بسیاری از تحلیلگران از ماه ها قبل پیش بینی می کردند دوران ۳ ساله آتش بس و آرامش نسبی در سوریه رو به پایان باشد و به تدریج نشانه های آغاز دور جدیدی از درگیری و تنش در مناطق مختلف این کشور را شاهد باشیم.
در سالهای ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۰ ورق جنگ به طور کامل به سود ارتش و دولت سوریه بازگشته بود و این کشور به کمک متحدان خود یعنی محور مقاومت و روسیه توانست مناطق وسیعی را در استان های حلب، ادلب، حماه، ریف دمشق، حمص، دیرالزور، درعا و قنیطره از ترویست های تکفیری بازپس بگیرد؛ مجموع عملیات های ارتش سوریه در آن سالها موجب شد این کشور بتواند به بیش از ۶۰ درصد از مساحت این کشور مسلط شود؛ در نتیجه این عملیات های نظامی موفق گروه تروریستی داعش تقریبا از معادلات حذف شده و تنها فعالیت های پنهانی در بیایان های شرقی سوریه دارد، عمده گروه هایی که به عنوان "ارتش آزاد سوریه" شناخته می شدند نیز منحل شده یا به عنوان مزدوران ترکیه در شمال این کشور فعالیت دارند.
در اوایل سال ۲۰۲۰ میلادی تنها دو گروه و سازمان بزرگ در شمال و شرق سوریه به عنوان آخرین مناطق خارج از کنترل دمشق حضور داشتند؛ گروه "نیروهای دموکراتیک سوریه" که به اختصار قسد یا SDF خوانده می شود که ترکیبی از شبه نظامیان کُرد و عرب سوری در مناطق شرق رودخانه فرات هستند و به دلیل دخالت و پشتیبانی مستقیم امریکا امکان عملیات نظامی مستقیم ارتش سوریه علیه آنها وجود نداشت.
دیگر گروه باقی مانده نیز هیات تحریرالشام به رهبری ابومحمد الجولانی است که تقریبا بر تمامی مناطق باقی مانده استان ادلب تسلط دارند و سایر گروه های شبه نظامی و تروریستی تحت رهبری آنها قرار دارند؛ در سال ۲۰۲۰ ارتش سوریه در عملیات بزرگ خود قصد داشت تا ضربه نهایی را بر پیکره تروریست ها در شمال سوریه وارد کرده و آرامش همیشگی را به این مناطق بازگرداند اما در میانه عملیات و در شرایطی که قوای سوری شهر سراقب را نیز آزاد کرده و در حال آمادگی برای حمله به مرکز استان ادلب بودند با حملات مستقیم ارتش ترکیه روبرو شده و از آن زمان خطوط تماس تغییر خاصی نکرده است.
شروع مجدد نا آرامیها در سوریه با تحریک مستقیم امریکا
در طول یک ماه گذشته بارها و بارها منابع رسانه ای محلی از نقل و انتقالات نظامی گسترده و عجیب نیروهای امریکایی و شبه نظامیان قسد در شرق استان دیرالزور خبر داده اند؛ در ابتدا برخی منابع مدعی شدند اشغالگران امریکایی به دنبال حمله به مناطق تحت کنترل دمشق در حاشیه رودخانه فرات هستند، مطلبی که از سوی مقامات قسد رد شده بود.
در واکنش به این تحرکات، نیروی هوایی روسیه و سوریه رزمایش مشترکی را در مرکز این کشور اجرا کردند و همزمان تنش میان واشنگتن و مسکو بالا گرفت.
در چند مورد هواپیماهای جنگنده سوخو۳۵ روسی اقدام به رهگیری و دور کردن پهپادهای تهاجمی MQ-۹ امریکایی و حتی جنگنده های رافال فرانسوی در شرق سوریه کردند؛ این ماجرا موجب شد تا امریکا دست به تقویت توان هوایی خود در آسمان سوریه بزند.
بنا بر گزارشات رسمی وزارت دفاع روسی در دو هفته اخیر دست کم در ۵ مورد جنگنده های اف۳۵ و اف۱۶ امریکایی به شکل خطرناکی اقدام به نزدیک شدن به جنگنده های روسی در جنوب و شرق سوریه کرده اند؛ اگرچه توافقات نسبتا محکمی میان دو طرف در خصوص عدم شلیک به هواپیماهای یکدیگر وجود دارد اما کوچکترین اشتباه و محاسبات غلطی می تواند منجر به یک درگیری بزرگ میان قوای خارجی در خاک سوریه شود.
