... اگر آدرس محل سکونت کسانی که در جریان رویدادهای پس از خرداد 88 به زندان رفتهاند را بنویسید، معلوم میشود بخش قابل توجهی از آنان در مناطق شمالی شهر هستند و زندگی آنها نیز چون گذشته نیست».
بیصداقتی فرانسه پس از 5 ماه وقتکشی در وین
سخنگوی وزارت خارجه فرانسه ادعا کرد اگر ایران به میز مذاکرات برنگردد، لغو تحریمها به تأخیر میافتد.
به گزارش یورو نیوز؛ اگنس فون درمول، گفت: «ضروری است که ایران به میز مذاکره برگردد. در جریان شش دور گذشته پیشرفتهایی حاصل شده است اما ایران، با اعمالش، همچنان به وخامت اوضاع هستهای ادامه میدهد. اگر ایران همین راه را ادامه دهد، نه تنها زمان رسیدن به توافقی برای لغو تحریمها به تأخیر میافتد بلکه این احتمال وجود دارد که مذاکرات وین پایان یابد و فرصت احیای برجام به خطر بیفتد.»
درمول در ادامه گفت: «ما در حال رایزنی نزدیک با شرکای اروپایی خود و سایر شرکای برجام همچنین با ایالات متحده درباره این وضعیت هستیم؛ با این هدف که مذاکرات هرچه سریعتر از سر گرفته شوند و یک توافق حاصل گردد.»
اظهارات این مقام فرانسوی در حالی است که مذاکرات ظرف 5 ماه گذشته ادامه داشت اما در اثر کارشکنی و زیادهخواهی آمریکا (و همراهی سه دولت اروپایی) به هیچ نتیجهای در زمینه لغو توأم با ضمانت 1500 تحریم پسابرجامی نرسید؛ بلکه آمریکاییها حتی با لحنی طلبکارانه خواستار افزایش برخی تعهدات ایران در برجام و همچنین طرح طلبکارهای جدید (در حوزه قدرت دفاعی منطقهای ایران) شدند.
به بیان دیگر اگر بنا بود توافقی حاصل شود و حداقل حقوق ایران در زمینه لغو تحریمها و اخذ تضمین لازم تأمین گردد، باید در همین 5 ماه اتفاق میافتاد اما آمریکا و سه دولت اروپایی ثابت کردند هیچ انگیزه سازنده در این زمینه ندارند و صرفاً میخواهند کلاهبرداری 6 سال گذشته را تکرار کنند.
دولت فرانسه یکی از طرفهای برجام است که پس از خروج آمریکا از برجام (اردیبهشت 97)، از ترامپ پیروی کرد و توافقهای اقتصادی انجام شده را زیر پا گذاشت. این نقض قراردادها (توتال، پژو و رنو و ایرباس) همچنان ادامه دارد.
«بیثباتترین دوره مدیریت» نشان خبرگزاری دولتی برای شورای شهر!
یک خبرگزاری دولتی میگوید شورای شهر اصلاحطلب، با سیاسیکاری حاد اعتماد مردم را به هدر داد.
خبر آنلاین در ارزیابی «نکات منفی» شورای شهر پنجم نوشت: اصولاً شورای پنجم از نظر حرفهای و تخصصی بسیار ضعیفتر از شورای چهارم بود. در شورای چهارم، ترکیب قابل قبول و قدرتمند فراکسیونهای اصولگرایی و اصلاحطلبی باعث شده بود توان کارشناسی شورای شهر چندین برابر سایر دورهها شود ولی در شورای پنجم کنار گذاشتن چهرههای متخصص شهری از لیست امید و آوردن برخی اشخاص که تا ماههای واپسین دوره پنجم نشان دادند توان، جرأت و انگیزه اثرگذاری بر رویدادهای شهری را ندارند، باعث شد بیش از نیمی از ظرفیت بالقوه نهاد مدیریت شهری در پارلمان تهران فعال نشود.
شاید بزرگترین نقطه تاریک در عملکرد شورای پنجم را بتوان در هدر دادن اعتماد اجتماعی جستجو کرد. باید گفت: سرمایه عظیم اعتماد مردم و امید به تغییر در وضعیت مدیریت شهری در انتخابات گذشته شوراها در تهران فعال شد. چند ماهی از آغاز به کار شورای جدید نگذشته بود که همگان فهمیدند این شورای شهر، توان اجرای تغییرات گسترده در مدیریت شهری را به دلایلی مانند مشکلات اقتصادی شهر، یارکشیهای درون جناحی، بیتجربگی و... ندارد.
