جهانی شدن و گسترش راهبرد اقتدارزدایی ،بیش از گذشته نقش رسانه ها را در کنترل افکار و مناسبات اجتماعی برجسته می سازد. پیشرفت فناوری های نوین ارتباطی، سبب رهیافت هژمونیک بازیگران دولتی، سازمان های ملی و غیرملی در مدیریت اطلاعات و نظم گفتمانی شده است.
اما در کنار فرصت سازی جهان مجازی، شاهد ظهور سایبرتروریسم و شکل گیری فضای تهدیدزا علیه منافع حکومت ،دولت ها و تحریک احساسات ملی و مذهبی در فرآیند عملیات روانی هستیم.
رشد کنشگری تروریستی در فضای رسانه ای، تجلی بسط تهدیدات امنیتی از بعد سخت افزاری به نرم و گسترش تروریسم فرهنگی، اجتماعی و سیاسی است.آلوین تافلر نظریه پرداز سرشناس آمریکایی، درباره نقش رسانه ها در فرآیند عملیات روانی در آینده معتقد است که وسایل ارتباطی عرصه نبرد آینده را می سازند که از گلوله های سلاح های جنگی بسیار مرگبارترند.
جنگ دوم خلیج فارس و یا جنگ 2003 آمریکا و انگلیس درعراق ، مصادیقی از تقویت ابزار رسانه به جای ماشین های جنگی است. به عنوان نمونه در جنگ عراق حضورحدود 500 خبرنگار متعلق به شبکه های سی .ان.ان، بی .بی .سی و فاکس نیوز، استقرارهزار خبرنگار در عراق، عربستان و کویت سبب شد تا با تولید پیام به نفع مقاصد دولت های متخاصم، اقدام به اقناع افکار، ارعاب عمومی ،جاسوسی و مهندسی اجتماعی نمایند.
گروه تروریستی داعش نیز به عنوان نسل دوم تروریسم جهانی است که با ترکیب قدرت نرم و سخت و تسلط بر فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی بدنبال کسب مشروعیت و هویت سازی معرفی شود. بر اساس نظریه جامعه شبکه ای مانوئل کاستلز،پارادایم رسانه ای جدید، فرصت بدیعی را برای برساختن هویت های مقاومت از بنیادگرایی و افراط گرایی ایجاد کرده است.
استفاده تروریست ها از توئیتر و فیس بوک در جهت انتشار تصاویر گروگان ها، لحظات انفجار و کشتار،نقطه اصلی فعالیت داعش در انعکاس اقدامات خشونت آمیزو گسترش افراط گرایی بوده. البته میزان موفقیت فیس بوک در گسترش اطلاعات تاکتیکی و عملیاتی، سبب شد تا سیاستمداران جهانی مجبور به اعتراض به مدیران اصلی فیس بوک شوند .
همچنین توئیتر نیزکارکردهای برجسته ای برای گروه داعش داشته است به گونه ای که صفحات منتسب به آن روزانه قریب به 100 هزار پست توئیت می کرد. از توئیتر به جهت ویژگی هایی همچون سرعت انتقال پیام، محتوای کوتاه و عدم محدودیت در ارائه به زبانی خاص می توان به عنوان پرکاربردترین رسانه اجتماعی داعش نام برد.
با این مقدمه می توان اذعان داشت که شبکه های اجتماعی با خودمختاری در تولید و انتشار اطلاعات، اصلی ترین دروازه شکل گیری رادیکالیسم مذهبی است که افراد مستعد با ویژگی فقر اقتصادی، فرهنگی و سرکوب را جذب، آموزش و مدیریت می کند.
در جمهوری اسلامی ایران نیز شاهد بهره گیری جریان تکفیر از شبکه های مجازی درجهت دامن زدن به افراط گرایی و رشد اختلافات قومی و مذهبی هستیم تا فضای مطلوبی در به چالش کشیدن امنیت و حاکمیت ملی ایجاد نمایند.
