این روزها زلنسکی بیش از هر زمان دیگری نسبت به آینده جنگ اوکراین نگران به نظر میرسد! سیگنالهای مخابره شده از دفتر دبیر کل ناتو نشان میدهد که اکنون دیگر خط قرمزی به نام عدم معامله بر سر اوکراین با روسیه در نزد مقامات اروپایی و حتی آمریکا از بین رفته است. اخیرا استیان ینسن، رئیس دفتر دبیرکل ناتو صراحتا تاکید کرده است که میتوان در ازای موافقت (روسیه) با عضویت اوکراین در ناتو، بخشی از خاک این کشور را در اختیار روسها گذاشت! مشابه این اظهار نظر را قبلا نیز برخی دیپلماتها و استراتژیستهای غربی نیز مطرح کرده اند. ضمن آنکه اکثر این دیپلماتها اذعان کرده اند که حتی در صورت واگذاری شبهجزیره کریمه به روسیه، مسکو قطعاً با عضویت اوکراین در ناتو و گسترش پیمان آتلانتیک شمالی به شرق موافقت نخواهد کرد. در چنین شرایطی، اظهارات مقامات ناتو مقدمهای جهت چینش میز مذاکرات پنهان یا آشکار غرب و روسیه بر سر جنگ اوکراین است. به عبارت بهتر، پس از شکست اوکراین در جنگ باخموت و ناکامی زلنسکی و ارتش در پیشبرد نقشه ضد حمله (با وجود انبوه سلاحهایی که غرب در اختیار کییف قرار داد) اکنون مقامات ناتو ناچار به بررسی گزینههای غیرمیدانی شدهاند!
نگرانی مضاعف زلنسکی
یکی از اصلیترین گلایههای زلنسکی خطاب به مقامات غربی، عدم آگاهی وی نسبت به برخی تصمیمگیریهای ناتو در خصوص شرایط میدانی و فرامتنی نبرد بوده است، اما بایدن، مکرون، شولتس و ریشی سوناک هیچ گاه اصالتی برای این مطالبات زلنسکی قائل نبودهاند. حتی در مواردی بازیگران غربی با زبان تهدید خواستار عدم اعتراض مقامات اوکراینی نسبت به تصمیمات مشترک دو سوی آتلانتیک در خصوص این کشور شدهاند. چندی پیش مقامات امنیتی ارشد آمریکا و روسیه (روسای سازمان سیا و سازمان اطلاعاتی روسیه) در آنکارا با یکدیگر دیدار و گفتگو کردند. اگرچه طرفین ادعا کردند که در جریان این دیدار، صرفا موضوع "بازدارندگی تسلیحاتی و هستهای" مورد بحث قرار گرفته و سخنی از "جنگ اوکراین" به میان نیامده است، اما نه تنها افکار عمومی دنیا، بلکه شخص زلنسکی و همراهانش نیز این ادعا را نپذیرفتند! درک این موضوع برای رئیسجمهور اوکراین بسیار سخت است که کشورش به موضوع معاملهای پشت پرده و راهبردی میان کاخ سفید و کاخ کرملین تبدیل شود، اما به نظر میرسد زلنسکی بیش از هر زمان دیگری به این نقطه تاریک نزدیک شده است!
آیا مبنا همان پیشنهاد کسینجر است؟
هنری کسینجر استراتژیست مشهور آمریکایی، طی یکسال و نیم اخیر پیشنهاداتی را با هدف "پایان دادن به جنگ اوکراین" مطرح ساخته که با خشم مقامات اوکراینی و سکوت معنادار کاخ سفید و کشورهای اروپایی مواجه شده بود، اما اکنون مشخص شده که این طرح، بیش از پیش مورد استناد اتاقهای فکر ناتو قرار گرفته است. طرح ارائه شده از سوی کسینجر، دو مولفه اصلی را در بر میگیرد:
نخست اینکه اوکراین باید در طرح نهایی، به کشورش بیطرف تبدیل شود و پیوستن به پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) را فراموش کند.
دوم اینکه در ازای بازگشت مناطق چهارگانه (لوهانسک، دونتسک، زاپورژیا و خرسون)، اوکراین پیوستن رسمی کریمه به روسیه را به رسمیت بشناسد و دیگر اعضای سازمان ملل متحد نیز از این موضوع تبعیت کنند.
