امام حسین (ع) سومین امام شیعیان نه تنها محبوب قلوب دل های مسلمانان جهان، بلکه آزادگان عالم نیز پیرو و دنباله رو این امام همام هستند؛ به این دلیل با صراحت می توان گفت اوصاف سیدالشهدا عالمگیر است، اما آنچه به اختصار درباره امام حسین (ع) می توان گفت، القاب و عناوینی است که نسبت به حسین بن علی (ع) به کار رفته، بهویژه آنچه در زیارتنامه های آن حضرت دیده می شود، یک جهان مطلب دارد که همه نشان دهنده مقام والا و جایگاه رفیع ایشان نزد خدا، رسول و ائمه اطهار است.
برخی از این اوصاف که با نگاهی اجمالی و گذرا به زیارتنامه های مفاتیح الجنان برمی آید، چنین است؛ امام، شهید، رشید، مظلوم، مقتول، مخذول، مهتضم، مجاهد، عابد، قتیل العبرات ، اسیر الکربات، صریع العَبرة الساکبه، قتیل الکفَره، قتیل الله، ثارالله، حجة الله، باب الله، خالصة الله، ولی الله، صفی الله، حبیب الله، سفیرالله، امین الله، عبدالله، وِتْرالله، الدلیل علی الله، الداعی الی الله، عیبة علم الله، موضع سرالله، نور، ثائر، طیب، صدیق، طُهر، طاهر، مطهر، عمودِ دین، دلیلِ عالِم، شریک قرآن، وصی مُبلغ، سبط منتجب، سفینه نجات، خامس اصحاب کساء، سبط الرسول، سید شباب اهل الجنه، غریب الغرباء، باب المقام، باب حکمة رب العالمین، شاهد، وارث، وِترالموتور، خازن الکتاب المسطور، وارث التوراة و الانجیل و الزبور، سیدالشهداء، و ... .
در سخنرانیهای آن حضرت نیز نمونه هایی وجود دارد که اوصاف و ویژگیهای خود را برمی شمارد، ازجمله خطبه ای که روز عاشورا خطاب به کوفیان ایراد و ویژگیهای خود را بیان کرد که در بخشی از آن است: «اَما بَعدُ، فَانْسِبُونی فَانظُرُوا مَن اَنا ؟ ثُم ارجِعُوا اِلی اَنفُسِکم وَ عاتِبُوها، فَانْظُرُوا هَل یحِل لَکمْ قَتْلی وَ انتِهاک حُرمَتی ؟ اَلَسْتُ ابنَ بِنتِ نَبِیکم وَ ابنَ وَصِیهِ وَ ابْنِ عَمه ... » به نسب من بنگرید که کیستم ؟ آنگاه به وجدان خویش برگردید و آن را ملامت کنید، ببینید آیا کشتن من و هتک حرمتم بر شما رواست ؟ آیا من پسر دختر پیامبرتان و پسر وصی پیامبر نیستم ؟
ویژگی های حضرت ابوالفضل (ع)
حضرت عباس بن علی (ع) یگانه یار دلدار و مطیع امام خود حسین (ع) از مادری به نام ام البنین است که نامش همچون برادر رشید و آزاده اش بر تارک تاریخ می درخشد و مسلمانان و آزادگان جهان وی را با ویژگیهایی همچون ایمان راسخ می شناسند، زیرا حضرت عباس (ع) به دلیل پرورش در دامان خانوادهای مؤمن و پرهیزکار، به کاملترین مراحل ایمان رسیده و در راه حاکمیت احکام الهی آماده شهادت بود.
امام صادق (ع) در توصیف صفات حضرت ابوالفضل العباس (ع) میفرمایند: خدا رحمت کند عموی ما عباس را، از بصیرت و ژرف بینی بسیار نافذ و از ایمان بسیار استوار برخوردار بود. به همراه اباعبدالله به جهاد پرداخت و در نهایت به فیض شهادت نائل آمد.
امام صادق (ع) با بیان نهایت وفاداری علمدار کربلا در جایی دیگر فرمودند: شهادت میدهم در برابر جانشین رسول خدا (ص) همواره تسلیم بودی. همیشه به جهت خدا وفادار ماندی و لحظهای از خیرخواهی برای او کوتاهی نکردی.
در زیارتنامهای که امام صادق (ع) آن را به اصحاب خود تعلیم میدادند، میفرمایند: شهادت میدهم که تو ای عباس، نسبت به جانشینی رسول خدا، امام حسین (ع) در مقام تسلیم و تصدیق نهایت تلاش را به انجام رساندی، تا وقتی زنده بودی وفادار ماندی و خیرخواهی را در حق او به تمامی به جای آوردی.
تقریباً در تمام زیارتنامههایی وارد شده از ائمه اطهار (علیهم السلام) در حق حضرت قمربنیهاشم به وفاداری بینظیر آن حضرت تصریح شده است: «اَشْهدُ لَکَ... بِالوَفاء و النَّصیحة لَخَلَفِ النّبی صلی الله علیه وآله وسلم.»
حضرت عباس (ع) دریای ادب است. بی تردید ایشان نمونه والای تحقق ارزش های والای انسانی و اسلامی، رعایت ادب و فروتنی در برابر افرادی است که در مقایسه با انسان دارای برتری باشند. روایت شده که حضرت عباس (ع)، بیاجازه در کنار امام حسین (ع) نمینشست و اگر پس از اجازه مینشست، مانند عبد خاضع، دو زانو در برابر مولایش مینشست.
