مداخلهگرایی آمریکا در شرق آسیا وارد فاز جدیدی شده و حتی ملاقات اخیر بایدن و شی جینپنگ در واشنگتن نتوانسته مانع از تشدید تنشها میان طرفین شود. آمریکا رسما "ابهام استراتژیک" را در قبال تایوان کنار گذاشته و با تجهیز نظامی و مالی تایپه، درصدد خلق مناعهای جدید در شرق آسیا (محیط پیرامونی چین) بر آمده است. هدفگذاری آمریکاییها از این رویکرد مشخص است: آنها درصدد هستند با ایجاد یک بحران و گره کور راهبردی در اطراف چین، مانع از تمرکز این کشور بر روی هژمونی اقتصادی پکن در نظام بینالملل شوند. اما به نظر میرسد آمریکا متوجه تبعات این بحرانسازی نیست! قطعاً واشنگتن و نظام بیتالملل از وقوع یک جنگ در شرق آسیا آسیب خواهند داد. نکتهای که هنری کسینجر استراتژیست مشهور آمریکایی نیز قبل از مرگ نسبت به آن هشدار داده بود. صورت مسئله مشخص است: آمریکا قادر به خلق بحران است، اما لزوماً قادر به مدیریت ابعاد ماهوی و پسینی آن نیست!
عواقب اقتصادی جنگ تایوان و چین
رشد اقتصادی و نظامی چین در کنار افزایش مداوم حس ملیگرایی در تایوان، و روابط پرنوسان پکن و واشنگتن به این معناست که شرایط برای شروع یک بحران فراهم است. با وجود همه این مسائل به نظر میرسد که انتخابات ریاست جمهوری و پارلمانی ۱۳ ژانویه در تایوان همچون یک نقطه عطف بالقوه در تشدید تنشها است. حمله احتمالی چین به تایوان به طور کلی پای ایالات متحده و احتمالاً ژاپن، استرالیا و بریتانیا را به جنگ باز خواهد کرد. هزینههای بسیار زیاد جانی و مالی وقوع جنگ بر سر حق حاکمیت در تایوان به حدی زیاد است که حتی آنهایی که از وضعیت موجود هم ناراضی هستند علاقهای به پذیرش چنین خطر بزرگی ندارند. براساس برآورد هزینهای که صفحه اقتصادی بلومبرگ در روز سهشنبه از وقوع جنگ در تایوان کرده است، این جنگ بالغ بر ۱۰ تریلیون دلار هزینه در بر خواهد داشت که برابر با ۱۰ درصد از تولید ناخالص داخلی در کل جهان است؛ هزینه گزافی که خسارتهای ناشی از جنگ اوکراین، همهگیری کووید-۱۹ و بحران مالی جهانی در سالهای ۲۰۰۷ و ۲۰۰۸ همگی در برابر آن ناچیز هستند.
احتمال جنگ بر سر تنشهای کهنه
فعلاً تعداد کمی از ناظران احتمال قریبالوقوع بودن حمله چین خبر میدهند، چرا که خبری از اعزام نیروهای ارتش آزادیبخش خلق چین به سواحل و دریا نیست. مضافاً اینکه گزارشهای واصله از وجود فساد در ارتش چین، دست آقای جینپینگ، رئیسجمهوری این کشور را برای به راه انداختن یک کارزار نظامی علیه تایوان بسته است. از طرفی، بعد از دیدار روسای جمهوری آمریکا و چین در ماه نوامبر و تعهد آنها نسبت به انجام اقدامات «دلگرم کننده» برای جذب سرمایهگذاران خارجی، میتوان گفت که تنشها تا حدودی کاهش یافته است. با این حال، شروع جنگ در اوکراین و نوار غزه یادآور این امر مهم است که تنشهای کهنه و طولانی مدت در نهایت به درگیری منجر میشود. همه و همه، از سرمایهگذاران والاستریت گرفته تا سیاستگذاران نظامی و گروهی از کسب و کارهایی که به نیمه هادیهای تایوان متکی هستند در حال حاضر برای محافظت در برابر خطر وقوع جنگ تلاش میکنند. از سوی دیگر، رویکرد مداخلهگرایانه آمریکا در شرق آسیا قطعاً منجر به تصاعد بحران و ایجاد یک پرونده پیچیده جدید در نظام بینالملل خواهد شد. غلبه بر این وضعیت، از عهده آمریکا و متحدانش نیز بر نخواهد آمد.
