روزنامه کیهان**
دنیای اقتصاد: ارز ۴۲۰۰ تومانی موجب قاچاق و ضربه به تولید شد
روزنامه اقتصادی اصلاحطلب نوشت؛ تصمیم دولت برای حذف ارز ترجیحی، تصمیمی برای اصلاح عوارض منفی تصمیم دولت سابق است.
«دنیای اقتصاد» در سرمقاله خود و درباره ارز ۴۲۰۰ تومانی خاطرنشان کرد: اجرای این تصمیم از ۲۵ گروه کالایی در سال ۹۷، به ۵ قلم کالا در سال ۱۴۰۰ محدود شد.
در طول سالهای اجرای این سیاست، اقتصاددانان و سیاستمداران جناحهای مختلف، نقدهای متعددی درخصوص ارز ترجیحی مطرح کردند که نکات مهمی از دل این نقدها قابل استخراج است.
برای نمونه، انحراف در تخصیص بهینه منابع در بخشهای مختلف اقتصادی، ضربه به تولید داخلی، افزایش تقاضای غیرضروری ارز و ایجاد زمینه سوءاستفاده برخی واردکنندگان، افزایش قاچاق کالاها به داخل کشـور و ایجاد زمینه صادرات کالاهای یارانهای به کشورهای همسایه (قاچاق معکوس) از خسارات ارز ۴۲۰۰ بود.
بروز عینی و شهود بصری صحت نقدهای وارد شده به این سیاست، برای سیاستگذاران نیازمند زمان بود و امروز که بـرای تصمیمگیران و دستاندرکاران آشکار شده که ارز ترجیحی در اصابت به اهداف تعیین شــده برای آن، موفقیت چندانی به دست نیاورده، باید از تصمیم دولت در حذف این نوع ارز، به صورت همهجانبه حمایت کرد. برآیند نظرات اقتصاددانان و تصمیمگیران کشور این است که تداوم ارز ترجیحی به مصلحت نیست و توجیه اقتصادی ندارد؛ بنابراین باید از تحلیلهای جناحی و سیاسی در خصوص این تصمیم
اجتناب کرد.
تصمیم دولت جدید در توقف سیاست ارز ترجیحی صحیح، قابل دفاع و در جهت اصلاح عوارض منفی آن سیاست و نیز بهبود وضعیت کشور بوده و لذا باید مورد حمایت قرار گیرد. دولت نیز باید توجه جدی به دهکهای آسیبپذیر داشته باشد تا تبعات منفی دوران گذار از این سیاست.
به حداقل برسد.
نشنال اینترست: قدرت سایبری ایران هراسانگیز است
نشریه آمریکایی از صبر و هوش بالایِ نیروهای ایران در عملیات سایبری خبر داد.
نشنال اینترست در گزارشی با اشاره به عملیات سایبری پیچیده ایران در مقاطع مختلف نوشت: نیروهای سایبری ایران صرفا به این دلیل که عملیاتهای پیچیده و پُرمهارتی را راهبری میکنند، خطرناک نیستند.
آنها همچنین تا حد زیادی حاضر به انجام ریسکهای غیرقابل باوری هستند که آنها را خطرناکتر هم میکند. نیروهای سایبری ایرانی به عنوان یکی از جنبههای قدرت نوظهور، به علت صبر زیاد، ریسک پذیری، و البته اقداماتِ هدفمند خود، عملا به نیروهایی به شدت خطرناک تبدیل شدهاند. این موضوع، نگرانی آمریکا و متحدان آن را به همراه داشته است.
اوج گیری قدرت سایبری ایران، از سوی بالاترین سطوح قدرت در این کشور حمایت میشود که این مسئله خود حاکی از اراده جدی تهران جهت تقویت ابزارهای قدرت خود در زمینههای مختلف است.
پرسشهای فراوانی در مورد ماهیتِ قدرت سایبری ایران و اینکه چرا این کشور در برخی مواقع از مهارتها و عملیاتهای سایبری استفاده میکند، مطرح هستند. به احتمال فراوان با یک واقعیت نگرانکننده برای غرب در مورد ایران که همان اوجگیری توان سایبری است رو به رو خواهیم شد.
روندهای جاری به وضوح نشان میدهند که بخش زیادی از تحریمها و اقداماتِ بهظاهر تنبیهی که غرب علیه ایران تحمیل کرده، بر خلاف هدف اصلی خود (یعنی ایجاد بازدارندگی علیه ایران و تضعیف این کشور)، عملا موجب قدرتگیری این کشور شده است. جامعه اطلاعاتی آمریکا در گزارش سالانهای که با محوریت ارزیابی تهدیدات علیه این کشور نوشته شده، تاکید میکند «هکرها و نیروهای سایبری ایران، به نحو قبال توجهی، دانش و تخصص خود را افزایش دادهاند.»
این گزارش نتیجهگیری میکند که ایران رویکردی فرصتطلبانه را در چهارچوب عملیاتها و اقدامات سایبری خود لحاظ میکند. این رویکرد به طور خاص در نوعِ عملیاتهای سایبری تهران در هدف قرار دادن زیرساختهای آمریکا و متحدان آن قابل مشاهده است. برای مثال، کارشناسان در نظامهای کنترل صنعتی (که همان سیستمهای کامپیوتری هستند که تاسیسات حیاتی را کنترل میکنند)، اظهار میدارند که نیروهای سایبری ایران در اقدامات و عملیاتهای سایبری خود علیه دشمنانشان، از ابزارهای متنوع و پیچیدهای استفاده میکنند.
مسئلهای که خطرِ اقدامات آنها در وارد کردن آسیبهای جدی به تاسیسات و زیرساختهای حیاتی را تا حد زیادی افزایش داده است.
کشورهایی نظیر آمریکا، انگلیس و استرالیا در گزارشهای مختلفی هشدار دادهاند که ایران به خوبی قادر است که کمبودها و نواقص در زیرساختهای کشورهای غربی و بازیگران مخالف خود را شناسایی کرده و از طریق آنها ضربات خود را وارد کند. این کشورها به طور خاص تاکید دارند که بخشهای صنعتی آنها چه در قالب دولتی و چه بخش خصوصی، از کمبودها و ضعفهای فراوانی رنج میبرند که این مسئله عملا موجب میشود تا تهران بتواند از آنها در راستای اهداف خود استفاده کند.
در نوامبر سال ۲۰۲۱، شرکت «مایکروسافت» در ارزیابی توانمندیهایِ سایبری ایران، این نکته را مورد اشاره قرار داده که نیروهای سایبری ایران از صبر و در عین حال سماجتِ زیادی برخوردار هستند. این مسئله به ویژه در «مهندسی اجتماعی» آنها که در نوع خود اولین قدم در انجام یک عملیات سایبری است قابل مشاهده میباشد.
