در هفته اخیر، شاهد آلودگی هوا در بیشتر مناطق کشور بر اثر وجود ریزگردها بودیم. حجم این مهمان تخریبگر به اندازهای بود که تنها در تهران شاخص به مرز 500 رسید که در اصطلاح غیر قابل تحمل برای همه شاخصهای سنی بود. وضعیتی که پیشبینی میشود در روزهای آینده نیز ادامهدار خواهد بود؛ موضوعی که سبب شده است تا مردم به دنبال چرایی آن باشند.
بررسیها نشان میدهد، دو عامل داخلی و خارجی علل اصلی وجود ریزگردها به مثابه بحران زیست محیطی است. در واقع رصد دقیق بحران ریزگردها از منشأ داخلی و خارجی نشان میدهد، در خوشبینانهترین حالت ممکن 20 درصد عامل داخلی و 80 درصد نیز از منشأ خارجی بوده است.
الفـ عامل داخلی: کاهش بارندگی، افزایش درجه هوا و استفاده نادرست از منابع آبی کشور در دهههای اخیر سبب شده است، برخی از تالابها و دریاچههای کشور خشک شود. در اثر چنین وضعیتی ممکن است شاهد وجود ریزدگردها در محدوده خاصی از کشور باشیم. برای نمونه، با خشک شدن بخشی عظیمی از دریاچه ارومیه که یک بحران زیست محیطی به شمار میآید، شاهد وجود آلودگی زیست محیطی و ریزدگردها در شمال غرب خواهیم بود و این بحران در کل کشور خود را نشان نخواهد داد. البته انتظار میرود که با سیاستهای حمایتی دولت در آینده شاهد احیای کامل دریاچه ارومیه باشیم. نکته قابل توجه این است که عامل داخلی در بحران ریزگردها تأثیرگذاری صد درصدی در کل کشور ندارد.
ب ـ عامل خارجی: دلیل اصلی آلودگی اخیر هوای کشور چشمههای گرد و خاک در شمال عراق و سوریه است. گزارهها نشان میدهد، علت اصلی تولید گرد و خاک در عراق و سوریه نیز مربوط به سدسازی کشور ترکیه بر روی دو رود بزرگ دجله و فرات است.
کشور عراق و سوریه از جمله کشورهایی هستند که وابستگی شدیدی به رودخانههای بینالمللی دارند؛ به گونهای که عراق بالای 70 درصد از نیاز آبی خود در بخش کشاورزی و حتی شرب را از طریق رودخانه فرات تأمین میکند که با اجرای پروژه گاپ در ترکیه وضعیت این کشور به سمت افزایش خشکسالی و در نتیجه تبدیل شدن به منبع گرد و خاک برای کشورمان میشود.
پروژه گاپ
از اوایل دهه 1970 ترکیه با اهداف گوناگون سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و امنیتی از جمله تلاش برای ایجاد یک «هژمونی برتر» در منطقه، اجرای پروژه گاپ را آغاز کرد. این پروژه شامل احداث 22 سد و 19 نیروگاه برق آبی بر روی رودخانههای دجله و فرات و انشعابات آن است.
ترکیه بهرهبرداری از دو سد «آتاتورک» و «ایلیسو» را در سالهای 1992 و 2018 آغاز کرد و توانست بهوسیله سد آتاتورک 50 میلیارد مترمکعب آب ذخیره کند.
پیشبینی میشود با بهرهبرداری از سد ایلیسو که 1/810 متر طول و 135 متر ارتفاع دارد، 10/4 میلیارد مترمکعب آب دجله را ذخیره کند که نتیجه مستقیم آن کاهش ورود آب به کشورهای همسایه ایران خواهد بود.
تبعات سدسازی ترکیه
منطقه غرب آسیا از جمله مناطقی است که طبق ارزیابیهای سازمان ملل، با فقر مطلق آبی به ویژه در حوزه آب شیرین روبهروست. بنابراین، بحران آبی یکی از انکارههای غیر قابل کتمان غرب آسیا در منطقه خواهد بود. اجرای پروژه گاپ در منطقه بدون توجه به عوامل زیست محیطی و کشورهای منطقه، یک اقدام غیر قابل قبول است و در عین حال تبعات امنیتی و زیست محیطی برای منطقه خواهد داشت.
