صفحه نخست >>  عمومی >> ویژه ها
تاریخ انتشار : ۱۱ آبان ۱۴۰۱ - ۲۳:۴۳  ، 
کد خبر : ۳۴۰۹۵۴

۱۳ آبان روز مبارزه ملی با استکبار/ اهمیت شناخت رفتار اسکتبار جهانی در نگاه رهبری

ببینید سفارت آمریکا آن روز در ایران چه کار میکرده، با کی‌ها ارتباط برقرار میکرده و نقش این سفارت در طول سالهای متمادیِ قبل از انقلاب چه بوده است. 
پایگاه بصیرت / گروه سیاسی

تاریخ معاصر ایران سرگذشت پرفراز و نشیبی دارد و در این رهگذر روزی در تاریخ ملت ایران به‌عنوان نماد غیرت و ازخودگذشتگی به نام «روز ملی مبارزه با استکبار» ثبت شد. دشمنی آمریکا با ایران عزیز در طول نزدیک صد سال اخیر نشان میدهد که ایالات متحده به عنوان استکبار جهانی مخالف جدی با ایران قوی است. به طوری که رفتار آمریکا قبل از انقلاب اسلامی نیز در راستای مخالفت با مردم و همراهی با رژیم پهلوی برای چپاول ایران  بوده است.

از زمان وقوع انقلاب اسلامی تا به امروز نیز با رویکرد ضد ایرانی خود بدنبال جلوگیری از تحقق کامل ایران قوی می باشد. از این روز  ۱۳ آبان در تقویم کشورمان به عنوان روز ملی مبارزه با استکبار جهانی نام‌گذاری شده است.

گرچه رویکرد ضد ایرانی آمریکا در طول صد سال گذشته به اندازه ای بوده است که اگر هر روز را بعنوان روز استکبار ستیزی نامیده شود و در آن از رشادت های ایرانیان بخصوص در طول 43 سال گذشته در مبارزه با آمریکا سخن گفته شود باز هم کم است.  در این روز اتفاقاتی رخ داد که از آن بعنوان روز استکبار ستیزی نام برده شده است.

این وقایع مهم عبارتند از:

1- تبعید امام خمینی در سال ۱۳۴۳ به ترکیه در پی اعتراض به سیاست‌های حکومت پهلوی و از جمله تـصویب لایحه کاپیتولاسیون

2- شهادت دانش آموزانی که برای تظاهرات‌ در‌ محوطه دانشگاه تـهران تجمع کرده بودند، توسط دولت شریف امامی در سال ۱۳۵۷

3-  تسخیر لانه جاسوسی توسط دانشجویان پیرو خط امام در سال ۱۳۵۸

تبعید امام خمینی به ترکیه ۱۳ آبان ۱۳۴۳
 کاپیتولاسیون یا حق قضاوت کنسولی حقی است که به اتباع بیگانه داده می‌شود و آنها را ازشمول قوانین کشور مصون ومستثنی می کند؛ درواقع در صورت ارتکاب جرم در خاک کشور، دولت میزبان حق محاکمه آن مجرم را ندارد. کاپیتولاسیون ریشه در استعمار دارد و کشورهای استعمارگران این قانون را به کشورهای ضعیف تحت‌ سلطه تحمیل می‌کردند؛ کاپیتولاسیون درایران طی معاهده ترکمانچای برای اتباع روسیه به رسمیت شناخته شد و پس ازآن برخی کشورهای استعمارگر دیگر، این امتیاز نامشروع را بعلت ضعف حکومت های قاجاریه کسب کردند؛ اما، کاپیتولاسیون در سال ۱۳۰۶، تحت فشار افکار عمومی و فضای حاکم بر روابط بین‌الملل پس از جنگ اول جهانی لغو شد.
هنوز بیش از سه دهه از الغای کاپیتولاسیون نمی‌گذشت که محمدرضا پهلوی احیاگر مجدد آن شد. کابینه اسدالله علم در سیزدهم مهر سال ۱۳۴۲، به دستور شاه، پیشنهاد آمریکا مبنی بر اعطای مصونیت قضایی به اتباع آمریکایی را به صورت یک لایحه قانونی در هیتت دولت تصویب کرد.
چندی بعد این خبر به حضرت امام(ره) رسید و ایشان را به خروش و فریاد واداشت به طوری که در۴ آبان ۱۳۴۳ ایشان طی نطقی تاریخی به رسوایی این اقدام ننگین پرداختند.
 