ایرانیها حتی توانستهاند با صرف زمان زیاد، تا حد زیادی اعتمادِ اهداف خود را نیز جذب کنند و آنها رابه دام بیندازند. باید توجه داشت که یک دشمنِ صبور، عملا دشمنی خطرناکتَر است.
یکی از نکات نگرانکننده در مورد توان و قدرت سایبری ایران این است که این کشور تا حد زیادی تاکتیکهای موفقیتآمیز انجام حملات سایبری از سوی دیگر رقبای آمریکا به اهداف و منافع این کشور را نیز با دقت مطالعه کرده و عملا اکنون از آنها در راستای منافع خود استفاده میکند. به عنوان مثال، ناظران و تحلیلگران میگویند که تهران تا حد زیادی با مشاهده تاکتیکهای موفق عملیاتهای سایبری روسیه در جریان انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۱۶ آمریکا، کارزار حملات سایبریِ مشابهی را که در برخی مواقع نتایج موفقیتآمیز زیادی را نیز به همراه داشته، در جریان انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۰ آمریکا به راهانداخته است.
بر اساس گزارش جامعه اطلاعاتی آمریکا، ایران تبدیل شدن به یک قدرت تمام عیارِ سایبری را در دستورکارهای اصلی و اولویتدارِ خود گنجانده است و توجه زیادی را به آن معطوف نموده است.
جدای از اینها، منابع غربی تاکید دارند که ایران اخیرا در الگوهای اقدامات و حملات سایبری خود تلاش زیادی را انجام میدهد تا به «زنجیرههای تدارکاتی بینالمللی» نیز نفوذ کند. امری که عملا نفوذ آن در شرکتهای بینالمللی و تسلط بر داد و ستد جهانی را نیز افزایش میدهد. توانِ فنی قابل توجه نیروهای سایبری ایران در به دست آوردن اطلاعات، و صبرِ آنها در جمعآوری اطلاعات و وارد کردن ضربات هدفمند، تا حد زیادی مایه نگرانی طرفهای غربی و منطقهایِ مخالف با تهران شده است.
مخالفان ایران باید توجه داشته باشند که صِرف افزایش بودجههای دفاع سایبری از سوی آنها راهگشا نخواهد بود. جامعه اطلاعاتی آمریکا در ماه فوریه سال جاری میلادی به صراحت هشدار داده که نیروهای سایبری ایران، تمایلی فزاینده جهت ریسک کردن و انجام اقدامات توام با خطر در مسیر عملیاتهای سایبری خود دارند. در این راستا، اسرائیلیها به طور خاص به این نکته اشاره دارند که ایران ارادهای جدی جهت هدف قرار دادن زیرساختهای حیاتی این رژیم در ابعاد و حوزههای مختلف دارد.
البته که نکته نگرانکنندهتر برای مخالفان ایران این است که ایرانیها حتی از پاسخها واکنشهای احتمالی طرفهای مقابل خود به اقداماتشان نیز هراسی ندارند. آنها همچنین تا حد زیادی حاضر به ریسک کردنهایِ غیرقابل باوری هستند که این مسئله آنها را خطرناک تَر نیز میکند.
اشک تمساح دوباره و دُم خروس اصلاحطلبان
مدعیان اصلاحطلبی برای ریزش برجی در آبادان اشک تمساح میریزند که در دوره دولت و استاندار مورد حمایت آنها، ساخته و به بهرهبرداری رسیده است.
روزنامه جوان در انتقاد از واکنشهای به دور از صداقت افراطیون مدعی اصلاحات نوشت: محمدرضا تاجیک، تئوریسین اصلاحطلب در سخنانی انتقادی نسبت به اصلاحطلبان و دوری آنها از جامعه گفته بود که «رژیم حقیقت یک جامعه اگر رژیم ارزشی و هنجاری و دینی است نواصلاحطلبی نمیتواند بهصورت تافتهای جدابافته وارد فضای سکولاری شود و بخواهد از آن زاویه با جامعه سخن بگوید، و باید بداند ریزبدنههایی که به صورت هیئتها و مساجد عمل میکنند - و دیری است که اصلاحطلبها آن را به حاشیه کشیدهاند- میتوانند مجرای ارتباط با تودههای مردم باشند.
من فکر میکنم باید مشقی بنویسم که با شرایط زمانه و جامعه من بخورد و بتواند یک جریان را مورد پذیرش مردم قرار بدهد، نه اینکه مردم نتوانند با آن رابطه تفهیم و تفاهم برقرارکنند.»
از سخنان او هنوز یک هفته هم نمیگذرد که خواص اصلاحطلب تمامقد به تقابل با برنامهای برخاستهاند که برای بیعت کودکان این جامعه با امام زمان عجلاللهفرجه تدارک دیده شد و محور آن هم سرودی حماسی در مورد حضرت بود؛ سلام فرمانده!
بهانه کردهاند که مصادف با عزای مردم آبادان، در ورزشگاه «جشن» گرفتهاند. چه کسانی این را میگویند؟ حامیان همان جریانی که در دوران دولتشان، متروپل مجوز گرفته و استاندار محبوبشان روبان افتتاحیه متروپل را قیچی میزند و شش ماه مانده به پایان دولت روحانی، با حکم او رئیس سازمان ملی استاندارد میشود.
میگویند در شب شهادت امام صادق علیهالسلام جشن گرفتهاند؛ چه کسانی میگویند؟ همانهایی که سال ۸۸ لیدرها و حامیان جریانی بودند که حرمتشکنان عاشورا را، حملهکنندگان به نمازگزاران ظهر عاشورا و آتشزنندگان پرچم اباعبدالله را «مردم خداجوی تهران» نامیدند.
از قضا جشن را شما گرفتهاید که آوار متروپل، گرچه برای مردم آبادان، مرگ و مصیبت آورد، برای شما بهانه آفرید تا با قوت بیشتری تلاش دوماهه برای تخریب سرودی امام زمانی را پیش ببرید. وگرنه سلام فرمانده، نه جشن بود و نه بیاعتنایی به مصیبت بخشی از مردم.
از قضا این مردم به خوبی آموختهاند در عزا و مصیبت، به سایه توسل اهلبیت علیهمالسلام پناه بجویند و درد را تسلی ببخشند و صبوری هدیه بگیرند.
اما شما هم با خودتان و ملت تعارف نداشته باشید؛ توانایی شکلدهی اجتماعی مذهبی را ندارید.
شما نمیتوانید مرجع مذهبی مردم باشید. برای پوشاندن چنین ضعفی، دارید فریاد میکشید، آنقدر بلند که صدای هیاهویتان مانع شنیدن حرف حق شود.
