دهم آذر بود که آیتالله دکتر سید ابراهیم رئیسی به منظور افتتاح طرح آبرسانی و دیدار با علما و اقشار مختلف مردم به سنندج سفر کرد. در این بازدید که استاندار کردستان، فرماندار سنندج و جمعی دیگر از مسئولان استان، دکتر رئیسی را همراهی میکردند رئیسجمهور بهصورت سرزده در میدان آزادی و بازار سنندج که نسبتاً شلوغ بود حضور یافت و با مردم و کسبه بازار خوشوبش کرد که در همین حین صاحب یکی از مغازهها بهمحض دیدن رئیسجمهور با روی خوش چند قدم پیش رفت و با آیتالله رئیسی سلام و احوالپرسی گرمی کرد.
رئیسجمهور هم از این مغازهدار اوضاع کسبوکار را جویا شد که این کُرد سنندجی در پاسخ گفت: شکر الحمدالله. او در حالیکه دستش در دست رئیسجمهور بود به داخل محل کسبش دعوت کرد و با شکلات از آیتالله رئیسی و هیئت همراه پذیرایی کرد و رئیسجمهور بدون تعارف با برداشتن شکلات تشکر کرد و به سمت سایر کسبه رفت.
خط بطلان روی تمام دروغها
اما این شروع ماجرا بود تا بار دیگر آتش بهجان جبهه دشمن بیفتد. معاندان و ضدانقلاب، با حضور سید ابراهیم رئیسی در کردستان و حضور بیواسطه در خیابانهای این شهر و همچنین حمایت مردم از او؛ خط بطلانی را روی تمام دروغهای خود مشاهده کردند ازاینرو برای خاموش کردن شعلههای خشمشان، دست به تهدید کاسب کردستانی زدند. عوامل ضدانقلاب ابتدا در فضای مجازی با انتشار عکس این مغازهدار و معرفی هویت و آدرس مغازه او از هموطنان خواستند با او برخورد کنند. شاید برخی تصور میکردند ماجرا صرفاً به جنجال و تهدید مجازی ختم میشود و اتفاق بیشتری نخواهد افتاد، اما ساعاتی بعد فیلمی از این کاسب بازار سنندج منتشر شد که او در منزلش نشسته و با زبان کردی خودش را اهل یکی از روستاهای سنندج معرفی میکند و تأکید دارد که وابسته به هیچ ارگانی نیست و تاکنون هزار تومانی از دولت دریافت نکرده است و توضیح میدهد که: «آن اتفاق ناگهانی پیش آمد و بههیچوجه برنامهریزی قبلی نبوده است.»
تا اینجای سخنان او نشان میدهد که برنامه حضور رئیسجمهور در بازار سنندج، سرزده و بدون برنامهریزی قبلی و رفتار مردم با او در بازار هم تصمیم عادی خود مردم بوده است؛ بدون برنامهریزی، بدون اجبار و بدون هیچ ترس و واهمهای.
در ادامه، او میگوید: «یک کاسب هستم و مغازهام اجارهای است. اگر با اقدام خودم باعث ناراحتی مردم شدم، از همه مردم کردستان عذر میخواهم.» این سخنان او یعنی به من رحم کنید، کاسبی مستأجر هستم و...
روشن است که این مغازهدار تحت تهدید قرار گرفته و به خاطر صیانت از حریم خانواده و جان و مالش مجبور شده است تن به خواسته دیکتاتورهای ضدانقلاب بدهد، چون دیده که در همان مناطق کردنشین، تجزیهطلبان به خانه فرد طرفدار نظام کوکتل مولوتف انداختهاند، خانه را درحالیکه زن و بچه در آن است، آتش زدهاند یا به منزل فرد دیگری از حامیان نظام رفتهاند و حتی لباسهای اهل خانواده را سردست گرفتهاند و... طبیعی است که او بترسد و تن به خواسته آنان بدهد.
تلاش برای گسست میان مردم
در واکنش به این اتفاق محسن پیرهادی نایبرئیس فراکسیون انقلاب مجلس شورای اسلامی گفت: «براندازان در تلاشاند با ایجاد گسست بین مردم و تشکیل دوقطبی بر نارضایتی موجود در کف جامعه بدمند و مردم را رو به رویهم قرار دهند، مؤید امر هم هجمههایی است که در پی سفر رئیسجمهور به کردستان، مغازهدار کردستانی را نشانه گرفت.»
اما اینهمه ماجرا نیست بهعبارتدیگر فقط اکانتهای برانداز و رسانههای ضدانقلاب نبودند که با انتشار ویدیو از کاسب مغازهدار او را مورد تهدید و هجمه قراردادند بلکه برخی از اصلاحطلبان نیز نسبت به سفر سید ابراهیم رئیسی به کردستان واکنش نشان داده و در رسانههای خود او را مورد انتقاد قراردادند.
