مایک پمپئو» وزیر خارجهی سابق آمریکا و مدیر سابق سیآیای (هر دو در دولت دونالد ترامپ) یکی از ایرانستیزترین سیاستمداران آمریکاست. پمپئو پس از خروج زودهنگام از دولت آمریکا با تکدورهای شدن ریاستجمهوری ترامپ، اقدام به انتشار کتابی تحت عنوان «هرگز کوتاه نیا: جنگیدن برای آمریکایی که عاشقش هستم[۱]» کرد که به تجربیاتش در دوران خدمت در دولت آمریکا پرداخته است. آنچه در ادامه میخوانید قسمت هفتم از این مجموعه گزارش است.
جلد کتاب «هرگز کوتاه نیا: جنگیدن برای آمریکایی که عاشقش هستم» نوشتهی «مایک پمپئو» وزیر خارجهی سابق آمریکا و مدیر سابق سیآیای
قسمت هفتم/ فصل ۳: «دنیای پست و کثیفی است»
جنون خاشقجی
اجرای یک کارزار فشار حداکثری که در حدواندازهی اسمش باشد، مستلزم توسعهی شراکت با کشورهای مختلف در هر گوشهای از جهان بود. چپیها از ما به خاطر برقراری روابط با آن دسته از رژیمهای خاورمیانه که سوابق حقوق بشریشان افتضاح بود، متنفر بودند. من از میزان ریاکاری دموکراتها و رسانهها حیرت میکردم؛ چون خود دولت اوباما تلاش کرده بود جمهوری اسلامی ایران، که یکی از بزرگترین ناقضان حقوق بشر در جهان است، را به شریک اصلی آمریکا در خاورمیانه تبدیل کند. علاوه بر این، برقراری دوستی دائم با ایدئولوگهای متنفر از آمریکا، با برقراری روابط بدهبستان با رژیمهای مستبدی که مایل به همکاری با آمریکا هستند، یک دنیا فرق دارد.
آنچه که رسانهها را واقعاً عصبانیتر از یک گیاهخوار [وگان] در یک کشتارگاه میکرد، رابطهی ما با عربستان بود. ما میخواستیم به نظام پادشاهی این کشور کمک کنیم به سمت مدرنیته حرکت کند؛ اما این کار باید بهآرامی و با دقت زیادی انجام میشد. ارتباط نزدیک ما با سعودیها زمینهساز یکی از اولین بحرانهای دیپلماتیک پیش روی من به عنوان وزیر خارجه شد. ۲ اکتبر ۲۰۱۸ [۱۰ مهر ۱۳۹۷]، دولت سعودی، یکی از منتقدان رژیم، به نام «جمال خاشقجی»، را به کنسولگری عربستان در استانبول ترکیه کشاند و عوامل رژیم سعودی، آنجا او را، به معنای واقعی کلمه، قطعهقطعه کردند. این قصابیِ هولناک، منزجرکننده، غیرقابلقبول، وحشتناک، غمانگیز، نفرتانگیز، شیطانی، وحشیانه، و البته غیرقانونی بود.
«جمال خاشقجی» خبرنگار عربستانی روزنامهی آمریکایی «واشینگتنپست»، ماه اکتبر سال ۲۰۱۸ پس از ورود به کنسولگری سعودی در استانبول، به قتل رسید و بدنش را تکهتکه، و بنا به برخی روایتها با اسید تجزیه، کردند.
«جمال خاشقجی» خبرنگار منتقد سعودی، که در کنسولگری عربستان به شکلی وحشیانه کشته و بدنش قطعهقطعه شد.
بخش زیادی از غوغای اغراقآمیز در اینباره در جهان، به این خاطر بود که رسانهها روی این آتش نفت میریختند، از این جهت که خاشقجی یک «خبرنگار» بود. باید تصریح کنم که خاشقجی همان اندازهای خبرنگار بود که من و بسیاری دیگر از شخصیتهای عمومی هستیم. ما گاهی اوقات نوشتههایمان را منتشر میکنیم، اما کارهای دیگری هم انجام میدهیم. با این حال، رسانهها خاشقجی را یک «باب وودوارد» [خبرنگار سرشناس آمریکایی] عربستانی معرفی میکردند که به دلیل انتقاد شجاعانه از خاندان سلطنتی عربستان، از طریق انتشار یادداشت در [روزنامهی آمریکایی] «واشینگتنپست»، به شهادت رسید. در حقیقت، خاشقجی یک فعال [سیاسی] بود که از تیم بازنده در نبرد اخیر بر سر تاجوتخت در عربستان حمایت کرده بود و ناراحت بود که تبعید شده است. چنانکه حتی [روزنامهی آمریکایی] «نیویورکتایمز» هم گزارش داد، خاشقجی با اخوانالمسلمین، که حامی تروریستهاست، هم روابط گرمی داشت. اعلان علنی تأسفش از مرگ اسامه بنلادن نشان میدهد که این ماجرا، دستکم، بسیار پیچیدهتر از آن است که [رسانهها] اعتراف میکنند. خاشقجی مستحق مرگ نبود، اما باید روشن کنیم که چه کسی بود؛ در حالی که بسیاری از افراد در رسانهها این کار را نکردند.