اما آنچه را که دارید دوپاره میکنید و پارهای را در ورزشگاه آزادی و پارهای را به آبادان میاندازید، جامعه ایران است. اویی که در آبادان مصیبت دیده، مردم است، اویی هم که در ورزشگاه آزادی به امام زمان سلام میدهد، مردم است؛ و شک نکنید اگر گردهمایی سلام فرمانده در آبادان برگزار شود، همان عزاداران خواهند آمد و اگر فراخوان اعزام مردم عادی به آبادان برای کمک صادر شود، پدران همان کودکانی که در آزادی «سلام فرمانده» خواندند، صف اول داوطلبان خواهند بود.
چنانکه حصر آبادان را در دوران جنگ تحمیلی همین ولایتمداران و هیئتیها شکستند. این ملت را که همیشه در کنار هم بودهاند، دوپاره نپسندید.
***************
روزنامه آرمان ملی**
واکنش اتحاديه اروپا به توقيف نفتکشهاي يوناني در خليج فارس
سخنگوي اتحاديه اروپا در پي توقيف دو کشتي يوناني در خليج فارس توسط ايران، اين اقدام را «غيرقابل قبول» تلقي کرده و گفت اين نهاد اروپايي در تماس با مقامات ايراني در اين باره ابراز نگراني کرده و خواستار شفافسازي راجع به اين موضوع است.
پيتر استانو، سخنگوي اين سرويس اتحاديه اروپا در بيانيهاي درباره توقيف دو کشتي يوناني توسط ايران گفت: ما با نگراني زيادي توقيف غيرقابل قبول دو کشتي يوناني توسط ايران در خليج فارس را دنبال ميکنيم. در اين بيانيه آمده است: ما بلافاصله مساله اين توقيف را با مقامات ايران مطرح کرده و نگراني شديدمان را درباره اين اقدامات مطرح کرديم و خواستار شفافسازي، تصميمگيري و تنشزدايي سريع هستيم.
سخنگوي اتحاديه اروپا در ادامه مطرح کرد: آزادي دريانوردي و برقرار بودن جريان آزاد تجارت از اصول اصلي هستند که اتحاديه اروپا از آنها حمايت ميکند. او همچنين درباره کشتي توقيف شدهاي که حامل نفت ايران بوده است، گفت: ما درباره وضعيت کشتي «پاگاسوس» که تحت توقيف يونان است، با مقامات يونان در تماس نزديک هستيم.
تاکيد بر همکاري مجلس و مجمع
همکاري مجلس و مجمع تشخيص مصلحت نظام در تدوين سياستهاي کلي برنامه هفتم توسعه محور مورد تاکيد روساي مجلس و مجمع در نشستي مشترک بود.
پس از جلسه فوقالعاده ديروز صحن مجمع با دستور کار بررسي سياستهاي کلي برنامه هفتم توسعه، محمدباقر قاليباف رئيس مجلس شوراي اسلامي با آيتا... آملي لاريجاني ديدار و گفتوگو کرد.
در اين ديدار، طرفين درباره سياستهاي کلي برنامه هفتم توسعه بحث و تبادل نظر کردند و با تاکيد بر همکاري مجلس و مجمع در تدوين سياستهاي کلي ابراز اميدواري کردند که متني دقيق و کارشناسي شده براي تقديم به رهبر معظم انقلاب و ارائه به دولت براي تنظيم لايحه برنامه هفتم، تدوين شود و همينطور همکاريهاي هيات عالي نظارت و مجلس ادامه يابد.
تسليت رئيسجمهور تاجيکستان
رئيسجمهور تاجيکستان در پي حادثه آبادان پيام تسليتي صادر کرد. پيام تسليت رئيسجمهور تاجيکستان در پي حادثه آبادان به اين شرح است: «جناب آقاي سيد ابراهيم رئيسي رئيس محترم جمهوري اسلامي ايران عاليجناب، خبر فرويختن ساختماني در شهر آبادان استان خوزستان جمهوري اسلامي ايران که باعث تلفات جاني بسياري گرديد، ما را سخت اندوهگين نمود.
در اين لحظههاي حزنانگيز به جنابعالي و به نزديکان و خويشاوندان قربانيان اين فاجعه همدردي و تسليت خويش را اظهار نموده، براي همه آسيبديدگان شفاي کامل خواهانم. امامعلي رحمان
آغاز دور جديدي از مراودات بينالمللي
نايبرئيس کميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس با بيان اينکه دور جديدي از مراودات بينالمللي آغاز شده است، گفت که روابط ايران و عمان وارد فاز جديدي شده است.
البته که دور تازه مراودات بينالمللي محدود به عمان نشده و همه همسايگان را دربرميگيرد. عباس مقتدايي با اشاره به سفر اخير رئيسجمهور به عمان و همراهي او با هيات ايراني در اين سفر به عنوان نماينده مجلس گفت: بنده به عنوان نماينده مجلس در سفر رئيسجمهور حضور داشتم و در جلسات به وضوح همکاري با همسايگان را مشاهده کردم که مورد پذيرش همسايگان قرار گرفته است.
وي با بيان اينکه ما اکنون دور جديدي از مراودات بينالمللي را آغاز کردهايم، افزود: دور جديد مراودات به عمان محدود نميشود بلکه همسايگان را دربرگرفته که شامل همسايگان شمالي و شرقي و غربي و همسايگان ما در منطقه خليجفارس و محدوده خاورميانه ميشود.
تسهيل ورود و خروج دانشجويان بينالملل
رئيس سازمان امور دانشجويان با تاکيد براينکه بحث ورود و خروج از کشور براي دانشجويان بينالملل بايد تسهيل يابد، گفت: افزايش طول مدت اقامت اين دانشجويان از جمله اين طرحها است که در مرحله آزمايشي اجرا قرار دارد.
دکتر هاشم داداشپور در نشست صميمي با کانون نخبگان دانشجويان کشور افغانستان گفت: ما زماني که با دوستان خود از کشورهاي همسايه همچون تاجيکستان و افغانستان در يک مکان جمع ميشويم، به لحاظ اشتراکات فرهنگي و همزباني تفاوتي ميان خود و آنها احساس نميکنيم و شاهد يک نوع همدلي هستيم.
رئيس سازمان امور دانشجويان در ادامه افزود: ما بر اين باوريم که با يک منطقه بزرگ فرهنگي مواجه هستيم و اين منطقه محدود به ايران نميشود و مشترکات فرهنگي با کشورهاي همسايه به ويژه کشورهاي فارسي زبان دقيقا از اين نقطه نشات ميگيرد.
