به گزارش پایگاه خبری تحلیلی بصیرت از زمان میلاد حضرت معصومه (س) تا زمان ولادت امام رضا(ع) را دهه کرامت نامیدند. امسال با توجه به توهین عده ای در قالب یک جشنواره هنری به ساحت مقدس علی بن موسی الرضا، ولادت این امام مهربانی بصورت خاص توسط مردم کشورمان گرامی داشته شده است. برپایی جشن در جای جای کشورمان همزمان با ولادت هشتمین اختر تابناک امامت و ولادت نشان می دهد امام رضا (ع) در قلب تک تک ایرانیان جای گرفته است و توهین به امام هشتم، در واقع توهین به کل جامعه ایرانی بود.
امام رضا (ع) هشتمین امام شیعیان از سلاله پاک رسول خدا (ص) و هشتمین جانشین پیامبر مکرم اسلام (ص) است. بنابر نظر مشهور مورّخان وی در یازدهم ذی قعده سال ۱۴۸ هـ. ق، در مدینه منوّره متولد شد. نام مبارکش، علی، کنیه آن حضرت، ابوالحسن و دارای القاب متعددی از جمله؛ رضا، صادق، صابر، فاضل، قرة عین المؤمنین و... هستند، اما مشهورترین لقب ایشان، «رضا» به معنای «خشنودی» است.
مدیریت از دیدگاه امام رضا (ع)
مطالعه در تاریخ زندگی بشر و روابط اجتماعی، ضرورت این اصل را به اثبات می رساند که اصل مدیریت لازمه هر جامعه می باشد. بحث درباره مدیریت از دیرباز مورد توجه بوده است. زیرا از روزی که بشر پا به عرصۀخاک نهاد و با خانواده، قوم و قبیله زندگی اجتماعی را آغاز نموده، اندیشه مدیریت همان مجموعه کوچک را در ذهن خود پروراند. مدیریت منحصر به اداره زندگی مادی نیست، بلکه در امور مذهبی و معنوی هم ضرورت دارد؛ خداوند سبحان مدیرانی چون انبیاء را برای هدایت مردم فرستاد. امام رضا (ع) در مورد مدیریت می فرمایند: «ندیدم گروهی از مردم و ملتی از ملتها، زندگی با دوام داشته باشند مگر اینکه سرپرست و قیم داشته اند؛ زیرا در امر دین و دنیا، چاره ای جزء وجود سرپرست و پیشوا نیست». برخی مدیریت را علم و هنر هماهنگ کردن، رهبری و کنترل فعالیتهای دسته جمعی، برای نیل به هدفهای مطلوب با حداکثر کارایی دانسته اند.
درمورد مدیریت اسلامی نیز می توان گفت که مدیریتی که زمینه رشد انسان به سوی الله را فراهم نماید و مطابق کتب، سنت و سیره و روش پیامبر (ص) و امام معصوم (ع) و علوم و فنون و تجارب بشری برای رسیدن به اهداف یک نظام در ابعاد مختلف، همانند یک محور و مدار دو قطب عمل کند را مدیریت اسلامی می گویند. امام رضا (ع) در اینباره می فرماید: «رأی مسلمین، همانند ستون وسط خیمه است که اولاً تمام بار سقف بر روی آن استوار است و ثانیاً مانند نقطۀمرکزی دایره شعاعش نسبت به همه جوانب یکسان است به طوری که هر کس در هر زمان و از هر طرف که اراده کند به آن دسترسی دارد.
راهکارهای مهم امام رضا (ع) برای حل مشکلات اقتصادی
امروزه یکی از اساسی ترین مشکل کشور مربوط به مشکلات اقتصادی و معیشت مردم است. این وضعیت باعث شده است که جدا از اینکه مسولین کشور باید شبانه روزی در رفع این مشکل تلاش کنند، وظایفی را نیز بر عهده تک تک افراد توانمند جامعه گذاشته است. راه حل های از بزرگان دین دررفع مشکلات اقتصادی مطرح شده است که گزیده ای از بیانات و آموزه های املام رضا (ع) را ذکر می کنیم.