هرچند مقامات روسی ترجیح دادهاند کمتر در خصوص طرح کسینجر اظهار نظرکنند، اما بر همگان مسجل است که ثوابت پایان جنگ اوکراین، "عدم عضویت اوکراین در ناتو" و "به رسمیت شناختن تعلق کریمه به روسیه" است! در جریان سفر اخیر زلنسکی به کاخ سفید، وی نگرانیهای خود را در خصوص معامله پشت پرده آمریکا -روسیه بر سر کشورش را به بایدن منتقل ساخت! رئیسجمهور آمریکا این مسئله (معاملات پنهانی) را به صورت تلویحی تایید کرد، اما در ظاهر متعهد شد تا هرگونه راهحل نهایی در خصوص اوکراین، با تایید دولت زلنسکی صورت گیرد! بدیهی است که چنین ادعایی بیشتر نوعی تلاش برای آرام ساختن اوکراینیها محسوب میشود، زیرا کییف اکنون حکم "بازیگر تابع" در میدان جنگ یا صلح با روسیه را دارد نه "بازیگر تعیینکننده" را!
ضمن آنکه زلنسکی به وضوح میداند در این معادله چیزی به نام "حد وسط" وجود ندارد. به عنان مثال، نمیتوان در ازای واگذاری کریمه یا حتی کل شرق اوکراین به روسها، تضمینی در خصوص عضویت در ناتو دریافت کرد. برخی اعضای پیمان آتلانتیک شمالی مانند اتریش و مجارستان مخالف اصل پیوستن اوکراین به ناتو هستند. فرانسویها و ژرمنها نیز موضعی بینابینی در این خصوص دارند که قطعاً زلنسکی را نیز سردرگم ساخته است.
تا اطلاع ثانوی صلح ممنوع!
آخرین دستورالعمل ارائه شده از سوی ناتو به اوکراینیها، ادامه جنگ با روسیه است! به عنوان مثال، مقامات فرانسوی از یکسو، پیوستن اوکراین به ناتو را غیرممکن دانسته و از سوی دیگر، بر استمرار جنگ میان مسکو و کییف تاکید میکنند. میان تصمیمسازان حوزه سیاست خارجی آلمان و انگلیس نیز تناقضات معناداری در قبال این جنگ وجود دارد که بیانگر تعارض ایدهآلها و واقعیات در قبال چنین منازعه تمام عیاری است. واقعیت این است واشنگتن و لندن به عنوان دو بازیگر آتلانتیکی فعال، دیگر بازیگران اروپایی را وارد یک منازعه طولانیمدت و فرسایشی کردهاند. بدونشک، روسیه تا زمانی که نسبت به عدم گسترش ناتو به شرق اطمینان نداشته باشد، جنگ را متوقف نخواهد کرد. از سوی دیگر، تصمیم سوئد و فنلاند مبنی بر عضویت در پیمان آتلانتیک شمالی، به طور طبیعی مولد تنشهای دیگری در شمال روسیه خواهد بود که به طور طبیعی ۲۷ عضو اروپایی ناتو (با احتساب سوئد و فنلاند ۲۹عضو اروپایی) را درگیر خواهد کرد. اصرار دولتهای آمریکا و انگلیس بر تبدیل کردن اوکراین به یک گره کور ژئواستراتژیک در منطقه آسیای میانه و اروپا هزینههای راهبردی زیادی را متوجه بازیگران اروپایی خواهد کرد. حتی اگر اوکراین تضمین دهد که به عنوان بازیگری بیطرف در مناقشات و ائتلافسازیهای نظامی باقی بماند، غرب کماکان اوکراین را تبدیل به یک "گره کور استراتژیک" در اطراف روسیه خواهد ساخت. به عبارت بهتر، بازیگران ناتو هرگز قصد ندارند با دادن امتیازاتی مانند عدم عضویت اوکراین در ناتو یا جدایی کریمه، اوکراین را از یک "کانون خطر بالقوه" علیه روسیه خارج و به یک بازیگر آرام و قابل پیشبینی تبدیل کنند. البته روسیه نیز در برابر این مداخله گرایی غرب (پس از انعقاد صلح احتمالی) قطعا فرمولها و تاکتیکهای غیر قابل پیشبینی و خاصی را در نظر خواهد گرفت.