فرصتي براي توسعه روابط ايران و عراق
سفير ايران در عراق تاکيد کرد: روابط ايران و اقليم کردستان در چار چوب قانون اساسي عراق بايد رابطه تکاملي باشد نه رابطه تقابلي.
حسن دانايي فر با اشاره به سير روابط ايران و اقليم کردستان عراق اظهار کرد: ايران در مقاطع مختلف تلاش کرده دو جريان عمده کردي در منطقه اقليم کردستان عراق را به يک نقطه تعادل و همکاري برساند.
وي با بيان اينکه در مقطعي بر اساس روابط فرهنگي، اقتصادي، سياسي روابط ايران و اقليم کردستان به اوج خود رسيده بود و کمترين مشکل ناامني در مرزهاي طرفين وجود داشت گفت: ايران اصرار دارد که کوچکترين ناامني به اقليم نرود و اجازه ندهد که ناامنيها در اين منطقه افزايش پيدا کند.
گفتوگوي تلفني بلينکن و لاپيد
وزير امورخارجه آمريکا و همتاي صهيونيستي او در يک گفتوگوي تلفني درباره ايران رايزني کردند. آنتوني بلينکن و يائير لاپيد، وزيران امورخارجه آمريکا و رژيم صهيونيستي به صورت تلفني با يکديگر گفتوگو و درباره موضوعات مختلف دوجانبه، بينالمللي و منطقهاي رايزني کردند.
بنابر گزارش وب سايت وزارت امورخارجه آمريکا، دو طرف درباره ايران و مقابله با آنچه نيروهاي نيابتي آن عنوان شده است، گفتوگو کردند. همچنين به نوشته روزنامه اورشليم پست، قرار است يک هيات امنيتي رژيم صهيونيستي براي رايزني درباره ايران و شرکت در نشست يک کار گروه درخصوص ايران به زودي به واشنگتن سفر کند.
ايال هولاتا، مشاور امنيت ملي رژيم صهيونيستي سرپرستي اين هيات را بر عهده دارد که افرادي از وزارت امورخارجه، موساد و ارتش رژيم صهيونيستي آن را همراهي خواهند کرد.
تقويت رصدخانه تهديدات صوتي کشور
رئيس سازمان پدافند غيرعامل کشور با بيان اينکه در حوزه پدافند غيرعامل، ضمن شناسايي تهديدات، بايد بتوانيم ابزارهايي بسازيم که با اين تهديدات مقابله کند، توضيح داد: در اين زمينه نخستين موضوع، در اختيار داشتن مرکزي توسعه يافته براي رصد و پايش تمام فعاليتهاي تهديدزاي دشمن در حوزه ارتعاشات و اصوات مانند مراکز رصد و پايش در حوزههاي سايبري، الکترونيک، زيستي و مانند آن است.
سردار جلالي ادامه داد: همچنين در حوزه پدافند غيرعامل ميتوانيم در مورد احصاي آسيبپذيريها در زيرساختهاي کشور در حوزه انتشار اصوات و لرزهنگاري که کارکردهاي مهمي در حوزههاي مختلف از جمله فني و مهندسي دارد، کار کنيم. سردار جلالي خاطرنشان کرد: در يک نگاه کلي ميتوان گفت، در حوزههاي تهديدات نوين که عمدتاً انسان ساخت هستند با دو مولفه سروکار داريم.
نخست، مولفههاي فناورانه که ميتواند قابليتهاي تهديدزا را در اختيار صاحبان فناوري قرار دهد و ديگري مولفههاي انساني که مبتني بر طراحي استراتژي، دکترين، نظريه، سياست و برنامه است.
**************
روزنامه خراسان**
**************
روزنامه جوان**
پس از موج ضددینی اصلاحطلبان برای تخریب یک سرود امام زمانی، آنان روز گذشته به تقدیس بازیگری پرداختند که برای بازی در فیلمی ضد دینی و ضد ایرانی برنده جایزه بهترین بازیگر زن در جشنواره کن شده است.
این بازیگر در میانه دهه ۸۰ به دلیل پخش فیلم خصوصیاش به دست بازیگری دیگر، از ایران رفت. جامعه سینمایی و هنری ایران، اما هیچ گاه فرد منتشرکننده این فیلم خصوصی را طرد نکرد و حتی برای کمک به درمان بیماری آن فرد، کمپین تشکیل داد.
آذر منصوری، دبیر کل حزب اتحاد ملت، پس از اعلام خبر اعطای جایزه به زهرا امیرابراهیمی، بازیگر مذکور، در توئیتی نوشت: «زهرا امیرابراهیمی از خاکستر خود برخاست و امروز مزدش را گرفت. مبارکش باشد».
اما پوستر فیلمی که امیرابراهیمی در آن بازی کرده، تصویری هوایی از حرم امام رضا علیهالسلام در شب که چراغهای خیابانهای اطراف حرم، خطوطی را به مرکزیت حرم ایجاد کرده و روی این تصویر، نام فیلم یعنی عبارت «عنکبوت مقدس» با فونت عربی زده شده است.
این توهین آشکار به مقدسات دهها میلیون ایرانی با اعتراض کاربران فارسی زبان در فضای مجازی مواجه شد. از لحظه اول انتشار این عکس اعتراضات جریان داشت و آیا میتوان پذیرفت که آذر منصوری بی اطلاع از این توهین، ذوق زده از جایزه بازیگر زن این فیلم باشد؟
علاوه بر این، داستان و روایت فیلم هم ضد ایرانی و ضداسلامی است. کارگردان این فیلم، از ماجرای سعید حنایی، قاتل زنجیرهای سوءاستفاده و با ربط دادن قتلهای او به انگیزههای دینی، تصویری سیاه از جامعه دینی ایران به جهان ارائه میکند. سعید حنایی ۱۶ زن را به شکل زنجیرهای در اطراف مشهد به قتل رساند که همگی آنها از زنان خیابانی بودند.
گفته شد پیش از این، فردی با سوار کردن همسر حنایی به عنوان مسافر، به او تجاوز کرده بود و حنایی علت این کار را زنان خیابانی دانسته و به ادعای خود خواسته جامعه را از فساد پاک کند!
