پس از افزایش قیمت بنزین در آبان سال ۱۳۹۸ و تبدیل اعتراضات به اغتشاش توسط معاندان در آن سال، شبکه تازه تأسیس سعودی اینترنشنال از این مسئله پیراهن عثمانی ساخت و با تکیه بر پروژه کشتهسازی تا به امروز سعی در پیشبرد اهداف رؤسای سعودی خود با خیال خام تجزیه ایران را داشته است. در همین راستا پس از اینکه فتنه اخیر در کشور رو به خاموشی گذاشته بود، برای بلوایی دیگر دست به کار شد و گماشتههای خود را در سالگرد آبان ۹۸ به خط کرد اما نکته اینجاست که این شبکه سعودی که حالا تروریست بودنش بر دنیا اثبات و حتی برای پوشش اخبار جام جهانی از ورود به کشور قطر منع شده، برای اینکه خط آشوب در ایران را احیا کند، بار دیگر پروژه کشتهسازی را به دست گرفته است البته نباید فراموش کرد که آغاز فتنه اخیر نیز بر پایه کشتهسازی بود که در «بیانیه تبیینی مشترک وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه پاسداران» مفصل به آن اشاره شد.
نخستین کشتهسازی در اغتشاشات اخیر
از مدتها قبل، دو نفر در پوشش خبرنگار با بزرگنمایی و سیاهنمایی از وقایع اجتماعی کشور و به دست گرفتن عواطف و احساسات مردم در فضای مجازی به اسم رمز حجاب رسیدند و پس از چند مورد پیاپی خبرسازی درباره برخورد پلیس با جرم بیحجابی، توانستند با تکیه بر احساسات جامعه نخستین پروژه کشتهسازی را کلید بزنند. نیلوفر حامدی که عکسهای او در کلاسهای آموزشی معاندین با هدف تجزیه ایران منتشر شده است، نخستین کسی بود که از مهسا امینی روی تخت بیمارستان عکس گرفت و در فضای مجازی منتشر کرد. با فوت مرحومه امینی، الهه محمدی خود را به خانواده او در سقز رساند تا با خبرسازی از مراسم خاکسپاری مرحومه، پروژه آشوب را در سقز کلید بزند.
اعتراف سرکرده کومله به کشتهسازی مهسا امینی
بدینترتیب مهسا امینی که سابقه بیماری مغزی داشت و ممکن بود هر آن در هر نقطه دیگری بهواسطه بیماریاش فوت شود، به دستاویزی برای تجزیهگران بهخصوص حزب کومله تبدیل شد تا بار دیگر ساز جدایی از ایران را کوک کنند. در اینباره ابراهیم علیزاده، سرکرده گروهک تروریستی کومله در گفتوگو با یکی از تلویزیونهای جریان معاند، به آگاهانه بودن روند فوت مهسا امینی اشاره کرد و گفت: «اگر بخواهیم این مبارزات به نتیجه قطعی برسد بایستی حرکات و تاکتیکهای سیاسی آینده را بهطور مشخص معلوم کنیم. تفاوت اساسی که این حرکت با بقیه اعتراضات سالهای گذشته در ایران داشته، این است که این حرکت آگاهانه رهبری و سازماندهی شده بود و روز و ساعت آن هم معین بوده و نتیجه آن هم معین است.»
"دانلود فیلم اعتراف سرکرده کومله به ماجرای مهسا امینی"
پس از مهسا، نوبت به نیکا شاکرمی رسید
این در حالی است که حتی با این اعتراف هم معاندان دست از ادامه اهداف شوم خود برنداشتند و به پروژه کشتهسازی ادامه دادند. پس از مهسا امینی، نوبت به نیکا شاکرمی رسید. او که ۲۹ شهریورماه برای تماشای اعتراضات به بلوار کشاورز رفته بود، ناپدید شده و پس از ۱۱ روز پیکرش در حیاط منزلی حوالی محل زندگی خالهاش پیدا میشود.
به گفته شفیعی، بازپرس دادسرای امور جنایی تهران، مادر نیکا شاکرمی در ابتدا اعلام کرده بود که با دخترش زندگی میکرده است، اما با تحقیقات انجامشده مشخص شد نیکا جدا از مادرش و با خاله خود زندگی میکرده و پدرش را نیز سال ۹۲ از دست داده است.
اما نکته مهم در مکالمه مادر نیکا با دخترش این است که با وجود چندین پیام ارسالی از طرف مادر از ساعت ۲۱:۲۶ تا ۲۳:۰۵ شب ۲۹ شهریور و بیپاسخ گذاشتن آنها از طرف نیکا، سرانجام مرحومه نیکا شاکرمی در ساعت ۰۴:۵۷:۴۸ بامداد سیام شهریور تنها در یک پیام خطاب به مادر مینویسد: تقصیر هیچکس نبود.
هر چند که اظهارات خاله و دوستان نیکا در کنار پیامهای ردوبدل شده بین او و مادرش، نشاندهنده واقعیتی است که با روایت دروغ شبکههای ضدانقلاب فاصله فراوانی دارد اما رسانههای معاند همچنان بر دروغپراکنی خود ادامه دادند تا از این طریق اعتماد را از جامعه سلب کنند.
پدر مرحومه نجفی: بیبیسی دروغ میگوید/ پلیس فرزند مرا نکشته
خبر کشته شدن حدیث نجفی دختر کرجی در اغتشاشات اخیر هم سوژه داغ رسانههای فارسیزبان بیگانه از جمله بیبیسی و سعودی اینترنشنال شد تا باز هم از آب گلآلود ماهی بگیرند. مرحومه نجفی در ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ به طرز نامعلومی کشته شد. در همان روزها برخی اکانتهای مشکوک توئیتری با مانور روی تصویر دختری که در حال بستن موهایش است، سعی در انتشار اخبار جعلی از مرگ او داشتند و نام «حدیث نجفی» را به این دختر نسبت دادند، اما دختر در گفتوگو با یک رسانه فارسیزبان کشتهشدنش را تکذیب کرد. همین امر گویای این است که طبق ادعای همین منابع خبری، حدیث نجفی که جزو جانباختگان روزهای اخیر است، ارتباطی به این تصاویر منتشر شده ندارد.