سهم تراشههای تایوانی در زیان اقتصادی جنگ
تهاجم روسیه به اوکراین، و افزایش تقاضاهای جهانی برای نیمههادی در دوران پساکرونا، سود شرکتهای چندملیتی در تایوان را افزایش داده است. تایوان اکثر نیمه هادیهای پیشرفته دنیا و همچنین بسیاری از تراشههای قدیمیتر را میسازد. نزدیک به ۶ تریلیون دلار یا بهتر بگوییم معادل ۵.۶ درصد از کل ارزش افزوده جهان از طریق بخشهایی تامین میشود که به تراشه نیاز دارند. از طرفی، ارزش کل بازار ۲۰ مشتری اصلی ابرشرکت تولید نیمههادی تایوان (TSMC) حدود ۷.۴ تریلیون دلار است.
سناریوهای مختلفی برای درگیری بین چین و تایوان؛ از جمله «قرنطینه» دریایی تایوان، تصرف جزایر دورافتاده تایوان، و تهاجم گسترده به تایوان تصور میشود. برای برآورد هزینههای این جنگ احتمالی، مجموعهای از متغیرها از جمله تاثیر بر تولید ناخالص داخلی، اختلال در عرضه نیمه هادیها، اختلال در حمل و نقل منطقهای، تحریمهای تجاری و تعرفهها، و تاثیر بر بازارهای مالی در نظر گرفته شده است. بلومبرگ، اما دو سناریو را برای این موضوع پیشبینی کرده است: نخست آن است که چین به تایوان حمله میکند و پای ایالات متحده (به عنوان کشوری که تحرکات خطرناکی را در شرق آسیا صورت میدهد) را به صحنه منازعه خواهد کشاند و دوم اینکه چین به فکر محاصره تایوان بیفتد و تجارت این جزیره با بقیه جهان را قطع کند.
بر اساس گزارش بلومبرگ، بزرگترین ضربه اقتصادی وقوع یک درگیری بین چین و تایوان در حوزه نیمه هادیها خواهد بود. تراشههای گرانقیمت تایوان همچون «مهره طلایی غیرقابل جایگزین» در خطوط تولید لپتاپ، تبلت و گوشیهای هوشمند است. خودروها و سایر بخشهایی که از تراشههای سادهتر استفاده میکنند نیز ضربه قابل توجهی خواهند دید. بر این اساس، اقتصاد تایوان نابود خواهد شد و ۴۰ درصد از تولید ناخالص داخلی آن کاهش خواهد یافت. در چین نیز به دلیل قطع روابط با شرکای اصلی، تولید ناخالص داخلی ضربه ۱۶.۷ درصدی را متحمل خواهد شد. ایالات متحده نیز علیرغم دور بودن از محل جنگ، اما همچنان با خطرات زیادی همچون زیاندهی شرکت اپل به دلیل وابستگی به تراشههای تایوانی مواجه خواهد بود و بنا بر برآورد بلومبرگ، تولید ناخالص داخلی آمریکا ۶.۷ درصد کاهش خواهد یافت.
بلومبرگ همچنین پیشبینی کرده است که در صورتی که چین بخواهد برای محاصره یک ساله تایوان اقدام کند؛ تولید ناخالص داخلی تایوان در سال اول ۱۲.۲ درصد کاهش خواهد یافت. ساکنان تایوان در انتخاباتی که از سوی پکن به شدت رصد میشود به پای صندوقهای رای میروند. برگزاری این انتخابات از سوی مقامات پکن به عنوان انتخابی «بین جنگ و صلح» توصیف شده است. معلوم است که «لای چینگ ته»، نامزد پیشتاز این انتخابات خشم پکن را برانگیخته است، چرا که پکن او را با القابی همچون «کارگر سرسخت استقلال تایوان» و «خرابکننده صلح» خطاب میکنند.