گروه «واگنر» در سال ۲۰۱۴ به عنوان یک شرکت خصوصی امنیتی برون مرزی ایجاد شد و نخستین مأموریت خود را در سوریه آغاز کرد. زمانی که اعضای واگنر در سوریه حاضر شدند، وظایفی به آنها محول شد که فراتر از محدودیتهای امنیتی آنان نبود؛ مانند حفاظت از زیرساختها و حفاظت از برخی شخصیتهای عالی رتبه و نیز جمعآوری اسناد و اطلاعاتی در حوزه محل مأموریت.
موفقیت واگنر در انجام وظایف خود، به ویژه با توجه به تجربه موفق این گروه در انجام نبرد محدود شبه جزیره کریمه موجب شد تا مسکو به تدریج دامنه مأموریتهای این گروه را افزایش دهد. فرماندهی واگنر سعی داشت وظایف فشرده محول شده را به خوبی انجام دهد و اعتماد سران روسیه را جلب کند.
این امر نیازمند تغییرات اساسی در ساختار و روشهای عملکرد واگنر بود؛ لذا واگنر عملاً به یک نیروی نظامی مشابه ارتش کشورها تبدیل شد و اکنون با دارا بودن حداقل ۲۵ هزار نیرو و تسلیحات پیشرفته میتواند وظایف نظامی پیچیدهای را در مناطق گستردهای انجام دهد و نیز همزمان فرماندهی عملیات جنگی را در بیش از یک کشور بر عهده بگیرد.
نکته قابل توجه آن است که اختلاف کنونی بین واگنر و وزارت دفاع روسیه مربوط به زمان کنونی و جنگ اوکراین نیست؛ بلکه نخستین نشانههای اختلاف بین «یوگنی پریگوژین» فرمانده واگنر و «سرگئی شویگو» وزیر دفاع روسیه در زمان جنگ سوریه پدیدار شد.
در فوریه ۲۰۱۸ زمانی که پریگوژین به دنبال هدف قرار دادن نیروهای آمریکایی در دیرالزور، با هدف کنترل میادین نفتی و نیروگاههای گازی بود، با یک فاجعه مواجه شد؛ زیرا هواپیماهای آمریکایی، یگانهای واگنر را در نزدیکی شهر خشام هدف قرار داده و تلفات و خسارات سنگینی به آنان وارد کردند.
پس از این واقعه، پریگوژین، وزیر دفاع روسیه را متهم کرد که تعهدات توافق شده در طرح حمله به مواضع آمریکا را اجرا نکرده است. در واقع فرمانده واگنر در عملیات فوق، منتظر بود تا سامانههای دفاعی روسیه، برای پشتیبانی از نیروهایش عمل کنند که این اتفاق نیفتاد و منجر به کشته شدن نزدیک به ۲۰۰ عضو واگنر شد.
هزاران نفر از نیروهای واگنر در مکانهای حساس در سوریه حضور دارند؛ به ویژه در نزدیکی برخی از چاههای نفت در حومه دیرالزور و نیز در صحرای سوریه، به ویژه در تدمر که پریگوژین، وزیر دفاع روسیه را متهم کرد که دستاورد نیروهایش در آزادسازی آن از دست «داعش» را مصادره کرده و آن را به ارتش روسیه نسبت داده و افسرانش برای آن مدال افتخار دریافت کردند؛ در حالی که از نیروهای او هیچ تقدیر رسمی به عمل نیامده است.
پس از شورش گروه واگنر و سخنرانی ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه، نیروهای واگنر که از طرح پریگوژین حمایت میکنند، غیر ملی و خیانتکار شمرده شدند که از پشت به روسیه خنجر زدهاند. بیتردید این تحولات در صحنه داخلی روسیه، بر بسیاری از کشورهایی که نیروهای واگنر در آنها مستقر هستند مانند لیبی، سودان، مالی و سوریه، تاثیرگذار خواهد بود. این تاثیر در سوریه بیشتر است، زیرا یگانهای واگنر در پهنه گستردهای از جغرافیای سوریه حضور دارند.
انتشار اخبار شورش و واگرایی در داخل روسیه باعث شد که بسیاری از ناظران سوری نسبت به تأثیر این بحران بر صحنه سوریه، که در آن چهار ارتش بینالمللی یعنی نیروهای آمریکایی، روسیه، ترکیه و ایران درگیر هستند، ابراز نگرانی کنند.