پای درس امام رضا (ع) که بنشینیم یکبهیک این نکات را به ما آموزش خواهد داد. از دست به جیب شدن ثروتمندان در برابر فقیران گرفته تا کار و تلاش همه مردم برای رفع مشکلات اقتصادی و امور مالی، از کوچکترین نهاد اجتماعی که خانواده است تا سطح کشور و بلکه جامعه جهانی.
به طور کلی اقتصاد رضوی مشخصات متنوع و مختلفی دارد که میتوان به چهار نوع مشخصه کلی آن اشاره کرد. البته باید یادآوری کنیم که این مشخصهها و ملاکها آن قدر اهمیت دارد که آن را از دیگر مکتبهای اقتصادی متمایز میکند:
نوع اول، ویژگیهای فلسفی و یا به تعبیر دیگر مفاهیم مبنایی اقتصاد رضوی است. نوع دوم، مشخصات فقهی و منابع اقتصاد رضوی است. نوع سوم، ویژگیهای حقوقی اقتصاد رضوی و حقوق اقتصادی آن است و نوع چهارم شامل مشخصات تحلیلی آن میشود.
با در نظر گرفتن هر یک از این چهار ویژگی اقتصاد رضوی تفاوت اساسی و ماهیتی با مکاتب دیگر اقتصادی پیدا میکند؛ که اقتصاددانان باید درباره آن بحث کنند و ما به مسائل از جنبه دینی نگاه کرده و آن را بررسی میکنیم.
مسئله کسب درآمد و تجارت
با توجه به این نوع دستهبندی، به هر حال مشاهده میکنیم که مسئله کسب درآمد و تجارت قوانینی دارد که در اسلام و کلام اهل بیت علیهم السلام به آن اشاره شده است. در آموزههای رضوی تا چه بر مسائل کسبوکار تأکید شده است؟
همان طور که اشاره کردید، در آموزههای رضوی و احادیث مربوط به امام رضا علیه السلام هم بر این موضوع اهمیت زیادی داده شده است. کسی که میخواهد به تازگی وارد فعالیت اقتصادی شود، اسلام به او میگوید: «الفقه ثم المتجر» به این معنی که قبل از اینکه فعالیت اقتصادی و تجارت را شروع کنید اول قواعد و قوانین این کار را یاد بگیرید. در عین حال در مسائل اقتصادی از جمله کسب و درآمد خط قرمزهایی در اسلام وجود دارد که بایدها و نبایدها را مشخص میکند.
در این زمینه، یکی از جنبههای اصلی در اقتصاد رضوی فعالیتهای اقتصادی است که در قالب کار و تلاش در عرصههای گوناگون انجام میشود. درواقع کار، چون بخش مهمی از زندگی انسان است و قسمت بزرگی از وقت روزانه را پر میکند، اگر نباشد، یعنی اگر کسی شغل نداشته باشد این قسمت بزرگ و مهم زندگی خالی میماند. کسی هم که بیکار باشد به دنبال مورد جایگزینی میگردد که وقتش را پر کند.
حمایت خداوند از افرادی که دنبال روزی میروند
پس کار کردن یکی از بخشهای اصلی در زندگی هر انسانی محسوب میشود. اما آیا قاعده کلی درباره نتیجه گرفتن و داشتن درآمد حاصل از کار تنها به مسلمانان مربوط میشود و یا در بین مردم عمومیت دارد؟
قانون الهی بر این قرار گرفته که هر کسی در پی کاری برود خداوند از او حمایت میکند و به اندازه تلاشش به او پاداش میدهد. به عبارت دیگر اگر کسی تلاش کند حتی اگر بر دینی غیر از اسلام هم باشد، باز هم مشمول قانون الهی شده و به اندازه تلاشی که انجام داده پاداش خواهد گرفت و برعکس هر کسی سستی کند به نتیجهای نخواهد رسید، حتی اگر مسلمان شیعه و دوستدار اهل بیت علیهم السلام باشد.
پس هر کسی باید برای داشتن زندگی بهتر فعالیت اقتصادی انجام دهد و کار و کوشش کند. به عنوان مثال در روایتی نقل شده که شخصی به امام رضا علیه السلام عرض کرد: کوفه به من نمیسازد و زندگی در آن همراه با مضیقه است. زندگی ما در بغداد بود و در آنجا در روزی بر مردم باز است. امام رضا علیه السلام به او فرمودند: «اگر میخواهی بیرون بروی برو. چراکه امسال، سال آشفتهای است و مردمان را چارهای جز طلب روزی و کوشش برای به دست آوردن معیشت خوب نیست. پس طلب و کوشش را برای به دست آوردن امکانات زندگی از دست نده.»
مقام کارگر از منظر الهی
یکی دیگر از نکاتی که در زمینه اقتصاد و ارزش کار در آموزههای اهل بیت علیهم السلام مشاهده میکنیم، ارزشگذاری برای کارگر است. این نکته، در سبک زندگی رضوی چه جایگاهی دارد؟
در اقتصاد رضوی ارزش کار کردن و تلاش برای کسب روزی حلال به اندازهای است که مقام کارگر و جایگاه معنوی او از مجاهد در راه خدا بالاتر است. امام رضا علیه السلام در این باره فرمودهاند: «کسی که با کار و کوشش، در جستوجوی مواهب زندگی برای تأمین خانواده خویش است پاداشی بزرگتر از مجاهدان راه خدا دارد.»
نکته قابل توجه این است که طبق آموزههای اقتصاد رضوی، کار و تلاش برای کسب روزی فقط از بعد مادی و رشد جسمانی اهمیت ندارد، بلکه نقش بسیار مهمی در پرورش شخصیت معنوی انسان دارد و باعث میشود انسان از لحاظ اجتماعی و معنوی هم ارتقا پیدا کند.
درنتیجه میتوان گفت اگر انسان تمام مایحتاج خود را به طور آماده در اختیار داشت، دیگر کار و تلاش برای برآورده کردن نیازها معنایی نداشت و به همین دلیل در اثر بیکاری به سمت نابودی و تباهی کشیده میشد. به همین دلیل است که در اقتصاد رضوی بر کار و کوشش تأکید زیادی شده تا انسان از نابودی و فساد نجات پیدا کند.
تفاوت میان دوری از فقر و ساده زیستی
تلاش برای دوری از فقر هم از آثار کار است که در احادیث بر آن تأکید شده است. پرسش مهم در این باره آن است که چه تفاوتی میان دوری از فقر و ساده زیستی وجود دارد؟ درواقع طبق فرمایش امام رضا علیه السلام و سایر اهل بیت علیهم السلام چگونه باید مشغول کار و فعالیتهای اقتصادی شد که زندگی به تجملگرایی نیز منجر نشود؟
یکی از آموزههای اصلی در اقتصاد رضوی، کسبوکار است. اما همین موضوع زمینهای برای دوری از فقر هم به حساب میآید. به این ترتیب میتوان پرهیز از فقر را به عنوان یکی از شاخههای اصلی در اقتصاد رضوی به حساب آورد.
البته باید دقت شود که پرهیز از فقر با ساده زیستی و دوری از تجملگرایی تفاوت زیادی دارد. چون ساده زیستی یکی از نکات مورد تأکید در سبک زندگی رضوی است، اما دوری از فقر از جمله سرفصلهای اقتصاد رضوی به شمار میرود.
به همین دلیل است که طبق روایتی در کتاب بحارالانوار، امام رضا علیه السلام فرمودهاند: «فقر و بینوایی کلید هر نوع بدبختی و بیچارگی است.»، چون کسی که دچار فقر و نداری باشد، ممکن است به انواع لغزشها و گناهان روی بیاورد و دچار هر نوع بیماری روحی و روانی شود.
از طرف دیگر آن حضرت تأکید فرمودهاند که: «وقتی انسان مایحتاج یک سال خودش ذخیره کرده باشد، آرامش پیدا میکند و بارش سبک میشود.» بنابراین تأمین معیشت و دروی از فقر نقش اساسی در آرامش خاطر انسان دارد و زمینه سلامت روحی و فکری او را فراهم میکند.
اسرافکاری و زیادهروی
میدانیم که یکی از آفتهای اصلی در رشد و رونق اقتصاد، اسرافکاری و زیادهروی در هزینههاست. رویکرد اقتصاد در آموزههای رضوی نسبت به اسراف و زیادهروی در مصرف چگونه است؟
اسراف به معنی هدر دادن و کفر نعمت خداست و به همین علت بوده که امام رضا علیه السلام به شدت مردم را از این کار نهی فرمودهاند. درواقع در پیش گرفتن شیوه میانهروی در امور اقتصادی در فرهنگ رضوی به معنی مبارزه با اسرافکاریها و به هدر دادن ثروتها و سرمایههای اجتماعى است و به ازای آن باید کارهای صحیح و سازنده انجام شود. چون در اثر حذف هزینههای اضافى در زندگى است که انسان میتواند امکانات اضافى خودش را در مسیر عمران و آبادى و منافع تودهای اجتماع به کار بگیرد.
نکته جالب توجه این است که اهمیت پرهیز از اسرافکاری در اقتصاد رضوی به اندازهای است که این کار را باید از کوچکترین و جزئیترین فعالیتها و زندگی خصوصی مردم شروع کرده و تا بخشهای بزرگ اجتماعی ادامه داد.
به عنوان مثال در روایتی نوشته شده که امام رضا علیه السلام به تک تک افراد این نکته را گوشزد میفرمودند، از جمله اینکه روزی یکی از غلامان آن حضرت میوهای خورد و نصفه آن را دور انداخت. ایشان به او فرمودند: «اگر تو میلت به باقی میوه نمیکشد و از آن بینیاز هستی، بدان که افرادی هستند که به همین میوه نیمخورده محتاجاند.»
ممنوعیت بخل و اسراف در اقتصاد رضوی
با این توضیحات، نه اسرافکاری موردپسند اقتصاد رضوی است و نه بخل و خساست.
درست است. در تاریخ زندگی و رفتار و کلام امام رضا علیه السلام هیچ موردی یافت نشده که آن حضرت به بخل و قناعت بیش از اندازه سفارش فرموده باشند. به این ترتیب میتوان گفت طبق آموزههای رضوی، بهترین امور میانهروی در انجام کارهاست. همان طور که خداوند متعال در آیه ۲۹ سوره مبارکه اسراء فرموده است: «واقصد فی مشیک؛ در رفتارت میانهرو باش»
همچنین در آیه ۶۷ سوره مبارکه فرقان میفرماید: «والذین إذا انفقوا لم یسرفوا ولم یقتروا وکان بین ذلک قوامًا؛ و آنان که وقتی انفاق میکنند اسراف نمیورزند و خست نمیکنند، بلکه میان این دو، راه میانه را برمیگزینند.»
امام رضا علیه السلام بر اهمیت میانهروی در اقتصاد تأکید فرموده هر کسی که در قناعت زیادهروی و یا اسراف کند و بر خودش و خانوادهاش سخت بگیرد، از حد میانهروی و راه راست خارج شده است. یکی از یاران امام رضا علیه السلام از آن حضرت درباره چگونگی تأمین مخارج خانواده جویا شد. امام علیه السلام فرمودند: «مخارج خانواده، حد وسط است میان دو روش ناپسند.» آن مرد پرسید: «نمیدانم این دو روش چیست.»
امام رضا علیه السلام هم در جواب او فرمودند: «دو روش ناپسند، اسراف و خساست است. آیا نمیدانی که خداوند متعال، اسراف و زیادهروی و همچنین خست را ناخوشایند میداند و در قرآن میفرماید: آنان که هرگاه چیزی ببخشند، نه زیادهروی میکنند و نه خست میورزند و میانگین این دو را در حد قوام برمیگزینند.»
مسئولیت ثروتمندان در برابر فقرا
در جامعه اسلامی و طبق آموزههایی که در زمینه اقتصادی و امور معیشت وجود دارد، مسئولیت اغنیا در برابر فقرا چیست؟
میدانیم که همه مردم یک جامعه در یک سطح مالی و اقتصادی نیستند. بعضی از مردم در سطح مالی بهتری قرار دارند و بعضی هم سختتر زندگی میکنند و اوضاع اقتصادی درستی ندارد. این تفاوت سطح اقتصادی مردم به نوعی به منزله آزمون ایمان آنها محسوب میشود تا مشخص شود چه کسی در این شرایط حاضر است به کمک فقرا برود و از آنها دستگیری کند.
البته همان طور که در سؤال مطرح کردید، این موضوع هم یکی از سرفصلهای اصلی در اقتصاد رضوی به شمار میرود، چراکه امام رضا علیه السلام در این زمینه به واجب شدن زکات اشاره فرمودهاند که: «خداوند مردم سالم و تندرست را مکلف کرده است تا به کار مردم زمینگیر و گرفتار رسیدگی کنند. در عین حال پرداخت زکات موجب برکت مال و زمینهساز رأفت و مهربانی به ناتوانان و توجه به مسکینان و انگیزه مردم به برابری و تقویت فقیران و کمک کردن به آنها برای انجام تکلیفهای الهی است.»
دلیل واجب شدن زکات از منظر اقتصاد رضوی
با این توضیحات آیا میتوان نتیجه گرفت که دلیل واجب شدن زکات در اقتصاد رضوی، از بین رفتن فقر و فاصله طبقاتی در جامعه است؟
بله. این کار موجب میشود افراد فقیر و غنی به یکدیگر نزدیک شده و دوستی و مساوات در میان مردم شکل بگیرد. از طرف دیگر، چون خداوند برکتها و نعمتهای روی زمین را برای همه مردم آفریده و مردم از نظر بهره بردن از این منابع و برکتها با یکدیگر تفاوتی ندارند، زکات دادن و کمک ثروتمندان به نیازمندان موجب میشود همه به طور یکسان از لطف خدا بهره ببرند.
در عین حال زکات، ابزار خوبی برای عادت دادن مردم به بخشیدن و انفاق کردن است و تا جایی گسترده میشود که مردم در راه دین خدا هم از بذل جان خودشان دریغی نداشته باشند.( خبرگزاری صدا و سیما)
سه ويژگى برجسته مؤمن از دید امام رضا(ع)
لا يَكُونُ الْمُؤْمِنُ مُؤْمِنًا حَتّى تَكُونَ فيهِ ثَلاثُ خِصال:1ـ سُنَّةٌ مِنْ رَبِّهِ. 2ـ وَ سُنَّةٌ مِنْ نَبِيِّهِ. 3ـ وَ سُنَّةٌ مِنْ وَلِيِّهِ. فَأَمَّا السُّنَّةُ مِنْ رَبِّهِ فَكِتْمانُ سِرِّهِ. وَ أَمَّا السُّنَّةُ مِنْ نَبِيِّهِ فَمُداراةُ النّاسِ. وَ أَمَّا السُّنَّةُ مِنْ وَلِيِّهِ فَالصَّبْرُ فِى الْبَأْساءِ وَ الضَّرّاءِ.
مؤمن، مؤمن واقعى نيست، مگر آن كه سه خصلت در او باشد:سنّتى از پروردگارش و سنّتى از پيامبرش و سنّتى از امامش. امّا سنّت پروردگارش، پوشاندن راز خود است،امّا سنّت پيغمبرش، مدارا و نرم رفتارى با مردم است،امّا سنّت امامش، صبر كردن در زمان تنگدستى و پريشان حالى است.
پاداش نيكى پنهانى و سزاى افشا كننده بدى
« أَلْمُسْتَتِرُ بِالْحَسَنَةِ يَعْدِلُ سَبْعينَ حَسَنَةً، وَ الْمُذيعُ بِالسَّيِّئَةِ مَخْذُولٌ، وَالْمُسْتَتِرُ بِالسَّيِّئَةِ مَغْفُورٌ لَهُ ».
پنهان كننده كار نيك [پاداشش] برابر هفتاد حسنه است، و آشكاركننده كار بد سرافكنده است، و پنهان كننده كار بد آمرزيده است.
نظافت
« مِنْ أَخْلاقِ الأَنْبِياءِ التَّنَظُّفُ ».
از اخلاق پيامبران، نظافت و پاكيزگى است.