حوادث چند روز اخیر نظیر شهادت و زخمی شدن دو طلبه اهل سنت در گنبد کاووس و 3 طلبه شیعه در مشهد از جمله اقدامات رادیکالی است که تنها یک پازل از تاثیرگذاری تروریسم رسانه ای در گسترش فعالیت گروههای تکفیری و افراط گرای مذهبی در داخل ایران بوده است. بنا بر یافته هایی از فعالیت های عبداللطیف مرادی قاتل وهابی طلبه مشهدی در شبکه های اجتماعی می توان به نقش تاثیرگذار رسانه های وهابی در تولید محتوا جهت تاثیرگذاری بر مخاطب اشاره کرد.
این قاتل وهابی به وضوح در صفحه شخصی خود در اینستاگرام شیعه زدایی می کرد و همواره به شیعه اهانت می کرد.
بنابر این مشاهدات، نباید از نقش رسانه های محور عبری- عربی- غربی در مهندسی افکار عمومی غافل بود. در حقیقت در پشت صحنه یک عملیات انتحاری، پازلهای تاثیرگذاری از جنگ روانی تهاجمی، شامل ایجاد ذهنیت منفی، تحریک افکارمخاطب، شیعه زدایی و بسط پیام های ایدئولوژیک به چشم می خورد.
مروری بر خروجی خبرهای شبکه های ماهواره ای و اجتماعی نشان می دهد اخبار و تحلیل های آنها حول محور ایران هراسی نسبت به خطر شکل گیری هلال شیعی، توطئه چینی وشکاف بین مسلمانان منطقه بوده که نتیجه آن ثمره ای جز تضعیف وحدت جهان اسلام، انزوای شیعه و تثبیت هژمونی قدرت های متخاصم نبوده است.
در بین رسانه های وهابیت ازشبکه های ماهواره ای مانند برهان، اقرا الفضاییه و الوصال، پایگاههای اینترنتی مانند اسلام هاوس، فتوا آنلاین ، رادیو قرآن و نداء الاسلام و شبکه تلویزیونی مکه می توان به عنوان منابع خبری نام برد که درصدد رسیدن دولت سعودی به رهبری جهان اسلام و وهابی سازی سایر مسلمانان هستند.
البته درکنار گسترش افراطی گری از طریق رسانه های جریان های سلفی و تکفیری، باید به نقش رسانه های جریان های منتسب به شیعیان افراطی نظیر جریان شیرازی ها نیزاشاره کرد. این جریان با در اختیار داشتن دهها شبکه ماهواره ای و سایت اینترنتی نظیر شبکه جهانی چهارده معصوم،شبکه ماهواره ای فدک، شبکه ماهواره ای حضرت ابوالفضل، شبکه جهانی مرجعیت، سایت حرم امام حسین به زبان های فارسی، ترکی، عربی و انگلیسی از طریق مناسک سازی، سب و لعن به مقدسات اهل سنت زمینه تحریک احساسات مذاهب دیگر و اختلاف افکنی بیم مذاهب اسلامی را ایجاد کرده.
جمع بندی این یادداشت نشان می دهد که رسانه به دلیل مزیت هایی همچون سرعت سریع انتقال پیام، تمرکززدایی، گمنامی و زبان دیجیتال ابزار مناسبی برای راه اندازی جنگ روانی توسط تروربیست ها بوده تا با القای شوک و ترس از طریق پلت فرم های رسانه های اجتماعی در جامعه شبکه ای، کسب مشروعیت و هویت کنند. با توجه به اهمیت سایبر تروریسم در عصر جدید و ظهور چالش هایی در جهت شکاف اجتماعی، اختلافات مذهبی و توسعه بنیادگرایی باید تلاش هایی در جهت تضعیف افراط گری مذهبی صورت گیرد.
اقداماتی همچون ارتقاء سواد رسانه های اجتماعی، هوشیارسازی شهروندان، تولید محتوای فاخر کاربست هایی است که حاکمیت ملی در جهت مقابله با ترویج خشونت سیاسی و چالش های ناشی از تروریسم رسانه ای می تواند اعمال کند.