دکتر عبدالله گنجی در روزنامه همشهری نوشت: سیستم اطلاعرسانی اقتصادی دولتها در ایران آنقدر ضعیف است که عمده مردم تا اکنون نمیدانستند که دولت برای ماکارونی، انواع شیرینی، شکلات، کیک، بیسکوییت، انواع نان صنعتی و ساندویچ، یارانه میدهد. اگر میدانستند به جای «گران شدن» از عبارت «واقعیشدن» قیمتها استفاده میشد. از سوی دیگر کوتاهی ما رسانهایها و دولتمردان باعث شده که ملت از نقش کلیدی روسیه و اوکراین در تأمین گندم و روغن جهان مطلع نباشند. آیا ملت میدانند که نیمی از روغن آفتابگردان جهان در اوکراین بحرانزده تولید میشود؟ آیا میدانند روسیه و اوکراین حدود 40درصد گندم جهان را تأمین میکنند؟ آیا میدانند هماکنون آلمان، انگلیس، ترکیه، اندونزی و... روغن را تحتکنترل دولت درآوردهاند؟ آیا ملت ما میدانند دیروز سازمان ملل رسماً اعلام کرد قیمت مواد غذایی در سراسر جهان 13درصد رشد داشته است؟ آیا میدانند که ما 14میلیون تن گندم تولید یا وارد میکنیم اما از 8میلیون آن استفاده بهینه و مفید میشود و آیا ملت میدانند که جنگ اوکراین باعث قاچاق آرد یارانهدار آنان به کشورهای همسایه میشود؟ اگر نمیدانند از بیعرضهگی ما و مهارت دشمن است حالا دولت در مواجهه با این پدیده که آمیخته با جنگ روانی چند لایه دشمنان شده است چه کار باید بکند؟
منافقین کارت توزیع نان طراحی و تولید میکنند، کلیپ به سخره گرفتن حاکمیت با ماکارونی تولید میکنند و ما اینجا فوروارد میکنیم. برای ذائقه حزباللهی و اصلاحطلب، جدا، جدا محتوا تولید میکنند و ما با چه ولعی فوروارد میکنیم. اصل تصمیم دولت را باید همه حمایت کنند. بدون تردید اگر رئیسجمهور به فردای سیاسی خود میاندیشید چنین تصمیمی نمیگرفت و با سرهمبندی و پولپاشی زمان میخرید. پس باید از اقدام دولت برای کنترل فساد در آرد و ارز حمایت کرد اما گفت: جناب دولت! شما باید ابتدا در یک شهر طرح را اجرا، سپس متاثر از نتیجه پول را در کارتها شارژ میکردید، آنگاه طرح را به رسانه و شبکههای اجتماعی میآوردید. این تصمیم حتماً دارای آسیب است اما بمباران آن از واشنگتن تا لندن و تهران صدها برابر آسیبهای آن است و نخبگان کشور باید این مهم را بفهمند. حتی غربگراها باید بیشتر از این طرح استقبال کنند؛ چرا که آن را فاصله از اقتصاد دولتی میدانند. حال دولت باید با اطلاعات دقیق، حرف واحد و سخنگوی طرح وسط میدان بایستد. اگر 10مسئول دولتی و نماینده مجلس در یک روز (1401/02/16) بگویند نان گران نمیشود، کافی است تا از هزاران نانوایی کشور یک نانوایی نان را 15هزار تومان بفروشد و سند آن بیرون بیاید. این یک خبر یا یک توییت کافی است تا اعتبار دولت را به سخره بگیرند و برای آن سوژهسازی کنند. بعید است دولت با صنف مربوطه توافق نکرده باشد و ابزار ایجاد وحدترویه نداشته باشد. اگر چنین نکرده است باید سریعا وارد میدان شود. دولت در اطلاعرسانی باید وارد جزئیات شود؛ چقدر یارانه؟ به چه کسانی؟ از کی؟ اگر روحانی قبل از گرانی بنزین در آبان 98 فقط یکبار رسماً اعلام کرده بود: درآمد حاصل از این تصمیم از تاریخ فلان به مبلغ فلان به حساب مردم واریز میشود، کسی به خیابان میآمد؟ دولت باید همه ابزارها و روشهای آرامساز را به خدمت بگیرد. بارها در جلسات گفته شد که تیم دولت یا اطرافیان رئیسجمهور نمیتوانند هم مرزبندی با دیگران داشته باشند هم روز حادثه آنان را در خدمت مأموریت خود بخواهند. ارتباطات عاطفی پیرامونی رئیسجمهور و رسانهها تقریباً قطع است؛ اما به هر حال باید طرح را به مثابه زایمانی دانست که باید به روش «زایمان بدون درد» انجام شود نه اینکه بمباران رسانهای دشمن و رقیب، دولت را وسط معرکه دچار سردرگمی و حیرت کند و زایمان به روش سقط انجام شود. اجرای عدالت یعنی همین! اجرای عدالت پولپاشی علیالسویه نیست. همه کمک کنیم دولت تصمیم سخت برای استفاده صحیح از منابع ملی بگیرد.