حضرت ابوالفضلالعباس (ع) هرگز امام زمان خویش را برادر نمیگفت؛ بلکه همواره به امام حسین (ع) میفرمود: سیدی و مولای؛ یا اباعبدالله یابن رسولالله؛ جز در آخرین ساعت عمر در لحظه شهادت که صدا زد «برادر، برادرت را دریابد.»
رشادت و شجاعت حضرت ابوالفضل العباس (ع) در میان اصحاب امام حسین (ع) بینظیر بود، چگونگی شهادت او و رجزهایش، جهادشان با دست بریده، همه بیانگر اوج صلابت و شهامتشان است، او تنها به سوی آب فرات رفت و در برابر 4 هزار تیرانداز قرار گرفت، صف آنها را با کشتن 80 نفرشان درهم شکست و خود را به آب فرات رساند.
حضرت ابوالفضل (ع) در گلستان سه امام پرورش یافته و در این میان، ولایتپذیری تمام عیار است. همه تلاشها و موضعگیریهای ایشان در مسیر ولایت ظهور مییابد. اطاعت بیچون و چرای ایشان از امام حسین (ع) یکی از آموزههای مکتب عاشوراست.
حضرت عباس (ع) روز عاشورا به برادرانشان فرمودند: امروز، روزی است که باید بهشت را برگزینیم و جانمان را فدای سید و امام خود سازیم.ای برادران! امروز در جاننثاری کوتاهی نکنید و چنین نپندارید که امام حسین (ع) برادرِ ماست و ما پسران یک پدر هستیم. نَه، چنین نیست. بلکه آن بزرگوار، امام، سید و پیشوای ما و حجت خداوند عالمیان در روی زمین، همچنین فرزند حضرت فاطمه (س) و نور دیده رسول خدا (ص) است.
هنگامی که امام حسین (ع) جاننثاری و فداکاری آن بزرگواران را نگریستند، سخت گریستند و به حضرت عباس (ع) فرمودند: ای برادر! خداوند به تو جزای خیر دهد.
صبر و استقامت از دیگر ویژگیهای بابالحوائج (ع) است. امام حسین (ع) فرمودند: عباس را نزد خداوند منزلتی است که روز قیامت همه شهیدان بر آن رشک میبرند. امام سجاد (ع) فرمودند: برای حضرت ابوالفضل (ع) نزد خداوند تبارک و تعالی مقام شامخی است که همه شهیدان در روز قیامت به حالشان غبطه میخورند.
امام صادق (ع) که عظمت جهان افروز مقامش بسیاری از کور باطنان را وادار به تسلیم کرده است، شخصیت حضرت ابوالفضل العباس (ع) را از زوایهای دقیق بررسی کردند، صفات برجسته عمویش را به طور گسترده بیان میفرمایند: عموی ما عباس بن علی (ع) چنین صفاتی داشت؛ بصیرت نافذ، بینش عظیم، ایمان بسیار و شدید، جهاد در محضر امام حسین (ع)، جانبازی و ایثار، شهادت در راه امام خود.
امام زین العابدین(ع)؛ جلوه تام و تمام زیبایی نماز
نماز، یاد یار و سرود سبز دیدار پروردگار جهانیان است که جان آدمی را آرامش می بخشد و او را در ردیف عرشیان قرار می دهد. نماز، معراج مؤمن و پروازدهنده روح وی به عالم بالاست. ازاین رو، این فریضه الهی جایگاه ویژه ای در سیره معصومان(ع) داشته است. در اینجا به برخی حالات و سخنان امام زین العابدین(ع) در زمینه نماز می پردازیم.
آن حضرت در رساله حقوق درباره حق نماز می فرماید: حق نماز این است که بدانی بار یافتن به درگاه خدای تعالی است و در نماز پیش خدا عزوجل ایستاده ای، چون این را به خوبی دانستی، چنان بایستی که شخصی کوچک، آرزومند، خوشحال، امیدوار، ترسان، بیچاره و زار در پیش بزرگوار باوقار و باابُهت می ایستد و نماز را به دل بر پا می داری و حدود و حقوق آن را می گذارد.
آورده اند وقتی آن حضرت وضو می گرفتند، رنگ چهرهشان دگرگون می شد؛ وقتی از علت آن می پرسیدند، می فرمود: آیا می دانید در محضر چه کسی می خواهم بایستم؟
آن حضرت وقتی آهنگ نماز می کردند، خود را با شیشه عطری که در جانماز داشتند، خوشبو می ساختند و آن گاه با فروتنی به نماز می ایستادند. ابوحمزه ثمالی می گوید: امام زین العابدین(ع) وارد مسجد کوفه و آماده نماز شد. دست های مبارکشان را تا کنار گوش ها بالا بردند و تکبیری گفتند که از عظمت و جلال آن تکبیر، موهای بدنم راست شد. وقتی هم شروع به نماز کرد، لهجه ای دلرباتر از او ندیدم.
یکی از یاران امام صادق(ع) به ایشان عرض کرد، هنگامی که امام زین العابدین(ع) به نماز می ایستادند، رنگ مبارکشان تغییر می کرد. حضرت فرمودند: به خدا سوگند! او کسی را که در پیشگاهش به نماز می ایستاد، به حق می شناخت.
یکی از یاران امام زین العابدین(ع) می گوید، در مکه ایشان را دیدم که به نماز ایستادند و بسیار نماز خواندند و سپس به سجده رفتند. با خود گفتم: مردی صالح از خاندانی پاک است. باید به دعای او گوش فرا دهم و آن را بیاموزم.
پس شنیدم که فروتنانه می فرمودند: بار خدایا! بنده کوچکت در آستانه درِ توست. مستمند تو به در خانه ات آمده. گدای تو در درگاهت ایستاده. درخواست کننده از تو به در خانه ات گام نهاده است.