طی سالهای اخیر بارها و بارها در منطقه قفقاز شاهد از سرگیری تنش بین ارمنستان و آذربایجان بودهایم، موضوعی که از یک دهه گذشته با بازیگری بازیگران منطقهای مثل رژیم صهیونیستی کلید خورده است. رژیم صهیونیستی طی ده سال گذشته با اجرای برخی سیاستها و نزدیکی به دولت آذربایجان تلاش کرده تا به هر نوع شده وارد حوزه سیاستگذاری ساختار قدرت در آذربایجان شود و مسائل را آنگونه که گمان میکند به نفع تامین منافع خود است پیش ببرد.
سران رژیم صهیونیستی طی سالهای گذشته به بهانه جنگ قرهباغ و ارسال کمکهای نظامی، اقتصادی و کشاورزی تحت عنوان کمکهای انساندوستانه به آذربایجان تلاش کردند به نوعی در سیستم حاکمیتی آذربایجان نفوذ کنند و اینک در آستانه از سرگیری تنش دوبارهای بین ارمنستان و آذربایجان بر آن هستند که ثمره تلاشها و سیاستها و هزینهکردهای خود را ببینند.
سران رژیم صهیونیستی برای تحقق اهداف خود مراودات زیادی با آذربایجان برقرار کردند و در این مدت کوشیدند تا روابط اسرائیل و آذربایجان از یک روابط عادی و نرمال به یک روابط استراتژیک تبدیل شود، یعنی کشور شیعه آذربایجان را وارد روابط تازهای با رژیمی ضد بشری و ضد اسلامی کنند، لذا با توجه به وجود مرزهای مشترک ایران و آذربایجان در حوزه خزر و شمال غرب کشور باید مراقب توطئههای خصمانه اسرائیل باشیم. مسئولین جمهوری اسلامی ایران باید به این موضوع توجه کنند که رژیم صهیونیستی در حال حاضر به دنبال استفاده از یک فرصت طلایی برای تحقق چند هدف مهم و بلند مدت مورد نظر است تا طی سیاستهای بلند مدت بتوانند کشور آذربایجان را از جهت کمکهای نظامی، اقتصادی، کشاورزی، فنی و اطلاعاتی به خود وابسته کنند. از سوی دیگر سران رژیم صهیونیستی به دنبال حضور صد درصدی در بازارهای بسیار بکر و بدون رقیب آذربایجان برای فروش کالای خود هستند.
رژیم صهیونیستی با نزدیک شدن به آذربایجان بیش از ۶۰ درصد نیاز خود به نفت و گاز را از این کشور با قراردادهای طولانی مدت و ارزانتر از قیمت جهانی خریداری میکند به طوری که حتی ممکن است اسرائیل ۱۰۰ درصد نیاز خود به انرژی را از آذربایجان وارد کند، لذا اسرائیل به دنبال تحقق خواستههای خود در منطقه قفقاز است و در این حوزه باید مراقبت بیشتری نسبت به تحرکات اسرائیل در آذربایجان داشته باشیم.
در این موضوع شکی نیست که اسرائیل به دنبال اخلال در امنیت ایران و تنشزایی در شمال غرب کشور و با حضور در مرزهای بین ایران و آذربایجان به دنبال تحمیل فشار اطلاعاتی و امنیتی برروی ایران است، از سوی دیگر در مساله قفقاز ترکیه نیز به دنبال تامین منافع و سهمطلبی خود است. با توجه به اینکه ترکیه از زمان صفویه و قبل از آن در مسائل مختلفی با ایران رقابت داشته است در حال حاضر با استفاده از فرصت قرهباغ ضمن توسعه ارتباطات و نفوذ امنیتی خود در قفقاز ارمنستان را برای باز کردن دالان زنگزور تحت فشار قرار داده است تا از این طریق بتواند ارتباطات جهان ترک زبان را به هم نزدیک و منافع خود را تامین کند.
با توجه به اینکه ترکیه، آذربایجان و اسرائیل چونان ضلعهای مثلث طی یک دهه گذشته به دنبال اجرای پلنی بودند که امروز از ثمرات آن استفاده کنند و با تصرف دالان زنگزور به دنبال قطع منافع ایران در منطقه و عدم تعامل ایران با اروپا و عدم استفاده ایران از کریدورهای شمال و جنوب و راه ابریشم باشند تامین منافع ایران با توسل به دیپلماسی پویا بسیار حائز اهمیت است.
در حالی که ایران مایل به وجود ثبات و امنیت در منطقه است، اما رژیم صهیونیستی تلاش میکند تا در منطقه آتشافروزی کند و به نوعی ایران و آذربایجان و ترکیه را وارد منازعهای خطرناک کند، لذا با اهتمام به این موضوع که سران رژیم صهیونیستی تلاش میکنند با باز شدن دالان زنگزور ایران را از کریدورهای انرژی کنار بگذارند تا ایران در تحولات انرژی منطقه نقشی نداشته باشد لازم است مسئولین جمهوری اسلامی بیش از پیش از دیپلماسی فعال و قوی برای خنثیسازی توطئهها و مقاصد شوم رژیم صهیونیستی برای منطقه استفاده کنند چرا که هیچ نسخهای به جز مذاکره و دیپلماسی نمیتواند مناقشه و بحران مرتبط با قرهباغ را حل و فصل کند.