پدر مرحومه نجفی هم در گفتوگویی گفت: «دختر من هنرمند بود و از سیاست چیزی نمیدانست. من خودم جنازه فرزندم را دیدم. خون دختر من گردن کسانی است که از طریق رسانههای خارجی دعوت به آشوب کردند و حدیث من را گرفتند. خودشان آنطرف آب نشستهاند و مردم از همهجا بیاطلاع را دعوت به مبارزه میکنند؛ اگر ادعای مبارزه دارید چرا کف خیابان نیستید و امثال دختر من باید از دنیا بروند؟ بیبیسی دروغ میگوید. هیچکس نمیتواند من را تحت فشار قرار دهد تا برخلاف میلم حرف بزنم. پلیس فرزند من را نکشته است. فرزند من بیگناه بود و درخواست رسیدگی عاملین این جنایت را از مراجع قضایی خواهانم.»
ماهیگیری از آب گلآلود اغتشاشات
یکی دیگر از افرادی که رسانههای ضدانقلاب روی ماجرای فوت وی مانور دادهاند و در تلاش هستند مرگ او را به اغتشاشات اخیر ارتباط دهند، خانمی به نام فرشته احمدی اهل شهرستان مهاباد استان آذربایجانغربی است. در همان ساعات ابتدایی درگذشت خانم احمدی و درحالیکه اغتشاشات مقابل اماکن حساس شهرستان مهاباد ادامه داشت، خبر درگذشت خانم احمدی منتشر میشود و کانالهای ضدانقلاب بهویژه شبکههای معاند و ضدانقلاب کُردی نسبت به ربط دادن این موضوع به اغتشاشات اقدام میکنند و در زیرنویس تمامی پیامهای خود اینگونه میآورند که این خانم در جریان اعتراضات (اغتشاشات) شامگاه پنجشنبه به قتل رسیده است.
این رویه انتشار اخبار تا روز شنبه ادامه داشت تا اینکه به یکباره تغییری در روند انتشار اخبار مرتبط با «فرشته احمدی» رخ میدهد و محل درگذشت وی را از اعتراضات و میانه میدان به پشتبام منزلش منتقل میکنند! در متنهای منتشر شده در این خصوص، اشاره میشود که وی در پشتبام خانه و با شلیک مستقیم کشته شده است.
در این میان، انتشار متنی دیگر در BBC فارسی در خصوص درگذشت این خانم داخل منزل نیز جالب توجه است که این بار اشاره این رسانهها به کشتهشدن وی داخل خانه است. در این فیلم و به تعبیر این رسانه، از زبان یکی از نزدیکان وی اینگونه مطرح میشود که وی داخل منزل خود درحالیکه کودک در بغل داشته به ضرب گلوله به قتل رسیده است!
رئیس دادگستری آذربایجانغربی ضمن اینکه از تشکیل پرونده در رابطه با فوت فرشته احمدی خبر داد، اعلام کرد: این خانم با شلیک گلوله در منزلش به قتل رسیده است.
ناصر عتباتی در رابطه با جزئیات فوت خانم فرشته احمدی در شهرستان مهاباد نیز بیان کرد: برای بررسی علت فوت خانم احمدی پرونده کیفری تشکیل شده و بازپرس ویژه قتل با همکاری کارآگاهان جنایی پلیس آگاهی و اداره اطلاعات استان به طور دقیق در حال بررسی پرونده هستند.
نکته قابلتأمل در خبر دادگستری اینکه طبق بررسیهایی که تا امروز انجام شده است، اثبات شده که شلیک گلوله از داخل منزل این فرد انجام شدهاست و این موضوع را اعضای خانواده این خانم هم تأیید کردهاند. حسب اعلام مراجع انتظامی و امنیتی، در محدوده منزل این خانم در زمان وقوع حادثه هیچگونه تجمع، اغتشاش و حضور پلیس نیز وجود نداشته است.
در حال حاضر پرونده با موضوع قتل عمد تشکیل شده و بازپرس جنایی در حال بررسی موضوع و انجام تحقیقات مقدماتی است. این پرونده با دستور ویژه در حال رسیدگی است.
انتشار خبر دقیق مرگ فرشته احمدی از سوی دادگستری و بیانیه انتظامی استان در این خصوص به خوبی بیانگر دستپاچگی رسانههای وابسته به معاندین نظام در خصوص گرفتن ماهی از این آب گلآلود است؛ اقدامی که متأسفانه برادر فرشته احمدی نیز با آن همراه شده است.
پرستار رامسری؛ قربانی جدید معاندین
زنجیره کشتهسازی و سوءاستفاده از احساسات مردم برای بهرهبرداریهای ضدامنیتی توسط رسانههای بیگانه ادامه داشت تا اینکه نام مائده جوانفر در فهرست پروژه کشتهسازی قرار گرفت.
بنگاههای دروغپراکنی با برجستهسازی فوت این پرستار عزیز که در راه بازگشت از محل کار خود بوده، تلاش کردند زمینه ایجاد تشویش در افکار عمومی را فراهم کنند اما با هوشیاری مردم رامسر این توطئه نیز خنثی شد. مرحومه مائده جوانفر از پرستاران خدوم و زحمتکشی که در دوران کرونا فعالیتهای فداکارانهای داشته است در ساعت ۱۷ روز سوم آبان ماه پس از شرکت در کلاس آموزشی خود در استان قزوین از گردنه کوهین استان قزوین به رشت با خودروی ۲۰۶ خود که بهصورت تنها حضور داشته در مسیر بازگشت به منزل بوده که به دلیل خوابآلودگی، خودرواش دچار انحراف میشود و به گاردریل جاده برخورد میکند.
طبق گزارش پلیس راهور، افسر کارشناس علت فوت را عدم توانایی در کنترل وسیله ناشی از تخطی از سرعت مطمئنه برابر ماده ۱۲۹ آییننامه راهور تشخیص داده که مصدوم پس از انتقال به بیمارستان شهید رجایی قزوین به علت شدت جراحات وارده فوت میشود.
شهادت همسایهها از سقوط سارینا
ماجرا ادامه داشت تا اینکه شبکه معاند سعودی اینترنشنال روز ۱۵ مهر نوشت: «سارینا اسماعیلزاده، دختر ۱۶ ساله، تازهترین قربانی دستگاه سرکوب حکومتی است که به گفته سازمان حقوق بشر ایران، ۳۱ شهریورماه زیر ضربات باتوم مأموران امنیتی کشته شد.» تصویر زیر نیز مربوط به پست اینستاگرامی شبکه بهایی منوتو است.