حالا که 4 سال از آخرین انتخابات شورای شهر میگذرد، باید صادقانه به این سؤال جواب داد که آیا با حضور شورای پنجم، تهران شهر بهتری برای زندگی شده است؟ قطعاً پاسخ منفی است. محسن هاشمی با وجودی که آماده بود تا برای انتخابات ریاست جمهوری به میدان بیاید و برخی از اصلاحطلبان از او به عنوان خلف آیتالله هاشمی یاد میکردند، نشان داد در عرصه عمل، آنچنان که باید توان و انگیزه مدیریت، سیاستورزی و قدرت درک پیچیدگی رویدادها و امکان اثرگذاری بر عرصه معادلات را ندارد. آنچنان دست و پای محسن هاشمی در شورای شهر بسته شد که او با وجود چلچراغ سبزی که برای شهردار شدن روشن کرده بود، هرگز نتوانست حتی در بین اصلاحطلبان به عنوان کاندیدای جدی شهرداری تهران، مطرح شود.
خبرگزاری دولتی در ادامه مینویسد: ایراد نطقهای تند و آتشین، تذکر به وزیر و وکیل و همه در سیاستهای داخلی و خارجی و بینالمللی و نظایر آن باعث شد بارها این مسئله در مدیریت شهری خود را به چشم ناظران بنماید: آیا شورای شهر جای بحثهای سیاسی حاد و حساسیتبرانگیز است؟
سیاسینگری حاد در مسایل با ساختار بستهای که برای چینش نیروهای مدیریتی در شورای شهر از سوی اعضای دوره پنجم پارلمان شهری ترسیم شده بود باعث شد تا برخی ناظران اعتقاد بر عملکرد منفی این نهاد در دوره اخیر داشته باشند.
شورای شهر پنجم تهران، بیثباتترین دوره مدیریت شهری است. به کرسی نشستن 5 مدیر ارشد در بالاترین نقطه شهرداری (شامل 3 شهردار و 2 سرپرست) نشاندهنده «بدشانسی» شورای شهر نیست، بلکه نشان دهنده ناتوانی شورای پنجم در پیشبینی عملکرد سایر اجزای نظام سیاسی در قبال عملکرد نهاد مدیریت شهری است.
انتخاب اشتباه محمدعلی نجفی در شهرداری تهران نشان داد شورای شهر به هیچ عنوان دارای قدرت تشخیص و روشنبینی سیاسی در چینش اصلیترین مهرههای شهری را نداشت.
پس از نجفی، انتخاب یکی از مدیران ارشد دیگر شهری، محمدعلی افشانی، حساسیتهای زیادی را در بدنه شهرداری و حتی در بین خود اصلاحطلبان برانگیخت. حضور افشانی در رأس مدیریت شهری به دو دلیل در بین اصلاحطلبان حساسیت برانگیخت. او در اردوگاه حزب اعتماد ملی بود و طبیعتاً رقیب مهم این حزب یعنی اتحاد ملت، نمیپذیرفت دست دادن اقلیت اعتماد ملی و کارگزاران، او را از سهمهای با اهمیت مدیریت شهری دور نگه دارد. برای همین مهمترین واکنشها به انتخاب افشانی در شهرداری، از داخل شورای شهر سرچشمه گرفت.
حضور کوتاه مدت افشانی در شهرداری هم نکته منفی دوم بر بیثباتی مدیریت شهری در دوره شورای پنجم است.
در دوره شهردار سوم، هم باید پذیرفت رأی شکننده حناچی در مقابل آخوندی، هیچ تضمینی برای ادامه راه توسط شهردار سوم نبود و اگر نبود مشکلات بعدی، ای بسا شهرداری تهران تا امروز، اشخاص دیگری را هم در دوره پنجم بر صندلی کلیددار شهر میدید.
همچنین باید از رفتارهای خارج از شئون حرفهای برخی اعضا از جمله قهر کردنهای مکرر و کل انداختنهای کودکانه در صحن علنی شورای شهر یاد کنیم که فرصتهای از دست رفتهای را برای شهروندان تهرانی رقم زد.
یادآور میشود در انتخابات اخیر شورای شهر، سرلیست ائتلاف مدعیان اصلاحات و اعتدال با عنوان «ائتلاف جمهور» که مورد حمایت رسمی خاتمی و 16 گروه اصلاحطلب هم قرار گرفته بود، فقط توانست 32 هزار رأی در تهران کسب کند.
دنیای اقتصاد: رفتار دولت عامل افزایش انتظارات تورمی است
دولت با اصرار بر استفاده از استقراض و افزایش نقدینگی، در حال تبدیل فرصت به تهدید و افزایش انتظارات تورمی است.