فرازهایی از سخنرانی  امام(ره) چنین بود: « ... دولت با کمال وقاحت از این امر ننگین طرفداری کرد، ملت ایران را از سگ‌های آمریکایی پست‌تر کردند.
اگر چنانچه کسی یک سگ آمریکایی را زیر بگیرد، بازخواست از او می‌کنند؛‌ اگر شاه ایران یک سگ آمریکایی را زیر بگیرد بازخواست می‌کنند واگر چنانچه یک آشپز آمریکایی شاه ایران را زیر بگیرد، مرجع ایران را زیر بگیرد، بزرگترین مقام ایران را زیر بگیرد، هیچ کس حق تعرض ندارد...».
رژیم که در طول دو سالی که امام قیام کرده بود، نتوانسته بود با هیچ شیوه‌ای، ایشان را آرام کند، تنها یک راه پیش پای خود می‌دید و آن تبعید امام بود.
در شب ۱۳ آبان ۱۳۴۳، صدها کماندو به همراه مزدوران ساواک به منزل امام در قم حمله‌ور شدند ایشان را دستگیر و به تهران منتقل کردند و سپس با یک هواپیمای نظامی ایشان را به ترکیه تبعید کردند. این سرآغار هجرتی بود که ۱۴ سال بعد پیروزی انقلاب اسلامی را به بار آورد.