واقعیت ماجرا چه بود؟ «سارینا» دختر نوجوان کرجی ساعت ۲۰ دقیقه بامداد روز دوم مهرماه متأسفانه بر اثر سقوط از ساختمان فوت شده است. مادر سارینا نیز داستان موهوم فوت بر اثر ضربه باتوم را رد کرده است. فیلم زیر مصاحبه با مادر سارینا اسماعیلزاده و شرح آنچه رخ داده است:
داغ دیگری به نام آیتک
از سوی دیگر بیبیسی فارسی در خبری نوشت: «گزارشها حاکی از جان باختن یک دانشآموز در مدرسه شاهد اردبیل به دلیل خونریزی داخلی است. شاهدان عینی گفتهاند این دانشآموز بعد از حمله نیروهای امنیتی به دبیرستان شاهد به بیمارستان منتقلشده و در بیمارستان جان باخته است. بر اساس گزارشها، هفت دانشآموز هم با همکاری مدیر مدرسه به نیروهای امنیتی تحویل دادهشدهاند.»
از این سناریو دو اسم به عنوان کشته معرفی کردند. در ابتدا نام آیتک رضایی مطرح شد. کانالهای پانترک نیز با هدف تهییج احساسات، خبر کشته شدن یک دانشآموز در روز پنجشنبه ۲۱ مهرماه را نشر دادند. یکی از این کانالها نوشت: «نام دانشآموزی که در دبیرستان شاهد به دست نیروهای سرکوبگر به قتل رسیده است، آیتک است و عکس متعلق به وی میباشد.»
کارمند شبکه سعودی ایران اینترنشنال نیز روز ۲۳ مهرماه نوشت: «داغ دیگری بر تن ایران/ آیتک هم رفت کنار مهسا، نیکا، سارینا، غزاله و .... زیر بار این همه داغ دفنتان میکنیم.»
دروغ آتیک رضایی خیلی زود فاش شد. خبرگزاری رکنا در روز ۱۶ خرداد ۱۴۰۱ (سه ماه قبل از ادعای رسانههای لندنی-سعودی) خبری تحت عنوان «خودکشی دانشآموز نخبه به دلیل سوء مدیریت کادر مدرسه» منتشر کرد. نام دانشآموز مذکور آیتک رضایی بود.
خبر رکنا درباره آیتک رضایی | تاریخ: ۱۶ خرداد ۱۴۰۱
تصویر واقعی آیتک رضایی دانشآموز اردبیلی
سوءاستفاده شبکه سعودی اینترنشنال از فوت اسرا پناهی
رسانههای لندنی با فرار روبهجلو بلافاصله یک نام دیگر را جایگزین کردند: اسرا پناهی. رادیو فردا در همین رابطه ضمن ادعای ارتباطگیری با نزدیکان خانم پناهی نوشت: «این دختر نوجوان نه خودکشی کرده و نه دچار ایست قلبی شده، بلکه بر اثر خونریزی داخلی ناشی از ضربوجرح جان باخته است.» جالب است در کانالهای تلگرامی برای اسرا پناهی از عکس دروغ منتسب به آیتک رضایی استفاده کردند!
متأسفانه در واکنش به این خبر، علی دایی ملیپوش سابق کشورمان، تحت تأثیر اخبار و حواشی روز قرار گرفت و در استوری پیج خود نوشت: «با توجه به صحبتهای عموی اسرا پناهی در صداوسیما که عامل مرگ را بیماری مادرزادی و نارسایی قلب عنوان مینماید (اینجانب قبول ندارم) که در بیمارستان فاطمی اردبیل اتفاق افتاده است، پس خودکشی دختر نازنین شهرم صحت ندارد و شما راست نمیگویید. در پاسخ به اخبار «منتسب» به اینجانب در صداوسیما و برخی از خبرگزاریها، لازم به ذکر میدانم اطلاعات من از زادگاهم اردبیل کامل میباشد و اگر به صحت مسئلهای نرسم، هیچگاه اظهارنظر نمیکنم».
اما در رد ادعای دشمنان و برخی سلبریتیهای داخلی، عموی «اسرا پناهی» روز ۲۳ مهرماه گفت: «برادر من یک ماه پیش فوت کرد و دخترش (اسرا پناهی) هم ناراحتی مادرزادی قلبی داشت. متأسفانه سه روز پیش ساعت ۱۲:۳۰ شب حالش خراب شد و با آمبولانس او را به بیمارستان بردند و همانجا فوت کرد. به هیچ تجمع و شورشی هم ربطی ندارد.» در ادامه فیلم گفتوگو با عموی اسرا پناهی را مشاهده میکنید:
ادامه کشتهسازیها با پردیس و هانا
اما این همه ماجرا نبود. همزمان رسانه سعودی «ایندیپندنت فارسی» روز ۲۲ مهر از شخصیتی جدید این بار در سنندج رونمایی کرد. این رسانه سعودی نوشت: «پردیس جاوید، دانشجوی۲۰ ساله اهل سنندج در جریان اعتراضات روز ۱۶ مهر در بلوار پاسداران سنندج در اثر شلیک مستقیم نیروهای امنیتی مجروح شد. به گزارش سازمان ههنگاو(!)، نیروهای امنیتی خانهای را که پردیس در آن پناه گرفته بود، به رگبار بستند و او را با خشونت زیاد بازداشت کردند.» این رسانه از این واقعه هیچگونه فیلم و سندی منتشر نکرد.
نکته جالب ماجرا اینجاست: عکس ادعایی پردیس جاوید همان عکسی است که برای آیتک رضایی نیز منتشر شد. این موضوع نشان میدهد که رسانههای لندنی با کمبود عکس برای داستانهای دروغ خود روبهرو شدند و در برهه زمانی یکسان، از یک عکس برای دو اسم مجزا استفاده کردند. رسانههای معاند، دیگر خبری با اسم پردیس جاوید منتشر نکردند.
همزمان اکانتهای اینستاگرامی ضمن انتشار یک عکس، شایعهای به این شرح منتشر کردند: «هانا دوزدوزانی دختر ۱۶ساله دبیرستان دخترانه شاهد شهید راثی نظام بود که در حمله نیروهای نظامی به مدرسه کشته شد.»
تکذیب خبر کذب مربوط به شخصیت خیالی هانا دوزدوزانی
پس از گسترش شایعه، صاحب عکس که یکی از فعالان اینستاگرامی بود، واکنش نشان داد. این عکس متعلق به فردی به نام هانا جعفری است و هانا دوزدوزانی اصلا وجود خارجی نداشت. آیتک رضایی، اسرا پناهی و هانا دوزدوزانی پروژه علم کردن یک دختر تُرک پس از مهسا امینی کُرد بود.