این تحلیل را روزنامه دنیای اقتصاد منتشر کرده و نوشت: بر اساس گزارش بانک مرکزی در خردادماه جاری، آمار مربوط به متغیرهای پولی حاکی از آن است که روند کاهشی انتظارات تورمی در ماههای اخیر تغییر جهت داده و حاکی از افزایش انتظارات تورمی است؛ بر اساس این گزارش همزمان با کاهش نرخ سود بین بانکی در خردادماه سال 1400 سهم پول از انباره نقدینگی افزایش یافته است. در بخشی از این گزارش به رشد پایه پولی در سه ماهه ابتدایی امسال اشاره و اعلام شده که این متغیر کلیدی در فصل بهار 9/2 درصد رشد داشته است. این در حالی است که میزان فروش اوراق در ماههای اخیر بهطور چشمگیری کاهش یافته است. در صورت ادامه رشد پایه پولی با همین سرعت، تا پایان سال این متغیر بالغ بر 42 درصد رشد را تجربه خواهد کرد که رقم قابل توجهی به حساب میآید. در یک تصویر کلی به نظر میرسد سیاستگذار با اصرار بر استفاده از ابزار استقراض در حالت تبدیل فرصت به تهدید است و فرصت به وجود آمده کاهش انتظارات تورمی در پایان پاییز سال گذشته را با اصرار بر استفاده از ابزار تورمی استقراض از دست میدهد.
از دست رفتن این فرصت و تغییر انتظارات تورمی را میتوان با نگاهی به شاخصهای پولی مثل رشد پایه پولی، رشد نقدینگی و آمار بازار بین بانکی مشاهده و تغییرات روند رشد آنها را به عنوان آلارم پولی در پایان بهار 1400 تلقی کرد.
رشد نقطه به نقطه نقدینگی در پایان خرداد 1400، با افزایش نسبت به ماه گذشته، به 39/4 درصد رسید. همچنین نقدینگی در سومین ماه بهار 2/8 درصد رشد را تجربه کرد و به بیش از 3700 هزار میلیارد تومان رسید. پول که به عنوان مهمترین متغیر موثر بر تورم شناخته میشود در خردادماه شاهد رشد 4/5 درصدی بود؛ همچنین رشد نقطه به نقطه این متغیر به 44/6 درصد رسید. رشد ماهانه شبهپول نیز در خردادماه 2/5 درصد بود. نکته قابل توجه مربوط به نقدینگی، افزایش سهم پول از نقدینگی است؛ سهم پول که روندی کاهشی را طی میکرد دوباره رو به افزایش گذاشته است.
مهمترین نکتهای که در آمار منتشر شده جلب توجه میکند رشد قابل توجه پایه پولی است. این متغیر کلیدی اقتصاد کلان در آمارهای خردادماه رشد 30/7 درصدی را به ثبت رساند. از سوی دیگر رشد ماهانه پایه پولی به حدود 2/3 درصد رسید تا رشد این متغیر در سه ماهه ابتدایی امسال به بیش از 9/2 درصد برسد؛ رقمی چشمگیر که در صورت تداوم آن تا پایان سال، رشدی بالغ بر 42 درصد را برای این متغیر پولی در سال 1400 بر جای خواهد گذاشت. افزایش رشد پایه پولی در خردادماه سال 1400 نسبت به پایان سال 1399 عمدتا بهدلیل استفاده از وجوه مربوط به تنخواهگردان خزانه و افزایش سقف مجاز استفاده از آن بوده است. این افزایش سقف استفاده از تنخواه از 3 به 4 درصد بوده و بر اساس مصوبه هیئت وزیران در تاریخ 26 خردادماه سال جاری انجام شده است.
این اطلاعات نشان میدهد دولت در حال تامین کسری بودجه خود از طریق استقراض از بانک مرکزی است که میتواند آثار تورمی قابل ملاحظهای در پی داشته باشد.
جوان
محمدجواد حقشناس، عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی در مصاحبهای گفته: «میتوانیم این نقد را به اصلاحات روا داشته باشیم که نامزد مورد حمایت این جبهه در دوره گذشته انتخابات، ۲۴ میلیون رأی داشته است و امروز ۲۰ میلیون از این تعداد از همراهی با اصلاحات دست برداشتهاند.»
او البته با توجه به اینکه «این آرا به سبد جریان رقیب» ریخته نشده، معتقد است که این نقد، «تنها به درون جبهه اصلاحات» نیست و، چون «شاهد خروج این آرا از صحنه انتخابات» هستیم، این موضوع در واقع فراتر از مسئله اصلاحطلبان، مسئله «کل نظام سیاسی» است.