کشتار دانش‌آموزان در ۱۳ آبان ۱۳۵۷
در کتاب "یك‌سال‌ مبارزه‌ برای‌ سرنگونی‌ رژیم‌ شاه (بهمن‌ 1356 تا بهمن‌ 1357)" که به قلم حجت‌الاسلام والمسلمین روح‌الله حسینیان نگاشته شده و توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده درباره خیزش دانش‌آموزان در سال تحصیلی 1357 آمده است:" امام‌ خميني‌ با مستقر شدن‌ در پاريس‌ در 16 مهرماه‌ در اوّلين‌ پيام‌ خود به‌ مناسبت‌ آغاز سال‌ تحصيلي‌، دانش‌آموزان، دانشجویان و جوانان را مخاطب قرار دادند." پیام امام خمینی (ره) بر انگیزه دانش آموزان و دانشجویان در مبارزه با رژیم منحوص پهلوی افزود.
 روز دوم‌ آبان‌ دانش‌آموزان‌ از مدارس‌ مختلف‌ در راستای مبارزه با رژیم پهلوی با تظاهرات‌ به‌ دانشگاه‌ تهران‌ رفتند و تظاهرات بزرگي‌ را مشتركاً با صلوات‌ شروع‌ كردند.
كيهان‌ در گزارشی اعلام کرد: "تعداد تظاهركنندگان‌ بيش‌ از ده‌ هزار نفر بودند كه‌ در ساعت‌ 11:30 از دانشگاه‌ خارج‌ و در خيابان‌ها به‌ تظاهرات‌ ادامه‌ دادند.(  روزنامه‌ كيهان، 2 آبان 1357 ص 2) 
به‌ گزارش‌ اطلاعات‌ در اين‌ روز هزاران‌ دختر و پسر مسلمان‌ نماز ظهر خود را در زمين‌ چمن‌ و ديگر نقاط‌ محوطه‌‌ دانشگاه‌ گزاردند. دانشگاه‌ تهران‌ تاكنون‌ چنين‌ صحنه‌اي‌ نديده‌ بود.(  روزنامه‌ اطلاعات، 3 آبان 1357، ص 1)
روز سوم‌ آبان‌ نيز دانش‌آموزان‌، مدارسِ خود را در تهران‌ تعطيل‌ و به‌ طرف‌ دانشگاه‌ تهران‌ حركت‌ كردند. گرچه‌ نيروهاي‌ نظامي‌ در بعضي‌ از نقاط‌ با آنان‌ درگير شدند؛ ولي‌ دانش‌آموزان‌ از راه‌هاي‌ فرعي‌ خود را به‌ دانشگاه‌ رساندند. «دانش‌آموزان‌ با دادن‌ شعارهاي‌ ضد دولتي‌ و ضد آمريكايي‌ و شعارهايي‌ مانند درود بر خميني‌، نصرمن‌الله و فتح‌‌قريب‌ و شعارهايي‌ در حمايت‌ از زندانيان‌ سياسي ‌در خيابان‌هاي‌ دانشگاه‌ تهران‌ دست‌ به‌ راهپيمايي‌ زدند».
 اين‌ تظاهرات‌ تا ساعت‌ 10:10 شب ادامه‌ داشت‌. اين‌ تظاهرات‌ به‌ دانشگاه‌ صنعتي‌ آريامهر نيز كشيده‌ شد. گروهي‌ از دانش‌آموزان‌ نيز با شعارهاي‌ مذهبي‌ به‌ دانشگاه‌ آريامهر رفتند كه‌ به‌ حدود 8000 نفر رسيدند و بعد از خواندن‌ نماز جماعت‌ مغرب‌ و عشا متفرق‌ شدند.
روز پنجشنبه‌ 4 آبان،‌ دانشگاه‌ تهران‌ توسط‌ نيروهاي‌ حكومت‌ نظامي‌ بسته‌ شد و از ورود دانشجويان جلوگيري‌ به‌ عمل‌ آمد. در نتيجه‌ در اطراف‌ دانشگاه‌ تهران‌ زدوخورد شد.
روز شنبه‌ 6 آبان‌ نيز اكثر مدارس‌ تهران‌ تعطيل‌ شد و دانش‌آموزان‌ در خيابان‌ها دست‌ به‌ تظاهرات‌ زدند. پليس‌ به‌ تظاهركنندگان‌ حمله‌ كرد و چندين‌ دانش‌آموز را مجروح‌ كرد.
رژيم‌ براي‌ جلوگيري‌ از تجمع‌ دانش‌آموزان‌ اعلام‌ كرد: دانشگاه‌ تهران‌ در روزهاي‌ ششم‌ و هفتم‌ تعطيل‌ است‌. رئيس‌ دانشگاه‌ تهران‌، دكتر عبدالله شيباني‌ كه‌ چند روز پيش‌ اعلام‌ كرده‌ بود دانشگاه‌ بايد براي‌ اعتراض‌ دانشجويان‌ آزاد باشد در مصاحبه‌اي‌ گفت: «تجربه‌‌ پنج‌ روز آزادي‌ عبور و مرور دانشگاه‌ تهران‌ نشان‌ داد كه‌ كنترل‌ بايد انجام‌ شود. شنيده‌ام‌ گروه‌هاي‌ بسياري‌ قصد داشتند به‌ دانشگاه‌ بيايند و تحصن‌ اختيار كنند. اينها نشانگر اين‌ مي‌تواند باشد كه‌ ممكن‌ است‌ از آزادي‌ها سوءاستفاده‌ شود». به‌ دنبال‌ اين‌ اعلام‌ تعطيلي‌ 2100 نفر از اعضاي‌ هيئت‌ علمي‌ دانشگاه‌ تهران‌ به‌ مدت‌ يك‌ هفته‌ اعلام‌ تحصن‌ كردند