جنایت بزرگ رسانههای ضدانقلاب علیه سارینا ساعدی
یکی از بزرگترین جنایات ضدانقلاب این است که یک خانواده عزادار را در شرایط حالی نامساعد مجبور به کنشگری سیاسی میکند. سارینا ساعدی دختر ۱۶ ساله سنندجی روز ۵ آبان در منزل فوت شد. معارضین به دروغ مرگ این دختر را به اغتشاشات ربط داده بودند.
پدر سارینا در شرایط روحی نامناسب درباره لحظه فوت دخترش میگوید: «من خواب بودم. مادرم صدا زد که هر چه صدا میزنم، دخترت [سارینا] از خواب بیدار نمیشود. دیدم که از دهانش کف بیرون آمد و بدنش سیاه شد. حدود ساعت شش و ربع به بیمارستان رسیدیم ... [گفتند] دو ساعت قبل فوت کرده است... گفتند خودش را مسموم کرده اما معلوم نیست چه چیزی خورده است.»
داستانسراییها به ناهید مصطفیپور رسید
تعدادی از کاربران عکسی از ناهید مصطفیپور منتشر کردند و در توضیحات آن مدعی شدند که وی در اغتشاشات کشته شده است! داستانسرایی اکانتهای توئیتری بر این فرض بود که خانم مصطفیپور در تهران ربوده شده و بعد از ۹ روز جسدش تحویل خانوادهاش شده است.
همچنین یک روزنامهنگار اصلاحطلب در صفحه شخصی توئیتر خود در خصوص این خبر نوشت: «مواظب خبرهای ساختگی باشیم. یکی از رفقای قدیمیام – احسان رضوی – که سابقه دوستیمان ۲۰ سال است، متأسفانه چند روز پیش همسرش ناهید (زهرا) مصطفیپور را به علت آنفلوآنزا از دست داد اما خبرش به دروغ با عنوان قربانی اعتراضات پخش شده است. خود احسان در اینستاگرامش ماجرا را توضیح داده است.»
توئیت خبرنگار اصلاحطلب
توئیت همسر مرحومه مصطفیپور
کشتهای دیگر به نام نسرین قادری
نسرین قادری ۳۵ ساله اهل مریوان روز ۱۴ آبان در منزل خود در تهران فوت میکند اما رسانهها و شبکههای اجتماعی وابسته به ضدانقلاب در ادامه پروژه کشتهسازی، فوت این مرحومه را به اغتشاشات ربط دادند.
خانواده نسرین قادری خبر دروغ کشته شدن دخترشان را تکذیب کردند. پدر نسرین قادری درباره فوت دختر خود گفت: «دخترم تشنج داشت و به آنفلوآنزا هم مبتلا شده بود و شب همان روزی که فوتشده، برادرش تا ۱۲ شب پیش او بود و ما هم با او تماس تلفنی داشتیم و جویای حالش بودیم.» وی هرگونه شایعه درباره حضور دخترش در تجمعات اعتراضی و اغتشاشات را رد کرد.
نسیم صدقی به قتل رسید
«نسیم صدقی» دختر ۲۳ساله اهل شاهیندژ است که به طرز مشکوکی در محلی خارج از محدوده شهر ارومیه به قتل رسید. همین موضوع باعث شد کانالهای ضدانقلاب این موضوع را به نیروهای امنیتی منتسب کنند. کارمند بیبیسی فارسی در این رابطه میگوید: «روز نهم آبان در ارومیه، مأموران امنیتی با ۲ گلوله جنگی به او [نسیم صدقی] شلیک کردند.» خانواده و نزدیکان نسیم صدقی این ادعا را تکذیب کردند. رئیس پلیس آگاهی فرماندهی انتظامی آذربایجانغربی نیز از شناسایی قاتل و دستیاران وی در ماجرای قتل نسیم صدقی خبر داد.
دختری به نام پارمیس همنوا وجود خارجی ندارد
شبکه منوتو نوشت: «پارمیس همنوا دانشآموز ایرانشهری به دلیل پاره کردن عکس خمینی در کتاب درسی کشته شد.» این شبکه درحالی این ادعا را انجام داد که اصلاً دانشآموزی به نام پارمیس همنوا در ایرانشهر وجود ندارد!
آموزش و پرورش ایرانشهر با صدور بیانیهای کشته شدن یک دانشآموز در مدرسه پروین اعتصامی این شهرستان را تکذیب کرد. در متن بیانیه آمده است: «... روز گذشته یکی از کانالهای معاند، کشته شدن یکی از دانشآموزان دختر با مشخصات پارمیس همنوا در دبیرستان دخترانه پروین اعتصامی را در شبکههای اجتماعی منتشر کرده که این خبر از اساس کذب بوده و در کل حوزه آموزشوپرورش ایرانشهر دانشآموزی با این مشخصات وجود نداشته و هیچ دانشآموزی در شهرستان کشته نشده است.»
«شمسآبادی» دادستان عمومی و انقلاب مرکز استان سیستان و بلوچستان نیز گفت: «انتشار خبر کشته شدن دانشآموزی به نام پارمیس همنوا در شهرستان ایرانشهر کذب است و صحت ندارد. هیچ دانشآموزی در شهرستان ایرانشهر کشته و یا حتی برای تحقیقات احضار نشده است.»
پدر آرنیکا قائممقامی: دخترم در این اغتشاشات شرکت نمیکرد
نهاد خودخوانده کانون حقوق بشر ایران در صفحه توئیتری خود مدعی شد: «آرنیکا قائممقامی ۱۷ ساله بر اثر ضربات باتوم از پشت سر جان سپرده و به دروغ گفته شد از طبقه چهارم پرتاب شده است! مقامات امنیتی او را عمداً به بیمارستان ارتش بردند.»
«ساسان قائممقامی» پدر مرحومه آرنیکا درباره نحوه فوت دخترش گفت: «صبح روز شنبه ۲۳ مهرماه با همسرم به اتاق دخترم رفتیم که او را برای رفتن به مدرسه بیدار کنیم که دیدیم پنجره اتاق باز است و او از آنجا به حیاط منزل سقوط کرده است.» پدر آرنیکا قائممقامی تصریح کرد: «فرزندم چند روز در ICU بود و شنبه هفته بعد یعنی یکم آبان ماه فوت شد، درحالیکه توئیتی که پخش شد و خبر از فوت او میداد، روز جمعه منتشر شده بود و فرزندم در آن روز هنوز زنده بود... . دخترم در این اغتشاشات شرکت نمیکرد و بسیار درسخوان، هنرمند و ورزشکار بود.» قائممقامی در مورد انتشار تصاویر دخترش در بیمارستان گفت: «نمیدانم چه کسی از او در آن وضعیت عکس انداخته و این خبر را منتشر کرده است. من از شخصی که این عکس را گرفته شکایت دارم و از قاضی پرونده خواستم که پیگیر این قضیه باشد.»