حقشناس از نتیجه بررسی صلاحیتها در شورای نگهبان و عملکرد این شورا انتقاد میکند، اما خود اصلاحات را هم شورای نگهبان دیگری میداند: «سازوکاری که در نهاد اجماع ساز شکل گرفت این بود که قبل از شورای نگهبان خودشان یک فیلتر تعریف کردند، یعنی افرادی که میخواهند ثبت نام کنند اول از فیلتر ما عبور کنند و بعد تازه به سراغ فیلتر شورای نگهبان بروند. این فیلترسازی هم با هیچ قاعدهای خوانایی نداشت؛ ما که شورای نگهبان را نقد میکنیم چرا خودمان باید فیلتر دیگری بر سر راه افراد قرار دهیم؟»
او گفته نحوه تصمیمگیری نهاد اجماع ساز اصلاحطلبان به گونهای بوده که گویی هیچ شناختی از شورای نگهبان نداشتند: «در شرایطی که به عملکرد شورای نگهبان و آیتالله جنتی آشنایی داشتیم، باید میدانستیم این سازوکار چارچوبی دارد و متناسب با همین چارچوب برای انتخابات طراحی صورت میگرفت. این رویکرد موجب شد عدهای به نهاد بیایند و از آن مجموعه ۱۴ اسم اعلام شد که البته همه آنها اقدام به ثبت نام نکردند، از این تعداد حدود ۹ نفر ثبت نام کردند و از این ۹ نفر هیچکس تأیید صلاحیت نشد، گویی که نهاد از مریخ برای فضای انتخابات تصمیمگیری کرده بود و به نظر میرسید هیچ منطقی وجود نداشت. علیالقاعده باید این طور میبود که اجازه میدادند تمامی افرادی که خود را در چارچوب اصلاحات تعریف میکنند یا احزاب اصلاحطلبی که فعالیت دارند، آزاد باشند نامزد خود را به فضای انتخاباتی بیاورند و بعد از اعلام نظر شورای نگهبان اصلاحطلبان مینشستند، اسامی تأیید شده را بررسی میکردند.»
این تصور که اصلاحطلبان و دولت روحانی متوجه اشتباه هشت ساله خود در گره زدن همه امور به برجام و مذاکره شدهاند، اشتباه است و با همه افتضاحات به بار آمده، آنها همچنان معتقدند که باید رابطه با غرب را درست میکردیم تا همه چیز درست شود. آنقدر این وابستگی به غرب در وجود آنها نهادینه شده که حالا راهحل مشکل آب خوزستان را هم در مذاکره با غرب یافتهاند!
محمد تقی فاضل میبدی، روحانی اصلاحطلب و عضو تشکل حوزوی اصلاحطلب مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم طی یادداشتی در روزنامه اصلاح طلب آرمان نوشته: «حل مشکل استان خوزستان حل مشکل کشور است؛ چراکه مشکل خوزستان را باید مشکل همه کشور در نظر گرفت. اولینکاری که مسئولان باید انجام دهند این است که تحولی در سیاستهای کلان کشور ایجاد کنند. از برخورد و نوع تعامل با دنیا گرفته تا مسئله تحریمها و... باید این مسائل حلوفصل شود. اگر تحریمها و مشکلات معیشتی باقی بماند، نهتنها مشکل خوزستان حل نمیشود بلکه به آن افزوده هم میشود. در نتیجه به نظر میرسد دولت جدید ابتدا باید مسئله مذاکرات را حل کند و سپس با هر روشی که هست، تحریمها را از سر ملت بردارد».
اینطور به نظر میرسد که اصلاحطلبان رابطه با غرب را غول چراغ جادو میدانند و انتظار دارند با چنین رابطهای، هر چه میخواهند، بدون کار و تلاش، در لحظه فراهم شود. جالب آنکه همزمان با دعوت به مذاکره برای حل هر مشکلی، عباس عبدی هم در روزنامه اعتماد، پرکاری مدیران را مذمت میکند: «اگر منظور از انقلابی بودن پرکاری است که باید گفت این مسئله چه بسا میتواند زیانبار باشد... پرکاری نقطه قوت نیست، متعادل بودن در کار بهتر است...»
در حالی که اولاً اغلب امور هر کشوری با توانمندی داخلی اداره میشود؛ ثانیاً غرب غلام حلقه به گوش اصلاحطلبان نیست؛ ثالثاً مسیر مذاکره را این جماعت آزمودند و از همین مسیر به جایی که اکنون هستیم، رسیدیم و حالا دولت رئیسی را هم به طی کردن همین مسیر دعوت میکنند؛ رابعاً چرا فکر میکنند درست شدن رابطه با غرب دست ماست، در حالی که طرف غربی باید قدمهای مثبت بردارد؟
بدترین قسمت آن است که در اوج اعتراض مردم خوزستان به بی آبی، دنبال ماهیگیری سیاسی باشیم و بی آبی را ابزار به کرسی نشاندن نظرات سیاسی خود کنیم.
خراسان