هفتم‌ آبان‌ نيروهاي‌ ارتش‌ در اطراف‌ دانشگاه‌ تهران‌ مستقر شدند و از رفتن‌ مردم‌ به‌ دانشگاه‌ جلوگيري‌ كردند. دانش‌آموزان‌ در اطراف‌ دانشگاه‌ تهران‌ تجمع‌ كردند و سرانجام‌ عده‌اي‌ توانستند به‌ داخل‌ دانشگاه‌ راه‌ يابند. آنها با شكستن‌ قفل‌ها درهاي‌ دانشگاه‌ را بر روي‌ دانشجويان بيروني‌ گشودند و حدود پنج‌ هزار نفر در دانشگاه‌ تجمع‌ كردند و نيروهاي‌ نظامي‌ نيز فقط‌ نظارت‌ مي‌كردند.[5] دانشجويان‌ در زمين‌ چمن‌ اجتماع‌ كردند و بعد از ساعت‌ 12 نماز جماعت‌ برپا داشتند. بعد از نماز جماعت‌ شروع‌ به‌ راهپيمايي‌ كردند و به‌ شعار «حكومت‌ اسلامي‌ ايجاد بايد گردد، زنداني‌ سياسي‌ آزاد بايد گردد» و «درود بر طالقاني‌ مجاهد نستوه‌» و «ايران‌ كربلا شده‌ هر روز عاشورا شده‌» پرداختند.
هشتم‌ آبان‌ نيز دانشگاه‌ تهران‌ شاهد تظاهرات‌ وسيع‌ دانشجويان‌ بود. در اين‌ روز نيروهاي‌ نظامي‌ از اطراف‌ دانشگاه‌ تخليه‌ شده‌ بودند و دو كاميون‌ نظامي‌ فقط‌ جلوي‌ در اصلي‌ دانشگاه‌ مستقر شده‌ بودند.  در اين‌ روز عده‌اي‌ از دانشجويان‌ و مردم‌ در محوطه‌‌ دانشگاه‌ دست‌ به‌ تظاهرات‌ زدند و با انداختن‌ زنجير به‌ دور مجسمه‌‌ شاه‌ تصميم‌ بر انداختن‌ آن‌ را داشتند كه‌ به‌ دليل‌ استحكام‌ آن‌ موفق‌ نشدند. تظاهرات‌ روز نهم‌ در دانشگاه‌ نيز بدون‌ هيچ‌ اتّفاقي‌ پايان‌ يافت‌.
روز دهم‌ آبان‌ نيز مدارس‌ تعطيل‌ شد و دانش‌آموزان‌ به‌ دانشگاه‌ تهران‌ آمدند. ساعت‌ 9 صبح‌ اجتماع‌ بزرگ‌ دانشگاه‌ تهران‌ به‌ مناسبت‌ هفته‌ همبستگي‌ با پيام‌ آيت‌الله طالقاني‌ آغاز شد و چند نفر به‌ سخنراني‌ پرداختند. سپس‌ ده‌ها هزار نفر دانشجو و دانش‌آموز در محوطه‌‌ دانشگاه‌ دست‌ به‌ تظاهرات‌ زدند.  روز يازدهم‌ نيز تظاهرات‌ بدون‌ درگيري‌ خاتمه‌ يافت‌.
روز شنبه‌ 13 آبان‌ گروه‌هاي‌ دانش‌آموزي‌ با تعطيل‌ مدارس‌ به‌ سوي‌ دانشگاه‌ تهران‌ حركت‌ كردند. هر لحظه‌ بر تعداد تجمع‌كنندگان‌ افزوده‌ مي‌شد. نيروهاي‌ نظامي‌ از ساعت‌ 11 صبح‌ محاصره‌‌ دانشگاه‌ را آغاز كردند. حدود ساعت‌ 12 ظهر نيروهاي‌ ارتش‌ جلوي در جنوبي‌ دانشگاه‌ مستقر شدند و شليك‌ نارنجك‌ گاز اشك‌آور را به‌ داخل‌ دانشگاه‌ آغاز كردند. تظاهركنندگان‌ با برافروختن‌ آتش‌ به‌ خنثي‌سازي‌ گازها پرداختند كه‌ ناگهان‌ نيروهاي‌ نظامي‌ نوك‌ اسلحه‌هاي‌ خودكار خود را از ميله‌ها به‌ سوي‌ تجمع‌كنندگان‌ گرفتند و بر روي‌ آنها آتش‌ گشودند. تعداد زيادي‌ از دانش‌آموزان‌ در خاك‌ و خون‌ غلطيدند، صدها نفر مجروح‌ شدند كه‌ از در شمالي‌ آنان‌ را به‌ بيمارستان‌ منتقل‌ كردند.
اين‌ تظاهرات‌ خونين‌ 6 ساعت‌ ادامه‌ داشت‌. خبرگزاري‌ها تعداد كشته‌شدگان‌ را 10 نفر و دانشجويان‌ 65 نفر اعلام‌ كردند. كم‌كم‌ تظاهرات‌ به‌ بيرون‌ از دانشگاه‌ كشيده‌ شد و سرتاسر تهران‌ به‌ ميدان‌ جنگ‌ تبديل‌ شد. در اين‌ تظاهرات‌ خياباني‌ 30 نقطه‌ تهران‌ به‌ آتش‌ كشيده‌ شد.