صحبتهای پدر آرنیکا قائممقامی را در ادامه مشاهده میکنید:
بهرهبرداری معاندان از فوت دکتر پریسا بهمنی
پریسا بهمنی سهشنبه مورخ سوم آبان ماه حدود ساعات ۱۹ شب و در پی تصادف رانندگی در تقاطع بزرگراه شهید چمران و آیتالله هاشمی رفسنجانی (نیایش) بهنحویکه وی پیاده و در خط بیآرتی در حال تردد بوده، یک دستگاه کامیون با مرحومه برخورد میکند و وی بر اثر تصادف جان خود را از دست میدهد. اما شبکه منوتو روایت این حادثه را اینگونه مینویسد: «دکتر پریسا بهمنی در صحنهسازی تصادف کشته شد!»
مدیر روابط عمومی سازمان نظامپزشکی کل کشور گفت: دکتر پریسا بهمنی متخصص جراح عمومی بر اثر تصادف جان باخته است و خبر کشته شدن وی توسط مأموران امنیتی صحت ندارد.
علی صالحی، دادستان تهران در خصوص فوت دکتر پریسا بهمنی بیان کرد: فوت خانم بهمنی هیچ ارتباطی با تجمعات در مقابل سازمان نظام پزشکی نداشته و اساساً درگذشت ایشان قبل از زمان اعلامشده بوده است.
نکته اینجاست که خانم بهمنی روز سوم آبان تصادف کرده بود اما رسانههای معاند تلاش کردند که با جعل خبر حضور وی در اجتماع مقابل سازمان نظام پزشکی در روز چهارم آبان، فوت خانم بهمنی را به اغتشاشات ارتباط میدهند!
ندا بیات هم وجود خارجی نداشت
صبح روز ۱۷آبان خبری در فضای مجازی منتشر و ادعا شد «ندا بیات» دختری که روی خودروی نیروی انتظامی رفته بود، در یکی از بیمارستانهای زنجان جان سپرده است که با توجه به پیگیریهای صورت گرفته مشخص شد این فرد با حضور در دادگاه به دفاع از اتهام انتسابی خود پرداخته است.
حجتالاسلام صادقینیارکی بیان کرد: رسانههای بیگانه با دروغپردازی و انتشار اخبار کذب برای کشتهسازی و دعوت از مردم برای تجمع و تشییعجنازه کسی که زنده است، درصدد ایجاد ناامنی و برهم زدن نظم جامعه هستند که در این مورد هم دروغ آنها مشخص و راهبرد رسانهای آنها برای کشتهسازی راه بهجایی نبرد.
متهم اعظم آمندی در پاسخ به سؤال رئیس دادگاه انقلاب زنجان مبنی بر اینکه چرا اقدام به ایستادن روی سقف ماشین نیروی انتظامی کرده و به مأموران توهین نموده، گفته است: «از این کار خود پشیمانم، بنده مشکل خانوادگی و همچنین افسردگی دارم و این اقدام را از روی عمد انجام ندادهام.»
متهم همچنین در پاسخ به سؤال دیگر رئیس دادگاه مبنی بر اینکه در فضای مجازی اعلام شده شما کشته شدید و امروز تشییع جنازه شماست؟ با لبخندی گفته است:« همه این حرفها دروغ است، پس چطور من هم اکنون با سلامتی کامل در دادگاه هستم؟»
رئیسکل دادگستری استان زنجان در رابطه با قاطعیت دستگاه قضایی استان در برخورد با افرادی که درصدد ایجاد ناامنی هستند، گفت: «دستگاه قضایی با کسانی که درصدد ایجاد ناامنی هستند و قصد برهم زدن نظم عمومی جامعه را دارند با قاطعیت برخورد خواهد کرد و در این خصوص هیچ مسامحهای نخواهد شد.»
روایتی دروغ از یک تصادف
در ادامه اکانتهای ضدانقلاب که به دنبال کشتهسازی در هر نقطه از کشور هستند، این بار هم فوت دختر جوان بوشهری را بهوسیله ضربات باتوم جا زدند! در هفتههای گذشته، «مرضیه دشمنزیاری» دختر دانشجوی بوشهری اهل شهرستان دیلم که در رشته مدیریت بازرگانی دانشگاه شیراز درس میخواند، به همراه یکی از دوستان خود در حال عبور از یکی از خیابانهای شیراز با خودروی سواری که به سرعت در حال عبور بود، برخورد میکند و در همان لحظه متأسفانه مرضیه جان میسپارد.
دوست مرحومه نیز که همراه وی بوده دچار مصدومیت شدید شده و برای مداوا به بیمارستان منتقل میشود که بعد از مدتی آن دختر جوان نیز متأسفانه جان خود را از دست میدهد. حال بعد از گذشت چندین هفته از فوت مرحومه دشمنزیاری، اکانتهای ضدانقلاب که به دنبال کشتهسازی در هر نقطه از کشور هستند فعال شده تا از فوت این دختر جوان دیلمی سوءاستفاده کنند.
از همین رو یک اکانت توئیتری با شایعهسازی و ادعای دوستی با مرحومه و خانواده آن، کشته شدن وی را بر اثر ضربات باتوم مأموران در اغتشاشات عنوان کرده و یک پیج اینستاگرامی نیز به این موضوع دامن زده است. عبدالرحیم دشمنزیاری، پدر مرحومه مرضیه دشمنزیاری اظهار کرد: «دختر عزیزمان در هفتههای گذشته بر اثر سانحه تصادف که همه مستندات صحنهای هم موجود است، فوت کرده است.»
۳۰مهرماه ویدئویی در شبکههای اجتماعی ضدانقلاب در دو پلان منتشر شد که در پلان نخست فردی مسلح از بالای چند پله و بلندی تیری شلیک میکند. با آن که نوع سلاح و جنگی و غیرجنگی بودن آن مشخص نیست اما در همین اثنا و در پلان دوم تلفن همراه شخصی که در حال فیلم گرفتن از تجمع مردم آمل است، به زمین میافتد و اطرافیان درحالیکه دوربین گوشی هنوز روشن مانده و ضبط انجام میدهد، میگویند که وی (مالک گوشی) گلوله خورده و به زمین افتاده است. جریان ضدانقلاب با مرتبط دانستن این دو فریم به یکدیگر مدعی شدهاند که فرد متوفی (مرحومه چلاوی) بر اثر اصابت شلیک از اسلحه فرد فریم نخست کشته شده است.