او پس از دستگیری و محاکمه اعدام شد. حالا در فیلم عنکبوت مقدس همه چیز علیه دین و اسلام به تصویر کشیده میشود و عکس فیلم هم توهین به امام شیعیان است. باید برای جایزه گرفتن چنین فیلمی خوشحال باشیم؟
فیلمهایی که بر محور ایران هراسی و اسلامهراسی ساخته و در جشنوارههای غربی جایزه میگیرند، در واقع به عنوان توجیه گران تحریم یا حتی تجاوز نظامی به ایران محسوب میشوند و از این منظر پیاده نظام رسانهای غربیها هستند. آیا برای جایزه گرفتن چنین فیلمهایی باید خوشحال باشیم؟
واکنش محمدعلی ابطحی، فعال سیاسی اصلاحطلب و رئیس دفتر خاتمی در دولت اصلاحات جالبتر است: «زهرا امیرابراهیمی نشان داد که وقتی مشکلی در زندگی زمینت میزند، میشود دوباره بلند شد و به قله رسید. مبارک خودش و مبارک هر افتادهای که به راه میزند.» و وقتی با این اعتراض مواجه شد که فیلمی که او در آن بازی کرده، ضد ایرانی و ضد اسلامی است، پاسخ داد: «من فیلم را ندیدم که قضاوت کنم. ولی یک زن ایرانی بوده، رفتن این راه امیدوارانه تبریک دارد.»
یعنی هیچ چیزی مهم نیست و صرف زن بودن کفایت میکند! اصلاحطلبان مدعی هستند که با تحریمها مخالفاند. اما ابزارهای توجیهگر تحریم را تحسین میکنند.
اصلاحطلبان معترضاند که چرا حامیان انقلاب اسلامی، آنها را گاه ضددین معرفی میکنند، اما نمیخواهند بپذیرند که این رفتارهای خود آنان بوده که تصویری غیردینی یا ضددینی از آنها به جامعه معرفی کرده است.
در مورد سرود امام زمانی «سلام فرمانده» هم آن قدر علیه آن نوشتند که در روزهای اخیر، صدای اعتراض یک روزنامه اصلاحطلب هم درآمد! روزنامه آفتاب یزد در سرمقاله خود نوشت: «روز پنج شنبه شاهد حضور یکصد هزار نفری دهه نودیها و خانوادههای آنان در ورزشگاه آزادی بودیم. امثال چنین مراسـمی نیز در هفتههای گذشته در شهرهای بزرگ کشور برگزار شـد؛ این یعنی زنده بودن جامعه و همراهی با نظام و مفهوم آن این است که ملت همیشه در صحنه حضور داشته و دشــــمنان نظام و ملت را مأیوس کردهاند.
البته این حضور یک پیام دیگر هم دارد و آن به مسئولان است. این پیام چنین است: برای این ملت نجیب و همراه، تلاش کنید تا آنچه در شأن آنان است در کشور مهیا شود.
نگذارید مردم در فشار اقتصادی باشند. متأسفانه باید گفت عدهای که رسانه در دست دارند اظهارنظر شخصی چند نفر که خود را منتسب به تفکر اصلاحطلبی میدانند و گاه عامل شکست این جریان شدهاند را به پای کل اصلاحطلبان مینویسند و سعی دارند چنین وانمود کنند که اصلاحطلبان مخالف چنین مراسمهایی هستند.
این در حالی است که در عالم واقع چنین نیست. خانوادههای بسیاری که در ورزشگاه آزادی حضور یافته بودند تفکر اصلاحطلبی داشتند.» در بخش دیگری از این یادداشت پیرامون توئیتهای خواص اصلاحطلب آمده که «بهتر است توئیتزنهای مدعی بروند برای برون رفت مردم از مشکلات اقتصادی برنامه ارائه دهند، این طور بهتر میتوانند در بین مردم جایگاه داشته باشند. مخالفت با مردم و برنامههای مردمی، آنان را از مردم دور میکند.»
البته این سیاست پس از پیروزی انقلاب متوقف نشد و در قالب برنامههای پنجساله تداوم یافت و اکنون پیشنویس برنامه پنجساله هفتم توسعه هم به تصویب رهبر انقلاب رسیده و برای بررسی به مجمع تشخیص مصلحت ابلاغ شده است. با نگاهی گذرا بهخوبی میتوان دریافت که اهداف این برنامههای پنجساله که یکی پس از دیگری از پی هم میآیند، در بدنه اجرائی کشور تا حد زیادی محقق نمیشوند.
البته با وجودی که مسئولان مربوطه بهخوبی بر این امر واقفاند که نتوانستهاند اهداف افق چشمانداز 20ساله را که سال 1404 به پایان میرسد، محقق کنند؛ اما باز هم بر ادامه این کار با همان سبک و سیاق اصرار میورزند!
صبح روز شنبه، پیشنویس برنامه پنجساله هفتم توسعه برای بررسی به مجمع تشخیص ابلاغ شد. در توضیح برنامه هفتم توسعه گفته شده است این برنامه یک روند اداری در کشور است که نهادهای گوناگونی مانند مجمع تشخیص مصلحت نظام، سازمان برنامه و بودجه و مجلس شورای اسلامی در آن نقشآفرینی میکنند.
طبق اظهارات دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام، 7 خرداد مجمع تشخیص در جلسهای فوقالعاده به ریاست آملیلاریجانی و با حضور رؤسای قوا، دبیر و اعضای مجمع تشخیص مصلحت و همچنین جمعی از نمایندگان دولت و مجلس تشکیل جلسه داد تا سیاستهای کلی برنامه هفتم توسعه را بررسی کنند.
محمدباقر ذوالقدر، دبیر مجمع تشخیص مصلحت، در سخنانی در این جلسه به روند تهیه متن سیاستهای کلی برنامه هفتم از ابتدای سال ۹۹ تا ابلاغ پیشنویس متن از سوی رهبر انقلاب در ۱۰ بهمن سال ۱۴۰۰، برگزاری جلسات کمیسیون مشترک برای بررسی ایدههای ارائهشده و همچنین تدوین آنها در قالب بندهای سیاستهای کلی پرداخت. دبیر مجمع تشخیص مصلحت توضیح داد: «برای نخستین بار در قالب جمعسپاری، حدود هشت هزار صفحه از نظرات همه صاحبنظران و کارشناسان گردآوری شد.
سیاستهای کلی برنامه هفتم توسعه برخلاف سیاستهای کلی سابق که موضوعمحور بودند، کاملا مبتنی بر مسئله محوری شکل گرفت تا با تدوین این سیاستها بتوان به نقشه راهی مطلوب برای حل مهمترین چالشها و مسائل کشور دست یافت».
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام همچنین با اشاره به تأیید پیشنویس سیاستهای کلی برنامه هفتم توسعه از سوی رهبری و ابلاغ آن به مجمع برای بررسی، توضیح داد: «در ابتدا ۳۲۰ بند پیشنهاد شد که پس از بررسی در کمیسیون مشترک مجمع به ۴۵ بند رسید و پس از آن به ۲۹ بند کاهش یافت و در نهایت متن به ۲۱ بند تقلیل یافت».