این در حالی است که آمریکا روی شورش گروه واگنر حساب باز کرده و در حال بررسی تاثیر کوتاهمدت این رویداد بر فعالیتهای این گروه در کشورهای خاورمیانه و آفریقاست. یکی از احتمالاتی که تحلیلگران سیاسی بررسی میکنند آن است که با تمرد پریگوژین، تمایل سران کشورهای آفریقایی برای کمک گرفتن از نیروهای وی کاهش پیدا کند. هزاران نیروی واگنر در آفریقا و برخی کشورهای خاورمیانه حضور دارند و در یک دهه گذشته روابط نزدیکی با مقامات برخی کشورهای آفریقایی از جمله مالی و آفریقای مرکزی و لیبی برقرار کردهاند.
اگر نیروهای واگنر در نیروهای ارتش روسیه ادغام شوند، مشکلی جدی برای کشورهایی که از این نیروها استفاده میکنند پیش خواهد آمد، چون آنها تمایلی به حضور نظامی ارتش روسیه در خاک خود ندارند. با اینگه واگنر بخش رسمی ارتش روسیه نیست، اما برای «ولادیمیر پوتین» رئیسجمهور روسیه، اهمیت بسیاری دارد؛ چون میتواند با هزینه اندکی به تقویت اولویتهای سیاست خارجی روسیه کمک کند. پوتین در سخنرانی خود تاکید کرده است که این نیروها از دولت روسیه بودجه میگرفتند. موضع رسمی واشنگتن این است که حضور و عملکرد نیروهای واگنر در مناطق مختلف از جمله آفریقا محکوم بوده و عامل برهم زننده ثبات هستند، به همین کاخ سفید آنان را یک گروه تبهکار بدون مرز دانسته که مرتکب نقض حقوق بشر و جنایات جنگی شده و در نتیجه مورد تحریم واشنگتن قرار گرفتهاند.
در هر حال، حوادث اخیر در داخل روسیه باعث شد که نیروهای واگنر نیروهایی غیر قابل اطمینان و حتی تهدیدآمیز قلمداد شوند که ممکن است هر لحظه در هر نقطهای دست به کودتا بزنند. در مقابل، «سرگئی لاوروف» وزیر خارجه روسیه تاکید کرده که فعالیت نیروهای واگنر در آفریقای مرکزی ادامه خواهد داشت؛ لذا پیشبینی میشود دست کم شاخه برون مرزی واگنر تغییر زیادی نکرده و حضور و ماموریتهای برون مرزی آنان در سوریه و آفریقا به قوت خود باقی بماند؛ زیرا جایگزین ساختن این نیروها با ارتش روسیه برای مسکو کار سادهای نیست. از طرفی، این نیروها که از مرکز دور هستند، خطر چندانی برای مسکو محسوب نمیشوند.
از این منظر با آنکه برخی ناظران نسبت به تحولات میدانی سوریه و ضعف روسیه در این عرصه ابراز نگرانی کردهاند، اما به نظر میرسد مشکل خاصی در این زمینه برای مسکو رخ نخواهد داد. اما در داخل روسیه و در جنگ اوکراین با توجه به حادثه اخیر، امید و اعتماد به این نیروها و رهبرشان پریگوژین از بین رفته است. به همین دلیل پوتین اعلام کرد به نیروهای واگنر اجازه میدهد که به بلاروس بروند یا قراردادهای رسمی نظامی با ارتش امضا کنند یا به خانههایشان برگردند.
همچنین پوتین تلاش دارد اختلافات بین رهبر واگنر و وزرات دفاع را به حداقل برساند تا در کم و کیف ماموریت این گروه در خارج خللی وارد نشود. این در حالی است که برخی تحلیلگران بر این باورند که پوتین علاقه چندانی به از بین بردن اختلافات دو طرف ندارد و حتی برای حفظ قدرت از آن سود میبرد. در هر حال سیاست پوتین مدیریت و ادامه جنگ اوکراین در کنار حفظ موقعیت مسکو در نقاط ماموریت به ویژه سوریه است؛ با آن که شورش واگنر این سیاست را به چالش کشید؛ اما رئیسجمهور روسیه با ذکاوت و اقتداری که از خود نشان داده سعی دارد از چالش فعلی با حداقل هزینه عبور کند.