تسخیر لانه جاسوسی توسط دانشجویان پیرو خط امام در سال ۱۳۵۸

در ابتدای انقلاب و زمان حکومت دولت موقت در سرتاسر کشور، حرکت‌هایی می‌شد تا جو سیاسی جامعه را ملتهب و پیچیده کند. بعدها معلوم شد که مرکز تمامی این فتنه‌ها و جریانات ضدانقلابی، در سفارت آمریکا در تهران است؛ در حالی که موضع منافقانه آمریکا نسبت به انقلاب اسلامی مانع از روشن شدن چهره واقعی آمریکا در میان مردم گردیده بود.
به همین جهت امام خمینی(ره)، بیانات قاطعی علیه ابرقدرت‌ها و بویژه آمریکا ابراز فرمودند وخصوصا با ورود شاه به آمریکا فرمان مقابله را به تمامی دانش‌آموزان و دانشجویان و طلاب علوم دینی صادر نمودند.
در چنین شرایطی با هدف وادار کردن آمریکا به استرداد شاه و اموال ملت ایران ، دانشجویان تصمیم به اشغال سفارت آمریکا گرفتند. دانشجویان از دانشگاه‌های تهران، پلی‌تکنیک، صنعتی شریف، شهید بهشتی و ... گرد هم آمدند و طی یک راهپیمایی تا سفارت آمریکا از دیوارهای سفارت بالا رفته و علیرغم مقاومت محافظین و آمریکایی‌ها، سفارت را به تصرف کامل درآوردند.
در هنگام تسخیر سفارت، آمریکایی‌ها به سرعت مشغول نابود کردن بسیاری از اسناد دخالت‌ها و تجاوزارت و غارت‌های خود شدند ولی پس از تسخیر سفارت به سرعت از نابودی باقی‌مانده اسناد جلوگیری شد و بعدها اسنادی که از لانه جاسوسی آمریکا به دست آمده بود چاپ شده و در اختیار همگان قرار گرفت. به محض انتشار این خبر، مردم بسیاری با خشم و انزجار مقابل لانه جاسوسی تجمع کرده و از حرکت دانشجویان حمایت کردند.
امام خمینی (ره) نیز در پیامی این حرکت را انقلاب دوم و بزرگتر از انقلاب اول نامیدند. این حرکت دانشجویان معترض، خشم آمریکایی‌ها را برانگیخت و آنها که ناتوان از درک ملتی استقلال طلب و آزادیخواه بودند، دست به اقداماتی بر ضد جمهوری اسلامی ایران زدند؛ از آن جمله فشار آوردن به مجامع بین‌المللی مانند سازمان ملل، سازمان کنفرانس اسلامی، شورای امنیت و ...، ایجاد جو منفی تبلیغاتی علیه دانشجویان مسلمان و برخی اقدامات دیگر از جمله آنهاست.
 