علاوه بر توضیحات ذوالقدر، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، هم درباره محدودترشدن بندهای پیشنویس برنامه فوق نسبت به قبل گفت: «سیاستهای کلی برنامه هفتم توسعه به نسبت سیاستهای کلی برنامههای سابق، از نظر تعداد بند محدودتر شده و براساساین امیدواریم که اعضای مجمع با تدقیق هرچه بیشتر در بندهای سیاستها در جلساتی فوقالعاده، متنی دقیق و کارشناسیشده را به محضر مقام معظم رهبری تقدیم کنند تا دولت نیز پس از ابلاغ سیاستهای کلی، فرصت کافی برای تدوین برنامه و ارسال آن به مجلس را داشته باشد».
آملیلاریجانی سیاستهای کلی برنامه هفتم توسعه را بستر ریلگذاری اجرائی کشور برای پنج سال آینده دانست و بر ضرورت حضور جدی همه اعضا در جلسات مجمع تشخیص مصلحت نظام و تأمل و دقت در بررسی مفاد سیاستهای کلی تأکید کرد.
علاوه بر آملیلاریجانی، سیدمهدی پاکذات، رئیس مرکز پژوهشهای توسعه و آیندهنگری، هم درباره کلیات برنامه هفتم توسعه در گفتوگویی اظهار کرد: «مرکز پژوهشهای توسعه و آیندهنگری به نوعی پشتیبان مطالعاتی و اندیشهای سازمان برنامه و بودجه بوده و زیرمجموعه این سازمان تعریف شده است» که مطالعات آن از آبان ماه سال گذشته (۱۴۰۰) با تدبیری که در سازمان برنامه پیشبینی شده، آغاز شد و تاکنون سه جلسه آن تشکیل شده است.
برنامه توسعه 6گانهای که اجرا نشد!
همانطور که پیشازاین گفته شد، بعد از انقلاب تاکنون شش برنامه توسعه پنجساله به شرح زیر به اجرا درآمده است:
1. برنامه اول توسعه ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۲
2. برنامه دوم توسعه ۱۳۷۴ تا ۱۳۷۸
3. برنامه سوم توسعه ۱۳۷۹ تا ۱۳۸۳
4. برنامه چهارم توسعه ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۸
5. برنامه پنجم توسعه ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۴
6. برنامه ششم توسعه ۱۳۹۶ تا ۱۴۰۰
اگرچه تا یک سال آینده قرار است برنامه هفتم توسعه در دستور کار قرار گیرد؛ اما بد نیست پیش از آن نگاهی هرچند گذرا به نحوه اجرای برنامه ششم توسعه بیندازیم و آسیبشناسی حداقلی دراینباره داشته باشیم تا مشخص شود برنامه ششم توسعه تا چه حد به اهداف خود نزدیک شده یا چند درصد از آن برنامه اجرائی شده است.
تحقق ۳۵درصدی احکام قانون برنامه ششم توسعه
اگر بخواهیم بدانیم چند درصد از اهداف برنامه پنجساله ششم توسعه محقق شده است، تنها کافی است نگاهی به گزارش اسفند ماه سال 99 دیوان محاسبات بیندازیم. در این گزارش عملکرد، قانون برنامه پنجساله ششم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور در بازه زمانی سال ۱۳۹۶ تا پایان شهریور ۱۳۹۹ از سوی دیوان محاسبات کشور ارائه شده است. در این بازه زمانی بررسی نمونه ۷۷ درصد احکام برنامه ششم توسعه با توجه به پاسخگویی دستگاهها و آمار در دسترس، حاکی از آن است که «تنها ۳۵ درصد احکام این برنامه کامل تحقق پیدا کرده و در ۶۵ درصد احکام، اهداف قانونگذار به صورت صد درصد محقق نشده است».
جدای از آن در نشست مربوط به بررسی اجرای بودجه در طول برنامه ششم توسعه که آبان 1400 در خبرگزاری تسنیم برگزار شد، حجتالله هادیپور، حسابرس کل برنامهریزی و توسعه دیوان محاسبات کشور دراینباره گفت: «سال گذشته دیوان محاسبات در بحث برنامه ششم توسعه اهداف را بررسی کرد. در این برنامه ۴۲۱ بند و تبصره داشتیم که حدود ۳۰۰ بند از آنها مهم هستند. ۳۵ درصد از اهداف به طور کامل محقق شد، ۳۳ درصد فاقد عملکرد و ۱۴ درصد بین ۵۰ تا ۷۵ درصد عملکرد داشتند. در واقع ۶۵ درصد از برنامه تحقق نیافته است». به گفته هادیپور، مجلس به دنبال رفع مشکلات است. از نظر او، دلایل برخی از عدم تحققها مشخص شده است و ضریب جینی که در برنامه ششم داشتهایم، ۳۹صدم درصد بوده که افزایش یافته است.
حسابرس کل برنامهریزی و توسعه دیوان محاسبات کشور، ادامه داد: «نقش صندوق توسعه ملی که قرار بود افزایش یابد، کاهش داشته است. تراز عملیاتی ما منفی بوده است و در درآمدهای مالیاتی نیز کاستی وجود دارد. فقط در سال ۹۰ یا ۹۱ تحقق ۱۰۱ درصدی داشتیم. در نتیجه نتوانستیم به اهداف برنامه ششم برسیم...».
حدود 30 درصد از اهداف برنامههای اول تا ششم توسعه محقق شدهاند!
حالا که برنامه ششم توسعه در وقت اضافه قرار دارد و از سال آینده، برنامه پنجساله توسعه هفتم اجرائی خواهد شد، درباره افق و چشمانداز این برنامه از یکی از اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام طرح پرسش کردیم.
غلامرضا مصباحیمقدم، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، در پاسخ به این سؤال در گفتوگویی با «شرق» گفت: «بنا به گزارشی که در جلسه فوقالعاده روز شنبه مجمع تشخیص از برنامههای اول تا پنجم توسعه داده شد، پس از ارزیابی انجامشده تنها نزدیک به 30 درصد از این برنامهها اجرائی شده است».
او ادامه داد: «اگر برنامه هفتم توسعه را بخواهیم تدوین کنیم، باید بسنجیم که چند درصد آن قابلیت اجرائیشدن دارد و چه تفاوتهایی باید بین آن با برنامههای ششگانه توسعه گذشته باشد». مصباحیمقدم با اشاره به تلاششان برای ایجاد تفاوت بین برنامه هفتم با برنامههای گذشته توسعه توضیح داد: «هر سیاستی که ابلاغ میشود، الزامات اجرائی آن هم ضمیمه میشود؛ یعنی علاوه بر ابلاغ سیاست، مشخص میشود چه کسی و چگونه باید این سیاست را اجرائی کند».