ارزیابیها نشان میدهد، با اجرای پروژه گاپ در حال حاضر، ورود آب از ترکیه به عراق بهشدت کاهش یافته شده است و میزان آب ورودی به عراق به یک چهارم کاهش یافته است. کاهش بارندگی، استفاده نادرست از زمینهای کشاورزی و مدیریت آب و به ویژه کاهش آب ورودی از ترکیه به عراق و سوریه باعث شده است در دو دهه اخیر شاهد خشک شدن دشتها و تالابهای سوریه و عراق بهویژه تالاب هورالعظیم عراق باشیم. گفته میشود با افتتاح کامل سد ایلیسو 670 هزار هکتار زمین در عراق خشک خواهد شد که بعد از خشک شدن زمینهای کشاورزی عراق، ریزگردها در ایران بهصورت چشمگیری افزایش پیدا میکند. البته بحران ریزگرد تنها بازخورد اقدام یک سویه ترکیه نخواهد بود. بر اساس برآورد سازمانهای اروپایی و آمریکایی، با اجرای این پروژه 78 هزار نفر در ترکیه آواره میشوند که این امر میتواند به گسترش نزاعهای قومی در ترکیه منجر شود. همچنین 183 روستا و شهر کوچک به زیر آب فرو میرود که دو شهر آن قدمتی 12 هزار ساله دارند؛ معروفترین شهر باستانی این ناحیه «حسنکیف» (حصن کیفا) نام دارد.
رژیم صهیونیستی تنها حامی
کشورهای غربی بعد از بررسی به این نتیجه رسیدند که این پروژه پیامدهای سنگینی در پی خواهد داشت و با آن مخالفت کردند. بنابراین رژیم صهیونیستی تنها حامی ترکیه به شمار میآید که بهوسیله شرکتهای مهندسیاش، بخشی از تکنولوژی لازم برای اجرای این پروژه را در اختیار دولت ترکیه قرار داده است. رژیم صهیونیستی که برای توسعه کشاورزی و صنعتی به منابع آبی نیاز دارد و جهت تأمین آن اقدام به حضور پرهزینه نظامی در کرانه باختری رود اردن و تنش با لبنان و اردن شده، از اجرای این پروژه حمایت کرده است؛ زیرا ارتقای ظرفیتهای آبی دولت ترکیه بهعنوان دولتی که با آن روابط گسترده اطلاعاتی و تجاری دارد، میتواند نیازهای آبی این رژیم را تأمین کند.
از طرفی رژیم صهیونیستی با حمایت از این پروژه شرایط را برای تشدید اختلافات میان کشورهای مسلمان غرب آسیا بهویژه متحدان منطقهای ایران فراهم میکند. هدف دیگر صهیونیستها از همکاری با ترکیه در اجرای پروژه گاپ استفاده از ابزار آب در راستای دستیابی به اهداف منطقهایشان است؛ برای مثال در سال 2008 که رژیم صهیونیستی قصد داشت با وساطت ترکیه با دولت سوریه وارد مذاکره شود، دولت ترکیه را مجاب کرد از حربه آب استفاده کند. مقامات آنکارا نیز تلاش کردند بشار اسد را با مشوقهایی آبی راضی کنند تا وارد مذاکرات سازش با رژیم صهیونیستی شود.
چه باید کرد؟
اگرچه کشور ترکیه به عنوان کشور بالادست اقدام به چنین رفتاری کرده است و کشورهایی مانند عراق و سوریه و گاهی جمهوری اسلامی ایران را به عنوان کشور پایین دست نادیده گرفته است، ولی انتظار میرود با فعال سازی دیپلماسی آب، بخشی از بحران گاپ کاسته شود. ایجاد همگرایی بین سوریه و عراق برای جلوگیری از خشک شدن رودخانههای دجله و فرات و کشورهای ارمنستان و آذربایجان برای جلوگیری از خشک شدن رودخانه ارس، اقدامی فوری است که وزارت امور خارجه و وزارت نیرو باید پیگیر آن باشند؛ موضوعی که تاکنون مورد توجه جدی قرار نگرفته است.