نکته جالب این تنش ها، همزمانی آن با شکست یا دست کم توقف در پیشروی ارتش اوکراین در جنوب این کشور و مناطق تحت کنترل روسیه بوده است؛ ده ها میلیارد دلار تجهیزات اهدایی غرب به اوکراین به امید کسب پیروزی قابل توجه و پیشروی عمیق در خطوط دفاعی روسیه و اثبات برتری تکنولوژیک غرب به شرق تا امروز با شکست و موفقیت ناچیز کییف در بازپس گیری خاک خود همراه بوده است.
همچنین حوادث و کودتاهای نظامی رخ داده در کشورهایی نظیر سودان، مالی و نیجر به سود طرف های نزدیک به مسکو موجب شده تا برخی کارشناسان تحرکات اخیر در خاک سوریه را انتقام کاخ سفید علیه کرملین و عقده گشایی علیه دولت سوریه در آینده نزدیک بدانند.
تظاهرات علیه مشکلات اقتصادی در استان سویدا
پیش از آغاز جنگ داخلی، سوریه اقتصادی متوسط اما رو به رشد داشت و اگرچه به مانند سایر کشورهای عربی درآمدهای هنگفت حاصل از فروش نفت و گاز در اختیار نداشت اما تولید روزانه حدود ۴۰۰ هزار بشکه نفت و فروش بخشی از ذخایر گازی از میادین شرقی و مرکزی این کشور بخشی از بودجه عمومی را تامین کرده و نیاز این کشور به واردات سوخت را نیز کاهش می داد؛ با آغاز جنگ بخش بزرگی از تاسیسات استخراج نفت و گاز و خطوط لوله این کشور نابود شده یا آسیب جدی دیدند؛ امریکایی ها اقدام به اشغال مناطق نفت خیز استان های حسکه و دیرالزور کرده و دولت دمشق را از منابع با ارزش خود محروم کردند.
به ناچار دولت سوریه از کشورهای حامی خود نظیر روسیه و ایران درخواست ارسال فرآورده های نفتی نظیر بنزین، مازوت و سوخت جت کرد اما این مسئله نیز با محدودیت های ایجاد شده توسط امریکا در قالب قانون تحریمی سزار (یا قیصر) علیه دمشق با مشکلاتی همراه شده است.
مجموعه این مشکلات موجب شده تا وضعیت اقتصادی در سوریه بحرانی شود؛ قیمت سوخت شدیدا بالا رفته، ارزش لیر سوریه در برابر دلار به شدت کاهش یافته و آب آشامیدنی و برق شهری در بسیاری از ساعات روز در مناطق تحت کنترل دولت سوریه قطع باشد.
در روزهای گذشته در واکنش به این مشکلات، تظاهراتی در استان سویدا در جنوب سوریه برگزار شده است؛ سویدا از نخستین روز آغاز جنگ در سوریه وضعیت آرامی را پشت سر گذاشته و سران قابلی دروزی این استان از همکاری با تروریست های تکفیری تحت حمایت خارج خودداری کرده و به دولت دمشق وفادار ماندند؛ اما با آغاز اعتراضات به مسائل اقتصادی در این منطقه، امریکا و به ویژه اسرائیل که در میان برخی عشیره های دروزی نفوذ دارد اقدام به سو استفاده از شرایط کرده و به دنبال این هستند تا اعتراض اقتصادی مردم استان سویدا را با استفاده از توان رسانه ای خود به عنوان شورش علیه حکومت بشار اسد و آغاز موج جدید انقلابی در جنوب سوریه تفسیر کنند.
بلافاصله با موج سازی رسانه های غربی و عربی، در مناطق دیگری نظیر درعا و شرق حلب نیز تظاهرات ضد دولتی البته با تعداد محدود شرکت کننده برگزار شد؛ برخی کارشناسان معتقدند امریکا در تلاش است تا با ایجاد موج جدید از تظاهرات خیابانی در سوریه و تحریک گروه هیات تحریرالشام به انجام عملیات نظامی در شمال سوریه، برای حمله به مناطق مرزی عراق و سوریه و اتصال شرق فرات به منطقه التنف آماده کند.
حملات انتحاری و انغماسی هفته های گذشته در خطوط تماس استان ادلب و انفجار بمب با حفر تونل در زیر مقرهای ارتش سوریه در جبل الزاویه ادلب نیز در راستای طرح نامبرده بوده است.