مجلهی آمریکایی «تایم»، طی آخرین روزهای سال ۲۰۱۸، تصویری از «جمال خاشقجی» را روی جلد خود منتشر، و این خبرنگار منتقد سعودی را «فرد سال» معرفی کرد.
رسانهها همانطور که سالها تلاش کردند میان من و رئیسجمهور ترامپ فاصله بیندازند، هفتههای بعد [از قتل خاشقجی] را نیز صرف تلاش برای از بین بردن روابط آمریکا با عربستان کردند. بخش عمدهی این مسئله به محمد بنسلمان، ولیعهد عربستان و وارث تاجوتخت سعودی، برمیگشت. چپیهای ترقیطلب از محمد بنسلمان متنفر هستند؛ در حالی که او پیشگامِ بزرگترین اصلاحات فرهنگی در تاریخ عربستان شده و ثابت خواهد کرد که یکی از مهمترین رهبران دوران خودش است؛ شخصیتی واقعاً تاریخی در صحنهی جهانی. رسانهها بیشتر به دنبال شکایت از محمد بنسلمان بودند تا تحقیق دربارهی اینکه چگونه رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه، اجازه داده کشورش به محیطی بسیار راحت برای جوخههای ترور ایران تبدیل شود. همزمان با انتشار اطلاعات بیشتر دربارهی قصابی داخل کنسولگری عربستان، این اطلاعات را با رئیسجمهور ترامپ در میان میگذاشتم. از نظر عقلانی، رئیسجمهور همان واکنشی را داشت که من داشتم: اتفاق خوبی نبود، اما به هیچ عنوان دلیلی هم نبود که باعث شود آمریکا یک شریک مهم را کنار بگذارد.
«مایکل پمپئو» (چپ) در تاریخ ۱۶ اکتبر ۲۰۱۸ (۲۴ مهر ۱۳۹۷)، کمتر از دو هفته پس از قتل خاشقجی، در ریاض، پایتخت عربستان، با «محمد بنسلمان» ولیعهد سعودی، دیدار میکند. پمپئو در کتابش مینویسد، وقتی میخواسته به عربستان برود، ترامپ به او گفته: «برو و [از این سفر] لذت ببر. به او [محمد بنسلمان] بگو به ما بدهکار است.» پمپئو در کتابش مینویسد «توافقات ابراهیمی» که به فرآیند عادیسازی روابط برخی کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی اشاره دارد، بدون چراغ سبز ضمنی شخص محمد بنسلمان ممکن نمیشدند. وزیر خارجهی آمریکا در نقاط مختلفی از کتاب خود ولیعهد سعودی را میستاید و حتی مینویسد: «جهان یک قدردانی به او بدهکار است.»
به «دفتر بیضی» [دفتر کار رئیسجمهور آمریکا] رفتم و پیشنویس یک بیانیه را تنظیم کردیم [که در ادامه، خلاصهای از آن آمده است] :
اول، آمریکا!
دنیا جای بسیار خطرناکی است!
کشور ایران مسئول یک جنگ نیابتی خونین علیه عربستان در یمن است؛ برای متزلزل کردن گامهایی شکنندهی عراق به سوی آزمایش دموکراسی تلاش میکند؛ از گروه تروریستی حزبالله لبنان و دیکتاتورْ بشار اسد در سوریه (که میلیونها نفر از شهروندان خود را کشته) حمایت مینماید؛ و موارد بسیار بیشتر. به همین ترتیب، ایرانیها تعداد زیادی آمریکایی و افراد بیگناه دیگر را در سراسر خاورمیانه کشتهاند. ایران آشکارا و با تأکید فراوان میگوید «مرگ بر آمریکا!» و «مرگ بر اسرائیل!» ایران به عنوان «حامی اصلی تروریسم در جهان» شناخته میشود. از سوی دیگر، اگر ایرانیها با خروج از یمن موافقت کنند، عربستان با کمال میل از یمن خارج میشود. سعودیها بلافاصله کمکهای بشردوستانهای را که بهشدت [در یمن] مورد نیاز است، ارائه خواهند کرد. علاوه بر این، عربستان موافقت کرده تا میلیاردها دلار برای رهبری مبارزه با تروریسم رادیکال اسلامی [اسلامگرایانه] هزینه کند.
جستوجوی پدر یمنی در میان اجساد بمباران یک اتوبوس مدرسه در یمن و پیدا کردن فرزندش «یوسف» (حاوی تصاویر دلخراش) [زبان ویدیو انگلیسی است]
بقایای بمب استفادهشده در حمله به اتوبوس کودکان یمنی نشان میدهد این بمب ساخت شرکت «لاکهید مارتین» آمریکاست.