او تأکید کرد: «دولت باید در مدت شش ماه برنامه خود را برای اجرائیشدن این سیاست ابلاغ کند. بهعنوان مثال باید لایحه برنامه هفتم را در چارچوب این سیاستها تنظیم کند و آن برنامهها باید با سیاستها انطباق داشته باشد. از نظر انطباق با سیاستها هم هیئت عالی نظارت باید کنترل کند که آیا این برنامهها منطبق با سیاستها تهیه شدهاند یا خیر».
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام اضافه کرد: «معنی انطباق با سیاستها هم این نیست که موادی باشد و مثلا بگویند این مواد مخالف سیاستها نیست؛ بلکه باید خود مواد منطبق با سیاستها باشد؛ نه اینکه مغایر نباشد».
او ادامه داد: «دراینصورت میتوان از آغاز کار کنترل کرد که مقدمات اجرائیشدنش فراهم شود. بعد هم که آن لایحه در مجلس به قانون تبدیل میشود، باز هیئت نظارت باید نظارت کند که آیا آن قانون با سیاستهای ابلاغی منطبق است یا خیر. یعنی اهرم قویتری برای اجرائیشدن سیاستها ایجاد شده است».
مصباحیمقدم در پاسخ به اینکه آیا برنامه هفتم توسعه افق چشماندازی دارد؟ پاسخ داد: «هنوز مهلت افق چشمانداز 20ساله منقضی نشده و تا 1404 اعتبارش محفوظ است؛ اما علاوهبرآن چون برنامه هفتم توسعه پنجساله است و از سال آینده قرار است اجرائی و عملیاتی شود، نیازمند تعیین افق جدیدی هستیم».
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با اشاره به مبحثی که در مرکز الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت دراینباره مطرح شده و طبق شنیدهها به نتیجه هم رسیده است، گفت: «اگر این الگو نیاز به اصلاحاتی دارد، باید به رؤیت رهبری برسد و پس از تأیید، ابلاغ شود تا افق بلندمدتی در مقابل برنامه قرار گیرد».
اگرچه برنامههای توسعهای پنجساله روی هم میآیند و تلنبار میشوند و خروجی چندانی هم ندارند؛ اما باز هم باید امیدوار بود که برنامه هفتم توسعه با توجه به وعدههای مجمع تشخیص درخصوص تفاوت در نگاه این برنامه، تفاوتی هرچند کوچک با برنامههای ششگانه گذشته داشته باشد؛ یعنی در چنین مواقعی باید گفت انسان به امید زنده است و باید منتظر بود و جوجههای حاصل از این صبر را در پاییز شمرد.
**************
روزنامه شرق**
تصویر زندهبهگورکردن جوجههای یکروزه، دوباره خاطر بسیاری از کاربران ایرانی را آزرده است.
جواد ساداتینژاد، وزیر کشاورزی، مدعی شده معدومسازی جوجه اتفاق عادی و رایج تولید مرغ در تمام کشورهای جهان است و محمدرضا صدیقپور، دبیر انجمن تولیدکنندگان جوجه یکروزه، انتشار تصاویر معدومسازی جوجهها را غیراخلاقی دانسته و آن را مصداق تشویش اذهان عمومی توصیف کرده است.
رضا افلاطونی، رئیس سازمان جهاد کشاورزی قزوین، پا را فراتر گذاشته و گفته معدومسازی جوجه ممنوع است، چون اخلال در نظام اقتصادی کشور تلقی میشود. اما این تمام ماجرا نیست و معدومسازی جوجههای یکروزه ابعاد بزرگتری دارد؛ ابعادی که به اقتصاد و بازار ایران در ماههای آینده علامت هشدار میدهد.
دفن جوجههای زنده، تصویری است که گاهی بین کاربران ایرانی سروصدا به پا میکند. تصویری دردناک که حالا جواد ساداتینژاد، وزیر کشاورزی، به روزنامه ایران گفته که اتفاقی عادی در پروسه تولید در سراسر جهان است؛ اما او گفته این کار از نظر شرعی مشکل دارد و بههمیندلیل رئیسجمهوری دستور داده از مرغداران حمایت شود تا مجبور به معدومسازی جوجهها نشوند.
در فروردین سال ۹۹ هم اکبر گلشاهی، مدیر وقت دفتر بهداشت و مدیریت بیماریهای طیور وزارت کشاورزی، به شهروند گفته بود این اتفاق در صنعت مرغداری ایران و جهان عادی است و بهطور میانگین ماهانه سه میلیون جوجه معدوم میشوند. او توضیح داد که ٥٠ درصد جوجههایی که برای صنعت مرغ تخمگذار تولید میشوند، خروس هستند و به کار تولیدکنندگان نمیآیند؛ بنابراین جوجهها پودر شده و بهعنوان خوراک دام مصرف میشوند.
تولیدکنندگان توضیح میدهند که در سایر کشورهای جهان بهجای جوجه، تخممرغ نطفهدار معدوم یا صادر میشود اما در ایران به دلیل نبود برنامهریزی تولید و سیاستهای یکشبه دستگاههای متولی، تخممرغها به جوجه تبدیل میشود و تولیدکننده چاره دیگری جز معدومسازی تعداد زیادی جوجه ندارد.
ماجرای جوجهکُشی به همینجا ختم نمیشود و تأثیر آن بر اقتصاد و بازار ماههای بعد معلوم میشود.
چرا قیمت مرغ پایین آمد؟
درست چند روز پیش از اینکه ویدئوهای جوجهکُشی در فضای مجازی گل کند، حامیان دولت در توییتهایی نوشتند که سیاست حذف ارز چهارهزارو 200 تومانی دولت جواب داده و قیمت مرغ نهتنها به کیلویی ۵۰ هزار تومان نرسید که مرغ در میدان بهمن با کمتر از نرخ مصوب به فروش میرسد.
آنها نوشتند که نرخ مصوب مرغ، کیلویی ۴۱ هزار تومان است اما فروشندگان میدان بهمن، مرغ را تا ۳۷ یا ۳۸ هزار تومان هم میفروشند.