سرهنگ علی قیصری، رئیسپلیس آگاهی استان مازندران در این خصوص گفت: در این فیلم ادعا شده که فرد مورد اصابت آن گلوله مرحومه چلاوی بوده است، در صورتیکه بررسیهای ما نشان میدهد ویدئو پخششده تقطیع شده است. روایت فوت غزاله چلاوی، دختر آملی را از زبان پلیس و دادستان مازندران مشاهده میکنید:
سکته قلبی آیسان معدنپسندی به گواه پزشک متخصص
به دنبال تجمع عدهای در تبریز در یکم مهر به خاطر درگذشت مهسا امینی، خبر کشته شدن «آیسان معدنپسندی» دختر جوان تبریزی در فضای مجازی به همراه عکسش منتشر شد؛ موضوعی که از سوی خانوادهاش تکذیب شد.
خانواده آیسان هم میگویند که او دو روز پیش از آن بر اثر ایست قلبی از دنیا رفته و فوت او ربطی به حوادث اخیر و تجمع اعتراضآمیز در تبریز ندارد.
آیلار معدنپسندی، خواهر آیسان با بیارتباط خواندن مرگ خواهرش با حوادث روز گذشته تبریز میگوید: خواهر من عصر روز دوشنبه بر اثر ایست قلبی فوت شدند و کسانی که از فوت خواهر من سوءاستفاده میکنند، کار زشت و اشتباهی میکنند و خانواده داغداری را اذیت میکنند.
وی ادامه میدهد: مادر ما احتیاج دارد فرزندش را با خیال راحت به خاک بسپارد. لطفاً از این داغ سوءاستفاده نکنید.
سحر شیرزادگان، متخصص طب اورژانس و پزشک آیسان معدنپسندی نیز در اینباره میگوید: بنده کشیک بیمارستان سینا بودم که بیماری به نام آیسان معدنپسند را تحویل گرفتم و بر اساس تشخیص اولیه علائم مسمومیتی که داشت، اقدامات لازم برای درمان وی انجام شد، اما متأسفانه ساعت یک بامداد به علت ایست قلبی درگذشت.
سخنگوی انتظامی استان آذربایجانشرقی در تشریح ماجرا میگوید: دیروز معاندین نظام از فرصت تجمع اعتراضی تبریز سوءاستفاده و اقدام به شایعه کشتهسازی دختر تبریزی در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی کردند، درصورتیکه پلیس در این اتفاق در کنار مردم بوده و ماجرا به صورت مصالحهآمیز پایان یافت و خبر انتشاریافته یک شیطنت رسانهای است.
وی از شهروندان درخواست کرد تا اسیر جوسازی دروغین رسانههای معاند و مخالف نظام نشوند و با بصیرت کامل موضوع را دنبال کنند.
کشتهسازی به فولادشهر اصفهان هم رسید
یک هفته پس از فوت مهسا امینی، دختری به نام مهسا موگویی در فولادشهر اصفهان توسط افرادی ناشناس به قتل میرسد. تحقیقات ابتدایی آغاز شد، به گفته رئیسکل دادگستری استان و شاهدان عینی در محل این اتفاق هیچگونه حادثه درگیریای اتفاق نیفتاده است. پدر مهسا موگویی نیز این موضوع را تأیید میکند و میگوید: دختر من به سمت خانه میآمده، جایی که هیچ آشوبی نبود. در چهلم این فرد رسانههای معاند تلاش کردند این موضوع را به اغتشاشات اخیر نسبت دهند و پروژه کشتهسازی را در بین قوم لر دنبال کنند.
حجتالاسلام اسدالله جعفری، رئیسکل دادگستری استان اصفهان در ارتباط با قتل این فرد اظهار کرد: تحقیقات در این مورد از ساعات اولیه شروع شد و آنچه تابهحال از نتایج تحقیقات حاصلشده این است که این فرد در محل تجمع و اغتشاش نبوده و فاصله داشته است.
وی ادامه داد: تیراندازی به این دختر توسط افراد ناشناس و بهوسیله اسلحه ساچمهای انجامشده و نمونه این را در این چند روز گذشته چندین بار داشتهایم. اضافه بر این دو تیم از کارآگاهان مجرب استان مشغول بررسی موضوع هستند و قطعاً دستگاه قضایی تحقیقات را کامل و دقیق جهت شناسایی عاملان این جنایت انجام خواهد داد.
کشته شدن همسر خواننده رپ در فردیس!
طی روزهای اخیر بار دیگر شبکههای معاند در راستای دامن زدن به اغتشاشات با انتشار تصویری مدعی شدند که فردی به نام نادیا عارفانی در اغتشاشات فردیس استان البرز توسط نیروهای انتظامی کشته شده است.
با پیگیریهای خبرگزاری میزان از دادستانی فردیس مشخص شد گزارشی یا شکایتی در مورد فوت فردی به نام نادیا عارفانی به دادستانی این شهرستان ارسال نشده است و این خبر صحت ندارد.
با بررسیهای انجام شده مشخص شد تصویری که رسانهها منتشر کرده و مدعی شدهاند متعلق به نادیا عارفانی است، تصویر متعلق به همسر یکی از خوانندگان غیرمجاز ایرانی است که در قید حیات است.
الکل جان نگین را گرفت
در روز ۲۱ مهرماه در خبرگزاری فارس خبری درباره مصرف مشروبات الکی تقلبیِ دستساز توسط چند جوان در منطقه آبشینه همدان منتشر شده بود. در خبر بعدی که ۲۴ مهرماه منتشر میشود، دادستان همدان توضیحات تکمیلی در این خصوص را اینگونه اعلام میکند: صبح روز پنجشنبه ۲۰ مهرماه، دختر و پسری جوان با علائم شدید مسمومیت توسط جوانی دیگر که او نیز دچار مسمومیت شده بود، به دو بیمارستان همدان انتقال داده میشوند.