در این میان الیاس حضرتی مدیر مجموعه رسانهای اعتماد در سرمقاله خود، به سفرهای استانی رئیسجمهور بهخصوص سفر به کردستان اشاره کرد و با بیانی انتقادی نوشت: «علاوه بر اهمیت افتتاح پروژه آبرسانی به مناطق کمآب که در نوع خود خوب و بهموقع بود، انتظار میرفت ایشان در بین مردم به شکلی غیر گزینشی و با هدف شنیدن خواستههای بحقشان بدون هیچ مانعی، ولو که توأم باخشم و رنجدیدگی و زبان تند باشد حضور به هم میرسانید و با صبوری و سینه فراخ گوش جان میسپرد و خیلی فوری با دستور صریح و اقدامات عاجل درصدد دلجویی از آسیبدیدگان حوادث اخیر برآمده و پیشنهاد چهارگانه هیات اعزامی رهبری به سیستان را در کردستان هم پیاده و اجرا میکرد، تا این سفر حالت تشریفاتی و صوری به خود نگیرد.
ایکاش جناب رئیسی در همین سفر انتصاب مدیران بومی کرد اهل سنت را در دستور قرار میداد که جزو خواستههای بهحق این مناطق است و در قدم بعدی امکان حضور اهل سنت در قدرت در سطحی ملی هم فراهم شود.
جا دارد ایشان بلافاصله دستور اعزام هیاتی اجرایی متشکل از بازرگانان و تولیدکنندگان و کارآفرینان خصوصی، خصولتی و دولتی را به کردستان صادر کند تا فضایی برای سرمایهگذاری که در دل خود اشتغالزایی را هم دارد فراهم شود و همچنین هیات مذکور گزارش پیشرفت را مستقیما به شخص رییسجمهور یا معاون اول اعلام کنند.
و در وهله آخر کمیتهای با ریاست معاون اول ترتیب دهد که با برنامهریزی بخش دیگری از خواستههای مردم عزیز کردستان که تقویت زیرساختهای توسعه و گسترش ظرفیتهای مادی و معنوی نظام اقتصادی - اجتماعی به جبران کاستیها و کمبود سرمایهگذاری در گذشته با رویکرد تبعیض مثبت است را در میانمدت انجام و بخش دیگر که تعریف یا بازتعریف سیاستهای استراتژیک نظام سیاسی در خصوص چرایی و چگونگی توسعه در همه عرصههای سیاسی و اجتماعی و اقتصادی با نگاهی غیرامنیتی در این مناطق را با برنامهریزی دقیق در بلندمدت به سرانجام رساند و با نگاه ویژه موانع احتمالی را سریعاً رفع کند.»
بهره سخن
شواهد امر گویای این است که این سفر به منظور افتتاح طرح آبرسانی و دیدار با علما و اقشار مختلف مردم صورت پذیرفته بود اما یادآوری این نکته ضروری است که صاحبان رسانه، وظیفهای بس شگرف و تأثیرگذار در بیان وقایع دارند ولی متأسفانه در کشور ماتحت تأثیر جناحهای سیاسی گاه نسبت به اتفاقی چنان موضع سکوت اتخاذ میکنند که گویی آب از آب تکان نخورده و گاه از کاه چنان کوهی میسازند که ماهها کشور را درگیر مشکلات متعدد میکنند. در شرایطی که خبرسازی توسط رسانههای اصلاحطلب با فوت مهسا امینی دختر اهل سنندج از شهریورماه حواشی زیادی را برای ملت ایران به وجود آورد انتظار میرفت در پوشش خبر حضور رئیسجمهور در این شهر، دقت بیشتری به خرج دهند. انتظار بود این رسانهها به بیان واقعیت بپردازند و نشان دهند که مشکلی میان مردم سنندج و دولت و حکومت وجود ندارد نه اینکه در رسانه خود این سفر را به بهانهای برای «انتصاب مدیران بومی کرد اهل سنت» تبدیل کنند تا بار دیگر بر آتش اختلافافکنی میان شیعه و سنی بدمند. بیان این مطالب در شرایط حساس نهتنها مشکلی حل نمیکند بلکه باعث میشود معاندان از این قبیل صحبتها سو برداشت کرده و بار دیگر به اختلاف میان شیعه و سنی دامن بزنند.
پس از فوت مهسا امینی رهبران حزب کومله بارها اعتراف کردند که این مسئله یکی از قطعات جورچین آنها برای ایجاد آشوب در ایران بوده و پرچم تجزیه ایران را علم کردهاند حال در این شرایط چه دلیلی وجود دارد که مدیر یک رسانه در واکنش به سفر رئیسجمهور به استان کردنشین کشورمان، بنویسد که رئیسجمهوری «بازتعریف سیاستهای استراتژیک نظام سیاسی در خصوص چرایی و چگونگی توسعه در همه عرصههای سیاسی و اجتماعی و اقتصادی با نگاهی غیرامنیتی در این مناطق را با برنامهریزی دقیق در بلندمدت به سرانجام رساند و با نگاه ویژه موانع احتمالی را سریعاً رفع کند.»
این دوستان گاها فراموش میکنند که «سیاستهای استراتژیک نظام سیاسی در خصوص چرایی و چگونگی توسعه در همه عرصههای سیاسی و اجتماعی و اقتصادی» این استان نیز مانند سایر استانهای کشورمان در طول 8 سال ریاست جمهوری فردی که از او حمایت کردهاند به حال خود رها شده و نیاز به فرصتی چندساله است که بتوان یکجانشینی 8 ساله رئیسجمهور سابق در کاخ ریاست جمهوری را جبران کرد لذا در یک سفر دو روزه چنین امری محتمل نخواهد شد و بیان مطالبی اینچنین فقط آب به آسیاب دشمن ریختن است.