بحث و جدلهای توییتری سر این موضوع داغ بود که تصاویر معدومسازی جوجههای یکروزه یکی پس از دیگری منتشر شد و دولت نامهها و اطلاعیههای متعددی خطاب به مرغداران منتشر کرد و از آنها خواست جوجهها را معدوم نکنند. برومند چهارآیین، رئیس اتحادیه سراسری تعاونیهای کشاورزی پرورشدهندگان مرغ گوشتی، درباره علت فروش مرغ با کمتر از نرخ مصوب، به «شرق» میگوید: بعد از حذف ارز چهارهزارو 200 تومانی و پرداخت یارانه به مردم، فروش مرغ بهشدت کاهش یافته است و از آنجا که مرغ کالای فسادپذیر است، تولیدکنندگان ناچار هستند مرغ را با ضرر بفروشند. او ادامه میدهد که از زمان اجرای سیاستهای جدید دولت فروش مرغ تقریبا حدود ۳۰ تا ۳۵ درصد کاهش داشته است و به نظر میرسد مردم یارانههای خود را صرف پرداخت اقساط و اجاره مسکن یا سایر مخارج خود میکنند و از هزینههای خوراکی صرفهجویی کردهاند.
با تهدید سراغ تولیدکننده آمدهاند!
مرغداران میگویند دولت اسم سیاستهای اقتصادی خود را آزادسازی قیمتها گذاشته اما دوباره قیمت را دستوری تعیین کرده است! به گفته مرغداران هزینه تمامشده هر کیلوگرم مرغ در حال حاضر ۵۳ تا ۵۴ هزار تومان است اما دولت قیمت هر کیلوگرم مرغ را ۴۱ هزار تومان تعیین کرده است و مرغداران را تهدید میکند و از آنان میخواهد که مرغ خود را با نرخی بیشتر از ۴۱ هزار تومان نفروشند. از سوی دیگر قدرت خرید مصرفکنندگان بهشدت کاهش داشته و بازار مصرف آنها کوچک شده است.
مرغداران میگویند که در شرایط فعلی هزینههای تولید و ازجمله قیمت خوراک مرغ جهش قابل توجهی داشته است. به گفته آنها هر کیلوگرم سویا در سامانه دولتی بازارگاه ۱۷ هزار تومان و هرکیلوگرم ذرت ۱۱هزارو ۳۰۰ تومان است که با احتساب هزینههای حملونقل قیمت هر کیلوگرم ذرت حدود ۱۲.۵ هزار تومان و هر کیلوگرم سویا ۱۸.۵ هزار تومان تمام میشود.
در بازار آزاد هر کیلوگرم ذرت ۱۴ هزار تومان و هر کیلوگرم سویا ۲۰ هزار تومان قیمت دارد و مرغداران ناچار هستند بیشتر خوراک مورد نیاز مرغداریهای خود را از بازار آزاد تهیه کنند.
مرغداران توضیح میدهند که با این حساب دیگر جوجهریزی و تولید صرفه ندارد و تولیدکنندگان جوجهها را معدوم میکنند.
جوجه مجانی هم مشتری ندارد
در همین زمینه محمدرضا صدیق پور، دبیر انجمن تولیدکنندگان جوجه یکروزه کشور، به ایرنا میگوید: «قیمت هر قطعه جوجه یکروزه پیش از اجرای طرح هدفمندی یارانهها بین شش تا هشت هزار تومان بود که با تغییر نرخ ارز ترجیحی به نیمایی باید قیمت به ۱۵ هزار تومان میرسید، اما با توجه به وقفه در تولید مرغ گوشتی، قیمت این محصول به ۱۰ تا ۲۰ هزار تومان رسیده است».
او با اشاره به تولید سالانه ۱.۵ میلیارد قطعه جوجه یکروزه گفت: «تولیدکنندگان حاضرند مجانی جوجه را به واحدهای پرورشی مرغ گوشتی بدهند تا ناچار به معدومسازی نشوند».
تولیدکنندگان اما میگویند که حاضر به دریافت مجانی جوجه هم نیستند، چراکه دیگر تولید مرغ صرفه اقتصادی ندارد.
صدیقپور همچنین گفته است: «اکنون تولیدکنندگان با مشکل جدی نقدینگی روبهرو هستند؛ زیرا سرمایه در گردش این صنعت به پنج برابر رسیده است».
طبق آماری که او ارائه داده است، ماهانه بهطور متوسط ۱۲۰ تا ۱۳۰ میلیون قطعه و سالانه حدود یکمیلیاردو ۵۰۰ میلیون قطعه جوجهریزی میشود و از این میزان تولید جوجه یکروزه، سالانه بالغ بر ۲.۵ میلیون تن مرغ گوشتی تولید و روانه بازار میشود.
برومند چهارآیین، رئیس اتحادیه سراسری تعاونیهای کشاورزی پرورشدهندگان مرغ گوشتی، به «شرق» میگوید اگر بهطور میانگین هر واحد مرغداری ۲۳ هزار قطعه جوجه بریزد و ۵۰ تن مرغ تولید کند، با قیمتگذاری دولت روی هر کیلوگرم مرغ حدود ۱۴ تا ۱۵ هزار تومان ضرر میکند و در هر دوره جوجهریزی حدود ۸۰۰ میلیون تومان زیان میدهد؛ بنابراین مرغداران قید جوجهریزی را زدهاند. به گفته او «هماکنون حتی با قیمت مصوب دولت هم مرغ به زحمت به فروش میرسد و کار در این شرایط صرفه ندارد».
بازار صادراتی عراق و افغانستان از دست رفت
دولت اطلاعیههای متعددی منتشر کرده و از مرغداران خواسته است جوجهریزی را متوقف نکنند و در عوض وام کمبهره بگیرند یا خوراک طیور بیشتری دریافت کنند. همچنین دولت اخیرا تعرفه صادرات مرغ و تخممرغ را حذف کرده و از تولید قراردادی به شرط خرید دولت گفته است؛ اما مرغداران میگویند این مشوقها به حد کافی جذاب نیست.
چهارآیین، رئیس اتحادیه سراسری تعاونیهای کشاورزی پرورشدهندگان مرغ گوشتی، به «شرق» میگوید: حالا حدود ۵۰ تا ۵۵ درصد مرغداران جوجهریزی نکردهاند و اگر دولت اقدام جدی برای حل مشکل مرغداران نکند، بازار مرغ در تابستان متلاطم میشود و قیمتها سر به فلک میگذارد.
او ادامه میدهد که در بازار خارجی هم صادرات با نرخهای فعلی صرفه ندارد و گذشته از این بازار صادراتی ایران محدود به عراق و افغانستان است که در حال حاضر همان بازارها را هم از دست داده و کشورهای دیگر جایگزین ایران شدهاند.
به گفته او افغانستان میزان ناچیزی مرغ از ایران میخرد و به خرید ۴۰ تا ۵۰ هزار تن مرغ در بازارچههای مرزی اکتفا کرده و نیاز خود را از آرژانتین و برزیل تأمین میکند و عراق نیز بیشتر مرغ و تخممرغ خود را از ترکیه تأمین میکند و روی صادرات نصفه و نیمبند و پر از چالش ایران حساب نمیکند.
**************************************************************