حسن خانجانی میگوید: با تحقیقات و پیگیریهای اولیه مشخص شد هر سه نفر در ویلایی در همدان بر اثر مصرف مشروبات الکلی دچار مسمومیت شدهاند اما با وجود اقدامات درمانی دختر و پسری که حالشان وخیمتر بود، بعدازظهر روز پنجشنبه ۲۱ مهرماه فوت میشوند. بررسیها در همدان نشان میدهد دختری که در این ماجرا فوت شده است، نگین عبدالملکی است که نام شناسنامهای او پروین است.
او از اهالی شهرستان قروه در استان کردستان است و بعد از فوت به زادگاهش منتقل و در همانجا به خاک سپرده شده است. رسانههای ضدانقلاب در دوم آبان در ادامه دروغپردازیهای خود عکس و متنهایی را درباره نگین عبدالملکی منتشر و او را کشته اغتشاشات معرفی میکنند.
شکست رسانههای معاند از زنده ماندن دختر رشت
بعدازظهر ۱۹ آبان عدهای با پخش آهنگ و تشویق مردم برای رقص و پایکوبی در خیابان علمالهدی رشت باعث بر هم زدن نظم عمومی محل شدند. سرهنگ «محمود حافظی» دراینباره گفته است: «پس از ورود عوامل بسیج برای برقراری نظم خیابان علمالهدی، عدهای قصد آشوب و درگیری با مأموران را داشتند که سرانجام با هدایت عوامل بسیج و همکاری شهروندان، جمعیت متفرق شدند.»
وی با اشاره به جوسازی و دروغپردازی در مورد کشتن شهروندان به دست مأموران خاطرنشان کرد: «در ازدحام تجمع پیادهرو فرهنگی رشت، دختری حدوداً ۲۰ ساله از ناحیه سر دچار آسیب میشود که بلافاصله عوامل اورژانس او را برای مداوا به بیمارستان منتقل میکنند. پس از انجام معاینات پزشکی و تهیه عکس رادیولوژی مشخص شد خوشبختانه موضوع صدمه وارده به وی چندان جدی نبوده است.
این در حالی است که ساعتی پس از این حادثه رسانههای معاند اقدام به انتشار تصویری از یک دختر در میدان شهدای ذهاب رشت کرده و مدعی میشوند که به سر وی با گلوله شلیکشده است.
نامبرده پس از این حادثه به بیمارستان پورسینا منتقل میشود و پس از مداوای سرپایی از بیمارستان مرخص و به منزل انتقال مییابد که در ادامه توضیحات تکمیلی را مشاهده میکنید:
ادامه کشتهسازیها به علیرضا کریمی رسید
حسب پخش خبری توسط رسانههای معاند مبنی بر فوت جوانی به نام علیرضا کریمی و ارتباط دادن آن با اغتشاشات و حوادث اخیر، تحقیقات فنی و قضایی صورت گرفته و مشخص شده است این جوان، غیربومی استان مرکزی بوده و در منزل مجردی خود سکونت داشته و در همان مکان فوت شده است.
بر اساس اعلام دادگستری استان مرکزی، بنا به گواهی پزشکی قانونی، علت فوت علیرضا کریمی، مسمومیت ناشی از سوءمصرف موادمخدر اعلام شده است.
بر اساس این گزارش، در بررسی جسد متوفی آثار و شواهدی دال بر آزار، ضربوجرح، کوفتگی و شکستگی مشاهده و گزارش نشده است فلذا فوت این فرد هیچ ارتباطی به اغتشاشات یا احیاناً شرکت در تجمعات اخیر ندارد و این ادعا تکذیب میشود.
احسان خواجوی زنده است
بیستویکم آبان پیگیریها نشان میدهد احسان خواجوی در اغتشاشات گلوله ساچمهای خورده است ولی از بیمارستان مرخص شده و در کمال صحت و سلامت است.
علی یار خواجوی، عموی احسان خواجوی که کارهای ترخیص وی را از بیمارستان انجام داده است، اظهار کرد: در تاریخ ۳۰ مهرماه سال جاری احسان به همراه پدر خود در راه خانه بودند که در مسیر آشوبگران قرار میگیرند.
خواجوی اضافه کرد: متأسفانه مورد اصابت گلوله ساچمهای قرار میگیرد و احسان از ناحیه کمر مصدوم میشود ولی در حال حاضر سالم و از بیمارستان مرخص شده است. اظهارات او را در ادامه مشاهده میکنید:
علیرضا غمگسار : برای من اتفاقی نیفتاده، زندهام
اخیراً خبر کشته شدن دانشجوی دانشگاه کاشان در فضای مجازی منتشر شده بود که این دانشجو خبر کشته شدن خود را با انتشار ویدئویی تکذیب کرد. با بررسیهای صورت گرفته مشخص شد این خبر کذب است و دانشجوی دانشگاه کاشان نیز با انتشار فیلمی خبر کشته شدن خود را تکذیب کرد. علیرضا غمگسار در این ویدئو اظهار داشت: بنده دانشجوی باستانشناسی دانشگاه کاشان هستم.
وی افزود: شایعاتی شنیدم که در فضای مجازی گفته شده من کشته شدم یا اتفاقی برایم افتاده است. من این ویدئو را در تاریخ ۶مهر ۱۴۰۱ ساعت ۱۱:۳۰ ضبط میکنم و به اطلاع میرسانم برای من اتفاقی نیفتاده است.
همچنین کانالهای منافقین و ضدانقلاب با انتشار تصاویری مدعی کشته شدن فردی به نام ایمان شاهمرادی شدند اما بررسیها نشان داد که اصلاً فرد ادعایی ایمان شاهمرادی نیست و صاحب عکس زنده است.
یک کشتهسازی ناشیانه
بهتازگی برخی کانالهای تلگرامی در ادامه پروژه کشتهسازی خود با انتشار یک عکس نوشتند: دکتر سهراب معروفی متخصص قلب و عروق فارغالتحصیل دانشگاه علومپزشکی تهران شب گذشته با تیر مستقیم نیروهای سرکوبگر در تهران جان باخت!
این در حالی است که تصویر ادعایی مربوط به فرد جانباخته، تصویر «مصطفی انتظاری» مدیرمسئول خبرفوری است که در سلامت کامل به سر میبرد.
شایعه فوت «کیان» و «محمدپارسا»
رسانههای معاند و ضدانقلاب مدعی هستند که کیان درخشان پسر جوان اهل سقز در تجمعات اعتراضآمیز برای مرگ مهسا امینی مورد اصابت گلوله قرارگرفته و فوت شده است. این در حالی است که این خبر واقعیت ندارد و این پسر جوان در حال حاضر سالم بوده و در بیمارستان بستری شده است. محمدپارسا صحت نیز ازجمله شهروندانی است که در روز خاکسپاری مهسا امینی در سقز بود و رسانههای معاند اعلام کردند او نیز تیر خورده و کشته شده است که البته شواهد امر گویای این است که او متولد سال ۷۹ و صاحب یک آرایشگاه در سقز است.
