فرانسه که کارنامه سیاهی در استعمارگری در سراسر جهان دارد، بعد از جنگ جهانی دوم با هدف تلاش برای بازگرداندن هژمونی خود بر مستعمرات سابق و تثبیت نفوذش در مستعمرات فعلی از پروژهای به نام «همکاری و مشارکت آفریقا و اروپا» رونمایی کرد.
قاره آفریقا را میتوان از نظر ظرفیتهای اقتصادی به عنوان بزرگترین منطقه سرمایهگذاری در جهان دانست که کشورهای بسیاری از چین گرفته تا اتحادیه اروپا و آمریکا را به خود جذب میکند. منابع معدنی با ارزش و متنوع، جمعیت جوان و نیروی کار ارزانقیمت، قاره آفریقا را به مکان ایدهآلی برای سرمایهگذاران خارجی تبدیل کرده است. بیتردید مهمترین ضعف کشورهای آفریقایی بحران اقتصادی و تورم است. این نقطه ضعف سبب شده کشورهای قدرتمند دنیا با تزریق منابع مالی به آفریقا به راحتی در دل این کشورهای فقیر نفوذ کنند و به اهداف سیاسی و اقتصادی خود برسند.
در دوره اخیر با افزایش چشمگیر قیمت جهانی نفت و گاز و به صدا درآمدن زنگ خطر برای کشورهای بزرگ و همچنین کشورهای خاورمیانه در زمینه کمبود این منابع طبیعی، منابع عظیم نفتی قاره آفریقا در مرکز توجهات کشورهای بزرگ اقتصادی قرار گرفت. کشورهایی که بیشتر برای سرمایهگذاری نفتی در قاره آفریقا تمایل دارند عبارتند از فرانسه، ایتالیا، انگلیس ، هند، چین، ایالات متحده و هلند و همچنین کشورهای عربی غرب آسیا همانند عربستان سعودی و قطر .
در این میان منطقه ساحل آفریقا یک منطقه نیمه خشک وسیع سرشار از منابع طبیعی عظیم است. این منطقه همواره به دلیل داشتن پتانسیلهای لازم و حضور گروههای مسلح و تروریستی متعدد بستر لازم را برای نفوذ کشورهای بزرگ به ویژه غرب فراهم کرده و این کشورها به بهانه مبارزه با تروریسم و جلوگیری از ورود غیرقانونی مهاجران از طریق دریای مدیترانه و ساحل آفریقا به اروپا، سرمایهگذاریهای بزرگی در منطقه مذکور انجام داده و نفوذ خود را تقویت کردهاند.
در این میان فرانسه و حضور آن در آفریقا بیش از حد جلب توجه میکند که توانسته از چالشهای امنیتی موجود در منطقه ساحل آفریقا بهرهبرداریهای لازم را به عمل بیاورد. تشدید تحرکات گروههای تروریستی همچون داعش و بوکوحرام و شاخه های مرتبط با القاعده از دهه گذشته بهانه لازم را برای حضور نیروهای فرانسوی در این منطقه فراهم کرده بود. سنگال، الجزایر، مادگاسکار و ... از جمله کشورهای آفریقایی هستند که فرانسه با هدف احیای سیاستهای استعماری خود در صدد نفوذ به آنهاست.
در این میان چاد و نیجر ستون فقرات استراتژی ژئوپلیتیک فرانسه در ساحل آفریقا هستند وایجاد یک گروه متشکل از 5 کشور آفریقایی در منطقه ساحل به بهانه مبارزه با تروریسم فرصت ارزشمندی به پاریس جهت مقابله با نفوذ الجزایر در این منطقه داده است. اواخر 2018 عربستان سعودی و فرانسه توافقی امضا کردهاند که به موجب آن عربستان سعودی هزینه تسلیحاتی که فرانسه به پنج کشور آفریقایی (موریتانی، نیجریه، مالی، چاد و بورکینافاسو) برای «مبارزه با تروریسم» میپردازد را بر عهده میگیرد؛ هزینهای که بالغ بر ۱۸۰ میلیون یورو تخمین زده میشود.
انگیزههای اقتصادی یکی از مهمترین عوامل تلاش فرانسه برای استعمارگری نوین در آفریقا و به طور خاص منطقه ساحل است و طی دهه های گذشته نیز موفق شده سهم عمدهای از بازارهای این قاره را به خود اختصاص دهد. اما این تلاشهای فرانسه طی چند سال گذشته با موانع متعددی روبرو شده که این موانع از یک سو مربوط به تشدید تحرکات تروریستی گروههای مسلح و به خطر افتادن جان نیروهای فرانسوی و از سوی دیگر تشدید رقابت طرفهای بینالمللی در آفریقاست.
در این میان چین از جمله قدرتهای بینالمللی است که درحال گسترش جای پای خود در ساحل آفریقا میباشد و عرصه را برای سایر رقبای بینالمللی تنگ کرده است. اما گذشته از چین، دیگر کشورهای جهان و حتی کشورهای منطقه مانند امارات و عربستان سعودی سرمایهگذاریهای گستردهای در آفریقا انجام داده و نفوذ زیادی در جنبههای اقتصادی و امنیت و حتی مذهبی در این کشورها دارند.
به عنوان مثال تا قبل از سال 2020 شرکتهای فرانسوی تقریبا انحصار تولیدات حاصل از منابع معدنی در مستعمرههای سابق خود مانند نیجر که یکی از بزرگترین منابع اورانیوم جهان را دارد یا مالی که سومین تولیدکننده طلا در جهان است را در اختیار داشتند. اما امروز حتی رژیم صهیونیستی نیز که یکی از بزرگترین غارت کنندگان الماس در آفریقاست نفوذ خود را در این قاره تقویت کرده است.
کارشناسان مسائل بینالمللی بر این باورند کاری که اکنون فرانسه در آفریقا انجام میدهد درواقع «استعمار نوین» است. پاریس به منظور تحقق این هدف و شکست رقبای خود در قاره آفریقا راهبردهای متفاوتی اتخاذ کرده و نوع سرمایهگذاریهای خود در این قاره را تغییر داده است که از جمله این روشها میتوان به اعطای وام و کمکهای بلاعوض به کشورهایی آفریقایی اشاره کرد. فرانسه به این منظور همچنین اقدام به گسترش تحرکات فرهنگی و اجتماعی همچون استقرار شبکههای وابسته به خود یا ایجاد موسسات غیردولتی و نهادهای حقوق بشری در کشورهای آفریقایی کرده است که مستقیما زیر نظر این کشور هستند. به طور کلی میتوان ارزیابی کرد که در استعمار نوین فرانسه بر خلاف ادوار گذشته، جنبه اقتصادی بر جنبه نظامی غلبه دارد و مبارزه با تروریسم، کمک به مردم آفریقا یا رعایت حقوق بشر در قالب ابزاری برای حفظ و افزایش نفوذ فرانسه در کشورهای آفریقایی و بازارهای تجاری آن است.