جنایت علیه جمال خاشقجی، جنایتی وحشتناک بود و کشور ما از آن چشمپوشی نمیکند. [با این حال]، نمایندگان عربستان میگویند جمال خاشقجی «دشمن دولت» [و خائن] و عضو اخوانالمسلمین بود، اما تصمیم من [دونالد ترامپ] به هیچ وجه بر این اساس نیست: این [ترور، همچنان] یک جنایت غیرقابلقبول و وحشتناک است. ملک سلمان و محمد بنسلمان، ولیعهد، قویاً هرگونه اطلاع از برنامهریزی یا اجرای قتل آقای خاشقجی را تکذیب میکنند. سازمانهای اطلاعاتی ما به ارزیابی همهی اطلاعات ادامه میدهند، اما این احتمال کاملاً وجود دارد که ولیعهد از این اتفاق غمانگیز اطلاع قبلی داشته باشد: شاید میدانسته؛ شاید هم نمیدانسته! با این وجود، ما ممکن است هرگز از تمام حقایق مربوط به قتل آقای جمال خاشقجی مطلع نشویم. در هر صورت، رابطهی ما با [نظام] پادشاهی عربستان است [نه با شخص محمد بنسلمان]. آنها متحد عالیای در مبارزهی بسیار مهم ما علیه ایران بودهاند. آمریکا قصد دارد برای تضمین منافع کشورمان، اسرائیل، و همهی شرکای دیگرمان در منطقه، شریک ثابتقدم عربستان باقی بماند. هدف اصلی ما از بین بردن کامل تهدید تروریسم در سراسر جهان است!
عربستان، پس از آمریکا، بزرگترین کشور تولیدکنندهی نفت در جهان است. آنها همکاری نزدیکی با ما داشتهاند و بارها درخواستهای من برای حفظ قیمت نفت در سطوح معقول را اجابت کردهاند؛ که برای جهان بسیار مهم است. ارادهی من، به عنوان رئیسجمهور آمریکا، این است که تضمین کنم آمریکا، در یک دنیای بسیار خطرناک، به دنبال منافع ملی خود است و بهشدت با کشورهایی که میخواهند به ما آسیب برسانند، مقابله میکند. نام این سیاست، به عبارت بسیار ساده، این است: اول، آمریکا!
واکنشی که رسانهها به این بیانیه نشان دادند، دقیقاً همانقدری تند بود که انتظار داشتیم. اما کار درستی کرده بودیم که کوتاه نیامده بودیم. نمیتوانستیم یک متحد امنیتی مهم آمریکا را که حاضر بود برای کاهش تهدید ایران به ما کمک کند، از دست بدهیم. ثبات و مقرونبهصرفه بودن قیمت انرژی به تولید عربستان بستگی دارد. بیثباتی سیاسی در این کشور یک سناریوی کابوسوار برای منطقه و امنیت ملی آمریکاست. همچنین امیدوار بودیم که سعودیها را در گفتوگوها پیرامون فرآیند جدید صلح خاورمیانه نگه داریم؛ موضوعی که من به رئیسجمهور میگفتم به ماندن محمد بنسلمانِ جوان و روشنفکر در قدرت بستگی دارد. یک تخلف، حتی یک تخلف فاحش، نباید کل سیاست ما را بر هم بزند.
حسنختام این ماجرا برای من چند ماه بعد اتفاق افتاد. به مهمانی شام روتینی دعوت شده بودم که در آن اعضای رسانههای نظام برای گپ زدن دور هم جمع میشوند. مراسم شام خیلی خوب شروع شد: چند داستان تعریف کردم و به چند سؤال جواب دادم. اما اتفاقی که ناگزیر بود، بالأخره رخ داد: مراسم شبانه تبدیل به جلسهی تفتیش عقاید با موضوعی شد که همهیشان بر سر آن اتفاقنظر داشتند: چهطور میتوانستم از قاتل جمال خاشقجی دفاع کنم؟ سعی کردم برایشان توضیح بدهم. بعد، برای بار دوم همین سؤال را تحمل کردم. و باز دوباره همین کار را کردم. تا اینکه اعصابم خرد شد. رو به آنها کردم و چیزی را که واقعاً در فکرم بود، فریاد زدم: «شما چپیهای دیوانه عقلتان را از دست دادهاید! همهیتان باید از من تشکر کنید که از پارتیهای به صرفِ کوکتلتان در [دانشگاه] «جورجتاون» مقابل اسلامگراهای رادیکال حفاظت کردهام و از دوستان یهودیمان مقابل قاسم سلیمانی دفاع کردهام.» همهجا مطلقاً ساکت شد. «سوزان» [همسرم] هرقدر میتوانست خودش را خوشحال نشان داد و با صدای بلند گفت: «خیلی خب؛ دورهمی دوستداشتنیای بود!» با عجله از مهمانی بیرون زدیم؛ مهمانیای که به نوبهی خودش یک دنیای پست و کثیف بود.
[۱] Never Give an Inch: Fighting for the America I Love