با گذشت ۲ هفته از وقوع سلسله زمینلرزههای مهیب 7.8، 7.6 و 6.8 ریشتری به همراه صدها پسلرزه در جنوب ترکیه و شمال غرب سوریه، حالا نحوه استفاده ابزاری غرب از این فاجعه انسانی آشکارتر میشود. ادعای یک سناتور رومانیایی و شواهد قابل تاملی که او درباره احتمال دخالت یک قدرت خارجی بویژه غربی - مثلا به واسطه فناوری هارپ- در گسلهای لغزان فلات آناتولی داشته، فراموش کنید. رفتار مخرب و ضدبشری دولتهای ایالاتمتحده و بریتانیا به عنوان رهبران آتلانتیکی ناتو در قبال این ضایعه تاریخی که اخیرا بر مردم ۲ ملت همسایه حادث شده است، نیازی به نظریه توطئه و داستانپردازیهای پیچیده علمی - تخیلی ندارد، بلکه ابعاد آن جلوی چشم ما به طور کاملا آشکار و واضحی رخ مینماید.
درست است زلزله ۶ فوریه در مناطق وسیعتر و پرجمعیتتر جنوب ترکیه، خرابی و تلفات سنگینتری از شمال غرب سوریه به بار آورده اما در مقابل میزان توجه رسانههای بینالمللی و ارسال کمک به ۲ سوی مرزهای سیاسی - و نه انسانی- جغرافیای این فاجعه زمینشناختی، به مراتب نامتوازنتر است. آش فراموشی عامدانه میلیونها زلزلهزده سوری به بهانه تحریمهای غرب علیه دولت دمشق آنقدر شور بود که حتی شبکه بیبیسی، ارگان دولتی انگلیس نیز در گزارشهای میدانی خود از حلب و ادلب اعتراف کرد غرب جان مردمی مصیبتدیده را که پس از تحمل ۱۲ سال جنگ تحمیلی تکفیری به مصیبتی طبیعی گرفتار آمده و بیش از هر زمان دیگر نیاز به توجه و کمک بشردوستانه دارند، بازیچه منافع ژئوپلیتیک خود قرار داده است. فجایع زلزله «ترکیه/ سوریه» ۲۰۲۳ همانقدر که به لحاظ تاریخی نادر بوده، به لحاظ جغرافیایی هم مرز نمیشناسد. این بزرگترین و مرگبارترین زمین لرزهای بوده که فلات آناتولی- که عمدتا ترکیه امروزی را تشکیل میدهد- در ۵۳۵ سال اخیر به خود دیده است. زلزله آناتولی شمالی، شدیدترین زمینلرزه تاریخ ترکیه بهشمار میرود. زمینلرزه ۲۰۲۳ ترکیه/ سوریه، مرگبارترین زلزله در ترکیه از زمان زمینلرزه ۱۲۶۸ کیلیکیه و در سوریه از زمان زمینلرزه ۱۸۲۲ حلب بوده است. این زلزله همچنین بزرگترین زمینلرزه در منطقه آناتولی از ۲۰۰۰ سال پیش تاکنون است. این زمینلرزه یکی از سهمگینترین و مهلکترین زمینلرزههایی است که تاکنون در منطقه شام روی داده است. طبق برآوردهای اولیه سازمان بهداشت جهانی، از مجموع ۲۳ میلیون نفری که در آناتولی و شام تحت تاثیر زمین لرزه مهیب ۲ هفته پیش قرار گرفتهاند، حدود یکچهارمشان در داخل مرزهای سوریه محاصره شدهاند. در حالی که استانهای حلب و لاذقیه بیش از ادلب - آخرین منطقه باقیمانده در دست مسلحان تکفیری القاعده و جبهه النصره مورد حمایت غرب - آسیب دیدهاند اما طبق برخی گزارشها از زمان وقوع این سانحه، تنها منطقهای از سوریه که مورد التفات آمریکاییها، انگلیسیها و اغلب کشورهای اتحادیه اروپایی قرار گرفته، همین ادلب تروریستنشین است. به عبارتی جرم اکثریت قریب به اتفاق زلزلهزدگان سوری از نگاه غرب این است که مشروعیت دولت منتخب و قانونی جمهوری عربی سوریه به مرکزیت دمشق را به رسمیت شناختهاند. بعد از تحمل جنایتهای ۱۲ ساله داعش و القاعده، تحمل این تحریمها و تبعیضهای غربی در زمینه کمکهای امدادی و بشردوستانه که خود کم از جنایت علیه بشریت ندارد، برای مردم داغدیده شمال سوریه واقعا دشوار است.
البته همین ژست ظاهرا انساندوستانه آنگلوساکسونها و متحدان اروپاییشان نیز زمانی پدید آمد که بیعملی مهوع آنها در قبال فریادهای درخواست کمک فوری به زلزلهزدگان سوری، باعث بیآبرویی آنها در رسانههای خودشان شده بود. دولت بایدن برای آنکه ارادتش به این تروریستها را ثابت کرده باشد به وزارت خزانهداریاش اجازه داده معافیتی 180 روزه از تحریم برای کشور سوریه قائل شود اما تنها برای رساندن محمولههای کمک به تکفیریهای ادلب(!) ضمنا واشنگتن شرط کرده همین کمکها باید فقط از طریق یک سازمان غیردولتی و سیستم بانکی غربی ارسال شود که اکنون در سوریه به راحتی در دسترس نیست. بنابراین نفس این معافیت نیز یک شوخی و صرفا به منزله انداختن توپ به زمین دولت دمشق است، البته یک شوخی بسیار زشت از نظر مردم رنجدیده سوریه. در همین رابطه پایگاه خبری - تحلیلی انگلیسی «مید ایست دیسکورس» - به معنی گفتمان خاورمیانه- گفتوگویی افشاگرانه با خانم «کاری ژاکلین» داشته است. این بانوی فعال نروژی که سالها به عنوان مجری برنامههای پرمخاطب کشورش شناخته میشد، حالا یک دههای میشود به عنوان یک فعال رسانهای منتقد ماهیت سلطهگر غرب چهره شده است. او صدایی از درون اردوگاه ناتوست که رویکردها و نقشههای مغرضانه این اردوگاه در سراسر اروپا و جهان را زیر سوال میبرد.
ژاکلین که تحقیقات مفصلی درباره ادعاهای حقوق بشری آمریکا و اروپا در خاورمیانه داشته است، در این گفتوگو از واقعیات اهداف تحریمهای غیرانسانی غرب پرده برمیدارد. او ضمن ابراز تسلیت عمیق خود به مردم سوریه میگوید: «تحریمها علیه سوریه جنایتکارانه، غیراخلاقی و کاملا غیرقابل دفاع است». سپس به انتقاد از انفعال اتحادیه اروپایی که حتی به اندازه آمریکا هم برای تعلیق نمایشی تحریمها علیه این کشور از خود اختیار نداشته، میپردازد: «نمایندگان پارلمان اروپا، به استثنای چند استثنا، یا ضعیفتر از آن هستند که درباره لغو تحریمها صحبت کنند، یا با آنها موافق هستند. کشور من، نروژ که عضو اتحادیه اروپایی نیست هم از زمان آغاز تحریمها، بخشی از جنگ تحریمها علیه سوریه بوده است. اتحادیه اروپایی مدعی است تحریمهای سوریه بیشتر افراد و نهادهای خاص را هدف قرار میدهد اما این درست نیست. در ۳ سفرم به سوریه در سالهای 2017، 2018 و 2019، هر فردی که ملاقات کردم شخصا تحت تاثیر تحریمها قرار گرفته بود».
خانم ژاکلین معتقد است اتحادیه اروپایی توسط شخصیتهای عجیب و وابستهای مثل جوزپ بورل، نماینده عالی سیاست خارجی این اتحادیه رهبری میشود که دیدگاه تحقیرآمیزشان به جهان مثل آن گاف «باغ اروپا و جنگل جهان» زبانزد است. فعال نروژی، هدف تحریمهای غرب علیه روسیه و سوریه را با وجود بهانههای مختلفی که مطرح شده، یک چیز میداند: تزریق سم به حریف برای وارد آوردن صدمه غیرقابل جبران به او.
او با اشاره به ریاکاری آمریکا و اتحادیه اروپایی و استاندارد دوگانهشان در نفی دولت قانونی سوریه و تایید دولت غیرقانونی «خوان گوایدو» در ونزوئلا، این سیاست را جاهلانه میخواند. مثلا پادشاه نروژ را ملامت میکند که چرا به مناسبت زلزله اخیر برای رئیسجمهور ترکیه پیام تسلیت فرستاد ولی برای همتای سوری او خیر. خانم ژاکلین سپس بر اساس گزارشهایی که از یک گروه حقوق بشری نروژی در سوریه کسب کرده دست به افشاگری میزند. اینکه تمام کمکهای غرب به تنهایی به ادلب میرسد که تحت کنترل هیات تحریرالشام است که در کنار داعش جنگیده است و قبلا وابسته به القاعده بود. او ادامه میدهد: «تا آنجا که من میدانم، هیچ کشوری عملا گروههای تروریستی اشغالگر منطقه ادلب را به عنوان یک دولت به رسمیت نشناخته اما غرب به آنها پول میدهد. میلیاردها دلار از نروژ از طریق به اصطلاح «NGOها» تحت نظر وزارت دارایی این کشور به حساب تروریستها سرازیر شده است». او در پاسخ به این پرسش که چرا اتحادیه اروپایی برخلاف دعوت سازمان ملل، همچنان سیاست را مقدم بر نیازهای بشردوستانه قرار میدهد، میگوید: «متاسفانه اتحادیه اروپایی تحت رهبری بروکراتهای منتخبی است که به عنوان بازوی طویل واشنگتن عمل میکنند. در حالی که رسانههای جریان اصلی غرب، ادلب و کلاهسفیدهایش را به عنوان مناطقی که بیشترین ضربه را در زلزله سوریه دیدهاند، معرفی میکنند اما آمار رسمی در این مورد وجود ندارد. فعال حقوق بشری، با اشاره به اینکه افکار عمومی به طور طوطیوار روایت مغرضانه غرب درباره حقایق سوریه را تکرار میکند، مطبوعات غربی را بخشی از جعبه ابزار قدرت نرم مقامات آمریکایی - اروپایی میخواند. او میگوید: «اگر رسانهها مصائب بیش از حد مردم در لاذقیه و حلب را بازتاب دهند، مردم ممکن است متوجه شوند داستانی که به مدت 12 سال به خوردشان داده شده دروغ بوده است. جنگ رسانهای علیه سوریه همچنان ادامه دارد و تحریمها و اشغالگری آمریکا، تنها با فشار افکار عمومی پایان خواهد یافت. متاسفانه در حال حاضر شهروندان اروپایی نه مطلع هستند و نه توان تحمل تبعات کارهای نادرست دولتهای خود را دارند».
منبع: وطن امروز