جان باختن حسین حاجیان بر اثر تصادف
بامداد روز بیستویکم آبان جوانی به نام حسین حاجیان به دلیل تصادف در محدوده چهارراه ریشهر شهر بوشهر فوت میکند. یکی از بستگان نزدیک به مرحوم حاجیان لحظاتی پیش اظهار کرد: محمدحسین نیمهشب گذشته از خانه خارج میشود و تا صبح خبری از او نمیشود. خانواده وی نیز به دلیل دیروقت بودن مشغول استراحت میشوند و صبح که بیدار میشوند متوجه میشوند محمدحسین هنوز به خانه برنگشته است!
پس از پیگیریهای خانواده، مشخص میشود که مرحوم حاجیان به دلیل تصادف از دنیا رفته است. وی خاطرنشان کرد: خانواده مرحوم محمدحسین حاجیان از خانوادههای مذهبی هستند و از مردم خواهشمندیم به دروغپردازی بیگانگان توجه نکنند و انتشار این اخبار کذب باعث ناراحتی خانواده و داغداران شده است و مطالبه ما، دستگیری کسی است که باعث تصادف و فوت فرزندمان شده است.
یک منبع آگاه نیز در خصوص جزئیات فوت مرحوم حاجیان گفت: ساعت ۴:۵۰ دقیقه صبح روز ۲۱ آبان، واژگونی یک موتورسیکلت در چهارراه ریشهر شهر بوشهر به اورژانس ۱۱۵ اعلام میشود. بلافاصله مأموران اورژانس خود را به محل حادثه رساندند که متأسفانه راکب موتورسیکلت در دم فوت شده بود.
عصر روز ۲۲ آبان برخی حسابهای اینستاگرامی فعال در زمینه کشتهسازی در شبکههای اجتماعی خبری را با عنوان «فوت جوان ۲۷ساله بوشهری با ضربات باتوم مأموران» منتشر کردند.
ماجرای خدانور لجعهای و مونا نقیبی چه بود؟
معاندین، ضدانقلاب و جریانهای تجزیهطلب بلوچستان در روزهای اخیر به بهانه چهلم حوادث ۸ مهر زاهدان با تکیه بر دو هشتگ #خدانور_لجعهای و #مونا_نقیبی تلاش کردند سیستان و بلوچستان را بار دیگر درگیر آشوب کنند.
«صادق کبدانی» که تصویر دست بسته وی با نام «خدانور لجعهای» با محوریت رسانههای معاند و برخی سلبریتیها در روزهای اخیر در حال دست به دست شدن است، در واقع از اتباع افغانستانی ساکن محله «شیرآباد» زاهدان و معروف به «یاغی شیرآباد» بوده که سارقی سابقهدار محسوب میشد.
این سارق که به گفته دادستان عمومی و انقلاب مرکز سیستان و بلوچستان تیرماه امسال به جرم سرقت مسلحانه بازداشت و در ۲۷ مردادماه امسال با قرار وثیقه آزاد میشود، سابقه ۱۶ فقره سرقت مسلحانه داشته و در تاریخ ۱۰ مهرماه حین سرقت در درگیری مسلحانه با مأموران کشته شده است.
تصویر معروف منتشرشده از وی نیز از اوایل تیرماه در شبکههای اجتماعی سیستان و بلوچستان دست به دست شده و رسانه سعودی اینترنشنال نیز ۲۷ تیرماه این تصویر را با تیتر «برخورد خشونتبار نیروی انتظامی با یک شهروند بلوچ» منتشر میکند اما یکی از مجریان این رسانه تروریستی اخیراً با انتشار مجدد این عکس در شبکههای اجتماعی مدعی شده عکس مربوط به بازداشتشدگان حوادث ۸ مهر زاهدان است و در ادامه به صورت گسترده مطرح میشود که این فرد در حوادث مصلی زخمی شده و جانباخته است.
سوژه دوم «مونا نقیبی» است؛ دختر ۸ ساله بلوچ که بنا بر ادعای رسانههای معاند «در پی تیراندازی مستقیم نیروهای نظامی در منطقه مسکونی شهر آسپیچ از توابع شهرستان سراوان در جنوب سیستان و بلوچستان جان باخته است.»
اما واقعیت ماجرا این است که اول آبانماه در پی درگیری مسلحانه دو خودروی سواری با یکدیگر که احتمال میرود بر سر اختلافات ایجاد شده بر موضوع مواد مخدر بوده، مونا نقیبی که همراه خواهر بزرگترش بهصورت پیاده در مسیر رفتن به مدرسه بوده بهصورت تصادفی مورد اصابت گلوله قرار میگیرد و جان خود را از دست میدهد که به گفته فرماندار سراوان دوربینهای اطراف این حادثه را ثبت و ضبط کرده و شناسایی و دستگیری عوامل این حادثه تلخ در دستور کار مسئولان انتظامی و امنیتی سراوان قرار دارد.
جان کلام
ما در این گزارش سعی داشتیم همه افرادی را که بهنوعی خواسته یا ناخواسته در پروژه کشتهسازی دشمنان و معاندان این سرزمین حضور داشتهاند، معرفی کنیم. شاید جستهوگریخته در فضای مجازی نام چندتن از آنها را شنیده باشید اما نکته اینجاست که دختران نوجوان و جوان کشورمان هدف اصلی دشمنان شدهاند تا با تکنیک کشتهسازی اهداف خود را پیش ببرند.
در این گزارش فصل مشترک اسامی ذکرشده، دروغ و بزرگنمایی درباره نحوه مرگ آنهاست که به هر دلیلی فوت شدهاند اما رسانههای فارسیزبان مرگ آنها را به خشونت ساخته و پرداخته ذهن خودشان از نظام مقدس جمهوری اسلامی ربط دادهاند. آگاهی و شفافیت درباره وقایع روز و نیز دشمنشناسی، حلقه مفقوده این کشتهسازیهاست که رسانههای معاند با خباثت هرچه تمامتر از آن بهره بردهاند. جان کلام اینجاست که گمشده این روزهای ما غفلت از بیانات رهبر عظیمالشأن انقلاب است آنجا که بر «جهاد تبیین» تأکید کردند که گویی برخی از ما آن را به درستی درک نکردهایم.