 
اما پس از بی‌ثمر ماندن، آنها به اقدامات جدی‌تری روی آوردند؛ از جمله  قطع کامل روابط سیاسی در ۲۰ مهر ۱۳۵۹، حمله نظامی به ایران و تجاوز به خاک کشورمان که به شکست مفتضحانه آنها در صحرای طبس انجامید و نیز محاصره اقتصادی و بلوکه کردن دارای‌ها و اموال ایران و... که هیچ‌کدام تاکنون درعزم ملت ایران برای مقابله با ظلم و بی‌عدالتی جهانی ومنشا اصلی آن در جهان یعنی استکبار جهانی و آمریکا خللی وارد نکرده است.
و اینگونه نام روز ۱۳ آبان برای همیشه در تاریخ ایران ماندگار شد تا هرسال اقشار مختلف مردم انقلابی کشورمان و به ویژه دانش آموزان به یاد این سه واقعه و در سالگرد آن مراسمی به پا داشته و ضمن تجدید میثاق با امام راحل و رهبر معظم انقلاب، استقامت خود را در ایستادگی بر اصول و مقابله با استکبار به جهانیان اعلام کنند.
امروز سال‌ها از آن وقایع مهم و تاریخی می گذرد ولی گذشت این سال‌ها نه تنها علیرغم همه تلاش‌های دشمنان نتوانسته استکبارستیزی مردم را کمرنگ کند، بلکه هر روز در دنیا به تعداد افراد و کشورهایی که نسبت به مستکبران تنفر پیدا می‌کنند، بیشتر می‌شود. این در حالی است که در سال‌های اخیر چهره واقعی استکباری مستکبران بیش از گذشته نمایان شده و نقاب از چهره آنها کنار رفته است.
 

استکبار در نگاه رهبر معظم انقلاب اسلامی

 در نگاه رهبر معظم انقلاب اسلانمی روز 13 آبان از ایام الله است. وی در تاریخ 12 آبان 1388 می فرمایند: سیزده آبان نماد استکبار آمریکائی است؛ نماد روح تعدی و تجاوز استکبار نسبت به ملتها، از جمله نسبت به ملت ایران است. استکبار یعنی قدرتی در دنیا یا قدرتهائی در دنیا؛ چون نگاه میکنند به خودشان، می‌بینند دارای امکانات پولی و تسلیحاتی و تبلیغاتی هستند؛ بنابراین باید به خودشان حق بدهند که در امور زندگی کشورها و ملتهای دیگر، دخالتهای مالکانه بکنند؛ این معنای استکبار است. 

ایشان در جای دیگر می فرمایند: من نمیدانم شما جوان‌ها این کتابهای اسناد لانه‌ی جاسوسی را خوانده‌اید، میخوانید یا نه؛ خواندنی است، خواندنی است. ببینید سفارت آمریکا آن روز در ایران چه کار میکرده، با کی‌ها ارتباط برقرار میکرده و نقش این سفارت در طول سالهای متمادیِ قبل از انقلاب چه بوده است. 

آمریکائی‌ها میگویند ما میخواهیم با ایران مذاکره کنیم. خب، سالها است که میگویند میخواهیم مذاکره کنیم؛ این یک فرصتی نیست که برای ما به‌وجود آوردند... در مسائل خاص، مذاکره را منع نمیکنم - مثل مسئله‌ی خاصی که در قضیه‌ی عراق داشتیم، و بعضی از قضایای دیگر - لیکن من خوشبین نیستم؛ چون تجربه‌ی من این را نشان میدهد. آمریکائی‌ها، هم غیرقابل اعتمادند، هم غیر منطقی‌اند، هم در برخوردشان صادق نیستند.

 

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات